eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
70.1هزار عکس
11.5هزار ویدیو
178 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳از خدا ک پنهان نیست از ما هم پنهان نباشد دیگر... 🔻شاید زمانی خود را سپر امنیت ما کرد... مادرش به فکر رخت دامادیش بود... 🔻شهید مرتضی کریم‌زاده
🔺دیروز یک دختر ۲۲ ساله کرد ساکن پاریس به نام اوینار موبرهنی در راه بازگشت از کتابخانه و در حالیکه در حال رفتن به خانه بود و نقشی در اعتراضات نداشت با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی فرانسه به قتل رسید! ‎ چرا براندازان‌وسلبریتی های هرزه خفه شدن.. کو.. اون.. شعارتون.. زن زندگی ازادی... ✅بیداری ملت ✅
🚨 انهدام باند قاچاق سلاح جنگی در "خوزستان" 🔷 فرمانده انتظامی استان خوزستان از انهدام باند قاچاق سلاح جنگی و کشف ۲۵ قبضه کلت کمری در شهرستان هویزه خبر داد. 🔹سردار "سید محمد صالحی" در تشریح جزئیات این خبر اظهار داشت: با هوشیاری، تلاش شبانه‌روزی و تشدید اقدامات اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) از ورود محموله سلاح و مهمات جنگی در نقاط مرزی شهرستان هویزه مطلع شدند. 🔹وی افزود: با طرح‌ریزی عملیاتی دقیق و مشترک ماموران پلیس اطلاعات و امنیت عمومی شهرستان هویزه، مرزبانی و اداره کل اطلاعات استان خوزستان ۳ نفر اعضای باند قاچاق سلاح و مهمات را در منطقه مرزی هویزه دستگیر کردند. 🔹فرمانده انتظامی استان خوزستان تصریح کرد: در این عملیات ۲۵ قبضه سلاح جنگی کلت کمری به همراه ۵۰ تیغه خشاب مربوطه کشف و ۲ فروند قایق موتوری توقیف شدند. 🔰سازمان اطلاعات فراجا
برای یلدا وقت نداشتند هندوانه برای رفع عطش بود ...
آرام گرفته‌ای در بستر خواب آیا مادرت نیز آرام می خوابد؟  پیکر سرباز شهید ایران در جبهه جنوب ۱۰۰ کیلومتری بصره، سال ۱۹۸۵ عکاس: ژان پاولوفسکی
شام سوم دی ماه ۱۳۶۵ شبی بود که غواصان برای عملیات کربلای‌ چهار به آب زدند و ۳۰ سال بعد با دست‌های بسته بازگشتند..!
شب حمله ؛ به گوش موج‌ها خواندند غواصان کجا دانند حال ما سبکبالان ساحل‌ها ... ۳ دی‌ماه ۱۳٦۵ / خرمشهر آخرین توجیهات قبل از عملیات
🔷دوخــط روضــہ🔷 ✨﷽ـ ✨ چند وقتى است بین بسترش افتـادہ است فصل بى مادر شدن نزدیڪ اســتــ 💔 💔
📸حاج قاسم در جمع یاران در دفاع مقدس... نمیدانم چه سودائی به سر داشت به دوشش کوله باری از سفر داشت قدم در کوچه باغ عشق می زد به جان خویش داغ عشق می زد چه عشقی؟ عشق مولایش خمینی که بوسد تربت سبز حسینی به امیدی کز آن گُل کام گیرد بگرید تا دلش آرام گیرد... ⁦🥀 🖤
«خداوند را شاکرم و خوشحالم که مرگم را این‌گونه رقم زد و تنها خواسته من این بود و از خانواده ام می‌خواهم که نگران و ناراحت نباشند، زیرا می‌دانم که این‌گونه برایم بهتر است و خوشحال‌ترم.... در طی سال‌ها زندگی، بهترین دوران را در سپاه داشتم و بهترین دوستان را در سپاه انتخاب کردم و بهترین آدم‌ها در روی زمین پاسداران می‌باشند و امیدوارم در جمع شهدای پاسداران قرار بگیرم. افتخار می‌کنم که سربازی کوچک برای حرمین خانم حضرت زینب(س) و خانم حضرت رقیه(س) اگر قبول کنند باشم و از هیچ کسی دلخوری ندارم. اما آنچه همیشه باعث رنج من می‌شد اینکه، ‌ای مسئولین! قدر مردم ایران زمین را بدانید، قدر جوانان را بدانید که هر چه دارید و هستید از همین مردم است. و توصیه دوم اینکه رهبر فرزانه را تنها نگذارید که این روزها می‌دانم که چه به او می‌گذرد و از خانواده ام می‌خواهم که هیچ وقت در هیچ زمانی خدایی ناکرده حرفی بر زبان نیاورند تا من یا کسی دلخور و رنجیده شود. قدر و منزلت خود را مثل همیشه بدانید که خداوند رحیم و بخشنده است.» 🌷 🌷
او در سیره شهدا ذوب شده بود... مــادر از خصوصیـاتش اینگونه روایت می‌کند : علیرضا لباس نو نمی‌پوشید ... می‌گفت مگر رزمنده‌های ما لباس نو می‌پوشیدند. موقع خواب تشک زیرش نمی‌انداخت و می ‌گفت: مگر شهدای‌ما روی تشک میخوابیدند او بسیجی به تمام معنا بود؛ وقتی از او می‌پرسیدم در پادگان چه کاره هستی؟ می‌گفت : جاروکشم ... شوخ طبع بود و در عین حال با ادب از هر غذایی نمی‌خورد و می‌گفت نمی‌دانم پول این غذا از چه راهی تهیه شده ، اهل تضرع بود و عبادت خالصانه گاهی شب‌ها که می‌رفتم رویش پتو بیاندازم که سردش نشود، می ‌دیدم عبا انداخته و دارد قرآن می‌خواند و گریه می‌ڪند....