eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
70.5هزار عکس
11.7هزار ویدیو
179 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
16.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدار عجیب و شنیدنی سردار شهید با یک سرهنگ عراقی سردار شهید مهدی زین‌الدین از آن دسته فرماندهانی بود که شخصاً برای شناسایی وارد منطقه دشمن می‌شد. یکبار وارد قرارگاه عراقی‌ها شد و به سنگر فرماندهی رفت، دید سنگر خالی است. برای خودش چای ریخت. در همین حین فرمانده عراقی به داخل سنگر آمد و به آقا مهدی گفت برایش چای بریزد. بعد از او پرسید: سرباز جدیدی؟ آقا مهدی هم جواب داد: بله! فرمانده عراقی هم یک کشیده محکم به آقا مهدی زد. چند روز بعد عملیات شد و رزمندگان تعدادی از عراقی ها را اسیر کرده و به عقب منتقل کردند. آقا مهدی برای بررسی اوضاع آمده و ناگهان چشمش به همون سرهنگ عراقی افتاد که بهش سیلی زده بود . سرهنگ عراقی هم او را شناخته و چنان وحشت کرد که از ترس دستاشو جلوی صورتش گرفت که مثلاً شناخته نشود. آقا مهدی جلو رفته و دست او را گرفت و چندمتری آن طرف‌ترش بُرد و گفت : برایش کمپوت بیاورند. مدتی چهارزانو روی زمین نشسته و عربی صحبت کردند. فرمانده عراقی باورش نمی‌شد که آقا مهدی فرمانده لشگر باشد و یک‌سره به آقا مهدی نگاه می‌کرد و رنگ به رنگ می شد . کجایند مردان بی ادعا...
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مناجات زیبا و شنیدنی سردار شهید فرمانده دلاور لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) با خداوند متعال ای خدا ! این جان ناقابل را از ما قبول بفرما و در عوض آن ، فقط اسلام را پیروز کن.... روحش شاد و یادش گرامی بسیار عالی و شنیدنی
🕊 فرازی از وصیت نامه شهید حامد جوانی: آرزو دارم همچون حضرت ابوالفضل (ع) در دفاع از خواهر بزرگوارشان شهید بشوم. 🌸🍃
21.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱هرڪس سراغ خدا را گرفت و دلش تنگ بود.. آدرس شُهدا را به او بدهید :) مادرش میگفت هرگاه کامپیوترش را روشن می‌کرد با عکس شهدا و پیکر شهدایی که در عملیات های مختلف به شهادت رسیده بودند رو به رو می‌شد واقعا دیدن صورت مظلوم شهدا در آن حال خیلی دلخراش بود و من خود برایم سخت بود که به آنها نگاه کنم وقتی ازش می‌پرسیدم چرا این فیلم هارا نگاه میکنی در جواب میگفت با دیدن این فیلم ها و عکس هاست که ما می‌فهمیم شهدای ما چگونه جانشان را فدا کردند که ما به این آرامش و آسایش برسیم و جالب اینکه من را هم تشویق می‌کرد در کنارش بنشینم و به آن فیلم ها نگاه کنم تاریخ تولد : 1370/06/18 تاریخ شهادت : 1390/08/19
🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥 کانال ایتا() https://eitaa.com/kakamartyr3 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️
💢پرستار شهید 🔹رسول گرامی اسلام در خصوص پاداش پرستاری از بیمار فرمود: هرکس یک شبانه‌روز از بیماری مراقبت کند خدا او را با ابراهیم خلیل(ع) برانگیزد، آن‌گاه از صراط همچون برق جهنده تابان بگذرد. 🔹روزت مبارک پرستار شهید نوید حقیقت شناس
💢پاداش الهی برای خوبان 🔻پلیس محبوب و مهربان خوزستانی ؛ پر کشید!خبر را که شنیدم شوکه شدم اشرار و سارقین مسلح، ناجوانمردانه ، وی را هدف تیرهای شوم خود کردند... 🔻بارها و بارها ذکر خیر *جناب سرهنگ هادی کنعانی* را شنیده بودم وقتی رییس کلانتری بود مردم عین ۲ اهواز احترام ویژه ای برای این فرمانده جوان و مردمی داشتند و بعد هم در کوت عبدالله... همیشه بین مردم بود و در مراسم عروسی و عزای آنان شرکت می کرد... 🔻کارهایی می کرد که شاید وظیفه اش هم نبود اما در حل مشکل افراد تنگدست یا حل و فصل اختلافات همیشه پیشقدم بود.. در عین جوانی همواره بانی خیر بود. 🔻ارتباط و تعاملش با نوجوانان و جوانان دقیقا مثل ارتباطش با شیوخ و سادات محترمانه و محبت آمیز بود و اخلاقی بسیار متین و روحیه ای مردمی داشت... همیشه درد مردم را داشت درست مثل برادر بزرگوارش استاد خادم النخیل که زندگی خود را وقف مردم و محیط زیست خوزستان کرده است... و مگر از برادر "خادم النخیل" می توان توقعی غیر از این داشت!؟؟ *شهادت ؛ پاداش الهی برای خوبان است* نمی دانیم به چه زبانی باید با خادم عزیز خوزستان همدردی و غمخواری کنیم... 🔻 مصیبت بسیار سنگین است و اندوه داغ برادر هرگز قابل توصیف نمی باشد *ملتمسانه از خدای سبحان مسئلت می کنم که به این خانواده مکرم و ایثارگر خصوصا جناب خادم النخیل با ایمان راسخ و توکلی که دارند ، صبر و شکیبایی عنایت فرماید و روح مطهر این فرمانده شجاع و مردمدار را با اولیاء الهی محشور گرداند.* آمین یا رب العالمین
💢به وقت دلتنگی 🔹پدر عزیزم سهم من از تو یک قاب عکس است و یک دنیا خاطره ،کاش بودی پشتم به وجودت گرم بود کاش خدا یک فرصت دیگر به من میداد تا با تو بودن را بیشتر احساس کنم و آغوش گرمت را لمس کنم،دلتنگی من شبیه حال نهنگی است که به جای اقیانوس او را داخل تنگی انداخته اند، 🔹دیگران شنیده اند خدا گل چین است اما من دیده ام.... 🔹بابای خوبم با رفتنت قلب کوچکم ویران شد،برای دلتنگی هایم دعا کن 🔹پدر عزیزم بدان من با افتخار و غرور سرم را بالا گرفته و راهت را ادامه می‌دهم زیرا تو راه راست و حقیقت را انتخاب کردی و برای آرامش و امنیت مردم کشورم جانت را فدا کردی،بابای خوبم هر چند سایت بر سرم کوتاه بود اما به امتداد عشق بی انتهای تو به کشورم و هم میهنانم ادامه دارد... 🔹دومین سالگرد شهادتت مبارک قهرمان زندگی ام
💢روز پرستار جا داره به اونایی تبریک بگیم که برای امنیت این وطن پرستاری کردند و به شهادت رسیدند . 🔹شهید مدافع وطن عباس کنعانی سجزی در مورخ 1394/01/10 حين ماموريت امدادی در سه کیلومتری پاسگاه مرزی سه تپه سومار براثر برخورد خودرو باتله انفجاری معاندین نظام به شهادت رسيد. 🌿شادی روح شهید مرزبانمون صلوات
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢صبر زینبی 🔹گوشه ای از مصاحبه همسرجانباز فراجا رحیم رضایی
16.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدار عجیب و شنیدنی سردار شهید با یک سرهنگ عراقی سردار شهید مهدی زین‌الدین از آن دسته فرماندهانی بود که شخصاً برای شناسایی وارد منطقه دشمن می‌شد. یکبار وارد قرارگاه عراقی‌ها شد و به سنگر فرماندهی رفت، دید سنگر خالی است. برای خودش چای ریخت. در همین حین فرمانده عراقی به داخل سنگر آمد و به آقا مهدی گفت برایش چای بریزد. بعد از او پرسید: سرباز جدیدی؟ آقا مهدی هم جواب داد: بله! فرمانده عراقی هم یک کشیده محکم به آقا مهدی زد. چند روز بعد عملیات شد و رزمندگان تعدادی از عراقی ها را اسیر کرده و به عقب منتقل کردند. آقا مهدی برای بررسی اوضاع آمده و ناگهان چشمش به همون سرهنگ عراقی افتاد که بهش سیلی زده بود . سرهنگ عراقی هم او را شناخته و چنان وحشت کرد که از ترس دستاشو جلوی صورتش گرفت که مثلاً شناخته نشود. آقا مهدی جلو رفته و دست او را گرفت و چندمتری آن طرف‌ترش بُرد و گفت : برایش کمپوت بیاورند. مدتی چهارزانو روی زمین نشسته و عربی صحبت کردند. فرمانده عراقی باورش نمی‌شد که آقا مهدی فرمانده لشگر باشد و یک‌سره به آقا مهدی نگاه می‌کرد و رنگ به رنگ می شد . کجایند مردان بی ادعا...
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مناجات زیبا و شنیدنی سردار شهید فرمانده دلاور لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) با خداوند متعال ای خدا ! این جان ناقابل را از ما قبول بفرما و در عوض آن ، فقط اسلام را پیروز کن.... روحش شاد و یادش گرامی بسیار عالی و شنیدنی