eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
79.4هزار عکس
15.2هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید سید محمد جواد حسن‌زاده 🔹«فاطمه سادات» دختر خردسال شهید سید محمدجواد حسن‌زاده هنوز رفتن پدرش را باور نکرده و شکلات‌های زیادی را زیر تختش برای بابایش مخفی کرده است، او نقاشی‌های زیادی را برای پدرش کشیده و برایش خیلی بی تابی می‌کند و می‌گوید کسی حق ندارد به این نقاشی و نامه من دست بزند، اینها را نگه داشته‌ام تا وقتی پدرم از خواب بلند شد به او بدهم. آخر «فاطمه سادات» صورت پدرش را در تابوت دیده و گمان کرده که خواب است. 🔹شهید حسن‌زاده قرار بود اوایل آبان‌ماه برگردد و وعده خرید دوچرخه را به دخترش داده بود. دختر دومش نیز بعد از شهادت پدرش بدنیا آمد.  
رزمنده مدافع حرمی که روز تاسوعا شهید شد 🔹مادر شهید در خاطراتش در مورد شهید: " قبل از ایام محرم یک روز به من گفت که از تو درخواستی دارم مادر جان. گفتم بگو. گفت قصد ازدواج دارم. یک دختر مومن و خوب برای من پیدا کن. من دیگر نمی‌خواهم مجرد بمانم. قرار و مدارها را برای اقدام این کار محول کردیم به بعد از گذشت ماه محرم و صفر. حسین فرزند بزرگتر خانواده بود و ما باید آماده تهیه سور و سات عروسی برای بزرگترین پسر خانواده می‌شدیم. اما دریغ این که اراده خداوند بر این بود که حسین به جای رخت دامادی، خلعت شهادت را بپوشد و در شهر حلب به شهادت برسید."
ماجرای مدافع حرم گمنامی که بعد شهادت محل جنازه اش را به دوستانش نشان داد.. 🔹️ پدر شهید سید میلاد مصطفوی درباره شهادت پسرش می‌گوید: ◇ در اوج درگیری بعد از رشادت‌های به یادماندنی در ۲۵ مهر ۱۳۹۴ در با اصابت گلوله قناصه به گلویش در جنوب حلب شهید شد و به خواسته قلبی‌اش رسید اما پیکرش نیامد. ◇ آنقدر آتش دشمن سنگین بود که همرزمانش فقط توانسته بودند پیکرش را چندصد متر عقب بیاورند و در پستویی زیر شاخ و برگ درختان زیتون پنهان کنند. 🔹️ دو سه هفته‌ای از شهادتش گذشت و خبری از جنازه پسرم نشد. ◇ شنیدم که یکی دو بار رفتند برای انتقال پیکر اما میلاد در جایی که نشان کرده بودند نبود تا اینکه دو شب متوالی به خواب همرزمش می‌آید و می‌گوید « دوست داشتم همین جا پیش عمه جانم حضرت زینب(س) بمانم اما بابام خیلی اذیت می‌شه فقط و فقط به خاطر بابا انشاءالله خیلی زود برمی‌گردم » و نام و نشان جایی که بود را می‌دهد. این خواب راهی شد برای یافتن پیکر سید میلاد اما پیکری بی‌سر و بی‌دست و بی‌پا. 🕊🕊
روزمان را متبرک می‌کنیم به یاد شهیدی که از سیدالشهدا الگو گرفت در فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم مصطفی زال نژاد آمده است: «ما حاضریم گرسنگی بکشیم و سختی و تحریم را تحمل کنیم ولی زیر بار زور نمی‌رویم. این درس را از سیدالشهدا آموختیم...» این منطق تمام حسینیان است.... زیر بار ظلم نرفتن و ظلم‌ستیزی که این نبرد، تا برچیده شدن بساط ظلم تک‌تک ظالمان، ادامه خواهد و این وعده صادق خداست.... دسته گلی از صلوات به نیابت از تمامی شهدا از صدر اسلام تاکنون، هدیه می‌دهیم محضر حضرت علی و فاطمه زهرا سلام الله علیهما 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید ‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌╭━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━╮ ╰━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━╯
او جزو نخستین نیروهای ارتش بود که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران برای عملیات فرامرزی اعزام می‌شدند. قوطاسلو به هنگام مرگ ۲۵ سال داشت و در ایران به عنوان نخستین شهید مدافع حرم از ارتش شناخته می‌شود محسن زیاد از شهادت حرف می‌زد. همیشه در جمع‌های خانوادگی یا در هیئت‌ها که حضور داشت می‌گفت دعا کنید من شهید شوم؛ یعنی شهادت آرزویش بود. همیشه دنبال مسیری بود که او را به شهادت نزدیک‌تر کند. حتی وقتی در سوریه بود بااینکه دوره ماموریتش تمام شده بود اما باز هم داوطلبانه مانده بود، به همرزمانش هم گفته بود من با شهادت برمی‌گردم. . . ایـنجابیــت‌الشهــداســت #شهادت_طلبی 🌹
📷شهیدی که مخفیانه به نیازمندان کمک می‌کرد 🔹همسر شهید مرتضی بصیری‌پور درباره‌ی او می‌گوید: " آقا مرتضی بسیار خوش اخلاق بود و تا جایی که در توانش بود به هر کسی که نیاز به کمک داشت، کمک می‌کرد و برایش فرقی نداشت که آشنا باشد یا غریبه. هدفش کمک به مردم بود. " 🔹وی در ادامه بیان می‌کند: " همسرم همیشه از همان اول که عضو سپاه شده بود برای رفتن به سوریه میل و علاقه داشت و همیشه به حال شهدا غبطه می‌خورد، زندگینامه شهدا را مطالعه می‌کرد و همیشه با لبخند به من می‌گفت: «من هم باید روزی بروم و از حرم اهل‌بیت(علیهم‌السلام) دفاع کنم». بالاخره رفت و به آرزوی خودش رسید. "
عملیات والفجر هشت شدیداً مجروح می‌شود ، و مجروحیت به قدری بالا بوده که او را در میان پیکر شهدا قرار می‌دهند! تنها یک لحظه پلک‌هایش را تکان می‌دهد و از صف شهدای والفجر هشت جدا می‌شود تا در صف شهدای فدایی حضرت زینب (سلام الله علیها) قرار بگیرد ....
🔸️شهید ارتشی که حاج قاسم چادر مادرش را بوسید 🔺️وی اولین شهید مدافع حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران است. 🔺️شهید محسن قوطاسلو اهل پاکدشت تهران و ۲۵ ساله بود که عزم رفتن به جبهه سوریه را کرد. 🔺️ماموریت محسن در سوریه به پایان رسیده بود و فرمانده اش به او گفت که می تواند برگردد ولی او قبول نکرد و گفت که یا با پیروزی برمی گردم یا با شهادت! 🔺️سرانجام در ۲۹فروردین ماه ۹۵، پس از به هلاکت رساندن تعداد بسیار زیادی از دشمنان در نبرد تن به تن در حلب به شهادت رسید. 🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
✍ گفت میخواهم عربی یاد بگیرم!! کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. 🤔 پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود👥. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند. محمد مهدی با یک تیر دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم"✔️ آنچنان تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد...😔 در اتاق کارش سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود📝. می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست.👊 به همه گفته بود☝️ باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تامردم به زحمتِ تشییع نیفتند😔 درست مثل ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت.😔 انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است...😭 📚کتاب بی آشیان حجت الاسلام شهید مدافع حرم🌹 به روایت پدر 🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀🌷🥀 حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا محمد مهدی در آن محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. 😭 مثل ابراهیم، او هم فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید سعادت است.✨ شاید خودش را برده بود به سال ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل.😭 با خودش گفت مگر عاشق ابراهیم نبودی؟ مگر نمی خواستی مثل او باشی⁉️ امروز همان روزی است که سالهاست منتظرش بودی، بسم الله، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل 😭 تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان.😔 او ماند و معبری زد از بصر الحریر به کانال کمیل🕊 🌹 #شهدا #حضور #نوجوان #پسر
📷با لب تشنه در غربت؛ حکایت پرواز مردی از جنس تکلیف 🔹شهید ستوان دوم مرتضی زرهرن با راهنمایی خواهرش در سال ۱۳۷۸ وارد دانشگاه افسری امام علی (ع) شد و پس از چهار سال تحصیل در رشته مهندسی و دانش استحکامات، با گذراندن دوره تکاوری، به عنوان یکی از نیروهای زبده ارتش در تیپ ۲۵۸ تکاور ذوالفقار شاهرود مشغول به خدمت شد. 🔹او با فرماندهی پست مهندسی این تیپ، خدمات ارزنده‌ای در حوزه مهندسی رزمی، ساخت‌وساز پادگانی، تحقیقات صنعتی و جهاد خودکفایی ارائه داد. به دلیل تخصص در پاکسازی میادین مین، حدود دو سال را در مناطق مرزی ایران و عراق صرف خنثی‌سازی مین‌های به‌جا مانده از دوران دفاع مقدس کرد. 🔹همرزم او، علی‌اکبر وحدانی، از لحظات پایانی زندگی این شهید چنین روایت می‌کند: «حدود ۱۲ ساعت در منطقه جنوب حلب، بدون آب و در میانه درگیری ماندیم. مرتضی تشنه بود، اما وقتی گفتم برویم آب بگیریم، گفت زمانش نیست؛ باید دفاع کنیم. لحظاتی بعد همراه با جمعی از همرزمان به سوی پایگاه ۲ که در محاصره بود حرکت کردیم، و او دیگر برنگشت... انگار تقدیرش این بود که با لب تشنه، همانند مولایش حسین (ع)، به معراج برسد.»
📷شهید جواد کوهساری؛ مدافع حرم و مربی تخریب‌چی با آرزوی شهادت 🔹شهید جواد کوهساری مربی تخریب‌چی و از رزمندگان زبده‌ای بود که در تمامی فنون جنگی آموزش دیده بود. او در مأموریت خود در عراق، با وجود بارش گلوله‌ها، به خنثی‌سازی مین‌ها می‌پرداخت تا مسیر عبور نیروها را باز کند. 🔹جواد کوهساری همیشه با جمله‌ای خاص از اطرافیان می‌خواست برای شهادتش دعا کنند و می‌گفت: «دعا کنید بروم روی مین و شهید شوم.» این آرزو را با لبخند تکرار می‌کرد و با امید به میدان بازمی‌گشت. حتی در شب شهادت امیرالمؤمنین(ع)، در مراسم نذری هیئت، از دوستانش خواست برای تحقق آرزوی شهادتش دعا کنند. 🔹پدر شهید کوهساری نیز با اشاره به ارادت ویژه فرزندش به حضرت امام رضا(ع) گفت: «جواد خادم افتخاری آستان قدس بود. او در کنار صاحب نامش، در نزدیکی حرم امام جواد(ع) در فلوجه به شهادت رسید.» وی افزود: «روی هیچ‌یک از مزارهای شهدا، عبارت "ثارالله" درج نشده، اما بر مزار پسرم نوشته‌اند: "مدافع حرم ثارالله". فرزندم نخستین شهید مدافع حرم از مشهد در عراق بود.»
🔸از زمین‌های کشاورزی تا میدان نبرد با داعش؛ روایت زندگی و شهادت بسیجی مدافع حرم، رضا دامرودی 🔹شهید رضا دامرودی اهل روستای دامرود و ورزشکاری فعال در رشته‌های فوتبال، فوتسال و پینگ‌پنگ بود که از نوجوانی به بسیج پیوست و شیفته امام حسین(ع) و مراسم‌های مذهبی روستا شد. در ۱۷ سالگی وارد دانشگاه دولتی نیشابور در رشته کشاورزی گیاهان دارویی شد و پس از پایان مقطع کارشناسی، با اخلاق نیک و پشتکار بالا زندگی مشترکش را آغاز کرد. 🔹رضا دامرودی در خدمت سربازی به عنوان سرباز نمونه شهرستان جاجرم معرفی شد و پس از پایان خدمت، به نیروی انتظامی سبزوار پیوست. رضا با علاقه‌ای عمیق به اهل بیت، همزمان با فعالیت‌های فرهنگی و کار در تاکسی تلفنی، مربی نظامی بسیج بود و برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) عضو گردان امام حسین(ع) سبزوار شد. 🔹این شهید مدافع حرم با راه‌اندازی کلینیک گیاه‌پزشکی‌اش در روداب به موفقیت‌های شغلی رسید، اما عشق به شهادت و دفاع از حرم، آرامش را از او گرفت. اشک‌هایش برای اجازه رفتن به سوریه، سرانجام نتیجه داد. در مهر ۱۳۹۴، دل از دختر خردسالش، همسر، پدر و مادر برید و به‌سوی جبهه مقاومت رفت، جایی که زندگی‌اش به اوج معنویت رسید.