eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
70.1هزار عکس
11.6هزار ویدیو
178 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
دست‌نوشته تکان‌دهنده شهید بمباران شیمیایی شهید نعمت‌الله ملیحی، هنگام ماسکش را به یکی از رزمنده‌ها داد و خودش شیمیایی شد. از شهدای گردان حمزه سیدالشهدا (ع) لشکر ویژه ۲۵ کربلا؛ روز هشتم عملیات والفجر ۸ بر اثر دشمن بعثی مصدوم شد و هشت روز بعد در ۶ اسفند ۱۳۶۴ در بیمارستان به شهادت رسید. «عمو فردوس» (فردوس حاجیان) از این جانباز شیمیایی که با لب تشنه به شهادت رسید روایت می‌کند:  در کنار نهر بودم که یکی از راکت‌ها در ۵ متری‌ام منفجر شد و ۲ - ۳ متر مرا آن طرف‌تر پرت کرد، در عالم مرگ و زندگی شنیدم یکی داد می‌زند «شیمیایی، شیمیایی» دوست بهیارم (رجبعلی خداشناس) به کمکم آمد و به صورتم ماسک زد... وقتی به بیمارستان امام خمینی منتقل شدم و هنوز روی تختم جا خوش نکرده بودم که یک صدای گرفته‌ای به من گفت: «خوش اومدی عمو فردوس...، بازم برامون می‌خونی؟» برگشتم، نعمت بود... به او گفتم: «چی شده نعمت، تو که همیشه می‌گفتی با خدا باش» با صدای گرفته می‌گفت: «من همشو خوردم» گاز شیمیایی را می‌گفت. حالتی شده بود که در عمل دم نایژک‌های ریه تاول می‌زد و در بازدم تاول‌ها پاره می‌شد.   همه در حال رفتن بودند، مالک از روی تخت بلند شد، از آن دور داد می‌زد: «فرمانده، فرمانده قایقم را زدند.» او که فقط آبریزش چشم و بینی داشت، همان شب شهید شد و اسفند هم همین طور. نوبت نعمت رسیده بود. دکتر که گوشی را از پشتش برداشت. آهی کشید و گفت: «نعمت هم بیش از ۴۸ ساعت دیگه زنده نمی‌مونه» نعمت نامزد داشت. آن شب دو خواهر و برادرش هم بودند. به نامزدش که شهرستانی بود، گفت: «چرا با دمپایی اومدی؟ چرا جوراب نپوشیدی؟» هنوز روی مسائل شرعی دقت داشت. نعمت این اواخر برای نوشتن کاغذ خواست و نوشت: «آب!» پرستار گفت: «دکتر ممنوع کرده.» نوشت: «جگرم سوخت.». وقتی بمباران شد ماسکش را به یکی از رزمنده‌ها داده بود! دم دمای شهادت باز کاغذ خواست دو بیت شعر از عشقش به امام نوشت و شهید شد آن کاغذ نوشته‌ها الآن دست مادر نعمت است. نعمت درک درستی از رفتن داشت، وقت رفتن به مرگ لبخند می‌زد؛ مادر قهرمانش گفته بود: «او را با لباس دامادی‌اش دفن کنند.» پس از رفتن نعمت شعری از وجودم جوشید: آنان که چراغ جستجو داشته‌اند از سوز فراق گفتگو داشته‌اند پرورده دامان شقایق بودند. چون لاله ز داغ آبرو داشته‌اند
خطر !!! فضا(ی مجازی) آلوده است!!! مواظب باشید!
سخنرانی رهبر انقلاب ‌اول فرودین در حرم امام‎رضا (ع) 🔹رهبر معظم انقلاب از ساعت ۱۵ روز سه شنبه یکم فروردین‌ماه ۱۴۰۲ در حرم رضوی سخنرانی می‌کنند. 🔹«آیت‎الله علم‎الهدی» نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی، «حجت‌الاسلام مروی» تولیت آستان قدس رضوی و استاندار خراسان رضوی ‌از مردم برای حضور در سخنرانی نوروزی مقام معظم رهبری دعوت کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️آخرین پنجشنبه سال است یادی کنیم از عزیزانی که دیگر در بین ما نیستند و با قرائت فاتحه‌ای روحشان را شاد کنیم 🥀
| 🗓 جمعه ۲۶ اسفند (۲۴ شعبان) 📿 صد مرتبه «ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ»
تنهامسیرآرامش: 👇🏼👇🏼👇🏼 دوستان خود را به کانال های حافظان امنیت ، که چندین ساله در و به مطالب شهدا و اخبار روز بدون هیچ گونه لینگ و ای دی و تبلیغی میپردازد دعوت کنید. ساعت فعالیت کانال 8صبح لغایت 24 شب دعای خیر خانواده شهدا بدرقه راهتان کانال ایتا @kakamartyr3 https://eitaa.com/kakamartyr3 هورسا https://www.hoorsa.com/martyr.darabpour
٢٥ اســــفند ماه سالروز شــــهادت سردار عاشورایی بدر مهــــــندس مهـــــدی باکری فرمانده لشـــــگر ٣١ عاشورا است . روحش شاد و یادش گرامــــــی باد ِ
🌷عملیات بدر بود. تیپ احمد بن موسی در جلوترین خط بود. دشتی پر از تانک عراقی روبروی بود. هر کس با سلاح خودش جلو عراقی ها ایستاد. حسن با 106 اش به سمتی رفت، من با مینی کاتیوشا، دیگری با خمپاره انداز. عراقی ها با گلوله تانک جلو می آمدند، ما هم با اتش جلو آنها ایستاده بودیم. طبق دستور کلیه یگان ها در حال عقب نشینی بودند و ما، باید جلو هجوم عراقی ها می ایستادیم تا فرصت مناسب برای تخلیه نیروهای دیگر ایجاد شود. در این بین، حسن با 106 اش حسابی عراقی ها را کلافه کرده بود و تانک های عراقی را منهدم می کرد. کم کم غروب می شد و جنگ گلوله های سنگین همچنان ادامه داشت. ناگهان صدای تپ تپ هلیکوپتری بالای سر ما شنیده شد. هلیکوپتر عراقی در حال گشت و بررسی خط ما بود، بعد ها شنیدم فرمانده عملیات عراق سوار آن بوده است. ناگهان گلوله 106، با فاصله ای بسیار کم از کنار دم آن عبور کرد‌‌‌. هلیکوپتر که خطر را حس کرد دور شد. گشتم ببینم گلوله را کی شلیک کرد، دیدم حسن با ماشینش از سینه خاکریز پایین آمد، واقعاً این هنر نمایی از کسی جز او ساخته نبود. حسن صفرزاده 🌿🌷🌿🌷🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویر واقعی از پیروزی عملیات عمليات امام مهدی در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۵۹ با هدف عقب راندن دشمن از شهر و منطقه سوسنگرد انجام شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا