🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥
کانال ایتا(#حافظان_امنیت)
@kakamartyr3
https://eitaa.com/kakamartyr3
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️
برخورد قاطع با معلم برای تنبیه دانشآموز سراوانی
آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان:
🔹در پی انتشار مطلبی تحت عنوان تنبیه بدنی دانشآموز «محمدطاها کریم خانی» محصل پایه اول دبستان در روستای دزک شهرستان سراوان پس از بررسی موضوع یاد شده، محرز شد.
🔹موضوع تنبیه بدنی این دانشآموز در مدرسه به صورت جدی پیگیری و با فرد خاطی برخوردی قاطع و قانونی میشود.
#مدرسه
💢مردی که به نیروهای زخمیِ پلیس میخندید، دستگیر شد
🔹انتشار تصویر خندیدن مردی پساز حملهٔ گروهک جیشالظلم به ۲ خودروی انتظامی باعث جریحهدارشدن احساسات عمومی شده بود.
🔹طبق اخبار واصله از پلیس سیستانوبلوچستان، این فرد به اتهام هتکحرمت، توهین به پلیس و تحریک احساسات عمومی دستگیر شده.
🔸ظهر سهشنبه در کمین تروریستهای جیشالظلم به ۲ خودروی انتظامی در جادهٔ مهرستان - سوران، ۵ نیروی پلیس به شهادت رسیدند.
✳️حافظان امنیت ✳️
💢اولین تصویر از شهید امنیت مجتبی نعمتی پور که ساعاتی قبل به درجه رفیع شهادت نائل گردید .
💢هلاکت محکوم متواری و مسلح در خرمشهر
🔹فرمانده انتظامي شهرستان خرمشهر از به هلاکت رسيدن محکوم متواري با سوابقِ متعددِ جرم در اين شهرستان خبر داد.
🔹سرهنگ"نجم الدين سهرابي"در بيان جزئيات اين خبر گفت: در پي دستگيري محکوم متواري که داراي سوابق متعددِ حملِ مواد مخدر و سرقت مسلحانه در شهرستانهاي مختلف بود ماموران فرماندهي انتظامي شهرستان خرمشهر به محل اختفاي متهم اعزام شدند.
🔹 وي افزود: متهم که در يکي از مناطق حاشيه آبادان مخفي شده بود به محض رويت ماموران به سمت آنها تيراندازي کرد که پليس با رعايت قانون بکارگيري سلاح، وي را به هلاکت رساند.
🔹بر اساس این گزارش، متاسفانه در این درگیری ستوانیکم مجتبی نعمت پور از کارکنان انتظامی خرمشهر بر اثر اصابت گلوله مجروح که ساعتی قبل بر اثر شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل گردید
شهید مجتبی نعمت پور فرزند درویش عباس متاهل و دارای یک فرزند دختر یکماهه بود
برای کسانیکه طعم غذاهای جبهه را چشیدند
این عکس یادآور خاطراتی است...
ایلام ، تیرماه ۱۳۶۵
مهران منطقه عملیاتی کربلای یک
بستهبندی غذای گرم در کیسههای پلاستیکی
برای قهرمانان خطوط مقدم نبرد
#دفاع_مقدس
#زندگی_در_جنگ
💢#خاکریزخاطرات ۳۲
🔸گذشت در اوجِ نیاز ... بخوانید و لذت ببرید از این همه مردانگی
#متن_خاطره|نشسته بودم و تماشایش میکردم. لبهاش بدجوری از تشنگی تَرَک خورده بود. هر کسی از آب، یه سهم داشت. سهمِ آبِ خودش رو گرفت و اومد توی سایه نشست. یهو دید یه اسیر عراقی داره نگاهش میکنه. بلند شد و سهمِ آبِ خودش رو داد به اسیر عراقی...
👤 نام رزمنده در منبع نیامده
📚منبع: مجموعه روزگاران۹ (کتاب غواصان لشکر۱۴) صفحه ۹۴
●واژهیاب:
#ایثار #گذشت #فداکاری