شهید بهشتی: صریحا می گویم که در هیچ گفتگو و مذاکره ای که به سمت آوانس به آمریکا دادن و آوانس از او گرفتن پیش برود و پیش رفته باشد حاضر نبوده ام
#FATF
#برجام_موشکی
#شهید #شهادت
در نگاهـت
دیدہ می شد
پشتِ جسم خاڪی ات
بال بالِ روحِ خنجر خوردهٔ افلاکی ات
#شهـید_عبداللہ_رودڪی
#شهـادت_۹_۳_۷۹
#شهید_ترور
.
متن خاطره:
بچهها رو برده بودیم اردو. برا ناهار به یک رستورانِ بینِ راهی رفتیم. همۀ معلّما کنار بچهها مشغول غذا خوردن شدند ، ولی شهلا بلند شد و با غذاش رفت بیرون! نشست پیشِ فقیری که کنارِ جاده نشسته بود و غذاشرو با او خورد. وقتی برگشتیم به اتوبوس بچهها بخاطر اینکه با یهگدا غذا خورده بود ، اذیتش کردند. اولش هیچینگفت ؛ اما بعد جواب داد: مگه ندیدین موقعِ غذا خوردن بهموننگاه میکرد؟خب منم نتونستم بشینم راحت غذام رو بخورم، حالا که اینکار رو کردم ، وجدانم راحته... 🌷خاطرهای از شهیده شهلا هادییاسینی
📚منبع: کتاب قاموس عشق ، صفحه 285
.
مشخصات:
شهیده فوزیه شیردل
پرستار
تولد: ۱۳۳۸ در کرمانشاه
شهادت: ایشان در بیست و پنجم مرداد 1358 در جریان حمله گروهک ضد انقلاب دموکرات به بهداری پاوه و محاصره بهداری و در حالی که مشغول کمک به یاران شهید دکتر مصطفی چمران در راهنمایی هلیکوپتر برای فرود در بهداری پاوه بود، مورد اصابت گلوله دموکراتها قرار گرفت و پس از گذشت 16 ساعت و خونریزی فراوان به درجه رفیع شهادت نائل گشت و در گلزار شهدای باغ فردوس استان کرمانشاه آرام گرفت
.
🌸شهادت شهیده شیردل از زبان #شهیدچمران:
خداوندا! چه منظرهای داشت این خانه پاسداران، چه دردناک! گویی صحرای محشر است! افراد مسلح و غیر مسلح در پشت در به انتظار کمک نشسته بودند. آثار غم و درد بر همه چهرهها سایه افکنده بود.
دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته و خون لباس سفیدش را گلگون کرده بود... 16 ساعت مانده بود و خون از بدنش می رفت و پاسداران هم که کاری از دستشان بر نمی آمد گریه می کردند...
... این فرشته بیگناه ساعاتی بعد، در میان شیون و ضجه زدنها جان به جان آفرین تسلیم کرد.