مصطفی هراسان از خواب بیدار شد،
ولی دیدم داره میخنده
علت رو که سوال کردم؟
گفت:خواب دیدم که بالای یک تپه ایستادم
امام زمان (عج) رو دیدم
آقا دست روی شانهام گذاشت و گفت: مصطفی ،از تو راضی هستم... #کوچه_شهید
🌸
شبی فرماندهان قرارگاه در خانه ما جلسه داشتند. ما نان نداشتیم. صبح همان روز به مهدی گفته بودم که برای عصر نام بخرد ولی وقتی که آمد فراموش کرده بود. دیر وقت هم بود. ناچار تلفن زد از لشکر نان آوردند. اما ایشان فقط ۵ قرص نان برداشتند و بقیه را برگرداندند. بعد به من گفتند: این نان ها را برای رزمندگان فرستادند، شما از این نان نخورید.
همسر شهید مهدی باکری
#شهید
#کوچه_شهید 🌹
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
قدرت بدنی،شجاعت،نبود راهنما ، رفقای نااهل و ..... همه و همه دست به دست هم داد
#عکس باز شود
#حر_انقلاب
#شهید_شاهرخ_ضرغام 🌷
#اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
جعبه شیرینی را گرفتم جلوش
یکی برداشت و گفت:
می تونم یکی دیگه بردارم؟
گفتم: البته سید جان، این چه حرفیه؟
برداشت... ولی هیچکدام رو نخورد.
... کار همیشگی اش بود
هر جا غذای خوشمزه یا شیرینی یا شکلات تعارفش می کردند بر می داشت، اما نمی خورد.
می گفت: می برم با خانوم بچه هام می خورم.شما هم اینکار رو انجام بدید، اینکه آدم شیرینی های زندگیش رو با زن و بچه اش تقسیم کنه، خیلی توی زندگیش تاثیر میذاره.
کتاب دانشجویی شهید آوینی، ص ۲۱
#همدلی_همسران 🌸
۰:
وقتی در سیره شهدا به تفحص می پردازیم، به وضوح می بینیم که در زمینه احترام به والدین الگو های زیبایی را خلق کرده اند و شاید رمز شهادتشان همین احسان و اخلاق نیکو با پدر و مادر بوده است.
شهید احمد کارایی
از راه می رسید می پرسید: بابا کجاست؟ همین که میفهمید رفته باغ، خودش را میرساند. دست پدر را می گرفت و می گفت: بابا تو سایه بنشین چشمت اذیت می شود. اصلا شما باید به عبادت و استراحت برسی. من خودم همه کارها را انجام میدهم.
#شهید
#شهادت
🌸