eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.8هزار عکس
11.4هزار ویدیو
178 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 9⃣1️⃣1️⃣ این شهیدان عزیز را بیشتر بشناسیم... 🕊شهید مدافع حرم محمدحسین مرادی 🕊شهید مدافع حرم محمد سخندان 🕊شهید مدافع حرم علیرضا جیلان 🕊شهید مدافع حرم علیرضا نظری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پیام شهید مدافع‌حرم بابک نوری هریس به مردم ایران 💠برای آنهایی که نمیدانند مدافعان حرم برای چه رفتند 🕊شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره‌ی مادر شهید رسول خلیلی از بوی پیراهن خونین شهید که از معراج شهدا تحویل گرفتند
برخورد دو قطار در قزوین حادثه آفرید 🔹این حادثه در محدوده راه آهن نیکویه در مسیر راه آهن تاکستان به سمت رشت روی داد و هنوز جزئیاتی از حادثه منتشر نشده است. 🔹هم اکنون تکنسین‌های اورژانس به محل حادثه اعزام شده اند و هنوز میزان حادثه و تعداد مصدومان مشخص نیست
🔺فهرست مشاغلی که در طرح جامع مدیریت هوشمند مقابله با کرونا تعطیل نمی شوند؛ 🔸فروشگاه های زنجیره ای، نانوایی ها، میادین میوه و تره بار و ... از جمله مشاغلی هستند که از تعطیلی معاف خواهند بود.
یڪ وصیت دارم ... و آن عاشق مردم بودن است ؛ از این طریق به خدا می‌توان رسید ۲۷حضرت‌رسول‌ﷺ
آخرین عکس یادگاری .... حدود ۱۰۰روز پس از خلق این عکس یادگاری شهید همت فرمانده‌لشکر۲۷حضرت‌رسولﷺ در عملیات خیبر بال در بال ملائک گشود ، و دکتر سیدعبدالحمید قاضی میرسعید دوسال بعد در عملیات والفجر۸ آسمانی شد.
💐 شهیدی که به مو‌های طلایی‌اش حساس بود در کلاس، جلوی من می‌نشست و با هم رقابت درسی داشتیم. من که می‌دانستم به مو‌های طلایی‌اش حساس است، از پشت، موهایش را به هم می‌ریختم، ولی او فقط برمی‌گشت و با نگاهی مهربان، سرزنشم می‌کرد و با دستانش، آن‌ها را مرتب می‌نمود. یک روز صبح نیامد؛ فردا و پس‌فردایش هم نیامد! فهمیدیم بدون سر وصدا با محسن که بچه محل‌شان هم بود، رفته‌اند جبهه. البته به من گفته بود، ولی باور نکرده بودم. چند روز بعد نامه‌اش با آدرس صندوقی پستی از اندیمشک، به دستم رسید، گفته بود که حال و هوایش بسیار متفاوت شده است و خواسته بود که برایش دعا کنم. دو یا سه نامه دیگر هم آمد و دل مرا با خود همراه نمود، من هم جواب نامه‌ها را می‌دادم. آخرین نامه‌اش چند روز پس از عروج ملکوتی‌اش رسید که در آن، خبر از شهادتش داده بود. "شهید علیرضا راهدان"
«ای خانواده من... و تمامی برادرانم شما را سفارش میکنم به پایبندی در راه امام خمینی بزرگوار...» از وصيتنامه مجاهد عراقى شهيد سيد فائز حيدرى كه توسط رژیم صدام در سال ۱۳۶۵ اعدام شد ِ
دوشنبه ٢۶ آبان ماه سال ۱٣۵٩ بود که آیت الله خامنه ای نامه ای به سرهنگ قاسمی فرمانده لشکر ٩٢ زرهی اهواز ارسال کرد. ایشان در نامه خود آورده بودند «شنیدم تیمسار ظهیرنژاد به شما تلفن کرده‌اند که تیپ ۲ فردا وارد عمل نشود مگر بنا به امر. منظورشان امر آقای رئیس جمهور است. من این عدول از تصمیم عصر را قابل توجیه نمی‌دانم. این بمعنای تعطیل یا به ناکامی کشاندن عملیات فردا است. استعداد دشمن چنان است که آن دو گروهان پیاده یارای کار درستی در برابر آن ندارند و اگر تیپ وارد عمل نشود در حقیقت تک انجام نگرفته است. صبح اگر برای تصمیم نهایی بخواهیم منتظر آمدن تیمسار ظهیرنژاد بمانیم وقت خواهد گذشت. جوانان ما در سوسنگرد حداکثر تا صبح مقاومت خواهند کرد و صبح زود اگر ما قدری بار دشمن را سبک نکنیم همه نابود خواهند شد و شهر کاملاً سقوط خواهد کرد. خلاصه اینکه به نظر و تشخیص ما کار باید به همان روال که عصر صحبت شد پیش برود و تیپ آماده باشد که صبح وارد عمل شود در غیر این صورت مسئولیت سقوط سوسنگرد با هر کسی است که از این تصمیم عدول کرده است». خجسته باد ۲۶ آبان (سال۵۹) سالروز انتشار نامه امام خامنه ای که منجر به آزادی سوسنگرد قهرمان از چنگال رژیم بعث صدام گردید ِ
💫همیشه آقامهدی دیر به خانه می‌آمد. روز قبل از شهادتش، جمعه شب بود که ساعت 10 به خانه آمد. خستگی از چهره‌اش می‌بارید. به بچه‌ها گفت خسته‌ام و نمی‌توانم با شما بازی کنم. ✨بچه‌ها هم پذیرفتند. بعد از چند دقیقه به آشپزخانه رفتم. از آنجا بچه‌ها را نمی‌دیدم، ولی صدای بلند خنده‌شان را می‌شنیدم. 💫خودم را رساندم پیششان دیدم بابایشان با تمام خستگی‌ای که داشت، دلش طاقت نیاورده و همبازی‌شان شده است. یعنی آخرین بازی بچه‌ها با بابا مهدی‌شان بود. فردایش رفت و به شهادت رسید. ✍روایتی از همسر 🌹 ╭─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯
🔖در فرازی از وصیت‌نامه شهید مجید محمدی آمده است: «عزیزانم! زیاد فکر کنید و زیاد مطالعه کنید و زیاد مشورت کنید که انسانیت و حتی دین‌دار بودن و دیندار ماندن در همین تفکر و اندیشه زیاد است.» ╭─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯
🌹 انگشتری که سردار سلیمانی به خاطر شجاعت شهید جیلان به او هدیه کرد 🍃 علیرضا از ابتدا نیروی سپاه قدس نبود بلکه به عنوان بسیجی و به صورت داوطلبانه به سوریه اعزام می شود و آنقدر سلحشوری از خود نشان می دهد که وقتی گزارش شجاعت و سلحشوری او به سردار قاسم سلیمانی می رسد مشتاق دیدار او می شود و وی را احضار می کند و در همان جلسه وقتی سردار سلیمانی از نزدیک این فرمانده خط شکن را می بیند انگشتر متبرک مقام معظم رهبری را به او هدیه می کند؛ انگشتری که لحظه شهادت در دست علیرضا بود. 🍃 در همین جلسه سردار سلیمانی با تقدیر از رشادت های علیرضا، دستور جذب او را در سپاه قدس صادر می کند. 🕊 ╭─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯
پنج شنبه است و ياد درگذشتگان 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ ❄🌺 التماس دعا 🌺❄ : 🌺🌿🌺🌿🌿🌺🌿 پنجشنبه هست شاخه گلي بفرستيم براي تموم آنهايي كه در بين ما نيستند ولي دعاهاشون هنوز كارگشاست، يادشون هميشه با ماست و جاشون بين ما خاليه، دلمون خيلي وقتها هواشونو مي كنه, اماودیدارشون میفته به قیامت, شاخه گلي به زيبايي يك فاتحه... ☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷 🍁خــدایا 🍂عزیزان درگذشته ما را 🍁ببخش و بیامرز و آنان را 🍂قرین رحمت واسعه خود قرار ده 🍁و در خلد برین و جنت عدن 🍂مٵوایشان بخش 🍁رَحِمَ اللّه مَنْ یَقْرَا الفاتحه 🍂مَعَ الصَّلوات ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ https://chat.whatsapp.com/HFMzNsB7VwuAfLtYN6NffZ
بسم الله الرحمن الرحیم لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبین امروز پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹ شمسی ۳ ربیع الثانی ۱۴۴۲ هجری قمری ۱۹ نوامبر ۲۰۲۰ میلادی
🔺 اطلاعیه شماره (۱) ستاد ملی کرونا 🔹فهرست مشاغل گروه یک (مشاغل ضروری) که در هیچ یک از وضعیت‌های سه‌گانه کرونایی تعطیل نمی‌شوند.
روزی رفتم دانشگاه و سراغشو را گرفتم، گفتند به زیارت حضرت عبدالعظیم رفته است و چند روز بعد دوباره جهت بررسی وضعیتش به دانشگاه رفتم که بازم نبودند. یکی از دوستانش گفت که سسدیوسف روزهای پنجشنبه و جمعه توی یک کوره آجرپزی کار می کنه و وقتی علتشو پرسیدم گفت : اونجا یه خانواده مستضعف هست که پدرشان فلج می باشد و مادرشان هم با سختی کارگری می کند و شش سرعائله اند، سیدیوسف درامد خودشو به اون خانواده می داده و هیچکس هم اطلاعی نداشت. 🌷
❂○° °○❂ بسم‌الله الرحمن الرحیم این‌جانب :بابک نوری هریس ، فرزند: محمد به تو حسادت می‌کنند، تو مکن. تو را تکذیب می‌کنند، آرام باش. تو را می‌ستایند، فریب مخور. تو را نکوهش می‌کنند، شکوه مکن. مردم از تو بد میگویند، اندوهگین مشو. همه مردم تو را نیک می‌خوانند، مسرور مباش…  آنگاه از ما خواهی بود. حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت (از امام پنجم) خدایا همیشه خواستم به چیزهایی که از آن‌ها آگاه هستم عمل کنم ولی در این دنیای فانی به‌قدری غرق گناه و آلودگی بودم که نمی‌دانم لیاقت قرب به خداوند را دارم یا نه؟ خدایا  گناه‌های من را ببخش، اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی‌که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر. تا وقتی‌که راهم راه حق هست مرا بمیران. خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم. مادرم جانم به قربان پاهایت که به خاطر دویدن برای به کمال رسیدن فرزندانت آسیب‌دیده می‌شود، در نبود من اشک‌هایت را سرازیر مکن. من با خدای خود عهدی بسته‌ام  که تا مرا نیامرزید مرا از این دنیا مبرد. 🌷
📸تصویر شهید مدافع حرم روز بیستم و نهم آبان ماه 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
💠 عــاشق اهل‌بیــت علیهم‌السلام و جانبــاز دفاع‌مقدس که با پای مصنوعی هم مدافع حرم شد ⬅️ شهیــــد حمیــدرضــا ضیایــــی ▫️شهید حمیدرضا ضیایی در دفاع‌مقدس از ناحیه پا مجروح شد و پایش از زانو قطع شده بود و پای مصنوعی داشت؛ وقتی که موضوع دفاع از حرم پیش آمد،به رغم اینکه جانباز بود و پای خود را از زانو از دست داده بود، به‌خاطر انگیزه بالایی که داشت راهی جبهه مقاومت شد. ▫️با توجه به اینکه یکی از پاهایش قطع شده‌بود، خیلی مصیبت کشید تا به جمع مدافعان حرم بپیوندد؛ حتی تاول‌های روی پا و زانویش نیز باعث نشد که حمیدرضا اندکی گله یا احساس خستگی کند و او عاشورا را در نبرد سوریه می‌دید. ▫️حمیدرضا در سوریه به آن معنا مجروح نشد، ولی نوع کارش طوری بود که در یک عملیات کمرش آسیب دید، پای مصنوعی‌اش هم دوبار شکست که خانواده‌اش برای او پای یدکی فرستادند. هر دفعه که به ایران برمی‌گشت، پایش را معالجه می‌کرد و وقتی یک مقدار بهبودی حاصل می‌شد دوباره عازم سوریه می‌شد.
📜روایتی از زندگی شهید مدافع‌حرم حمیدرضــــا ضیایــــی 🔹حمیدرضا ضیایی ۱۷ خرداد سال ۱۳۴۹ در تهران چشم به جهان گشود؛ درحالیکه فقط ۱۵ سالش بود به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافت و در لشکر ۱۰ سید الشهدا علیه‌السلام بعنوان دیده‌بان مشغول جهاد در راه خدا شد؛ او در سال ۱۳۶۶ در عملیات کربلای۵ از ناحیه پا مجروح شد و پایش از زانو قطع شد و پای مصنوعی داشت. 🔹حمیدرضا بعد از پایان جنگ مشغول کار آزاد شد؛ او در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی حضوری چشمگیر و تاثیرگذار داشت و خدماتی ارزشمند از خود بر جای گذاشت اما وقتی موضوع دفاع از حرم پیش آمد به رغم اینکه جانباز بود، به خاطر انگیزه بالایی که داشت پس از ۶ماه پیگیری در سال ۱۳۹۵ راهی جبهه مقاومت شد. 🔹حمیدرضا ضیایی چشمش به اشاره حضرت آقا بود و می‌دانست که اصلی‌ترین وظیفه‌اش حفظ قرآن، اسلام و انقلاب است؛ با توجه به اینکه یکی از پاهایش قطع شده‌بود، خیلی مصیبت کشید تا به جمع مدافعان حرم بپیوندد؛ حتی تاول‌های روی پا و زانویش نیز باعث نشد که حمیدرضا اندکی گله یا احساس خستگی کند و عاشورا را در نبرد سوریه می‌دید. 🔹در سوریه به خاطر تجاربی که در دفاع مقدس داشت، خیلی سریع به کار گرفته شد؛ او مدتی فرمانده تیپ پیاده و پس از آن مسئول اطلاعات تیپ و اواخر هم مسئول ادوات تیپ زینبیون بود. 🔹حمیدرضا فرمانده‌ای مدبر،حرفه‌ای،مجرب و بسیجی مخلص بود؛ او ۶بار به سوریه اعزام شده‌بود؛کارش طوری بود که در یک عملیات کمرش آسیب دید، پای مصنوعی‌اش هم دو بار شکست که خانواده‌اش برای او پای یدکی فرستادند؛ هر دفعه که به ایران برمی‌گشت پایش را معالجه می‌کرد و وقتی که فقط مقداری بهبودی حاصل می‌شد، دوباره عازم سوریه می‌شد. 🔹سرانجام ۲۹ آبان ۱۳۹۶ در عملیات انهدام آخرین پایگاه داعش در البوکمال سوریه، شهید حمیدرضا ضیایی هدف گلوله تک‌تیرانداز داعشی قرار گرفت و به شهادت رسید؛ پیکر پاک این شهید بزرگوار پس از تشییعی باشکوه در قطعه ۲۴ بهشت‌زهرا سلام‌الله‌علیها آرام گرفت.
🔻محمدعلی زرین قلم، جانباز ۷۰ درصد آسمانی شد. 🔸زرین قلم پس از حدود دوماه بستری در بیمارستان حضرت بقیه الله (عج) به علت ابتلا به کرونا صبح امروز آسمانی شد و به یاران شهیدش پیوست.
💐 شهیدی که به مو‌های طلایی‌اش حساس بود 🍃 در کلاس، جلوی من می‌نشست و با هم رقابت درسی داشتیم. من که می‌دانستم به مو‌های طلایی‌اش حساس است، از پشت، موهایش را به هم می‌ریختم، ولی او فقط برمی‌گشت و با نگاهی مهربان، سرزنشم می‌کرد و با دستانش، آن‌ها را مرتب می‌نمود. 🍃 یک روز صبح نیامد؛ فردا و پس‌فردایش هم نیامد! فهمیدیم بدون سر وصدا با محسن که بچه محل‌شان هم بود، رفته‌اند جبهه. البته به من گفته بود، ولی باور نکرده بودم. 🍃 چند روز بعد نامه‌اش با آدرس صندوقی پستی از اندیمشک، به دستم رسید، گفته بود که حال و هوایش بسیار متفاوت شده است و خواسته بود که برایش دعا کنم. دو یا سه نامه دیگر هم آمد و دل مرا با خود همراه نمود، من هم جواب نامه‌ها را می‌دادم. 💌 آخرین نامه‌اش چند روز پس از عروج ملکوتی‌اش رسید که در آن، خبر از شهادتش داده بود. 🌹 شهید علیرضا زاهدان ╭─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯