❤️همسر شهید
🕊یعنی رضایتنامه شهادت
🕊یعنی تکیــــهگاه
🕊یعنی سنگ صبور یک مرد آسمانی
🕊یعنی بدرقهی روز آخر
🕊یعنی قــــرآن بالا ســـر
🕊یعنی اضطراب و دلهــره
🕊یعنی منتظــــر یک تمـاس
🕊یعنی دعــــای ســــلامتی
🕊یعنی مَحرم اسرار شهیـــد
🕊یعنی هم مــــادر هم پــــدر
🕊یعنی خبر شــــهادت
🕊یعنی آخرین دم گوشیهای زیر تابوت
🕊یعنی پنجشنبههای دلتنگی
🕊یعنی مسافــــر گلــزار شهدا
🕊یعنی طعنــــهها و کنایــــهها
🕊یعنی عزت و صلابت
🕊یعنی همیشه عاشــــق
🕊همســــر شهیــــد
❤️یعنی خـــودِ شهیـــد، یعنی شهیـــده
💐تقدیم به همهی همسران شهدا
🟢میلاد حضرت زهرا علیهاالسلام و روز مادر را به همسران شهدا مخصوصاً همسران شهدای مدافعحرم و امنیت تبریک عرض می کنیم
مژدگانی بده ، رحیم مجروح شد! 😳
اکبر از تو گرد و غبار انفجار خمپارهها دوان دوان طرفم آمد. ترس برم داشت. فهمیدم که اتفاق ناگواری افتاده. اکبر رسیده و نرسیده، نفس نفسزنان گفت: مجتبی مژدگانی بده!
با تعجب نگاهش کردم. دو تا خمپاره کمی آن طرفتر منفجر شدند. داد و فریاد فرمانده از پشت بیسیم میآمد. گوشی را به گوش چسباندم و گفتم: حاجی امرتان انجام شد. از عقب گفتند که ماشین تو راهه.
بعد از اکبر پرسیدم: مژدگانی چی؟
اکبر که نفسش چاق شده بود، نیشش تا بناگوش باز شد و گفت: بادمجان بم، چهار چرخش رفت هوا!
قلبم هری پایین ریخت. پس رحیم مجروح شده؟!
اکبر گفت: بچهها دارند میآورندش. تو راهاند. دم دستت آمبولانس هست که ببرتش عقب؟
ـ یک ماشین پر از مهمات دارد میآید. جانِ من راست راستی رحیم مجروح شده؟
- دروغم چیه؟ الآن میآورنش و میبینی. چه خونی هم ازش میره!
رحیم از نیروهای قدیمی گردان بود. در عملیاتهای زیادی شرکت کرده بود، اما تا آن لحظه حتی یک ترکش نخودی هم قسمتش نشده بود و این شده بود باعث کنجکاوی همه. در عملیات کربلای پنج که دشمن نیم متر به نیم متر منطقه را با توپ و خمپاره شخم میزد و حتی پرندگان بیگناه هم تو آن سوز و بریز مجروح و کشته میشدند، رحیم تا آخرین لحظه ساق و سلامت تو منطقه چرخید و آخ هم نگفت. از آن به بعد پُز میداد که من نظر کرده هستم و چشمتان کور که چشم ندارید یک معجزه زنده را با آن چشمهای باباقوریتان ببینید!
و ما چقدر حرص میخوردیم. همه لحظهشماری میکردیم بلایی سرش بیاید تا کمی دلمان بابت نیش و کنایهاش خنک بشود و حالا آن حادثه اتفاق افتاده بود. لحظهای بعد چهار تا از بچهها در حالی که یک برانکارد را حمل میکردند، از راه رسیدند ...
#طنز 😊
#لبخندهای_خاکی
#پست_موقت
.
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳شهادت افسر غیور فراجا در ماموریت مبارزه با قاچاق کالا
🔻طی عملیاتی در چند روز گذشته در محور ساوه استان مرکزی به خودرو دارای پلاک سرقتی مشکوک که طی عملیات تعقیب و مراقب با قاچاقچیان کالا درگیر می شوند.
🔻در این عملیات قاچاقچیان بر اثر برخورد عمدی به خودرو گشت انتظامی موجب واژگونی خودرو گردیده و افسر موصوف از ناحیه سر دچار مصدومیت می شود
🔻علی رغم تلاش تیم پزشکی در بیمارستان و بعلت شدت جراحات وارده 23 دی 1401 سروان احمد کشوری نیا به درجه رفیع شهادت نائل می گردد.
🔻اعضای بدن این شهید والامقام که در حین ماموریت با قاچاقچیان دچار مرگ مغزی شده بود، اهدا شد.
🇮🇷#وصـــیـــت_نــامـه.🌷
✍بسم الله الرحمن الرحیم
« ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص »
بعد از شهادت به وحدانیت الله، به فرستاده ی او حضرت محمد (صلوات الله) و شهادت به ولایت دوازده امام، می خواهم چند کلامی با دوستان و برادران دینی خود درد دل کنم:
ای برادران عزیز، بدانید که زندگی از نظر اسلام همیشه مبارزه و جهاد در راه اسلام است. انسانیت وقتی کامل می شود که انسان با هوا و هوس خود و با حیله های درونی، بیرونی و باطنی مبارزه کند، تا بلکه در راه هدفش که خدا باشد، شهید شود. برادران، از مرگ هیچ هراسی نداشته باشید؛ چرا که در راه خدا کشته شدن نه تنها عین زندگی است، بلکه زندگی جاوید است. پس به هوش باشید! هزاران هزار شهید در راه اسلام داده ایم، اگر مبارزه نکنیم، خون آنان به گردن ماست و در آخرت مورد مواخذه قرار می گیریم. در برابر خون آن ها مسؤولیم. ما نباید از مرگ در راه خدا بترسیم، چون جزو ایدولوژی ماست. حسین(علیه سلام ) فرمود: « لا اری الموت الا السعاده» ما باید به فریاد امام حسین « هل من ناصر ینصرنی» جواب بدهیم و آن قدر مبارزه کنیم که فتنه و فساد برچیده شود و عدل و انسانیت همه جا را بگیرد و همه به دین اسلام ایمان بیاورند. امید است که تک تک برادران، خود را در مقابل خدا مسؤول دانسته و با جان و مال خویش، انقلاب اسلامی و امام امت را یاری کنند.
من به یاری خدا این ماموریت جنگی را از صمیم قلب پذیرفتم، اگر سعادت نصیبم شد و به درجه ی رفیع شهادت نایل گشتم، وصیت می کنم مرا در وادی رحمت در کنار شهیدان اسلام به خاک بسپارید. توصیه ام به مادر عزیزم که سال ها رنجم را تحمل کرده است و پدر گرامیم که عمری برایم زحمت کشیده و خواهران و برادرانم که تحمل دوری شان سخت است، این است که شکیبایی خود را حفظ کنند و با صبرشان تیری به پیکر دشمنان اسلام بزنند
.
درودبرامام امت خمینی بت شکن، نابود باد دشمنان اسلام. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته...
❂شهید
علی اصغر علیزاده کمند💞🌷🇮🇷
💚
🇮🇷بسم رب الشهدا و الصدیقین🇮🇷
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا💞
شهید علی اصغر علیزاده کمند
نام پدر:حسین
معاون ستاد گروه توپخانه 60 رسالت
تاریخ تولد:1338/12/28شمسی
محل تولد:تبریز
پاسدار-متاهل
تاریخ شهادت:1366/11/19شمسی
محل شهادت:مریوان
گلزار شهدا:وادی الرحمت
آذربایجان شرقی - تبریز
🌸صلوات هدیه به این شهید🌸
#الهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
📸 دی ماه ۱۳۶۵ شلمچه، سه راه «شهادت» است .
شاید اولین سوالی که به ذهن بیننده این تصویر میرسد این است که این شهید در آخرین لحظه حیات خود، کاغذ و قلم به دست گرفته بود تا چه چیزی را بنویسد ؟!
برای چه کسی می نویسد؟ قصد نوشتن چه چیزی را داشت؟! فهرست اموال و دارایی ها؟! حساب های بانکی؟! نشانی خانه های شخصی؟! حقوق های نجومی؟!
ِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
امام خمینی(ره):
▪️ ما جنایتکارهایمان را بگذاریم راه بروند در بین مردم و مادرها و پدرهایی که [آنها] بچههایشان را کشتهاند، برای اینکه شما دلتان میخواهد که در خارج به شما تبریک بگویند؟
▪️ شما این قدر مغزهای خودتان را باختهاید که خیال میکنید که اگر چند تا جنایتکار را مثلًا اعدام کنند و چند تا جنایتکار را تادیب کنند، حیثیت ما از بین میرود؟
گفتم حاجی رویِ امـــر به معــــروف هم دیگه نمیشه حســـاب کرد، چون تأثیـــر نداره!
گفت ولی دشمن روی سکوت تو حساب ویژهای باز کرده...
#شهدا
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
💢پلیسی که با زبان روزه سلاخی شد
✨بیست و پنجم مرداد 90 مصادف با پانزدهم رمضان گشت دریابانی ماهشهر در گرمای 60 درجه در حال گشت زنی و جلوگیری از ورود قاچاق به مرزهای آبی ایران بود، که به یک لنج مشکوک برخورد می کند. دستور ایست ولی آنها متوقف نمی شوند، بعد از تعقیب و گریزی کوتاه لنج را متوقف کرده، اما سرنشینان حاضر به تسلیم شدن نبودند به همین خاطر شروع به پاشیدن گازوئیل روی لنج دریابان می کنند کـــه باعث آتش سوزی قایق آنها می شود. در این بین شهید سلمان احسانی به لنج قاچاقچیان پریده و موتور لنج را خاموش میکند ولی قاچاقچیان او را به اسارت گرفته و پا به فرار گذاشتند. پلیس مظلوم را با ضربات چاقو زخمی کرده و او را در ساحلی بین دیلم و گناوه زیر شن های داغ مدفون می کنند. قاچاقچیان پس از دو روز دستگیر شدند و پس از اعتراف محل دفن شده پیکر سلاخی شده سلمان را از زیر ماسه ها بیرون کشیدند.
#شهید_سلمان_احسانی
#خاطرات_شهید
🔹بیشتـر وقت ها لباس پوشیدنش جوری بود که تیپ و ظاهرش مثل بچههایجنگ باشد... ولی آن روز شلوار کتان پوشیده بود و خیلی شیک شده بود. جلو رفتم و گفتم: سید! شما هم ؟! سید گفت :
به نظر تو از لحاظ شرعی اشکالی داره؟؟؟
🔸گفتم: نه! گشاده، هیچ علامتی هم نداره ، ولی برای شما خوب نیست. گفت: میدونم؛ ولی امروز رفته بودم با یه سری از جوون ها فوتبال بازی کنم! بعد هم باهاشون صحبت کردم و دعوتشون کردم به هیئت. بعد هم گفت: «وقتی با تیپ و ظاهری مثل خودشون باهاشون حرف میزنی بیشتر حرفت رو قبول میکنند.»
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
#سالروز_شهادت
#سالروز_ولادت
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯