زندگینامه شهید حسین آخوندی
سال 1344 در خوراسگان اصفهان چشم به جهان گشود. زمانی که خود را شناخت هر آنچه را بود گذارد و او را برگزید چراکه در محیط عشق میبایست از دلوجان دست میشست. پس زلیخای نفس را دربند و یوسف دل را با کعبه مقصود همراه کرد تا حلاوت مهر معبود را بچشد. در پی فراگیری الفبای معرفت وجودش پنج سال روشنکننده بزم دانش اموزان بود و پسازآن باآنکه سن چندانی نداشت در کنار خانواده ندای استقلال و آزادی را سرداد. آن زمان که خونخواری دشمن سرزمینش را در برگرفت در جمع مبارزین حاضر شد و به دفاع از شرافت آدمیت پرداخت. باحضورش در فعالیتهای مختلفی چون خطشکنی آرپیجی زنی و تدارکات قصد آن داشت که خشم و انزجار درونی خود را به قابیلیان زمان نشان دهد. عاشق بر تن کردن ردای سرخ شهادت بود و در دیار خودسازی به «حسین مظلوم» شهرت داشت. شبی که قرار بود به مرگی سرخ نائل آید ختم رسل مژدهی عروج به حریم کبریا را به او داده بود و روحانی جبهه به اون گفته بود: «که وجودش را به حنای شهادت متبرک نماید.» سرانجام پس از شش ماه دلاورانه جنگیدن در سال 1362 در «شرهانی» در اثر اصابت ترکش خمپاره به فک و کتف نازنینش به ضیافت الله وارد شد.
شادی روح شهید صلوات
امام علی (ع): همه کارهای خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر چون قطره ای است در دریای عمیق (نهج البلاغه، ص542، ح274).
شهید مدافع حرم: رسول خلیلی
روزی که جنازه اش را آوردن خانه و داخل اتاقش بردند دوستان جوانش دوره جنازه جمع شده بودند و گریه می کردند و می گفتند:
دیگر رسول نیست به ما بگوید غیبت نکن، تهمت نزن
منبع: کاری از آستان قدس رضوی