eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
70.3هزار عکس
11.6هزار ویدیو
179 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🗓 شنبه ۱۱ شهریور (۱۶ صفر) 📿 صد مرتبه «یا رَبِّ الْعالَمِین»
🌹تصویر شهیدداود صبوری که شب گذشته در درگیری با قاچاقچیان به درجه رفیع شهادت نائل گردید. 🔰 سازمان اطلاعات فراجا
31.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرات رزمندگان در دفاع مقدس رزمندگان کربلای ۴ - اعزام به خط جبهه (۸و۹)
اسامی جان‌باختگان تصادف محور کاظمین-کربلا 🔹رئیس مرکز کنترل عملیات هلال احمر در کشور عراق از تصادف دو دستگاه ون در محور کاظمین ـ سامرا و جان‌باختن ۱۹ نفر در این حادثه خبر داد. 🔹اسامی جان‌باختگان حادثه تصادف محور کاظمین - کربلا شامل ۱۰ نفر از هموطنان و ۴ نفر از اتباع افغانستان بشرح زیر است: سیدحسن واعظی، سیداحمد واعظی، سیدحسین واعظی، ابوالفضل ترابی نیا، محسن راستین، پیمان سلمانیان دهقانی، حمزه عباسی، عباس رضاپور، بتول یزدانی پیکانی، بلقیس امیر احمدی، غفور رضایی / تبعه افغانستان، عبداله خاوری/ تبعه افغانستان، مریم کریمی /تبعه افغانستان، غلام حسینی / تبعه افغانستان.
جزئیاتی از کشف خرابکاری موساد در وزارت دفاع ▪️رصد جاسوس مدنظر از سال ۹۳ 🔹جزئیات جدیدی از پروژه کشف و رصد خرابکاری موساد در وزارت دفاع و جاسوس این پروژه منتشر شد. 🔹ماجرای شروع این خرابکاری به سال ۱۳۹۳ برمی‌گردد که در جریان آن، یک جاسوس (ج.الف) به سه نفر در اروپا و آسیا وصل می‌شود. 🔹در آن مقطع یکی از تیم‌های جاسوسی در صنایع دفاعی ضربه می‌خورد و همه‌شان بازداشت می‌شوند و اعتراف می‌کنند که دشمن به شدت دنبال اطلاعات از قطعاتی مثل کانکتورها است. 🔹کارشناسان حفاظت اطلاعات وزارت دفاع همه را زیر نظر گرفتند و روی آنها سوار شدند ولی موساد نمیدانست که همه طرح ریزی‌هایشان رصد می‌شود. 🔹جاسوسِ تحت نظر، در زمان‌بندی‌های مختلف، افراد مورد نظر دیگری را ملاقات می‌کرد و از بازار قطعات چند کشور اروپایی و آسیایی بازدید کردند و با برخی وارد مذاکره شدند. 🔹به آنها دستور داده شده بود تا شرکتی در خارج از کشور با پوشش دور زدن تحریمها تاسیس کنند و بگویند که قطعات باید از طریق این شرکت از چند کشور تهیه شود تا به اصطلاح تحریم را دور بزند. 🔹۴ سال بعد در سال ۹۷، هزاران کانکتور با شیوه‌های مختلف وارد شد که شامل کانکتورهای ۳۲ پین و ۱۰ پین جنگی کاپلاژی میشد که در صنعت هوافضا کارایی بسیاری دارند. 🔹این قطعات طوری آلوده شده بودند که در زمان بندی‌های مشخص منفجر شده و ارتباط قطعات و کابل‌های داخل موشک را قطع کند و در این صورت موشک دچار اختلال شدید می‌شد.
یک صبحانه لردی !!! 🥛🍞🧀🍳☕️🍶 ⚪️ جنگ که می‌شود نان و حلوا خیرات نمی ‌کنند. جنگ یعنی آتش و گلوله🔥؛ جایی که جانت صد در صد در خطر است و تو اگر ترسو باشی، جایی در این میدان برایت نیست. فرزندان امام روح الله در دهه ۶۰ اینها را بهتر از هر کسی می‌دانستند، اما همه را به جان خریده و راهی جبهه ها می شدند. رزمندگانی که بعضا از خانواده هایی مرفه بوده و تا قبل از جنگ، ذره ای طعم سختی را نچشیده بودند، حالا باید در یک لیوان پلاستیکی یا شیشه مربای خالی شده، چایی بریزند و با نان خشک بخورند!! اگر در آن وضعیت، یک بیسکوییت پتی بور هم سر سفره بود، دیگر می‌شد: یک صبحانه شاهانه و لردی!!! همان چیزی که لردنشین های بالاشهری، صبح ها میل می‌کردند!! رزمندگانی هم داشتیم که به شدت مستضعف بوده و حتی تنها نان آور خانواده به حساب می‌آمدند، اما همه امور اهل خانه را به خدا سپرده و راهی جنگ شده بودند. هر دوی این قشر با هم در جبهه زندگی می‌کردند و به سختی می‌شد تشخیص داد چه کسی از چه خانواده ای ست. لباس خاکی که به تن می‌کردند می‌شدند برادران یک رنگ که فقط مرادشان پیر جماران بود.
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | بازدید شهید محمود کاوه، فرمانده لشگر ویژه شهدا از میدان صبحگاه نیروها — پادگان لشکر - مهاباد - سال۱۳۶۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 خاطره آیت الله العظمی جوادی آملی از 🔺 کفنش را درآورد و گفت: حاج آقا امضایش کنید!
🚩 بعد از عملیات بیت‌المقدس، احمد به مریوان آمد. گفتم: «کجا می‌خواهی بروی؟» گفت: «لبنان.» آمده بود که در منطقه‌ی ۷، بروجردی را ببیند و بعد هم به مریوان آمد. من به او گفتم: «من هم می‌خواهم بیایم.» گفت: «به تهران می‌روی و در پادگان امام حسین علیه‌السلام به رضا دستواره دو قطعه عکس می‌دهی و به همّت می‌گویی: نشان به آن نشان که گفتم برای بچه‌ها گذرنامه تهیه کن و با وزارت خارجه هماهنگ کن که گذرنامه‌هایشان را زودتر بدهند.» در واقع یک نشانی به من داد که به آن‌ها بگویم برای من هم گذرنامه بگیرند. گفتم: «باشد.» ما که خواستیم برویم، مسئول عملیات سپاه تهران - شهید اویسی - گفت: «برادر، شما از کجا آمدی؟» گفتم: «من از منطقه‌ی ۷ و کردستان آمدم.» گفت: «من خجالت می‌کشم که آقای بروجردی بگوید نیروی من را چرا بدون اجازه بردی.» خلاصه گذشت. ما آمدیم و راه افتادیم. گفتم: «می‌خواهی آنجا چه‌کار کنی؟» گفت: «بعد از اینکه آنجا را دیدیم و شناسایی هم کردیم، به حول و قوهٔ الهی عملیات انجام می‌دهیم.» - برادر احمد، موقعیت چطوری است؟ - تپه ماهور، مثل منطقه‌ی فتح‌المبین می‌ماند. - خودشان چطوری هستند؟ - خیلی ترسو هستند. الآن که اینها را می‌گویم، حال عجیبی دارم. گفت: «این یهودی‌ها و صهیونیست‌های بین‌الملل را اسیر می‌کنیم و بعد طناب به گردنشان می‌اندازیم و در بازار عرب‌های ملخ‌خور می‌گردانیم تا قبح اسرائیل شکسته شود.» وقتی عملیات حزب‌الله لبنان و جنگ ۳۳ روزه تمام شد و اسرائیل شکست خورد، من در ستاد کل بغض کردم. بچه‌ها گفتند: «چه شده؟» گفتم: «آرزوی احمد ظهور کرد. قبح اسرائیل شکسته شد؛ نه به دست خودش، بلکه به دست بچه‌هایی که احمد پرورش داده بود.» - به روایت سردار حاج‌رضا غزلی، برگرفته از صفحات ۱۶۸ و ۱۶۹ کتاب بسیار جذاب و خواندنی نوشته‌ی جواد کلاته عربی. تصویر: (سمت راست) در حال مصاحبه با
💠 حیف نیست آدم ترس از خدا را ول کند، از دشمن بترسد!!؟ 🌷 فرمانده لشگر ۵۵ ویژه شهدا شهید محمود کاوه 🌱ولادت: ۱۳۴۰/۳/۱ ،مشهد مقدس 🕊شهادت: ۱۳۶۵/۶/۱۱ ،ارتفاعات ۲۵۱۹ منطقه عمومی پیرانشهر - عملیات کربلای ۲ ▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ا 🌷در قسمتی از ارتفاع، فقط یک راه برای عبور بود. محمود کاوه را بردم همان جا، گفتم: دیشب تیربارچیِ دشمن مسلسلش را روی همین نقطه قفل کرده بود، هیچ کس نتونست از این جا رد بشه. گفت: بریم جلوتر ببینیم چه کاری می تونیم انجام بدیم. رفتیم تا نزدیک سنگر تیربارچی. محمود دور و بر سنگر را خوب نگاه کرد. آهسته گفتم:... 🌷... اول باید این تیربار را خفه کنیم، بعد نیروها را از دو طرف آرایش داده و بزنیم به خط. جور خاصی پرسید: دیگه چه کاری باید بکنیم؟! گفتم: چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه. گفت: یک کار دیگه هم باید انجام داد. گفتم: چه کاری؟ با حال عجیبی جواب داد: توسل؛ اگه توسل نکنیم، به هیچ جا نمی رسیم (راوی: همرزم شهید) 📚 منبع: حکایت فرزندان فاطمه ١، ص ٣٤