فرازی از زندگینامه شهید محمد رضایی زال
🔹شهید محمد رضایی زال از وقار و سنگینی زیادی برخوردار بود و تا لازم نمیشد لب به سخن نمیگشود. او در مطالب و یافتههای خود آن قدر عمیق بود که دوستان و برخی از خویشان، مسائل علمی را با وی مطرح میکردند. هوش سرشار، پشتکار در فراگیری علوم گوناگون، به ویژه علوم عربی و قرآنی و را از دیگر همسالانش متمایز میساخت.
🔹سال ۱۳۶۲ با پایان تحصیلات متوسطه، سرنوشت محمد به گونهای دیگر باید رقم میخورد. او که در رشته «دندانپزشکی » دانشگاه مشهد و همچنین در آزمون ورودی « دانشگاه امام صادق(ع) » موفقیت لازم را کسب کرده بود، در انتخاب میان این دو دانشگاه امام صادق(ع) را برای تحصیل برگزید.
🔹این شهید والا مقام در دانشگاه امام صادق(ع) نیز ممتاز بود؛خودش میگفت من اخبار ایران را به زبان عربی گوش میکنم و در دانشگاه سعی میکنیم به زبان عربی سخن بگوییم.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
🔸شهید والامقام مهدی خانی تلخ آبادی
🔹شهید مهدی خانی تلخ آبادی از همان ایام کودکی از ذوق و استعداد فوقالعادهای برخوردار بود.ضمن تحصیل نیز برای تأمین مخارج خانواده کار میکرد. و فرائض دینی را به نحو احسن انجام میداد.
🔹وی اول دبیرستان بود که انقلاب اسلامی شروع شد و در تظاهرات شرکت فعال و در پخش اعلامیهها نقش عمدهای داشت.
🔹این شهید والامقام وارد ارتش شد و پس از اینکه فنون نظامی و رزمی را فرا گرفت به درجهی گروهبان دومی مفتخر گردید. پس از چهار ماه به تیپ ۸۴ پیاده خرمآباد منتقل و از آنجا به عنوان خدمهی تانک راهی جبهه گردید.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
نگاهی بر زندگی دانشجوی شهيد جلال شادكام تربتی
🔹این شهید والامقام در دوران بیماریاش دست از فعاليتهای خود بر نداشت و ضمن انجام امور محوله از سوی مسجد، در منزل نيز به ادامه تحصيل میپرداخت و به اين ترتيب موفق به اخذ مدرک ديپلم شد.
🔹جلال شادکام در كنكور سراسري سال ۱۳۶۳ موفقيتی به دست نياورد اما همچنان به تلاش خود ادامه داد و ضمن پرداختن به امور جاری مسجد محل از هرگونه خدمتی به اسلام و انقلاب دريغ نكرد.
🔹در سال ۶۵ سال موفقيت او در كنكور سراسری و قبولی در رشته فيزيک كاربردی دانشگاه فردوسی بود، اما هنوز يک ترم را پشت سر نگذاشته بود كه از طريق برادرش از آغاز عمليات كربلای ۴ مطلع گرديد؛ بدين ترتيب مجددا عازم منطقه عملياتی شد. برادرش مسعود در همان تاريخ مفقود گرديد؛ او میگفت: «مفقود شدن برادرم مانعی براي شركت من در عمليات نخواهد بود».
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
🔸شهید ابراهیم قائمی
🔹در شب شروع عملیات رمضان، نیروهای خط شکن زیر آتشبارهای دشمن حرکت کردند. یکی از بسیجیها به نام «شاپور» آخرین کسی است که ابراهیم قائمی را زنده دیده است.
🔹️ او بعدها برای پدر و مادر ابراهیم نقل میکند: «شب حمله به سه دسته تقسیممان کردند؛ گروه اول ساعت ۹ شب رفت، گروه دوم ساعت ۱۰ و گروه آخر ساعت ۱۱. ابراهیم و من جزو گروه اول بودیم و بنا بود خط را بشکنیم.
🔹️ساعت ۱۰ صبح فردا (۲۱ رمضان) روی پلی بودیم که یکباره از زمین و آسمان آتش بارید. یک عده داخل آب افتادند. تا قبل از آن، ابراهیم با فاصله چند قدم کنارم بود، اما به هوش که آمدم، در بیمارستان شیرازی و مجروح شده بودم. بعد از آن دیگر نه ابراهیم را دیدم و نه خبری از او شنیدم. شنیدم عدهای که از پل عبور کردند، همه اسیر شدند و گروهی هم که پشت پل بودند، یا مجروح شدند یا شهید. شهدا و مجروحانی هم که داخل رودخانه افتادند، اغلب مفقود شده بودند.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
نگاهی به زندگی شهید کمیلیان
🔹شهید محمد کمیلیان پس از پایان دوران دبیرستان، بعنوان راننده تاکسی مشغول بکار شد و با فرا رسیدن زمان خدمت مقدس سربازی خود را مهیا خدمت نمود.
🔹وی فردی متدین و مذهبی که همه افراد خانواده به او علاقه زیادی نشان میدادند. در زمان اوج گیری انقلاب همچون دیگر دانش آموزان در تظاهرات شرکت می کرد.
🔹این شهید بعد از پیروزی در تظاهرات مقابل ضد انقلابیون شرکت مینمود با فرا رسیدن خدمت سربازی به خدمت سربازی رفت و پس از دوره آموزشی به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
🔸شهید محمد علی پورعلی
🔹محمدعلی به امام رضا (ع) متوسل شد تا از دام اعتیاد رها شود. با تولد فرزندش رضا از اعتیاد فاصله گرفت و مصمم شد راهی جبهه شود، اما به دلیل شرایطی که پیش از آن داشت، اعزامش به جبهه کار راحتی نبود.
🔹شهید پورعلی برای آزادسازی مهران همراه با همرزمانش راهی عملیات کربلای یک شد. در مرحلهای از عملیات حجم سنگین آتش دشمن شرایط را به قدری سخت کرد که لازم بود یکی از تیربارچیها خودش را به ارتفاعات برساند. وی داوطلب شد و آرپیجیاش را هم برداشت و راهی شد. ناگهان تیری به قلبش اصابت کرد، یکی از دوستانش که هممحلی محمد بود، فریاد میزد ممدعلی تیر خورد! ممدعلی تیر خورد، اما او بلند شد و دوباره شروع به تیراندازی کرد... بعد محمدعلی به هممحلیاش گفت آرام باش چیزی نشده؛ اما ناگهان بر زمین افتاد.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
دفاع از وطن تا آخرین توان
🔹پدر شهید محمدعلی چاهی با یادآوری خاطرهای از پسرش میگوید: " پسرم محمد قبل از اینکه به جبهه اعزام شود در اثر واژگون شدن موتور آسیب دیده بود و علاوه بر شکستن دستش ، سرش هم به شدت مجروح شده بود؛ در همان روزها تصمیم داشت به جبهه اعزام شود . هر چقدر اصرار کردم پدر جان بمان تا نتیجه عکسی که از سرت گرفته ایم بیاید تا خیالمان از بابت جراحت سرت راحت بشود و بعد به جبهه برو قبول نکرد و به من گفت: نه پدر، من باید بروم و خدمت خودم را به اسلام و انقلاب انجام دهم. الان جنگ است و ما آنچه در توان داریم باید برای کشورمان انجام دهیم".
🔹آخرین بار که محمدعلی چاهی میخواست به جبهه اعزام شود، هنوز مرخصیاش تمام نشده بود که خبر شهادت شهید کاوه را به او دادند و او هم بلافاصله و قبل از اتمام مرخصیاش دوباره به جبهه شتافت و باز هم، در سنگر دفاع از انقلاب حاضر شد و مدتی بعد هم خبر شهادتش را دادند.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
زندگینامه سردار شهید داود گریوانی
🔹شهید داود گریوانی پس از انقلاب اسلامی و با شروع جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ به فرمان امام لبیک گفته و در سال ۶۰ برای اعزام داوطلبانه به جبهه با چند تن از دوستان از جمله پسر عمویش شهید زکریا گریوانی به عضویت بسیج در آمده و دوره آموزش مقدماتی را در پادگان شهید بهشتی بجنورد میگذراند.
🔹این شهید والا مقام بهعلت کم بودن سناش، به دستور فرماندهان وقت با اعزامش به جبهه مخالفت میشود . دو برادر دیگرش در جبهه حضور دارند، او هم در سال ۱۳۶۱ به همراه شهید زکریا گریوانی به جبهه رسما اعزام و رسما وارد جنگ میشود.
🔹داود گریوانی پس از گذشت مدتی به واحد اطلاعات منتقل می شود و در همین زمان از او درخواست می شود که به عضویت رسمی سپاه درآید و داوود در جواب می گوید: فعلا وظیفه ما جنگیدن و بیرون راندن دشمن از خاک کشور است. فرقی نمیکند که ما، در سپاه ، بسیج و یا در چه سمت و پستی باشیم.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
شهید هرگز به دنبال سهمخواهی از انقلاب نبود
🔹نقش شهید کاوه در سازندگی شهید علیاصغر حسینی محراب انکارناپذیر است. در یکی از همین سفرها بود که کاوه محراب را دید و بعد از کمی صحبت با او، او را توانا برای رهبری گردان تازه تأسیس شهدا دانست. محراب همان کسی بود که کاوه به دنبالش می گشت.
🔹جنگهای مناطق کردستان منظّم نبود و آموزشِ صرف در تربیت رزمنده ها نقش بسیار کمی داشت و ذوق و ذکاوت خدادادی می خواست، و این همان چیزی بود که محراب در وجود خود داشت. در همین دوران بود که او اوج هنرش را نشان داد و در شرایطی سخت و با امکاناتی کم و مسیر دشوار به همراه یارانش عملیّات را پیروزمندانه انجام دادند. در این عملیّات ها به دلیل نبود تجهیزات، محراب جلوتر از گروه پیش می رفت و به شناسایی منطقه می پرداخت.
🔹این شهید والامقام به مادیّات و مسائل دنیوی توجّه و علاقه ای نداشت. یکبار که شنیده بود قرار است به پاسداران درجه اعطا شود، به همراه شهید کاوه و تعدادی پاسداران منطقه نامهای تنظیم و اعلام نمودند: «اگر چنین کاری صورت پذیرد، ما سپاه را ترک می کنیم.»
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
تبعیض در میدان جنگ ممنوع
🔹برخی رزمنده ها به نماز کمی بیتوجه بودند، شهید مهدى ميرزایی صفی آبادی با شوخی به آنها میگفت: «اگر حواستان به همین پشتک ملقهایتان باشد، درست است؛ ولی امان از وقتی که حواستان نیست! »
🔹عملیات رمضان آزمون دشوار دیگری را در مقابل شهید مهدى ميرزایی قرار داد. در این عملیات که در محور شلمچه انجام شد برادرش رضا به شهادت رسید و مهدی در حالی که می توانست جنازه او را به پشت خط خودی منتقل کند ترجیح داد جنازه رزمنده دیگری را بیاورد و در حالی که نیروهایش اصرار داشتند که جنازه برادرش را بیاورند، با توجه به محدودیت وقت با قاطعیت دستور داد: «که اول دیگران، بعدا برادر من!».
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
تبعیض در میدان جنگ ممنوع
🔹برخی رزمنده ها به نماز کمی بیتوجه بودند، شهید مهدى ميرزایی صفی آبادی با شوخی به آنها میگفت: «اگر حواستان به همین پشتک ملقهایتان باشد، درست است؛ ولی امان از وقتی که حواستان نیست! »
🔹عملیات رمضان آزمون دشوار دیگری را در مقابل شهید مهدى ميرزایی قرار داد. در این عملیات که در محور شلمچه انجام شد برادرش رضا به شهادت رسید و مهدی در حالی که می توانست جنازه او را به پشت خط خودی منتقل کند ترجیح داد جنازه رزمنده دیگری را بیاورد و در حالی که نیروهایش اصرار داشتند که جنازه برادرش را بیاورند، با توجه به محدودیت وقت با قاطعیت دستور داد: «که اول دیگران، بعدا برادر من!».
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
نقش شهید در خنثی کردن توطئههای منافقین
🔹شهید سیدمحمود سبیلیان در اجرای مسئولیت خطیر مبارزه با گروهکهای الحادی و منافقین ، گامهای اساسی و اصولی بر داشت و در جبههی فکری و عملیاتی، به مبارزه با آنان پرداخت و نقش مدبرانهای در جهت کشف و خنثی سازی توطئههای منافقین ایفا نمود، به طوری که در طی روزهای بحرانی سالهای آغازین پیروزی انقلاب، حتی یک گلوله در کاشمر شلیک نشد و با تدبیر و درایت او، بساط همه گروهکها برچیده شد. به علاوه، برخی از مراکز سپاه در شهرستانهای استان با مدیریت و اعزام نیروهای سپاه کاشمر، تقویت و تاسیس گردید.
🔹قسمتی از دست نوشتههای شهید سید محمود سبیلیان: خدایا با کدامین دلیل دل بر دنیا بستهام، اما میدانم که من موجود ضعیف النفس ، فریب خورده و گنهکاری هستم که جز با لقلقه زبان به درگاهت نیامدهام . خدایا تو را میخواهم و خدایا من از تو نشانی میخواهم ، به حق شب جمعه یا الله عنایتم کن ، مجنونم کن ، عاشقم کن و آتشم زن.
یا الله حاشا که جوابم را ندهی.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس