#معرفی_کتاب 🔹نظر رهبر انقلاب درباره کتاب شهید ابراهیم هادی #در_راه_فتح_قله‌_ایم

#استوری | #کلام_شهید 🔸سعی کنید سکوت شما بیشتر از حرف زدن باشد هر حرفی میخواهید بزنید فکر کنید که آیا ضرورت دارد یا نه؟! 🍃شهید محمد هادی ذوالفقاری #در_راه_فتح_قله‌_ایم

#استوری خندان گریان ، گریان خندان ، مطمئن و آرام ، اما بی قرار . نه ، کلام را برای وصف این حالات نیافریده اند . شهید سید مرتضی آوینی کتاب گنجینه آسمانی #در_راه_فتح_قله‌_ایم

🔺 روایتی از جمله تامل برانگیز #شهیدرئیسی

🔰شهیدی که برات شهادتش را از آیت‌الله بهجت گرفت 🔹آیت الله بهجت دست روی زانوی او گذاشت و پرسیدند: جوان شغل شما چيست؟ گفت: طلبه هستم. 🔹آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشی. ️ دوباره پرسیدند: اسم شما چیست؟ گفت: فرهاد ♦️آقای بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدی بگذاريد. شما در شب امامت امام زمان(عج) ‌به شهادت خواهيد رسيد. 🌷شهید #عبدالمهدی_کاظمی؛ شهیدی که طبق گفته آیت الله بهجت، در شب امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴ درسوریه به شهادت رسید. ‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄

آقا مهدی بعد از شناسایی از منطقه برگشت. در عملیاتی که شب قبل صورت گرفت، وارد قرارگاه عراقی‌ها شد و آن فرمانده را اسیر کرد. بعد به نیروهایش گفت: فردا که هوا روشن شد، او را پیش من بیاورید. ماشین، جلوی سنگر فرماندهی ایستاد. آقا مهدی در ماشین را باز کرد. عقب آیفا آن افسر عراقی نشسته بود. پیاده‌اش کردند. ترسیده بود. از ترس سرش را با دستانش می‌گرفت. آقا مهدی دست او را گرفت و رها نکرد. پنج متر آن طرف‌تر او را بُرد و گفت: برای این افسر عراقی کمپوت بیاورید. مدتی را چهارزانو روی زمین نشسته بودند و عربی صحبت می‌کردند. آن فرمانده عراقی باورش نمی‌شد که آقا مهدی، فرمانده لشکر باشد. او تا ماشین از مقر بیرون برود، یک‌سره به مهدی نگاه می‌کرد.... سردار #شهیدمهدی_زین_الدین 📕 یادگاران ‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄

# بمناسبت هفته دفاع مقدس شب حمله عجب شب معجزه انگیزی بود. همین که شب فرا رسید نسیمی سرد و معطر می وزید. همین که وارد اب نهرها شدیم امادگی عجیبی داشتیم انگار این ما نبودیم که داشتیم به مسلخ تکه پاره شدن می رفتیم و فین می زدیم. همین که طناب را به اروند انداختند هر نفر محکم یک گره را به دست گرفتند. همین که همدیگر را در آغوش گرفتیم زلال اشگ بود که امانمان را بریده بود. همین که حرکت کردیم روح و جسم و روان و زبان هماهنگ تسبیح گوی بودند. همین که امواج خروشیدند انگار معرکه میدان فوتبال در برخورد غواص ها با همدیگر بود. همین که فینی را اب می برد غواص دیگری او را یدک می کشید. همین که بخط رسیدیم در کمترین زمان هشت پرها را منفجر کردیم همین که بخط زدیم خط را شکستیم. همین که مجروح شدیم هیچ ملالی نداشتیم. اما رفقای داشتیم که پرواز یافتند و لقای دوست گرفتند و عند ربهم یرزقون می خرامند. سبکبالان خرامیدند و رفتند. مرا بیچاره نامیدند و رفتند. اسیر وزخمی و بی دست و پا من رفیقان این چه سودا بود با من. هر غواص با خودش یک محموله حمل می کردند انهم در دل خروشان ترین جزر ممکن تاریخ اروند... یکی از پی جی یکی مواد منفجره یکی بی سیم یکی اسلحه هر ستون مختلط از همه یگانهای لشگر بود تخریب چی اطلاعات و عملیات طرح عملیات فرمانده گردان ار پی جی زن فرماندهان رده بالا..... گاهی فین غواصی را اب می بردند گاهی غواصی در دل اب فرو می رفت گاهی اب به حلق غواصی می رفت گاهی عضلات پاه می گرفتند اما سکوت وسکوت وسکوت نکند دشمن متوجه شود. در ادامه با ما باشید....

# تقدیم به عاشقان و رهروان شهید محمود کاوه .... و تقدیم به شهدای گلگون کفن مناطق مظلوم غرب و شمال‌غرب کشور دوران جنگ تحمیلی .... و نبرد با گروهک های تجزیه طلب .... که اگر نبود دلاورمردی و رشادت شهیدانی چون: بروجردی، ناصر کاظمی، کاوه، قمی، گنجی زاده ... و ده ها، صدها و هزاران فرمانده دلیر و رزمنده جان برکف، بطور قطع بخش عظیمی از مناطق غرب کشور، از پیکره ایران عزیز جدا شده بود! " دهه۶۰ ، دوران آزمایش ها و ابتلاءات سخت #صلوات #اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّدوَعَجِّل‌فَرَجَهُم

📌 پاسخ زیبای شهید خسروانی درباره چرایی دائم الوضو بودن 🔹️ #شهید_رضا_پورخسروانی ۱۷خرداد ۱۳۴۳ در خانواده مذهبی در شیراز به دنیا آمد. 🔸️ سرانجام ۲۱ بهمن ماه ۱۳۶۴ در اروندرود به شهادت رسید و در گلزار شهدای شیراز آرام گرفت. 🔻 شهید پورخسروانی در بین خانواده‌ و دوستان شهره بود که همیشه وضو دارد. ■ یکی از رفقایش به او می گوید: رضا چرا اینقدر همیشه خودت را اذیت می‌کنی؟ □ شهید پورخسروانی تبسمی زده و میگوید: وقتی که پای سفره می‌نشینم، وقتی می‌خوابم ، وقتی از خونه بیرون میرم اول وضو می‌گیرم و این با مرور زمان برایم مانند لباس پوشیدن یکی از کارهای زندگی شده است. ■ همیشه با خود می گویم ، وقتی کنار سفره می‌نشینم، مهمان امیرالمؤمنین هستم‌ وشرم می‌کنم بدون وضو باشم. □ وقتی می‌خوابم یا بیرون میرم ، با خود می گویم ممکن است از خواب بیدار نشوم یا بر نگردم و سریع وضو میگیرم. ■ این حدیث پیامبر را همیشه برای خودم متذکر می‌شوم که هرکسی با وضو از این دنیا برود اجر شهید را دارد. #شهید_رضا_پور_خسروانی #یادشهداباصلوات