6.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 صدایی ماندگار از یک شهید
🎙روایت شهید حاج عبدالحسین برونسی با لهجه شیرین مشهدی ، از عملیات فتح المبین و توسل جستن و یاری گرفتن از امام زمان (عج) و دستورالعمل شهید برای گرفتن حاجت از آن حضرت!
🟢 ما صاحب داریم!
🇮🇷
🟢 اللهم عجل لولیک الفرج
6.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#لبیکیاحسین
نماهنگ شهدای جهادآباد
تدوین: کارگروه تبلیغات و فضای مجازی
🌷ستادبرگزارییادوارهشهدای
جهادآباد شاهین شهر اصفهان
وقتی شهید شدم بیائید سر مزارم
روضهی حضرت زَهـۜـرا بخونید ...
#نحن_ابناء_الزهراء
#شهید_ماهانی
نمیدانیم الان این بچهها کجا هستند
و چه میکنند؛ اما چقدر زیبا زندگی کردند،
خواب و خوراکشان هم خاص بود و با
این دنیایی که ما ساختیم بسیار متفاوت؛
فعالیت هایشان هم خاصتر ؛
به قول شهید «مجید ابوطالبی»
سعی کنید که یک صدم آنها فعالیت کنید.
عکاس: محمد صیاد
#نوجوانان
#دفاع_مقدس
#بزرگ_مردان_کوچک
۲۷ آبان سالروز شهادت
دسته گلهای محمدی شهر قم ؛
برادران شهید مهدی و مجید زینالدین گرامیباد.
#روحشانشادباصلوات
دیدار سفیر جانباز ایران در لبنان با رهبر انقلاب
🔹رهبر انقلاب اسلامی، ظهر امروز یکشنبه در حاشیه ملاقاتهای روزانه خود، با مجتبی امانی، سفیر جانباز ایران در لبنان، دیدار و گفتوگو کردند.
🔸آقای امانی که در جریان اقدام تروریستی رژیم صهیونی موسوم به «عملیات پیجری» از ناحیه چشم و دست مجروح و جانباز شده بود، در این دیدار گزارشی از آخرین وضعیت سلامت خود به محضر رهبر انقلاب ارائه کرد.
روایتی به مناسبت دیدار سفیر جانباز ایران در لبنان با رهبر انقلاب
🔹«چشم راستم نیمه میبیند و امید است که بهتر شود؛ چشم چپ هم خوب است و التهاباتی دارد.» اینها را مجتبیٰ امانی -سفیر ایران در لبنان که در حادثهی پیجرها مجروح شده و چند وقتی بود که دوران نقاهت را طی میکرد- به آقا میگوید، در ظهر میانهی پاییز تهران. شعلهی جنگ که بالا میگیرد، تازه مشخّص میشود چه کسی اهل میدان است و چه کسی نیست؛ دیپلمات و رزمنده و پیر و جوان و مرد و زن هم ندارد.
🔹ممکن است پسربچّهی تازهپوستترکاندهای باشد که هنوز بالغ هم نشده امّا در بزنگاه، وسط میدان است و زخمچشیده؛ درست مانند آن پسرک سیزده چهارده سالهی لبنانی حادثهی پیجرها که وقتی متوجّه رفتار غیرعادی پیجر در دست دختردایی دوسالهاش شده بود، او را بغل گرفته تا انفجار دست و انگشت او را زخم بزند و آسیبی به دختر معصوم نرسد. این مرحله از نبرد، دیگر این خطوربطها حالیاش نیست؛ فقط مردها را مشخّص میکند.
🔹قصّه آقای سفیر و دیپلمات ایرانی هم همین است. مأمور و دیپلمات عالیرتبهی وزارت امور خارجهی جمهوری اسلامی که در اوج فشار دشمن صهیونی در کنار رزمندگان ماند و ماند و ماند تا آنکه بالاخره زخم صهیون بر تن او هم به یادگاری بنشیند.
🔹آقای امانی، اوّلین نفر نیست و آخرینش هم نخواهد بود. نشان به آن نشان که چندی قبل، وقتی به ملاقات جانبازان لبنانی مقاومت در یکی از بیمارستانهای تهران رفتیم که برای مداوا به ایران اعزام شده بودند، یکی دیگر از همین قبیله را آنجا دیدیم؛ معتکف در تخت بیمارستان. زخمخورده حادثهی حملهی دشمن به کنسولگری ایران در دمشق بود که با وجود گذشت چند ماه از آن حادثه، هنوز داشت دوران نقاهت را پشت سر میگذاشت.
🔹دکتر حسین امیرعبداللّهیان که پیگیر درمانش بود، شهید شده بود؛ امّا او هنوز بر تخت بیمارستان، دوران درمان را طی میکرد. حالا هم مجتبیٰ امانی، سفیر و نمایندهی دیگری از وزارت خارجهی جمهوری اسلامی ایران.
🔹حادثه که بالا بگیرد، دیگر خطوربط سیاسی و این دولت و آن دولت مهم نیست؛ در میدان بودن مهم است. خطوربط سیاسی که جای خود؛ حتّی جنسیّت و زن یا مرد بودن، پیر یا جوان بودن و فارس یا عرب بودن هم اهمّیّتی ندارد.
🔹نشان به آن نشان که همه جانبازان بستری در آن بیمارستان تهران، از زهرای چندساله تا محمّد شصتواندیساله، جرم همگیشان ماندن در میدان بود؛ جرم همگیشان این بود که از عربدهی صهیون نهراسیده بودند و میدان را خالی نکرده بودند.
🔹مرد و زن این میدان همین رزمندهها و زخمچشیدهها و زنها و مردها و دیپلماتها و غیردیپلماتهایی هستند که برای ماندن در میدان از همه چیز گذشتهاند و منّتی هم بر سَر کسی ندارند؛ فرقی هم نمیکند که ایرانی باشند یا غزاوی یا لبنانی یا اهل هر نقطهی دیگر از جهانی که امروز علیه نسلکشی انسان به دست جانیان صهیون به فریاد آمدهاند.
🔹مرز این جماعت، عشق است و هر جا او باشد آنجا هم خاک آنها است که اصلاً در همین مرحله است که دیپلماسی و میدان یکی میشوند و نمیشود تفکیکشان کرد.
اول لامپ اتاق ها را به سبک ایشون خاموش کنیم ، سپس گرم بپوشیم تا گاز کمتری مصرف بشه ، هفته ای یکبار حمام بریم که صرفه جویی آب بشود ، مثل ایشون که در مجلس ورزش می کرد وسط کار نرمش کنیم ، بنزین هم که نزنیم چون گران میخره دولت و ارزان می فروشد ووو . خب اخوی یه ۷۰ - ۸۰ میلیون تومان هم حقوق واریز کن واسه ملت تا با خیال آسوده زندگی کنند 😅😏
همین فرمان برو جلو فهمیدن دوره مدیریت یعنی چه اونهایی که بهت رأی دادن 😅😅👌
و اما بعد ؛
"قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ اسْتَعینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یورِثُها مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَه لِلْمُتَّقینَ"؛ ... عاقبت نیکو فقط برای متقین است.
✍سیره زندگی طلبه شهید علیرضا محمدی پور و احترام به مادر به روایت آقای سجادی نیا...
🔹ده سال بیشتر نداشت که پدرش را از دست داد و زیر سایه مادرش بزرگ شد احترام خاصی برای مادرش قائل بود با وجود آنکه شش خواهر داشت اما اصلا اجازه نداد مادرش پیش خواهرهایش زندگی کند از بچگی با مادرش بود و زمانی هم که ازدواج کرد شرط ازدواجش این بود که مادرش با او زندگی کند.
🔸علیرضا ادب خیلی بالایی در حرف زدن داشت او اصالتا بجنوردی بود اما ده سالی می شد که به کرمان آمده بودند در روزهای اول آشنایی با علیرضا فکر می کردیم به خاطر غریبگی یا رودربایستی با ما مؤدب است اما مدتی که گذشت متوجه شدیم علیرضا با همه مؤدبانه و با احترام رفتار می کند.
🔹علیرضا عاشق شهدا بود و همیشه آرزوی شهادت داشت یکی از دوستان او شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده بود و کتاب این شهید را به همه هدیه می داد.
🔸علیرضا بسیار به امربه معروف حساس بود و به خانم های بدحجاب با ادبیات بسیار محترمانه ای تذکر می داد آخر سر هم کنار شهید مرتضی ضیاعلی اولین شهید امر به معروف کرمان دفن شد.
💢شهید علیرضا محمدی پور طلبه جوانی که برای شرکت در مراسم سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی به همراه مادر و همسرش راهی گلزار شهدای کرمان شده بود و چون می خواست زودتر به موکب شان برسد با سرعت بیشتری حرکت کرد و از همسر و مادرش جلوتر افتاد که بمب منفجر شد و او به درجه والای شهادت رسید.
🌹هدیه به روح مطهر و ملکوتی طلبه شهید علیرضا محمدی پور صلوات...
#شهید_علیرضا_محمدی_پور
#شهید_بابک_نوری_هریس :
دردنیایی که همه برای برداشتن روسری #زن #مسلمان میجنگندشماهم بارعایت #حجابتان
مجاهددرراه خداهستید؛چراکه می دانم ایستادگی دربرابراین همه هجمه وفشار(شبیخون فرهنگی)کارآسانی نیست امیدوارم دربرابرکسانی که به جای انسانیت وشعورتان جسم شمارابرای مقاصدکثیف خودشان میخواهند، #مقاومت کنیدواجازه ندهیدپاکی شمارابه یغماببرند»