روز عرفه است، امروز باید کربلا میبودم، یا اینکه یک گوشهی خانه، سجادهام را انداخته بودم، و چشمانم را بسته بودم و خودم را میدیدم که پای کوه عرفه ایستادهام و دارم به حسین علیهالسلام نگاه میکنم که در میانهی کوه، دستانش را بالا گرفته و قطرات اشک از صورتش سرازیر است و آرام آرام از گوشهی سفید ریش پایین میآید و میافتد به زمین. اما هیچکدام از اینها نبودند، راوی چیز دیگری میگوید، راوی میگوید من به کار دیگری مشغول بودم:
«همچون آن سگ که بر لبِ جوی استخوانی یافت، چندانکه در دهان گرفت عکسِ آن در آب بدید، پنداشت که دیگری است: بَشَره دهان باز کرد تا آن را نیز از روی آب برگیرد، آنچه در دهان بود باد داد.»
بیچاره من، بیپناه من، غریق من.
#عرفه
@kalame_alii
Mehdi_Rasouli_-_Aqam_To_Godal_Monajat_Mikoneh.mp3
9.35M
همه ی أطباء آناتومی بلدن ولی تنها طبیبی که توی دعای عرفه به خاطر جزءبهجزء این آناتومی از خدا تشکر کرد،امام حسین بود!
[و البته تنها طبیبی که همه رو تا جزء آخر تقدیم خالقش کرد...]
كلام علے(ع)🇵🇸
مرا نام تو کفایت میکند "حسین" #کربلا
دل تو را خواست
حریفش نشدم
جان دادم..
#کربلا
46.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمامسی الینده حیدر حسینه قربان
"حیدر با عمامه تو دستش قربون حسینش میره"
@kalame_alii
كلام علے(ع)🇵🇸
عمامسی الینده حیدر حسینه قربان "حیدر با عمامه تو دستش قربون حسینش میره" @kalame_alii
گلزار کربلاده گویلر حسینه قربان
«در گلزار کربلا آسمونها قربون حسین برن»
گناهی که یه مذهبی میکنه
از گناهی که یه غیر مذهبی میکنه
جُرمش و جِرمش سنگین ترهه!
همون طور که
به رحمت خدا نزدیکه به چوب خدا هم به همون اندازه نزدیک تره ..
_حواست هست؟!
هدایت شده از ‹ بابحِطّة ›
‹ حکمت ۸ ›
🌱 از ویژگیهای انسان در شگفتی مانید، که با پاره ای (پی) می نگرد، و با (گوشت) سخن می گوید، و با (استخوان) می شنود، و از (شکافی) نفس می کشد!!
( شگفتی های تن آدمی - علمی فیزیولوژی انسانی)
كلام علے(ع)🇵🇸
‹ حکمت ۸ › 🌱 از ویژگیهای انسان در شگفتی مانید، که با پاره ای (پی) می نگرد، و با (گوشت) سخن می گوید،
و از نطفه ای بی ارزش خلق گردیده
ایم و چه ادعاها که نمیکنیم!
853_14313314343929.m4a
300.4K
ما جماعت وحوش خوشدوست و بد عملیم، یا اباعبدالله الحسین.
كلام علے(ع)🇵🇸
گلزار کربلاده گویلر حسینه قربان «در گلزار کربلا آسمونها قربون حسین برن»
آدم باید یک غار داشته باشد
تمام خودش را ببرد توی عمیق ترین توده ی عالم.
توده، توده را میفهمد..
و انگار انسان توده ای غم و کوه توده ای از سنگ است و انسانی که غمش دائم باشد و کم نشود چه کم از سنگ دارد؟
شاید اصلا کوه قبلا آدمی بوده، غمگین.
شاید آدمی بوده که بعد از گفتن غمهایش، تنهاتر شده و صدای خودش را دوباره شنیده..
شاید کوه انسانی بوده که غمهایش ته نشین شده و چون گلوله هایی سفت از پاهاش قد کشیده و تبدیل به صخره ای مملو از گلوله های سنگی شده اند.