#فقط_مشغول_امام_حسین_باش❗️
🍃آیت الله بهاء الدینی: دائما به امری از امور دستگاه امام حسین علیه السلام مشغول باشید. و الا حساب کتاب ، آن طرف دقیق تر از این حرفاست.
🆔 @KALAME_ORAFA
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💢آیة الله #شبیری_زنجانی :
🍃به یاد دارم که آیة الله العظمی #بروجردی در موعظه آخر درس می فرمودند ؛ « الدّنیا یَمُرُّ و یَغــر » یعنی دنیا می گذرد و فریب می دهد .
🆔 @KALAME_ORAFA
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
مرحوم حاج شیخ احمد کافی خراسانی
جذبه بالایی در منابر از ایشان دیده می شد حتی منبر نیمه شب کافی را مردم از ساعتها قبل جا می گرفتند صوت و نوای کافی هنوز هم صیقل روح مردم می باشد.
🆔 @KALAME_ORAFA
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
سعی کنید گناه نکنید، اول چیزی که قلب انسان را کدر میکند گناه است. همین کوچک شمردن گناه، بزرگترین گناه است. این که بگوییم این گناه کوچک چیزی نیست موجب می شود که قدم های بعدی برداشته شود..
🆔 @KALAME_ORAFA
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✍امام صادق عليه السلام:
پسرها نعمت اند و دخترها حسنه. خداوند، از نعمت ها سؤال مى كند و بر حسنات پاداش مى دهد
📚الكافی جلد6 صفحه7
🆔 @KALAME_ORAFA
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#بزرگترین_غفلت_تاریخ..❗️
🍃آیتالله العظمی بهجت(ره) : از سوء رفتار خود با امام اول تا یازدهم توبه نکردیم ، آیا برای امام دوازدهم توبه میکنیم؟
با کانال مهدویت ما آشنا شوید👇👇
🆔 @SALE_FARAJ
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
36.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠خاطرهای جالب از کرامات امام رضا (علیه السلام)
◾️ استاد مسعود عالی
👇👇👇
@KALAME_ORAFA
-----------*✨🌹✨*-----------
🌼حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
✍در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند مرد عارفی از کوچه ای می گذشت غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است . به او گفت چه طور در چنین وضعی می خندی و شادی می کنی ؟ جواب داد که من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می دهد پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟
آن مرد عارف که از عرفای بزرگ ایران بود گفت: از خودم شرم کردم که غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم.
•✾📚 @KALAME_ORAFA 📚✾•
👈 انگشت اشاره!
مالک را گفتند:
چگونه است که تو هیچوقت،
حتی در مه آلودترین ایام هم،
راه را گم نمی کنی؟!!
مالک پاسخ داد:
در غبار فتنه ها،
چشم به "انگشت اشاره علی" دارم...
•✾📚 @KALAME_ORAFA 📚✾•
10.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #کلیپ | مهمترین مشکل خانواده در ایران
👈🏻 تا این مسئله حل نشود؛ توصیههای اخلاقی هم اثر نخواهد کرد ...
@SALE_FARAJ
14.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 تفریح زیبای امیرالمؤمنین(ع)
🎧 این مکالمه سطح بالا را بشنوید.
#تصویری
@SALE_FARAJ
🟣#گذشت
شخصی به نام بُریحه عباسی از طرف متوکل، مسئولیت امامت نماز جمعه شهر مدینه و مکه را بر عهده داشت و جیره خوار او بود.
جهت تقرب به دستگاه، نامه ای بر علیه امام هادی (علیه السلام) به متوکل نوشت که مضمون آن چنین بود:
«چنانچه مردم و نیز اختیارات مکه و مدینه را بخواهی، باید امام هادی (علیه السلام) را از مدینه خارج گردانی، چون که او مردم را برای بیعت با خود دعوت کرده است و عده ای نیز اطراف او جمع شده اند»
بُریحه چندین نامه با مضامین مختلف برای دربار فرستاد.
متوکل با توجه به این سخن چینی ها و گزارشات دروغین و اینکه شخص متوکل نیز، دشمن سرسخت امام علی (علیه السلام) و فرزندانش بود، لذا یحیی فرزند هرثمه را خواست و به او گفت هر چه سریع تر به مدینه می روی و علی بن محمد (علیه السلام) را از مسیر بغداد به سامرا می آوری.
یحیی می گوید در سال 243 به مدینه رسیدم و چون آن حضرت آماده حرکت و خروج از مدینه شد، عده ای از مردم و بزرگان مدینه به عنوان مشایعت، امام را همراهی کردند که از آن جمله همین بُریحه عباسی بود.
مقداری راه که رفتیم، بُریحه جلو آمد و به امام عرضه داشت فهمیده ام که می دانی من با بدگویی و گزارشات کذب نزد متوکل، سبب خروج تو از مدینه شده ام.
چنانچه نزد متوکل مرا تکذیب نمایی و از من شکایتی کنی، تمام باغات و زندگی تو را آتش می زنم و بچه ها و غلامانت را نابود می کنم.
آن حضرت در جواب، با آرامش و متانت فرمود من همانند تو آبرو ریز و هتاک نیستم، شکایت تو را به کسی می کنم که من و تو و خلیفه را آفریده است.
در این هنگام، بُریحه با خجالت و شرمندگی روی دست و پای حضرت افتاد و ملتمسانه عذرخواهی و تقاضای بخشش کرد.
امام هادی (علیه السلام) اظهار نمود من تو را بخشیدم و سپس به راه خود ادامه داد.
📚 منبع: اعیان الشیعه، جلد 2، صفحه 37
•✾📚 @KALAME_ORAFA 📚✾•