#معرفی_ده_دفتر_شعر_عاشورایی
۳. با کاروان نیزه
کتاب «با کاروان نیزه» ترکیب بند عاشورایی علیرضا قزوه شاعر و پژوهشگر معاصر است که دراقتفای ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی در چهارده بند سروده شده است.
سرودن مرثیه برای اباعبدالله الحسین (ع) در قالب ترکیب بند در اواخر قرن نهم و به احتمال قوی با ترکیب بند وحشی بافقی آغاز شد و اوج آن در شعر محتشم کاشانی جلوه گر شد، گزافه نیست اگر بگوییم این ترکیب بند مشهورترین و یکی از بهترین اشعار عاشورایی تا به امروز است. پس از محتشم کاشانی ترکیب بندهای بسیار زیادی به اقتفا و یا تقلید از وی به خصوص در دوران بازگشت ادبی سروده شد. در دوران معاصر نیز شاعران بسیاری نظیر جلال الدین همایی (سنا) و امیری فیروزکوهی به سرودن ترکیب بندهای عاشورایی اقدام کردهاند و این امر در شاعران پس از انقلاب باتر کیب بند «با کاروان نیزه» علیرضا قزوه در سال ۱۳۸۵ ادامه پیدا کرد و پس از او چندین نفر مانند دکتر سید علی موسوی گرمارودی اشعاری در این قالب سرودند.
«با کاروان نیزه» هرچند که در استقبال از ترکیب بند محتشم کاشانی سروده شده است ولی دارای زبان و منظومه فکری مربوط به زمان خودش است به بیان دیگر این ترکیب بند از تعالیم نیما که در غزل نئو کلاسیک به فعلیت رسیده بهرههای بسیاری برده است و همین نکته باعث اهمیت آن شده است. کتاب با مقدمهای از علی معلم دامغانی با عنوان «شعر آیینی روزگار ما» و پایان سخن، «نگاهی به ترکیب بند با کاروان نیزه» نقدی از عبدالجبار کاکایی به سرانجام رسیده است.
در ادامه بند دوازدهم این ترکیب بند آورده شده است:
گودال قتلگاه، پر از بوی سیب بود
تنهاتر از مسیح، کسی بر صلیب بود
سرها رسید از پی هم، مثل سیب سرخ
اول سری که رفت به کوفه، حبیب بود!
مولا نوشته بود: بیاای حبیب ما
تنها همین، چقدر پیامش غریب بود
مولا نوشته بود: بیا، دیر میشود
آخر حبیب را ز شهادت نصیب بود
مکتوب میرسید فراوان، ولی دریغ
خطش تمام، کوفی و مهرش فریب بود
اما حبیب، رنگ خدا داشت نامهاش
اما حبیب، جوهرش «امن یجیب» بود
یک دشت، سیب سرخ، به چیدن رسیده بود
باغ شهادتش، به رسیدن رسیده بود
@kalemaat
💢 ۲۵مین جلسهی انجمن ادبی کلمات
(ویژه بانوان)
📝 همراه با ارائهی مباحثی پیرامون شعر عاشورایی
🔰 با حضور آقایان مدعو
💡 شعرخوانی و نقد شعر
🔆 پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲
⏰ از ساعت ۵ تا ۷ عصر
🏛 چهارباغ خواجو، کتابخانه ابنمسکویه
@kalemaat
غزلی از مرحوم "سایه" در سالروز درگذشتش
🔹 نشان حبیب
زین گونهام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست
جانم بگیر و صحبت جانانهام ببخش
کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست
گم گشتهی دیار محبت کجا رود
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست
عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد
ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست
در کار عشق او که جهانیش مدعی ست
این شکر چون کنیم که ما را رقیب نیست
جانا نصاب حسن تو حدّ کمال یافت
وین بخت بین که از تو هنوزم نصیب نیست
گلبانگ سایه گوش کن ای سرو خوشخرام
کاین سوز دل به نالهی هر عندلیب نیست
#هوشنگ_ابنهاج
@kalemaat
#معرفی_ده_دفتر_شعر_عاشورایی
۴. آغاز روشنایی آینه
کتاب «آغاز روشنایی آینه» ترکیب بند عاشورایی دکتر سید علی موسوی گرمارودی شاعر و پژوهشگر معاصر است که در پانزده بند سروده شده است.
«آغاز روشنایی آینه» با نام اولیه «از گلوی غمگین فرات» در نیمه فروردین سال هزار و سیصد و هشتاد و هفت در روزنامه اطلاعات منتشر شد و توجه شاعران و ادیبان را به خود جلب کرد. هرچند این ترکیب بند هم به مانند بسیاری از شعرها در این قالب در اقتفای ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی سروده شده است ولی از لحاظ شکل کار دارای فرمی جدید است به صورتی که در این ترکیب بند هریک از بندها مختص به یک شخصیت عاشورایی است و از این لحاظ دارای امتیازی ویژه است.
این کتاب شامل ترکیببندی پانزده بندی است و در آن صاحبنظرانی چون بهاالدین خرمشاهی، سید صدرالدین قوام شیرازی، محمدیزدانپرست، حمیدرضا شکارسری و مرتضی امیری اسفندقه درباره این ترکیببند نقد و نظرهایی ارائه کردهاند. در بخش دیگرکتاب، موسوی گرمارودی در دو مطلب جداگانه شعر زندهیاد سیدحسن حسینی با نام «شاعری در تصرف شعر» و شعرهای آیینی قیصر امینپور مورد بررسی قرار داده است.
کتاب «آغاز روشنایی آیینه» توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
بند ششم «آغاز روشنایی آینه» که مربوط به حضرت علی اصغر (ع) است:
چون موج روی دست پدر پیچ و تاب داشت
وز نازکی، تنی به صفای حباب داشت
چون سورههای کوچک قرآن ظریف بود
هرچند، او فضیلتِ امّ الکتاب داشت
چون ساقههای تازة ریواس، تُرد بود
از تشنگی اگرچه بسی التهاب داشت
از بس که در زلالیِ خود، محو گشته بود
گویی خیال بود و تنی از سراب داشت
لبخند، سایهای گذرا بود بر لبش
با آنکه بسته بود دو چشمان و خواب داشت
یک جا سه پاسخ از لبِ خاری شنیده بود
آن غنچه لیک فرصتِ یک انتخاب داشت
خونش پدر به جانب افلاک میفشاند
گویی به هدیه دادنِ آن گل، شتاب داشت
خورشید، در شفق شرری سرخ گون گرفت
یعنی که راهِ شیریِ او، رنگِ خون گرفت
@kalemaat
استاد فاطمی نیا:
«استاد شهریار میگفتند شعر متوسط نخوانید، فکرتان وسط می ماند.»...
@kalemaat
هدایت شده از شعر انقلاب
نذر شهادت
نقاره میزنند... چه شوری به پا شدهست؟
نقاره میزنند... که حاجتروا شدهست؟
نقاره میزنند... نوای جنون کیست؟
بر سنگفرش صحن حرم خط خون کیست؟
آهنگ دیگریست که نقاره میزند
خون کبوتریست که فواره میزند
هنگامه تقرب حبلالورید شد
آنکس که داشت نذر شهادت شهید شد..
عشاق دوست غسل زیارت به خون کنند
سرمست عطر یار، هوای جنون کنند
چاقوی کفر در کف تکفیر برق زد
جادوی غرب، شعله به دامان شرق زد
گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک؟
حاشا که اوفتد علم «یا علی» به خاک
حاشا که دست تفرقه مسحورمان کند
از گرد آفتاب حرم دورمان کند
همسنگریم و همدم و همراه و همقسم
آری به خون فاطمیون حرم قسم
✍🏻 #محمدمهدی_سیار
🏷 #شهدای_حرم_شاهچراغ
🇮🇷 @Shere_Enghelab
💢 ۲۶مین جلسهی انجمن ادبی کلمات
(ویژه بانوان)
📝 ارائهی مباحثی پیرامون شعر عاشورایی
💡 شعرخوانی و نقد شعر
🔆 سهشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۲
⏰ از ساعت ۵ تا ۷ عصر
🏛 طبقهی دوم حسینیهی هنر اصفهان
@kalemaat
#معرفی_ده_دفتر_شعر_عاشورایی
۵. گنجشک و جبرئیل
کتاب «گنجشک و جبرئیل» دربردارنده سی و یک قطعه شعر نو اعم از سپید و نیمایی دکتر سید حسن حسینی شاعر پژوهشگر و منتقد فقید معاصر است که نخستین بار در تابستان ۱۳۷۱ توسط انتشارات افق به چاپ رسید.
کتاب «گنجشک و جبرئیل» یکی از مهمترین مجموعه شعرهای پس از انقلاب اسلامی و مهمترین مجموعه شعر آئینی این دوران است. کتابی که به صورت کلی شامل اشعار آیینی در قالبهای نو ست. در واقع سید حسن حسینی در گنجشک و جبرئیل نظریه افرادی را که قالبهای نو را «قالبهای لائیک» میخواندند رد میکند و معبر و منظری تازه برای شاعران آئینی پس از خود باز میکند البته ناگفته نماند که پیش از حسینی افرادی چون سید علی موسوی گرمارودی و مرحوم طاهره صفارزاده مضامین آئینی را وارد شعر نو کرده بودند و شعرهای ماندگاری چون «در سایه سار نخل ولایت» و «خط خون» مبیّن این نکته است ولی این سید حسن حسینی بود که برای اولین بار به صورت نظاممند و در قالب یک مجموعه مستقل شعرهای نو و مذهبی خود را ارائه داد.
سید حسن حسینی از شاعران نسل اول پس از انقلاب اسلامی است که همواره جز جریان سازان اصلی شعرانقلاب اسلامی بوده است چه آن زمان که در ابتدای انقلاب با سرودن اشعار در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس پیشرو بود و دفتر شعر «همصدا با حلق اسماعیل» خود گواه بر این مدعا است و چه بعد از جنگ و در اوایل دهه هفتاد که با دفتر «گنجشک و جبرئیل» تاثیر شگرفی در شعر نو آئینی و بالاخص شعر عاشورایی گذاشت و چه بعدها که با «نوشداروی طرح ژنریک» خود را به عنوان یکی از مهمترین طنزپردازان معاصر مطرح کرد. اما اهمیت «گنجشک و جبرئیل» در بین کارهای دکتر حسینی تا حدی است که ایشان وصیت کرده بودند که در هنگام مرگ این کتاب را بر روی سینهشان بگذارند و همراه با ایشان دفن کنند.
«راز رشید» یکی از معروفترین شعرهای «گنجشک و جبرئیل» است که در ادامه آورده شده است:
به گونه ماه
نامت زبانزد آسمانها بود
و پیمان برادریات
با جبل نور
چون آیههای جهاد
محکم
تو آن راز رشیدی
که روزی فرات
بر لبت آورد
و ساعتی بعد
در باران متواتر پولاد
بریده
بریده
افشا شدی
و باد
تو را با مشام خیمهگاه
در میان نهاد
و انتظار در بهت کودکانهی حرم
طولانی شد
تو آن راز رشیدی
که روزی فرات
بر لبت آورد
و کنار درک تو
کوه از کمر شکست
@kalemaat
انجمن ادبی کلمات
🔹 توجه انجمن کلمات فردا پنجشنبه در حسینیه هنر برگزار میشود. @kalemaat
با عرض معذرت از اعضای جلسه،
انجمن این هفته تشکیل نخواهد شد و جلسهی بعدی بعد از اربعین خواهد بود.
@kalemaat
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
18.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 خوشا به غیرت آنی که برنمیتابد
علی نشسته و غیری بجای او باشد
محبّ فاطمه در شأن خود نمیداند
کسی به غیر علی پیشوای او باشد...
کجاست گام مدامی که وقت لغزیدن
به هر بهانه و توجیه، راه کج نکند
در این مسیر اگر نخبگان خطا رفتند
بصیر باشد و با اصل راه، لج نکند...
به قیل و قال مداوم بجای قالَ علی
هرآنچه گوش و دهان را مرید خواهد کرد
رسانه زودتر از زهر، زودتر از تیغ
امامهای زمان را شهید خواهد کرد...
🔹 شعرخوانی خانم سیده اعظم حسینی
در شب شعر عاشورای شیراز
شهریور ۱۴۰۲
.