شروع فصل دو
نام این فصل : لزوم داشتن دوست شهید
dadashreza.com
( تو این فصل میخوام در مورد این بگم که چرا باید دوست شهید داشته باشیم ...)
سلام دوستای مهربونم.
حالتون چطوره ؟
خب...
رسیدیم به فصل دوم.
میدونی خوبی این کتاب چیه ؟
خوبی این کتاب اینه که نویسندش تموم راه هارو تا ته تهش رفته و کلی آزمون و خطا پس داده و الان داره این کتاب رو برات مینویسه...
ببین ؟
من نمیدونم تو کی هستی...
ولی یه چیزی میگم خیالت تخته تخت باشه...
تموم راه هایی که برای خودسازی میخوای بری رو من تا ته تهش رفتم.
هر کتابی رو که تصمیم گرفتی بخونی رو من خوندم.
هر سخنرانی که تصمیم داری شروع کنی رو من گوش کردم.
تموم مسیر هارو رفتم.
تموم راه هایی که تو فکر میکنی برای ترک گناه مفید هستش رو من قبلش عمل کردم و نتایج رو سنجیدم...
میخوام اینو بهت بگم که من تهشو رفتم و الان که اینجام دقیقا میدونم کدوم مسیر نتیجه میده و کدوم مسیر و ترفند نتیجه نمیده...
من خیلی از مرگ و قیامت و شب اول قبر میترسم.
بیشتر از اینکه بخوام به کسی کمک کنم تا به پاکی برسه نگران قبر و قیامت خودمم...
اگه میبینی همه مسیر هارو رفتم ...فقط بخاطر اینه که میدونم اگه درست نشم چه دهنی ازم اون دنیا آسفالت میشه...
ببین ؟
یه روز با خودم خلوت کردم و گفتم رضا...وقت زیادی نداری...هر لحظه ممکنه بمیری...یعنی میخوای با اینهمه گناه از دنیا بری ؟
یعنی میخوای گند بزنی به زندگی و سرنوشتت ؟
نمیترسی اون دنیا دست خالی باشی ؟
میدونستی یه ابدیت در انتظارته و هیچکس نمیمیره بلکه یه حیات ابدی در انتظارته ؟
وقتی اینارو مرور میکردم ناخوداگاه خودزنی میکردم و مدام به سر و صورت خودم سیلی میزدم...
یه جورایی دیوانه شده بودم...
اونجا بود که تصمیم گرفتم جبران کنم...
بعدش هر کاری بگی برای پاکیم میکردم...
به هر دری بگی میزدم که بتونم خودمو آدم کنم !
خلاصه اینکه نویسنده این کتاب پی همه چیو به تنش مالیده و تهش به این نتیجه رسیده که اگه تو هزاران هزار کتابم بخونی و از لحاظ اطلاعات فوله فول باشی...بازم بدون محاسبه نفس عمرا بتونی بهشون عمل کنی و شک نکن طی چند روز همه چی یادت میره...
اولا محاسبه نفس صرفا برای ترک گناه نیست...
تو هر عادت زشتی رو میتونی با محاسبه نفس ترک کنی...
اما خب...
من این کتاب محاسبه نفس رو مخصوصا برای ترک گناه نوشتم...
نکته مهمی که باید بهش اینجا اشاره کنم اینه :
ببین...
از هر کی بپرسی محاسبه نفس چیه بهت میگه :
شبا قبل خواب خودتو بسنجی و نمره بدی و اگه کار خوب کردی خدارو شکر کنی و اگه کار بدی کردی خودتو تنبیه کنی و جبران کنی...
ولی بچهها...
این مدل محاسبه نفس بیشتر برای ترک عادت زشت خوبه...
نه برای ترک گناه !
مدل محاسبه ترک عادت زشت با ترک گناه خیلی فرق داره !
اگه میخوای ترک گناه کنی مدل محاسبه نفست حقیقتا فرق داره...
آره...
منم قبول دارم...
اگه هدفت ترک عادت زشت هستش میتونی شبا قبل خواب روزت رو مرور کنی و کارای خوبتو تحسیت کنی و کارای بدت رو تنبیه و فرداش جبران کنی...
خیلی هم عالیه...
ولی اگه هدفت ترک گناه هستش این مدل محاسبه نفس اصلا جواب نمیده...
برای ترک گناه باید روزی سه نوبت بنویسی و محاسبه نفس کنی...
مدلشم اینه :
صبح بعد بیدار شدن یک صفحه ضرر های گناه رو مینویسی.. (تا یادت بیاد و از فراموشی و غفلت در بیای...گفتم که...انسان ذاتا فراموشکاره...)
بعد نماز ظهر هم تا قبل نماز مغرب فرصت داری یک صفحه دیگه ضررهای گناه رو بنویسی ...
و شب موقع خواب هم کارای خوب و موفقیت هاتو مینویسی و بابتش خدارو شکر میکنی...(در مورد این قضیه تو فصل های بعدی کامل صحبت میکنم...چون باید دوست شهید پیدا کنی و به دوست شهیدت گزارش کار بدی... )
این کل کاری هستش که باید بکنی...
اگه هدفت ترک گناهه راهش اینه...
من خودم این مدلی محاسبه نفس میکنم.
حالا تو فصل های بعدی از مدل محاسبه نفسم عکس میگیرم که بهتر متوجه بشی...
ولی در کل مدل محاسبه نفسم اینجوریه.
خب...
حالا بهتره برم سر موضوع اصلی این فصل...
ببین...
من تو این فصل میخوام درمورد دوست شهید صحبت کنم...
شاید بگی
دوست شهید دیگه چیه ؟
ببین...
دوست شهید یعنی اینکه یه دوستی پیدا میکنی که شهید باشه و بعد به وسیله نوشتن و صحبت کردن باهاش ارتباط میگیری...چون طبق آیه قران شهدا زنده هستن ...
اگه بتونی با یه شهید رفیق بشی...اتفاقی که میوفته اینه که سر بزنگاها خیلی کمکت میکنه و واسطه فیض میشه.
فقط باید دقت کنی سمت شهیدی بری که از درون میتونی باهاش ارتباط بگیری و صمیمی باشی...
این قضیه مهمه.
ببین ...
شهیدی که باید پیدا کنی باید بین شهدای دفاع مقدس یا شهیدای مدافع حرم باشه.
بگرد ببین از درون کدوم شهید بهت چشمک میزنه.
اون شهیدی که از درون تو ازش خوشت میاد...در واقع این تو نیستی که ازش خوشت میاد..بلکه اون شهید هستش که از تو خوشش میاد...وگرنه بهت چشمک نمیزد...
میگیری چی میگم ؟
🕊🕊
بچه ها...
تمرین فصل تو در مورد همینه که بری یه دوست شهید پیدا کنی...
ببین ؟
تو ترک گناه دوست شهید خیلی کمکت میکنه.
برو یه دفتر بگیر و به مدت چهل روز ضرر های گناه رو برای خودت بنویس و مدام مرورش کن و اول صبح و آخر شبا و وسط روز هم به رفیق شهیدت گزارش کار بده و بگو که مثلا گناهام این ضرر هارو برام داشت و دارم ترک میکنم.
برای دوست شهیدت صلوات بفرست.براش نامه بنویس...براش خاطره تعریف کن...حتی فیلم دفاع مقدس بذار و با هم ببینید...
من همیشه گفتم و باز هم میگم...
دوست شهید تو خودسازی لازم نیست...بلکه واجبه !
بچه ها...
شهدا زنده هستن و صداتو میشنون و قطعا و حتما کمکت میکنن.
شاید بگی داداش رضا ؟
تا اهل بیت هستن چرا سمت شهدا بریم ؟
بهتر نیست به جای رفیق شهید با یکی از اهل بیت دوست بشیم و گزارش کار بدیم ؟
جواب :
آره...
اینم میشه.
ولی ببین ؟
در کل فرقی نداره...
اگه میگم رفیق شهید پیدا کن بخاطر اینه که شهیدا هم مثل منو تو معصوم نبودن و قطعا گناه هایی هم داشتن...ولی خب...در انتها عاقبت به خیر شدن و بهشتی شدن...
به نظرم برای شروع خوبه.
کاری هم نداره...
اول به دلت نگاه کن...
ببین کدوم شهید بهت نظر میکنه...
بعدش با اون شهیدی که از درون بهت نظر کرد که خوشت بیاد ازش طرح رفاقت بریز...
چون تا شهیدی از تو خوشش نیاد تو ازش خوشت نمیاد !
بعدش که پیشرفت کردی و سیمت وصل شد میتونی به وسیله همین دوست شهید هم به اهل بیت نزدیک تر بشی و هم راحت تر بندگی خدارو کنی...
به نظرم داشتن دوست شهید تو مسیر خودسازی خیلی کمک میکنه...
تازه ؟
دوست شهید برات دعا هم میکنه...
چون شهید پیش خدا خیلی عزت و احترام و آبرو داره....
وقتی دعات کنه خدا نظر میکنه بهت...چون شهید آبرو داره....
خدا روشو زمین نمیندازه....
شاید گناهای تو باعث بشه دعات بالا نره...ولی دوست شهید که دعا کنه بالا میره...
من دوست شهیدم رو شهید برونسی انتخاب کردم...
دلیلشم اینه که یه احساس خوبی بهشون دارم.
تقریبا چند ماهی میشه که از ته قلبم دوستشون دارم.
اتفاقا دیروز رفتم بهشت رضا زیارتشون کردم.
دوست شهید فایده های زیادی داره...
هم تشویقت میکنه و هم اگه جایی کج بری از درون بهت تذکر میده...
در واقع به محض اینکه با شهیدی دوست میشی...اون شهید رو وارد قلبت میکنی و از درون میتونی باهاش صحبت کنی..
ببین ؟
از دوست شهیدت بخواه ازت محافظت کنه و کمکت کنه تو مسیر ترک گناه...بهش بگو برات همیشه دعا کنه...
شهدا دست آدمو میگیرن...
شهدا زنده ان و نزد خدا روزی میخورن...شهدا رو یه وقت مرده تصور نکنیا...تو قران نوشته شهدا زنده ان و میتونن شفیعت باشن .
باور کن اون دنیا شفاعتت میکنه...
هم دنیا و هم آخرت...
خدارو چه دیدی...
شاید با این رفاقت کلی خیر و برکت وارد زندگیت شد...
شاید از بند خیلی چیزا رها شدی...
بچه ها...
همین الان ببین کدوم شهید بهت چشمک زد...
ببین..
رفیق شهید نمیاد که جای حرف زدن با اهل بیت رو برات بگیره...رفیق شهید میاد که تورو ببره به سمت اهل بیت و سیمتو وصل کنه...
اینجوری فکر کن.
فکر کن رفیق شهیدت یه راننده هستش که قراره تورو ببره به سمت اهل بیت و خدا.
اینجوری فکر کن.
باشه ؟
خدا خودش گفته دوست خوب پیدا کن...چه دوستی بهتر از دوست شهید ؟
مُحاسِبه نَفس:
فقط یه چیزی میگم جون هر کی دوست داری از حرفام بد برداشت نکن...
من قبلا گفته بودم بهتره دوست شهیدت جنس مخالف نباشه...ولی خیلی ها گفتن داداش رضا چه اشکالی داره و فلان بیسار...
ببین..
خواهشا از حرفام بد برداشت نکن...ولی من یه سری چیزا دیدم...بخاطر همین میگم بهتره دوست شهیدت همجنست باشه...حالا امام ها و پیامبر ها و اینا به کنار...
اونا فرق دارن...
ولی دوست شهید بهتره جنس موافقت باشه تا روحیاتت رو درک کنه...
من که پسرم بهتره دوست شهیدم پسر باشه...
خب من اگه دوست شهیدم دختر باشه...یه جوریه...قبول داری ؟
جون هر کی دوست دارید در مورد حرفم بد برداشت نکنید...
من دارم یه چی دیگه میگم ولی بعضی ها الان از حرفای من یه برداشت دیگه دارن !
لطفا به حرفم فکر کنید...
الان خیلی ها میگن رضا خب حاج قاسم مرد بود...من که دخترم اگه دوست شهیدم حاج قاسم باشه یعنی عیبی داره ؟
ببین...
من نمیگم عیب داره...اصلا دوست شهیدت بذار باشه حاج قاسم.
خیلی هم عالی...
اصلا برو سمت شهید های دیگه که جنس مخالفتن...
موردی نداره...
ولی اگه حس میکنی توهم داری میزنی...خب نرو دیگه...
من دیدم که دارم میگم...
بعضی دخترا توهم میزنن باور کن.
جاش نیست وگرنه میگفتم توهماتشون چیاست !
در کل حرفمو شفاف گفتم...
من خودم اگه دوست شهیدم دختر باشه ممکنه توهم بزنم...
بابا توهم زدن دست خود آدم نیست...
تو اگه دوست شهیدت پسر باشه کم کم توهم میزنی ...خدایی نکرده ممکنه کم کم نگاهت غریزی بشه و بزنی کارو خراب کنی...
بازم خودت میدونی...
از ما گفتن بود.
اونی که دنبال حقیقت باشه فهمید منظور داداش رضا چیه...
ولی در کل اگه توهم نمیزنی...خا باشه...بذار دوست شهیدت جنس مخالف باشه.
موردی نداره....
نمیخواستم بگم ...ولی میگم...
بعضی ها با دوست شهیدشون صیغه میکنن یا ازدواج میکنن...
چون میگن شهدا زنده ان و ...
حتی مورد داشتیم تو ازدواج خواستگارهاشو با دوست شهیدش مقایسه میکرد...
اگه قراره اینجوری توهم بزنی بیخیال ...
در کل از من میشنوی دوست شهیدت همجنس خودت باشه.
اگه پسری دوست شهیدت پسر باشه و اگه دختری دوست شهیدت دختر...
ولی اگه مطمئنی از این توهمات مسخره نمیزنی...خب موردی نداره.
میتونی دوست شهید خودت رو جنس مخالف انتخاب کنی.
باور کن الان روح جهاد مغنیه و احمد مشلب و چند تای دیگه شاد شدن و میگن رضا خدا پدرتو بیامرزه مارو از دست بعضی ها نجات دادی خخخ.
در ضمن ؟
اگه میخوای دنبال دوست شهید بگردی نرو دنبال شهدای خوشگل...
برو دنبال کسی که روحیاتش مثل خودته.
ببین...
یه پیشنهاد جالب برات دارم...
اگه میتونی و دوست داری برو سمت شهدایی که ناشناخته ترن...
دلیلشو بعدا میفهمی...
راستشو بخوای من خودم قبلا شیفته شهیدای خوشگل بودم...ولی بعدش تصمیم گرفتم نگاهمو تغییر بدم...
بگذریم...
در کل یه دوست شهید پیدا کن و در طول روز باهاش انس داشته باش.
برو عکساشو چاپ کن و بزن به دیوار اتاقت.
مُحاسِبه نَفس:
تو دفتر محاسبه نفست بعضی وقتا یهو یه قلب بکش و اسم دوست شهیدت رو وسطش بنویس...
یا میتونی آخر شبا که میخوای بخوابی به رفیق شهیدتم گزارش کار بدی....
وقتایی که میری زیارت برای دوست شهیدتم دعا کن.
حتی میتونی دو رکعت نماز براش بخونی...
وای...
اگه بتونی از این عشق بازی ها با دوست شهیدت بکنی فوق العادست...
میشید دو تا دوست واقعی...
مطمئن باش این دوستی برکات زیادی داره...
اون دنیا هم باهاش محشور میشی و به همدیگه میرسید...شایدم تو هم عین دوست شهیدت شهید بشی ...وای...عالیه...من که خیلی الان ذوق کردم.
شاید بگی داداش رضا ؟
من میخوام رفیق شهید پیدا کنما...ولی نمیدونم کدوم شهید رو انتخاب کنم...
ببین...
من پیشنهاد میکنم بری کتابای شهیدارو ببینی...بعد ببینی کدوم شهید بهت چشمک میزنه...
اگرم دسترسی به کتابای شهیدا نداری...برو گلزار شهدای شهرتون و از کنار سنگ ها که میگذری ببین کدوم شهید نظرتو جلب میکنه...
اون شهیدی که چشمتو میگیره همونو انتخاب کن ...
برو هر پنجشنبه پیشش و سنگشو ببوس و با گلاب بشور.
ولی کار زیاد سختی نیست باور کن...
سخت نگیر...
اگه به درونت رجوع کنی میفهمی کدوم شهید بهت چشمک میزنه...
ولی اگه بتونی یه شهیدی رو انتخاب کنی که اهل شهر خودتون باشه خیلی خوبه...
میدونی چرا ؟
چون پنجشنبه ها میتونی بری سر خاکش...
مُحاسِبه نَفس:
ولی اینایی که میگم همش در حد پیشنهاده...
شاید بخوای به شهید ابراهیم هادی وصل بشی...خب شهید ابراهیم هادی گمنام هستش...
میدونی ..فرقی نداره...
اینایی که میگم همش در حد پیشنهاده.
با هر شهیدی که بهت نظر کرده دوست بشو.
اگرم تو شهر خودت باشه که چه عالی.
ولی اگه نظر منو بخوای میگم بیا سمت شهید برونسی...
خیلی رفیق خوبیه...
اگه رفیق شهیدت رو شهید برونسی انتخاب کردی یه کتاب معرفی میکنم حتما بخون ...
اسم کتاب اینه :
خاک های نرم کوشک.
ولی شاید بخوای سمت یه شهید دیگه بری...
اصلا ایرادی نداره...
من فقط پیشنهاد دادم.
همین...
شاید بخوای بری سمت حاج ابراهیم همت.
هیچ فرقی نداره.
شهید زیاد داریم.
برو بگرد و با شهیدی دوست بشو که حس میکنی سیمت وصل میشه.
چند تا شهید بهت معرفی میکنم اگه دوست داری باهاشون دوست بشو :
اگه قم زندگی میکنی : شهید زین الدین.
اگه قزوین هستی : شهید حمید سیاهکالی
اگه تهران هستی : شهید چمران
اگه نجف آباد هستی : شهید حججی
اگه مشهد هستی : شهید برونسی
اگه کرمان هستی : حاج قاسم
و...
بگرد پیدا کن ...
من فعلا اینا به ذهنم اومد.
همین...
فصل دو هم تموم شد...
تمرین این فصل همینه که برید دوست شهید پیدا کنید...
بچه ها ؟
حتما پیدا کنید و تا پیدا نکردید وارد فصل سوم نشید...چون تو فصل سوم قراره با دوست شهیدمون هم عهد و پیمون ببندیم و هم دوستیمونو با رفیق شهیدمون آغاز کنیم...
خب...
حرفام تموم شد.
تا فصل بعدی فعلا خدا نگهدار ❤️
یا حضرت یوسف علیه السلام
#تلنگر
#غر_زدن
اعتراض کردن و دایم غر زدن یکی از بدترین عادت های انسانی است.
👈بسیاری از کارشناسان پزشکی اعتقاد دارند این عادت بر سلامت جسم و روح #تاثیر_منفی دارد و مسیر زندگی او را تغییر می دهد.
😕اعتراض کردن موجب #ناامیدی می شود زیرا شما دایم به نداشته ها و کمبودها و ایرادها نگاه می کنید و این موجب می شود تا #عصبی، پرخاشگر و بیحوصله بشوید.
😢حتی به افسردگی نیز منجر می شود زیرا هیچ چیز از نظر شما زیبا نیست.
منبع:سایت بیتوته
❤️ @kanale_behesht
⚠️
#اثرات_بی_محلی_به_دیگران😞
گروه علمي و فناوري: مطالعات صورت گرفته توسط پژوهشگران آمریکایی نشان میدهد، کم محلی یا بیمحلی به دیگران اثرات مشابه روانی و دردهای فیزیکی روی هر دو طرف برجای میگذارد.
👈هنگامی که با کم محلی یکی از اطرافیان مواجه میشویم، دچار احساس سرزنش و گناه میشویم، اما حس آزرده خاطر شدن یک احساس متقابل محسوب میشود
#به_اطرافیان_احترام_بگذاریم
⚘|❀ @kanale_behesht ❀|⚘
نردبان بهشت
همین... فصل دو هم تموم شد... تمرین این فصل همینه که برید دوست شهید پیدا کنید... بچه ها ؟ حتما پیدا ک
شروع فصل سه
نام این فصل : ضررهای گناه رو به طور ملموس برای خودت مرور کن
dadashreza.com
( تو این فصل میخوام در مورد این بگم که چطوری ضرر های گناه برامون ملموس باشه ...)
سلام دوستان خوبم...
حالتون چطوره ؟
خب..
رسیدیم به فصل سه.
بگو ببینم...
دوست شهید پیدا کردی یا نه ؟
اگه پیدا کردی که این فصل رو بخون...
ببین...
این فصل درمورد اینه که میخوام یادت بدم چجوری ضرر های گناه رو به صورت ملموس برای خودت مرور کنی که سمتش نری...
چون معتقدم تا کسی ضرر های گناه رو به صورت ملموس مرور نکنه نمیتونه ترکش کنه...
ملموس یعنی قابل لمس...
همونطور که تو فصل های قبلی گفتم ما تا از گناهی لذت ببریم عمرا بتونیم ترکش کنیم...
مثلا کسی که میخواد شهوت رانی رو ترک کنه و سمت خودارضایی و پورن و دختر بازی و پسر بازی نره...نباید تو ذهنش زنای ذهنی داشته باشه و از گناه لذت ببره...وگرنه عمرا بتونه ترکش کنه...شاید بگه میخوام ترکش کنم...اما یه پاش رو گازه و یه پاش رو ترمز !
بخاطر همین ماشین وجودش راه نمیره !
ببین ؟
شرط اول ترک گناه شهوت اینه که از شهوت رانی تو ذهنت لذت نبری...
نه فقط شهوت...بلکه تموم گناه ها همینه...
تو تا زمانی که از خشم لذت ببری نمیتونی ترکش کنی..باید مدام ضرر های خشم رو مرور کنی...چون به هر حال وقتی عصبی میشی و داد میکشی شاید بهت گوش بدن و همین باعث میشه از خشم پاداش بگیری و لذت ببری...ولی مطمئن باش خشمت بیشتر میشه...
چون داری از خشم پاداش میگیری !
یا تو اگه از وسواست لذت ببری...وسواست بیشتر میشه...چون وقتی وسواسی هستی و ریز میشی شاید کاراتو درست انجام بدی ...اما از درون خودتو عصبی میکنی و وسواست روز به روز بیشتر میشه....
در کل همه کارهای بد و همه گناه ها و همه عادت های زشت برای اینکه ترک بشن باید به رنجش فکر کنیم نه به لذتش...
من تو این فصل میخوام با مثال حرف بزنم...
بخاطر همین میخوام از گناه شهوت حرف بزنم.
ولی در کل فرقی نداره...
اگه گرگ زندگیت تنبلی هم هستش میتونی لذت های کاذب تنبلی رو بنویسی و بعد رنج هاشو مرور کنی...
من میخوام تو این فصل یاتون بدم که چجوری ضرر ها و رنج های گناه هاتونو به صورت ملموس مرور کنید...
چون به شدت اعتقاد دارم تا ضرر های گناه رو به صورت ملموس برای خودت ننویسی و هر روز مرور نکنی عمرا بتونی گناهاتو ترک کنی..
ملموس یعنی یه جوری ضرر های گناه رو برای خودت مرور کنی که رنگ از رخسارت بپره و حالت بد بشه و جوری بشی که استفراغ روحی کنی !
اینکه یکی بتونه ضرر های گناه هاشو ملموسانه مرور کنه واقعا کار هر کسی نیست و به نظر من یه هنره...
ولی باور کن هر کی بتونه این کارو بکنه دیگه سمت اون گناه نمیره...
چون همونطور که گفتم ما زمانی سمت گناه میریم که ضرر هاشو یادمون رفته باشه....
باید ضرر های گناهاتو به صورت کاملا ملموسانه مرور کنی...
در کل واژه ملموس رو اصلا فراموش نکن...
برای مثال من از گناه شهوت شروع میکنم...
میخوام بهت یاد بدم چجوری رنج ها و ضرر های گناه شهوت رو به صورت ملموس مرور کنی تا سمتش نری...
میخوام تو این فصل یه جوری ضرر های گناه شهوت رو برات مرور کنم که کرک و پرت بریزه...
میخوام یه کاری کنم حالت از خودت بهم بخوره اگه درگیر این گناه هستی...
من اگه بتونم تو این فصل به این هدف برسم که تو حالت بهم بخوره...تونستم ضرر های گناه رو برات به صورت ملموسانه مرور کنم...
وگرنه اگه با خوندن این فصل حالت از خودت بهم نخورد...یعنی من نتونستم ضرر های گناه رو برات به صورت ملموس مرور کنم که تو حالت بد بشه که بعدش نتونی سمتش بری...