کانال رگا@rooga - سید محمد باقر علوی تهرانی.mp3
12.98M
🎵 #صوت
۹۵ روز زندگانی #حضرت_زهرا_س
حجت الاسلام #علوی_تهرانی
#قسمت_سی_ام
📿به اسارت بردن امیر المومنین
حتما گوش کنید!🔻🔻🔻
◾️@kanale_behesht
🌸🌿قراره هر صبح🌿🌸
🔅هرصبح سه مرتبه بگو :
🌴صَلَّی اللّهُ عَلیکَ یا اَباعَبدِاللّه 🌴
(درود خدا بر تو یا ابا عبدالله)
تا ثواب زیارت سیدالشهداء از راه دور
برات ثبت بشه ان شاءالله💕
@kanale_behesht
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
#نماز روز اول ماه
💫امروز 👈اول ماه هست و نماز اول ماه یادتون نره😊🌺
🔮🌿طریقه ی خواندن نماز اول ماه :
🍁🌿رکعت اول
✴️سوره حمد👈یک مرتبه
✴️سوره توحید👈سی مرتبه
🍁🌿رکعت دوم
💟 سوره حمد👈یک مرتبه
💟سوره قدر👈سی مرتبه
✴️🌸🌿بعد از نماز صدقه اول ماه فراموش نشه 😊
که اگر این کار را کنی سلامتی در آن ماه را از خداوند متعال خریدهای🌸🌿
@kanale_behesht
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
❣﷽❣
🌴🌹#حوادث_فاطمیه 🌹🌴
#قسمت5⃣1⃣
شب آخر، شب سيزدهم جَمادى الاُولى سال 11 هجرى قمرى
84 ـ خواب فاطمه(عليها السلام)
فاطمه(س) چشمان خود را باز مى كند، على(ع) را در كنار خود مى بيند، رو به او مى كند و مى گويد:
ــ على جان! من الآن، خوابى ديدم.
ــ در خواب چه ديده اى، اى عزيز دلم؟
ــ در خواب، پدرم را ديدم، او در قصر سفيدى نشسته بود، وقتى با او روبرو شدم به من گفت: "دخترم! تو به زودى مهمان من خواهى بود".141
اكنون فاطمه(س) رو به على(ع) مى كند و مى گويد: "پسر عمو، نگاه كن، جبرئيل به ديدن من آمده است، الآن او به من سلام كرد و من جواب او را دادم، او به من خبر داد كه امشب، شب آخر زندگى من است و من فردا به اوج آسمان ها پرواز مى كنم".142
85 ـ وصيّت هاى فاطمه(عليها السلام)
اكنون فاطمه(س) وصيّت هاى خود را براى على(ع) بيان مى كند:
1 - على جان! تو بايد در مرگ من صبر داشته باشى.143
2 - على جان! از تو مى خواهم كه بعد از من با فرزندانم، مهربانى بيشترى داشته باشى.
3 - بعد از من با دختر خواهرم، اَمامه، ازدواج كن، زيرا او با فرزندان من مهربان است.144
4 - بدنم را شب غسل بده، شب به خاك بسپار، تو را به خدا قسم مى دهم مبادا بگذارى آنهايى كه بر من ظلم كردند بر سر جنازه من حاضر شوند، آنهايى كه مرا با تازيانه زدند; محسن(ع)مرا كشتند نبايد بر پيكر من نماز بخوانند.145
5 - على جان! من مى خواهم قبرم مخفى باشد.146
6 - على جان! از تو مى خواهم كه خودت مرا غسل دهى و كفن نمايى و در قبر بگذارى! على جان! وقتى بدن مرا دفن كردى، كنار قبرم بنشين و قرآن و دعا بخوان، تو كه مى دانى من سخت مشتاق تو هستم و چقدر شيداى صداى دلنشين تو هستم! على جان! بر سر قبرم بيا، چرا كه دل من به تو انس دارد.147
86 ـ گريه فاطمه(عليها السلام)
على(ع) نگاه مى كند، مى بيند فاطمه(س) اشك مى ريزد، على(ع)به اشك چشم همسرش خيره مى ماند.
لحظاتى مى گذرد، ديگر وقت آن است كه على(ع) سوال خود را از همسرش بپرسد:
ــ فاطمه جان! چرا گريه مى كنى؟
ــ من براى غربت و مظلوميّت تو گريه مى كنم، مى دانم كه بعد از من با سختى ها و بلاهاى زيادى روبرو خواهى شد.
ــ فاطمه جان! گريه نكن، من در راه خدا بر همه آن سختى ها صبر خواهم نمود...148
روز آخر، روز 13 جَمادى الاُولى سال 11 هجرى قمرى
در اين كتاب بر اساس "فاطميّه اوّل" يا روايت "هفتاد و پنج روز" سخن گفته ام، روايت "هفتاد و پنج روز" مى گويد: "حضرت فاطمه(س)بعد از شهادت پيامبر 75 روز در اين جهان زندگى كرد".
شيخ كلينى در كتاب "كافى" روايت مهمى را نقل مى كند. "كافى" معتبرترين كتابِ شيعه مى باشد و نظرى كه در اين كتاب آمده است قوى تر مى باشد.
بر اساس اين روايت، روز 13 جَمادى الاُولى روز شهادت حضرت فاطمه(س)مى باشد.
لازم به ذكر است كه اقامه عزا براى حضرت فاطمه(س)در فاطميّه دوم، نيز كارى بسيار پسنديده مى باشد.149
87 ـ ملاقات ممنوع
گروهى از مردم مى خواهند به عيادت فاطمه(س)بيايند، امّا فاطمه(س)گفته است كه به هيچ كس، اجازه ملاقات ندهند. او مى خواهد در اين روز آخر زندگى به حال خودش باشد.150
88 ـ سَلمى در كنار فاطمه(عليها السلام)
سَلمى در كنار فاطمه(س) است. نمى دانم اين خانم را مى شناسى يا نه. او همسرِ ابى رافع است. اين خانم و شوهرش همواره به خاندانِ پيامبر عشق مىورزند.151
سَلمى در زمان پيامبر در خانه آن حضرت خدمت مى كرد، و اكنون، اين افتخار نصيب او شده كه پرستار حضرت فاطمه(س)باشد.
على(ع) در كنار فاطمه(س) نشسته است، گاهى فاطمه(س) از هوش مى رود و گاه به هوش مى آيد. فرزندان فاطمه(س)در كنار مادر نشسته اند و آخرين نگاه هاى خود را به او مى كنند.152
89 ـ نزديك اذان ظهر
نزديك اذان ظهر است، على(ع) با فاطمه(س)خداحافظى مى كند و سوى مسجد حركت مى كند.
فاطمه(س)، سَلمى را صدا مى زند و با كمك او برمى خيزد، وضو گرفته و لباسى نو به تن نموده و خود را خوشبو مى كند.
فاطمه(س) مى خواهد به ديدار خدا برود. او از سَلمى مى خواهد تا چادر نماز او را بياورد.153
سَلمى، چادر نماز فاطمه(س) را مى آورد و به او مى دهد. هنوز تا اذان ظهر فرصت باقى است.
او روى خود را به سوى قبله مى كند و چنين مى گويد: "سلام من بر جبرئيل! سلام من بر رسول خدا! بار خدایا من به سوی پیامبر تو می آیم، من به سوی رحمت تو می آیم". ـ154
#ادامه_دارد...
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
❣﷽❣
🌴🌹#حوادث_فاطمیه 🌹🌴
#قسمت6⃣1⃣
90 ـ تنهايم بگذار!
فاطمه(س) رو به قبله مى خوابد و چادر خود را بر سر مى كشد.
او به سَلمى مى گويد: "مرا تنها بگذار و بعد از لحظاتى، صدايم بزن، اگر جواب تو را ندادم بدان كه من نزد پدر خويش رفته ام".
فاطمه(س) دست خود را زير گونه خود مى گذارد و چادر خود را بر سر مى كشد.
سَلمى از اتاق بيرون مى رود. صدايى به گوش فاطمه(س)مى رسد، كسى او را صدا مى كند: "دخترم! فاطمه جانم! نزد من بيا كه منتظرت هستم...".155
91 ـ صداى اذان
صداى اذان ظهر به گوش مى رسد، سَلمى مى آيد و فاطمه(س) را صدا مى زند، امّا جوابى نمى شنود: "اى دختر پيامبر!"، باز هم جوابى نمى آيد، او نزديك مى آيد، چادر را از روى صورت فاطمه(س) كنار مى زند. فاطمه(س) از دنيا رفته است.
او صورت فاطمه(س) را مى بوسد و مى گويد: "سلام مرا به پيامبر برسان".156
سَلمى شروع به گريه كردن مى كند. در اين هنگام، حسن و حسين (عليهما السلام)از راه مى رسند. آنها سراغ مادر را مى گيرند. سَلمى جوابى نمى دهد، آنها به سوى مادر مى روند.
آنها هر چه مادر را صدا مى زنند جوابى نمى شنوند. حسن(ع)كنار مادر مى آيد و مى گويد: "مادر، با من سخن بگو قبل از اين كه جان بدهم".
او روى مادر را مى بوسد، امّا مادر جوابى نمى دهد.
حسين(ع) جلو مى آيد و مادر را مى بوسد و مى گويد: "مادر! من پسرت حسين هستم با من سخن بگو". سَلمى، حسن و حسين (عليهما السلام) را دلدارى مى دهد و از آنها مى خواهد تا به مسجد بروند و به پدر خبر دهند.157
92 ـ خبر به على(عليه السلام) مى رسد
حسن و حسين (عليهما السلام) در حالى كه گريه مى كنند به سوى مسجد مى دوند. آنها نزد پدر مى آيند و خبر شهادت مادر را به پدر مى دهند.158
وقتى على(ع) اين خبر را مى شنود، بى قرار مى شود و از هوش مى رود. عدّه اى بر صورت على(ع) آب مى ريزند.
على(ع) به هوش مى آيد و مى گويد: "اى دختر پيامبر، بعد از تو چه كسى مايه آرامش من خواهد بود؟"
على(ع) همراه با فرزندان خود به سوى خانه حركت مى كند.
مردم خبردار مى شوند...
غوغايى در شهر به پا مى شود.159
93 ـ عايشه مى آيد
عايشه مى آيد، او مى خواهد وارد خانه على(ع) شود، امّا سَلمى، مانع او مى شود:
ــ تو نمى توانى وارد اين خانه شوى.
ــ براى چه؟
ــ فاطمه(س) وصيّت كرده است كه بعد از مرگ، به هيچ كس اجازه ندهيم كنار پيكر او بيايد.160
94 ـ مردم جمع مى شوند
مردم به سوى خانه على(ع) مى آيند. على(ع) از خانه بيرون مى آيد، حسن و حسين (عليهما السلام) هم همراه او هستند، آنها گريه مى كنند. مردم با ديدن گريه حسن و حسين (عليهما السلام)به گريه مى افتند.161
95 ـ ابوذر سخن مى گويد
على(ع) سخنى به ابوذر مى گويد و از او مى خواهد تا براى همه بگويد.
ابوذر رو به مردم مى كند و با صداى بلند مى گويد: "اى مردم، تشييع جنازه فاطمه (س) به تاخیر افتاده است، خواهش می کنم به خانه های خود بروید. 162
#ادامه_دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
🌴🌴🌴🕊🌺🕊🌴🌴🌴
کانال رگا@rogaa - سید محمد باقر علوی تهرانی.mp3
9.28M
🎵 #صوت
۹۵ روز زندگانی #حضرت_زهرا_س
حجت الاسلام #علوی_تهرانی
#قسمت_سی_ویکم
📿پشیمانی دستگاه خلافت و مردم
حتما گوش کنید!🔻🔻🔻
◾️@kanale_behesht
کانال رگا@rogaa - سید محمد باقر علوی تهرانی.mp3
10.16M
🎵 #صوت
۹۵ روز زندگانی #حضرت_زهرا_س
حجت الاسلام #علوی_تهرانی
#قسمت_سی_ودوم
📿وصایا حضرت زهرا
حتما گوش کنید!🔻🔻🔻
◾️@kanale_behesht
Haj Mehdi rasouli. ye chador shekaste del.mp3
10.29M
#نوحه
🌴 یه چادرم شکسته دل
🌴ساده و خاکی وصله دار
🎧مداح: حاج مهدی رسولی
#پیشنهاد_دانلود
◾️@kanale_behesht
🌸🌿قراره هر صبح🌿🌸
🔅هرصبح سه مرتبه بگو :
🌴صَلَّی اللّهُ عَلیکَ یا اَباعَبدِاللّه 🌴
(درود خدا بر تو یا ابا عبدالله)
تا ثواب زیارت سیدالشهداء از راه دور
برات ثبت بشه ان شاءالله💕
@kanale_behesht
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
جهت سلامتی و ظهور #اقا_صاحب_الزمان_عج ارواحنا فداه ۱۴ صلوات مرحمت بفرمایید ...❤️
ان شاءالله عمری باشه و خدا به وقت ما برکت بده بعد از ایام فاطمیه چله ترک گناه خواهیم داشت ♥️