#جهاد‌با‌نفس #وسائل‌الشیعه ✅جلسه دوم * جهاد اعضای بدن * ایمان در اعضای بدن * ایمان و عمل قلب *ذکر قلبی که دل را اطمینان می‌بخشد ⏰ مدت زمان: ۱۵:۳۳

🔵◽️وداع با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان در زاد المعاد از جابربن عبدالله انصاری منقول است که گفت: در جمعه آخر ماه رمضان به خدمت حضرت رسول (ص) رسیدم. چون نظر آن حضرت برمن افتاد فرمود: این آخرین جمعه است از ماه مبارک رمضان، پس آن را وداع کن و بگو: ✨اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهِْد مِنْ صِیامِنا اِیّاهُ فَانْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنی مَرْحُوماً وَ لا تَجْعَلْنی مَحْرُوماً. زیرا که هر کس این دعا را در این روز بخواند به یکی از دو خصلت نیکو ظفر می‌یابد ؛ یا به رسیدن به ماه رمضان آینده یا به آمرزش خدا و رحمت بی‌انتها..🍃✨ مفاتیح الجنان🍃

. #دعای_روزانه_ماه_رمضان #دعای_روز_25_ماه_رمضان ✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 💢اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فیهِ مُحِبَّاً لاَِوْلِیآئِکَ، وَمُعادِیاً لاَِعْدآئِکَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَِمِ اَنْبِیآئِکَ، یا عاصِمَ قُلُوبِ النَّبِیّینَ. ❄️خداوندا مرا در این روز محب دوستانت ودشمن دشمنانت قرار ده ودر راه روش به طریقه وسنت خاتم پیغمبرانت بدار ای عصمت بخش دلهای پیغمبران. @kanale_behesht

🔴 #نکاتی_از_جزء_25 1⃣ وقتی خزائنِ رزق و روزی عالم در دست اوست، پس چشم نیاز را تنها به او بدوزید. مسئله روزی یکی از عواملِ امتحانِ انسان است. نه وسعتِ روزی دلیل محبت خدا بر بنده است و نه تنگی معیشت به معنی خشم خداست.(شوری 11) 2⃣ روزی را نباید در مواهب مادی. از خورد و خوراک ، مسکن و لباس خلاصه کرد، بلکه بالاترین روزیها روزیِ روحانی و معنوی است.(شوری 11) 3⃣ اگر چه دانش ستاره شناسی امروز هنوز نظر قاطعی در مورد وجودِ حیات در کرات دیگر ارائه نداده، ولی قرآن به روشنی می گوید ما در آسمانها و زمین جنبندگان را برقرار کردیم.(شوری 29) 4⃣ کیفرِ بدی مجازاتی مثلِ همان است و اگر کسی عفو کند و اصلاح نماید اجر و پاداش او بر عهده خداوند است.(شوری 40) 5⃣ مفهومِ "گمراه کردنِ خدا" همانا انسان را به خود واگذاشتن است. (شوری 44) 6⃣ هنگامی که ما به انسان نعمتی می چشانیم سرمستی و طغیان می کند وهنگامی که بلایی به خاطر اعمالی که انجام داده است به او میرسد، به کفران می پردازد و نعمت و نقمت بر این اشخاص تأثیری ندارد.(شوری 48) 7⃣ اگر بهره مندی کفار از انواع مواهبِ مادی سبب نمی شد که همه مردم تمایل به کفر پیدا کنند ودر گمراهی امتِ واحد شوند، ما برای کسانی که به خدا کافر می شدند، خانه هایی با سقفهای نقره قرار میدادیم و پله هایی گرانبها که از آن بالا روند. برای خانه هایشان درهای ورودی طلا و نقره و تختهایی که بر آن تکیه کنند، انواع وسایل تجملی و زینت آلات از طلا ونقره برای آنها قرار می دادیم. آری همه اینها مطاع زندگی دنیای مادی است و لی آخرت نزد پروردگارت مخصوص پارسایان است.(زخرف 33-34) 8⃣ مراد از سلام در پاسخ به جاهلان "شما را بخیر و ما را به سلامت" است. یعنی با جاهلانِ بد زبان درگیر نشوید و مشاجره و بحث نکنید.(زخرف 89) 9⃣ شکر، معلولِ فهمیدن نعمتهای منعم است. و یکی از نتایجش تقویت رابطه انسان با خداوند است. لذا شیطان گفت من کاری میکنم که بندگان تو را شکر نکنند به این صورت که به انسان القا می کند که این نعمتها در اثر کسب و تلاش خودش است.(جاثیه 12) 🔟 مبطلون (باطل اندیشان) کسانی که حق را ضایع کرده و مردم را از گوش دادن به معارف حق باز داشته و به شنیدن باطل و لغو سوق می دهند و به سرگرمیهای بیهوده وا می دارند، عقیده باطل را رواج داده و دین و دینداران را مسخره می کنند، زیان خود را خواهند دید.(جاثیه 27) @kanale_behesht

#شرح_کوتاه_جزء_52 راهکارهای زندگی موفق در جزء ۲۵ @kanale_behesht

🌸#ترتیل 🌼#جزء_25 🎙 توسط استاد #منشاوی @kanale_behesht

🌼#جزء_5 🌸#تحدیر (تندخوانی) 🎙 توسط استاد #معتز_آقایی @kanale_behesht

#جهادبانفس #وسائل‌الشیعه ✅جلسه سوم * واجبات زبان و گوش * علامت نفاق * نگفتن، از گناه زبان * وظیفه گوش ⏰ مدت زمان: ۱۰:۱۱

📩 #داستان #عاشقانه_اى_براى_تو 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔸نويسنده: سيد طاها ايمانى 🔸قسمت دهم : معنای تعهد 🍃گل خریدن تقریبا کار هر روزش بود ... گاهی شکلات هم کنارش می گرفت ... بدون بهانه و مناسبت، هر چند کوچیک، برام چیزی می خرید ... زیاد دور و ورم نمیومد ... اما کم کم چشم هام توی محوطه دانشگاه دنبالش می دوید ... . . 🍃رفتارها و توجه کردن هاش به من، توجه همه رو به ما جلب کرده بود ... من تنها کسی بودم که بهم نگاه می کرد ... پسری که به خنثی بودن مشهور شده بود حالا همه به شوخی رومئو صداش می کردن ... 🍃اون روز کلاس نداشتیم ... بچه ها پیشنهاد دادن بریم استخر، سالن زیبایی و ... . همه رفتن توی رختکن اما پاهای من خشک شده بود .. برای اولین بار حس می کردم در برابر یه نفر تعهد دارم ... کیفم رو برداشتم و اومدم بیرون ... هر چقدر هم بچه ها صدام کردن، انگار کر شده بودم ... . 🍃چند ساعت توی خیابون ها بی هدف پرسه زدم ... رفتم برای خودم چند دست بلوز و شلوار نو خریدم ... عین همیشه، فقط مارکدار ... یکیش رو همون جا پوشیدم و رفتم دانشگاه ... . . 🍃همون جای همیشگی نشسته بود ... تنها ... بی هوا رفتم سمتش و بلند گفتم: هنوز که نهار نخوردی؟ ... . 🍃امتحانات تموم شده بود ... قرار بود بعد از تموم شدن امتحاناتم برگردم ... حلقه توی جعبه جلوی چشمم بود ... . دو ماه پیش قصد داشتم توی چنین روزی رهاش کنم و زیر قولم بزنم ... اما الان، داشتم به امیرحسین فکر می کردم ... اصلا شبیه معیارهای من نبود ... . 🍃وسایلم رو جمع کردم ... بی خبر رفتم در خونه اش و زنگ زدم ... در رو که باز کرد حسابی جا خورد ... بدون سلام و معطلی، چمدونم رو هل دادم تو و گفتم: من میگم ماه عسل کجا میریم ... . . . 🍃آغاز زندگی ما، با آغاز حسادت ها همراه شد ... اونهایی که حسرت رومئوی من رو داشتند ... و اونهایی که واقعا چشم شون دنبالش افتاده بود ... . مسخره کردن ها ... تیکه انداختن ها ... کم کم بین من و دوست هام فاصله می افتاد ... هر چقدر به امیرحسین نزدیک تر می شدم فاصله ام از بقیه بیشتر می شد...... ادامه دارد... 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b