eitaa logo
کانال کمیل
433 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
10 فایل
تولدمون سالروز ازدواج امام علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها 1403/3/19
مشاهده در ایتا
دانلود
غدیر... بهترین فرصت... برای نشاندنِ محبت امیرالمومنین... بر دل و جانِ آن‌هاست! وقتی با شکلات و شیرینی... تحویل‌شان بگیریم... وقتی هدیه‌ای رنگارنگ... مهمان کردنِ یک وعده شام یا ناهار... می‌تواند برای همیشه... بزرگ‌ترین عیدِ خدا را... در خاطرشان ثبت کند؛ چرا از این‌کار دریغ بکنیم؟! مگر رسول الهی نفرمود: به آیندگان برسانید اعلام ولایتِ امیر را؟! پس... تا دنیا دنیاست‌‌؛ وظیفه‌ی هر پدری است... به فرزندانش... محبت و ولایت و خلافتِ علی(علیه‌السلام) را... مشق کند! غدیر... بهترین فرصت است! @farmandemajid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 تا ابد با غدیر مۍ مانم 🌸 💌 💚 🌹 ...................................... 🍃ࢪفیق‌شہیدم‌ابراهیم‌هادے🍃 مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی علمدارکانال_کمیل @kanalkomeiliha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ @meslemostafaa ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐ میگه: "مقام معظم رهبری" ما رئیس جمهوری می‌خواهیم که به فکر مدیر خارجی نباشه...! ‌‌┄┅═✧❁💐❁✧═┅┄ 🌺 تقدیمی اندیشکده «عرفان، قرآن، اخلاق، سیاست و اجتماع»
گفت:عاشقی‌راچگونه‌یادگرفته‌اۍ؟! گفتم‌ازآن‌شهیدگمنامی‌که‌معشوق‌راحتی‌به‌قیمتِ‌ از دست دادن‌هویتش‌خریداربود...🍃 @kanalkomeiliha
📚 عاشق اين زنگ بودند عاشق خدا ميشدند، ديگر روي زمين نبودند. بلكه در آسمانها راه ميرفتند! بعد گفت: دنيا همين است، تا آدم عاشق دنياست و به اين دنيا چسبيده، حال و روزش همين است. اما اگر انســان سرش را به ســمت آســمان بالا بياورد و کارهايش را براي رضاي خــدا انجام دهد، مطمئن باش زندگيش عوض ميشــود و تازه معني زندگي كردن را ميفهمد. بعد ادامــه داد: توي زورخانه خيليها ميخواهند ببينند چه کسي از بقيه زورش بيشتر است و چه کسي هم زودتر خسته ميشود.اگر روزي مياندار ورزش شدي تا ديدي کسي خسته شده، براي رضاي خدا سريع ورزش را عوض کن. من زماني مياندار ورزش بودم و اين کار را نکردم، البته منظوري نداشتم اما بي دليل بين بچه ها مطرح شدم ولي تو اين کار را نکن! ابراهيم ميگفت: انسان بايد هر کاري حتي مسائل شخصي خودش را براي رضاي خدا انجام دهد. ... @kanalkomeiliha
📚 نزدیک صبح جمعه بود. ابراهيم با لباس هاي خون‌آلود به خانه آمد! خيلي آهســته لباس هايش را عوض کرد. بعد از خواندن نماز، به من گفت: عباس، من ميرم طبقه بالا بخوابم. نزديک ظهر بود که صدای درب خانه آمد. كسي بدون وقفه به در ميكوبيد! مادر ما رفت و در را باز كرد. زن همسايه بود. بعد از سالم با عصبانيت گفت: اين ابراهيم شما مگه همسن پســر منه!؟ ديشب پسرم رو با موتور برده بيرون، بعد هم تصادف کردند و پاش رو شکسته! بعد ادامه داد: ببين خانم، من پســرم رو بردم بهترين دبيرســتان. نميخوام با آدم‌هایي مثل پسر شما رفت و آمد کنه! مادر ما از همه جا بيخبر بود. خيلي ناراحت شد. معذرت‌خواهي کرد و باتعجب گفت: من نميدانم شما چي ميگي! ولي چشم، به ابراهيم ميگم، شما ببخشيد و... من داشتم حرف هاي او را گوش ميکردم. دويدم طبقه بالا! ابراهیم را از خواب بيدار کردم و گفتم: داداش چيکارکردي؟! ابراهيم پرسيد: چطور مگه، چي شده!؟ پرسيدم: تصادف کرديد؟ يكدفعه بلند شد و با تعجب پرسيد: تصادف!؟ چي ميگي؟ گفتم: مگه نشنيدي، دم در مامان ممد بود. داد و بيداد ميکرد و... ُابراهيم کمي فکرکرد و گفت: خب، خدا را شکر، چيز مهمي نيست! عصــر همــان روز، مــادر و پــدر محمــد بــا دســته گل و يــك جعبــه شــيريني به ديــدن ابراهيــم آمدنــد . ... @kanalkomeiliha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا