eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
524 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
146 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
س پس از زهرا نمیبینی زنی را اینچنین باشد زنی اینگونه هم شان امیرالمؤمنین باشد قدم بگذاشت در بیت علی فخر کلابیه که مفهوم‌جدیدی از ادب روی زمین باشد شده‌ بانوی‌ این خانه‌ ولی‌ چشمی ندید اصلا سر یک سفره با اولاد زهرا همنشین باشد اگر ام‌الاسد خوانند او را این روا باشد ولی‌ میخواست نام او فقط ام‌البنین باشد شجاعت را به فرزندان خود چون شیر میداده که ام‌ الغیرت و ام‌ الادب، شیر‌آفرین باشد ابالفضلم! همیشه سید و مولا بخوان اورا کسی را که ز نسل رحمه للعالمین باشد علمداری که در باران تیر علقمه داده دو دستش را که دستان خدا در آستین باشد سروده چارپاره در عزای کربلا اما هنوز از خیسی چشم عروسش شرمگین باشد به جای چار فرزندی که در کرببلا داده بنا شد در کنار چار امامش همنشین باشد تویی بانو نخستین سفره‌دار داغ عاشورا که تا محشر قیام کربلا با تو عجین باشد اگرچه مادرم زهرا نشد اما خدارا شکر برای من همین بس مادرم ام‌البنین باشد عباس_جواهری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
س از غمت ویرانم امّا خانه آبادم حسین می رسد با ناله اش زهرا به فریادم حسین می روم آشفته و زخمی سرِ خاک بقیع می رود تا کربلایت داد و بیدادم حسین بسکه بین گریه هایم جلوه کرده اسم تو اسم عباس خودم را بُردی از یادم حسین آنقدر از خشکی لبهای تو شرمنده ام یاد خشکی لب سقا نیفتادم حسین مشک پاره دیدم و گفتم که بیچاره رباب می زند بر سر رباب تو که نوزادم...حسین مادرت زهرا به جایم رفت بین علقمه ای فدای مادر تو چار اولادم حسین ذره ذره آب شد عباس و آب مشک ریخت قطعه قطعه ریخت آنجا شاخ شمشادم حسین من شنیدم فاطمه تا بین آن گودال رفت... سوخت از ذکر بُنیَّ عالم و آدم حسین زیر پا ذکر لبت را بی وضو برهم زدند ای فدای نالهء جدّ تو اجدادم حسین روی نی با خواهرت رفتی ز کوفه بین شام معجرش را پاره دیدی در میان ازدحام رضا_دین_پرور کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
س عمری برای داغ زهرا گریه کردی هرنیمه شب همپای مولا گریه کردی درپای تو خاک بقیع ازاشک گل شد وقتی که گفتی واحسینا گریه کردی اول برای زینب و داغ حسینش بعدش برای دست سقا گریه کردی یکبار دیدی که رباب از حال رفته صدبار مثل موج دریا گریه کردی دیدی رقیه نیست جای اوسکینه هربارکه میگفت بابا گریه کردی خوب است که شام غریبان راندیدی باروضه های خارصحراگریه کردی حرف سه شعبه آمدوازحال رفتی دیدی کسی می افتد از پا گریه کردی گرم عزای بچه های خود نبودی باگریه های زینب اما گریه کردی تشت طلاو خیزران را که ندیدی ابری شدی با حرف زنها گریه کردی حرف کنیز آمد سکینه زود تب کرد لطمه زدی هی صورتت را گریه کردی بی بی نبودی موی دختر بچه ها سوخت قد تمام سینه زنها گریه کردی مهدی_نظری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
س ادب کنید که امشب شب مناجات است شب توسل و اشک و شب عنایات است وفات مادر ساقی..عزیز سادات است ادب کنید که هنگام عرض حاجات است - هر آنکه برد در خانه اش گدایی را به سر نمانده برایش دگر هوایی را - ملائکه همه حاجت گرفته اند از او به مژه ام بزنم خاک خانه اش جارو کسی که پیش قدم هاش می زند زانو شده ست ریزه خور سفره ی همین بانو - فدای معرفت و راه و رسم حیدری اش فدای مرحمت و التفات مادری اش - بنای خانه ی او عشق او به مولا بود دلش بزرگ..دلش امتداد دریا بود اگرچه فرصت خانمی اش مهیا بود خودش نوشت که این زن کنیز زهرا بود - بزرگ بود و امیری رشید فرزندش همیشه جان اباالفضل بوده سوگندش - کشید شعله به قلب مدینه با گریه که کار او شده یا التماس یا گریه چه گریه ها که درآورد گریه ها گریه نماز صبح به آه و دم عشا گریه - تمام شهر پریشان گریه ی او بود بقیع شاهد اشک های بانو بود - شبی نشست به روضه به ناله های رباب به گریه های سکینه به بی وفاییِ آب به شانه های خمیده به زخم و ردّ طناب به حال محتضر زینب و به بزم شراب - گهی به صورت و گاهی به روی سر می زد به حال اهل حرم داد از جگر می زد - سکینه گفت که مادر خوشا به احوالت ندیده ای و نگشته حراج خلخالت ندیده ای که بخندند بر تو و حالت ندیده ای که چه شد با شهید گودالت - تنش به روی زمین زیر دست و پاها بود برای غارت او حرمله مهیا بود - خبر رسید که ساقی پرش شکسته شده و ابروان کمانش ز هم گسسته شده همینکه دید دگر راه چاره بسته شده صدا رسید بیایید حسین خسته شده… -‌ صدای هلهله آمد..بیا..بیا..کشتیم زدیم ساقیِ اورا…حسین را کشتیم - به دور قتله گهش هی برو بیا کردند به قتل صبر سرش را ز تن جدا کردند برای پیرهن کهنه شر به پا کردند به روی خاک تن زخمی اش رها کردند - “به خون حنجرش آغشته شد..بمیرم من عزیز ما نگران کشته شد..بمیرم من” آرمان_صائمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
س تو دستِ مهر فاطمه در آستینی خود آفتابِ عشقی و سایه نشینی ای همسر مولا که شأنت هست والا باید بگوید از تو علامه امینی چون چارده معصوم جای تو به عرش ست حالا اگر که چند روزی در زمینی ام البنینی بود هر کس را که دیدم باید به تو پس گفت ام المؤمنینی هر کس ارادت داشت بر تو اینچنین گفت داغِ غمِ عباس جانت را نبینی از هر چه ترسیدی سرت آورد دنیا این بار نوبت بر تو شد ، بستر نشینی ذکرِ مصیبت را بشیر آغاز چون کرد گفتی به عالم نیست چون من شرمگینی او گفت شاه عشق تا باشد سلامت در علقمه افتاد و خاکی شد جبینی وقتی که دستانِ گلت از تن جدا شد خم شد حسین آنجا برای دست چینی می خواست زهرا را ببیند ، تیر نگذاشت نگذاشت برخیزد ، عمودِ آهنینی یک روز گفتی ، فاطمه من را نخوانید یک روز هم گفتی که امّ بی بنینی حامد_آقایی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
س هر چه دارم همه از حضرت اُمُّ الْقَمَر است بهترین شغل، فقط خدمت اُمُّ الْقَمَر است پدرم جزءِ غلامان همین خانم بود پس از او هم پسرش رعیت اُمُّ الْقَمَر است دست خالی ز در خانه ی لطفش نروم دادن حاجت من عادت اُمُّ الْقَمَر است رزق سالانه ی خود را ز درش می گیرم سفره ی من همه از برکت اُمُّ الْقَمَر است زائر ماه، به عرشِ حرم الله شدن به خدا در گِروِ دعوت اُمُّ الْقَمَر است حضرت زینب کبری شده "زِیْنُ الْحِیدَر" قمر هاشمیون، زینت اُمُّ الْقَمَر است آه، که سنگ مزارش شده خاک آلوده خاک قبرش سند غربت اُمُّ الْقَمَر است کاش یک روز ببینیم، که سقاخانه در کنار حرم و تربت اُمُّ الْقَمَر است هر کجایی که سخن از ادب عباس است مطمئنا پس از آن صحبت اُمُّ الْقَمَر است پسرش آخر مردانگی و غیرت بود هیبتش ارثیه ی هیبت اُمُّ الْقَمَر است یک نفر گفت، که قبر پسرت کوچک بود این سخن، خود سبب حیرت اُمُّ الْقَمَر است آن همه هیبت و رعنایی عباس ، چه شد؟ نقشی از قبر، فقط قسمت اُمُّ الْقَمَر است لطمه ها زد ز غم روضه ی شاه بی سر جای این داغ، روی صورت اُمُّ الْقَمَر است شرم، از مادر اصغر بخدا پیرش کرد مشکِ پاره سبب خجلت اُمُّ الْقَمَر است "کاش می شد که کمی آب، به اصغر برسد" این سخن، گوشه ای از حسرت اُمُّ الْقَمَر است رضا_قاسمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
گزارش: 🌴به همت بسیج مداحان وهمکاری اداره تبلیغات اسلامی شهرستان خمینی شهر🌴 ششمین جلسه دوره تخصصی دعا خوانی در مکان اداره تبلیغات اسلامی با تدریس استادحاج عباس جوادی وحضورپرشورمداحان برادر وخواهر برگزار ودراین جلسه فن بیان وگوشه هایی از روضه خوانی در زیارت عاشورابیان گردید. کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
19.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آلوده دامنی را بین نجف خریدند تا قطره های باران، از ناودانْ طلا خورد هرکس علی ندارد ، دستش نمک ندارد ای خوش به حال آنکه با مرتضی غذا خورد رضا_دین_پرور کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG