eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
558 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2هزار ویدیو
152 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات قدر علی ع سبک:( ای صفای قلب زارم ...) هر کیم یا هرچه هستم ، داده ای راهم الهی به من بیچاره بنما ، از سر رحمت نگاهی خراب حال من ، شکسته بال من شود با ذکر تو ، مبارک سال من الهی بالحسین رو به در گاهت خدایا ، با چه رویی رو بیارم بین خوبان تو امشب ، جز گناه چیزی ندارم سیه پرونده ام ، که من بد بنده ام من و این حال بد ، خدا شرمنده ام خدا شرمنده ام هر چه ام دارم به سینه ، حب اولاد علی را می خری امشب خدایا ، بر لبم ناد علی را ببخشم ای خدا ، بحق مرتضا بحق فاطمه ، و شاه کربلا الهی بالحسین ... کربلا گفتم دوباره ، شد هوایی قلب زارم هر شب این ماه رحمت ، روضه خونه داغ یارم سرش بر نیزه ها ، تنش مانده رها کفن بر جسم او ، شده یک بوریا حسینم وای حسین کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
لیله القدرت رسید، آدابِ امشب جالب است احترام هر گنهکاری که داری واجب است پیش مردم گرچه خورده طبل رسوایی من به همه گفتی که این رسوا مگر بی صاحب است! آسمان رحمتت ابری شد و باران گرفت سایه ی عفو تو بر دشت گناهم غالب است آبروی رفته ی من را بخر تا وقت هست گاه گاهی این ضرر کردن به نفع کاسب است گردن کج آمدم، گردن بگیر امشب مرا این فراری که زمین خورده، به جودت راغب است یک نفر العفو گویان از کنار من گذشت زود گفتی اینکه توبه هم نکرده تائب است شرم دارم! خیلی از مهدی خجالت می کشم آن امام حاضری که فکر کردم غائب است لیله القدر علی، چادرْ سیاه فاطمه است نور زهرا بر سیاهی های عالم حاجب است غیر حیدر، قدر زهرا را نمیداند کسی جسم زهرا و علی، یک روح در دو قالب است بستگی دارد به زهرا که علی هم بگذرد کار، دست مادر است و مرتضی هم کاتب است اینکه هرشب یاعلی بُرده دل ما را نجف... فاطمه زحمت کشیده... زحمت ما کاذب است حاجتم را، هم ندادی در حرم راهم بده این دل سرگشته امشب، کربلا را طالب است زیر قبّه با نمازت روضه ی کامل بخوان چون حسین بن علی آنجا امام راتب است شمر، اگر بالای ده ضربه زده بر گردنش تیرِ مانده در گلو، کار سنان غاصب است سر، هزاران دفعه از نیزه زمین افتاده است زخم های روی سر، زیر سر آن راکب است بردن او در تنور مطبخش با خولی و شستن خاکسترش با گریه، کار راهب است کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ضربت_خوردن دوش بر فرق تو شمشیر فرود آمده بود سنگ بر آینۀ اصل وجود آمده بود شب تودیع تو از جوش ملک غوغا شد وحی نازل شده و روح فرود آمده بود به تمنّای حضور تو ز بام ملکوت پیک قدسی به سلام و به درود آمده بود آن شب از سرخی خون تو شفق رنگین شد فجر حیرت زده با روی کبود آمده بود جان ما بودی و بدرود جهان می‌گفتی آن شب قدر که مسجد به سجود آمده بود به امید کرمی، پیک اجل این همه راه به گدائی به در خانۀ جود آمده بود ای گره خورده حیات دو جهان با نفَسَت! مرگ آن‌شب به سراغ تو چه زود آمده بود غمت این بود که در خانۀ بی فاطمه باز محشر تازه‌ای آن شب به وجود آمده بود می‌شنید از گل لب‌های تو الله الله شاهد غیب که از بزم شهود آمده بود ای نماد حرم عشق و محبّت، نجفت! از تو شعر شفق آن جا به نمود آمده بود محمدجواد_غفورزاده کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح ضربت_خوردن باید شب قَدرَت مرا آدم بسازد حُر و زهیر و عابس و اَسلم بسازد باید مفاتیح الجنانِ "شیخ عباس" دل را که شد ویرانه دستِ کم بسازد یارب! به من اشکی بده سازنده باشد اشکی بده از بنده‌ات میثم بسازد چشمی بده تا خوب را بشناسم از بد تنها نگاهم را بدوزم سمت گنبد دستی بده دست از تهیدستان بگیرم دستی بده تا راه بر شیطان بگیرم پایی بده جز در ره مولا نکوبم پا جای پایی چون "ابوموسی" نکوبم میلی بده از جام همدردی بنوشم در سیل ماتم نذر هم‌نوعم بکوشم عزمی بده آماده‌ی ایثار باشم وقت ضرورت، راهی پیکار باشم نسلی بده عشق شهادت در دل آن نسلی بده "فهمیده" باشد حاصل آن جانی بده سرشار از نور ولایت لب تر کند مهدی، کنم تقدیم حضرت هرکس به نوعی می‌کند نجوا شبانه من هم بخوانم از شهادت عاشقانه زیباترین نثر مناجاتم جهاد است امروزه وقتی صحبت از "جنگ اراده "ست جزءِ مجاهدهای در راه خدایم سجاده‌ام حکم کفن دارد برایم بر نفْس سرکش راه طغیان را ببندم با معنویت در دو عالم سربلندم بیش از چهل سال گذشته پای کاریم وقتی که خرمشهرها در پیش داریم رمز بقا قطعاً به دست مردم ماست این اولین تحلیل گام دوم ماست ما را سفارش می‌کند آقا به تقوا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا :: درس دبستان امیرالمؤمنین است گوشم به فرمان امیرالمؤمنین است نص اشداءُ علی الکفار یعنی منشور قرآن امیرالمؤمنین است حکم پدر دارد برای خاک یعنی ایران هم ایران امیرالمؤمنین است هرکس به هر جایی رسید از دار دنیا مدیون احسان امیرالمؤمنین است عمری محدث بودن و از غیب گفتن این کار سلمان امیرالمؤمنین است در کعبه مولایم علی آمد به دنیا پس صاحب خانه امیرالمؤمنین است ساعات خوب زندگی ما همیشه در زیر ایوان امیرالمؤمنین است حبل المتینم هست و فردای قیامت دستم به دامان امیرالمؤمنین است با دست او حق سفره‌اش را پهن کرده هر بنده مهمان امیرالمؤمنین است زهرای مرضیه همیشه دوست دارد چشمی که گریان امیرالمؤمنین است :: شخص پیمبر بانی بزم عزایش چشمان زهرا نیز می‌بارد برایش مرغ دلم پر می‌زند بر بام کوفه حلوای ختم مرتضی در کام کوفه می‌ریزد از غم‌های خود در جان دختر وقتی که بابا می‌شود مهمان دختر از غصه دیوارِ دلِ دختر ترک خورد وقتی که بابایش فقط نان و نمک خورد آماده دارد می‌شود بر قتل حیدر قومی که هر شب میوه از باغ فدک خورد سی سال پیش، از پا در آمد مرد خیبر وقتی میان کوچه ناموسش کتک خورد دلواپس فردای بابا اُم کلثوم باید بخواند روضه‌ها را اُم کلثوم از خانه که بابای از گل بهترم رفت گفتم که دیگر سایه‌ی روی سرم رفت دیدم به چشمم گوییا تا مسجد شهر پشت سر بابا دوباره مادرم رفت دیدم از این کوچه شروع کربلا را هجده سر بر روی نیزه، از حرم رفت.. علیرضا_خاکساری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ضربت_خوردن ﻋﻠﯽ از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد ﺧﺒﺮ زﺧﻢ ﺳﺮش ورد زﺑﺎن‌ﻫﺎ اﻓﺘﺎد آﺳﻤﺎن‌ﻫﺎ ﻟﺮزﯾﺪ ﻧﺎﮔﻬﺎن وﻟﻮﻟﻪ در ﻋﺮش ﻣﻌﻠﯽ اﻓﺘﺎد روﺿﻪ‌ای ﺑﺮﭘﺎ ﺷﺪ مصطفی در وسط ﺻﺤﻦ ﻣﺼﻠﯽ اﻓﺘﺎد ﺗﺎ زﻣﯿﻦ ﺧﻮرد ﻋﻠﯽ ﮐﻨﺞ ﻣﺤﺮاب دﮔﺮ ﺣﻀﺮت زﻫﺮا اﻓﺘﺎد ﯾﺎدی از فاطمه ﮐﺮد غرق خون ﺑﺮ روی ﺳﺠﺎده ﺳﺮش ﺗﺎ اﻓﺘﺎد ﺑﻪ در ﺧﺎﻧﻪ رﺳﯿﺪ ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻤﺎنِ ﺗﺮ زﯾﻨﺐ ﮐﺒﺮی اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ زﺧﻢ زﺑﺎن ﺑﺎر دﯾﮕﺮ ﺷﺮری در دل آﻗﺎ اﻓﺘﺎد ﻫﻤﮕﯽ دﻟﮕﯿﺮﻧﺪ ﻣﺤﻨﯽ در دل ﻣﺮﻏﺎﺑﯽ درﯾﺎ اﻓﺘﺎد ﺑﺴﺘﺮی ﭘﻬﻦ ﮐﻪ ﺷﺪ ﯾﺎد ﺑﺎغ ﮔﻞ انسیه‌ی حورا اﻓﺘﺎد ﻧﻪ ﻓﻘﻂ در ﮐﻮﻓﻪ ﮐﺮﺑﻼ ﻫﻢ ﻋﻠﯽ دﯾﮕﺮی از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد :: إﺑﻦ ﻣﻠﺠﻢ آﻣﺪ ﺣﯿﺪری در دل دشمن تک و تنها اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ ﺿﺮب ﻋﻤﻮد ارﺑﺎً ارﺑﺎ ﭘﺴﺮی در دل ﺻﺤﺮا اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ ﻓﺮق دو ﻧﯿﻢ از سر زﯾﻦ ﺑﻪ زﻣﯿﻦ، اﮐﺒﺮ ﻟﯿﻼ اﻓﺘﺎد پدر از راه رسید ﺗﺎ ﺑﻪ زاﻧﻮ ﺑﮕﺬارد ﺳﺮش اﻣﺎ افتاد ساعتی بعد از آن سر طفلی به روی شانه‌ی بابا افتاد روضه در لفافه‌ست سیب سرخی بغل حضرت مولا افتاد ﻋﺎﺷﻘﯽ دردﺳﺮ اﺳﺖ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻧﺎم ﻋﻠﯽ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﺧﻄﺮﻫﺎ اﻓﺘﺎد علیرضا_خاکساری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ضربت_خوردن هر کس برای توبه مصمم نمی‌شود با صد هزار موعظه آدم نمی‌شود امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم فردا همین مجال فراهم نمی‌شود طاعات ما و حلقه‌ی پیوند با خدا خالص نبوده است که محکم نمی‌شود نامردی است بندگی لحظه‌ای ما شوق گناه و نافله با هم نمی‌شود باید برای خشکی چشم التماس کرد این چاه خشک، یک شبه زمزم نمی‌شود ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو: من آمدم کنار تو باشم، نمی‌شود؟ شاید که از نگاه تو افتاده‌ام دگر وقتی دلم، شکسته و محرم نمی‌شود در بین خوب‌ها منِ آلوده هم بخر چیزی که از کریمی تو کم نمی‌شود حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده حلوا برای غم‌زده مرهم نمی‌شود جای بهشت، کرب و بلا روزی‌ام کنید بی کربلا، بهشت، مجسم نمی‌شود نان علی و فاطمه را سائلی که خورد دیگر مقابل احدی خم نمی‌شود :: شمشیر زهر خورده به فرق علی زدند پس مرهمی براش فراهم نمی‌شود جوری که آیه‌های سرش ریخته بهم هر کار هم کنند منظم نمی‌شود این ضربه سخت بود؛ ولی در دل علی بر دردهای کوچه مقدم نمی‌شود زینب... مدینه، کوفه، مدینه، زمینِ طَف یک زینب است و این همه ماتم؟! نمی‌شود محمدجواد_شیرازی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
-1820254462_-1039319783.opus
زمان: حجم: 1.93M
🌸 ⁉️سلام علیکم چرا رهبری شخصاً جلوی فسادهای مدیران کشوری را نمی‌گیرند؟ ۱_پاسخ را در ویس برادر دادخواه بشنوید👆 ۲_پاسخ کاملتر به صورت کتبی: . وظایف رهبری طبق قانون اساسی (اصل یکصد و دهم) عبارتند از: • تعیین سیاست‌هاى کلى نظام جمهورى اسلامى ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ • نظارت بر حسن اجراى سیاست‌هاى کلّى نظام؛ • فرمان همه‌پرسى؛ • اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها؛ • فرماندهى کل نیروهاى مسلّح؛ • عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالى کشور به تخلّف وى از وظایف قانونى، یا رأى مجلس شوراى اسلامى به عدم کفایت وى، بر اساس اصل هشتاد و نهم؛ • و... . بنابراین طبق اصل 110، وظیفه رهبری برخورد با مفاسد نیست؛ بلکه باید توجه داشت که رهبری جایگاه اجرایی ندارد و این مفاسد باید از طریق قوه قضاییه و قوه مقننه پیگیری شود. 2. اگر رهبر یک جامعه در همه چیز دخالت کند و فراتر از قانون باشد، همین افرادی که به عدم ورود رهبری اعتراض دارند، او را فردی دیکتاتور می‌خوانند. 3. اگر یک فرد در تمام مسائل ورود کند، تمام جامعه وابسته به همان یک نفر خواهد شد که این دو ایراد بزرگ خواهد داشت: اول اینکه مردم رشد نخواهند کرد و جامعه‌ای ساکن و خموده خواهیم داشت؛ دوم اینکه در صورت نبود رهبر در طی چند روز، جامعه به هرج و مرج کشیده خواهد شد. 4. از لحاظ عقلی و منطقی، امکان ورود رهبری به تمام مسائل وجود ندارد. 5. مقام معظم رهبری‌ در خصوص وظیفه رهبرى در نظام اسلامى چنین می‌فرمایند: «مسئولیت رهبرى، حفظ نظام و انقلاب است». ایتا و روبیکا @ahlolbasar
آمدم خط روی خطا بکشم کبر خود را به زیر پا بکشم از خجالت، به سر عبا بکشم نیمه شب منتّ ترا بکشم آمدم مضطر و سر افکنده توبه هایم شکسته شرمنده! بی غم تو دوا ندارم که بزنم ادّعا ندارم که من کسی جز خدا ندارم که غیر اهل کسا ندارم که بد شدم آبروی زهرا ریخت ولی اسمش گناه من را ریخت از خودم سوی تو گریزانم زیر قولم زدم، پشیمانم باز میبخشی ام؟ نمیدانم! البته من گدای سلطانم یاد من کرده یادش افتادم دم باب الجوادش افتادم گم شدم، کوله بار راهم کو! نامهء بخشش گناهم کو! سفره ای که شده فراهم کو! به علی بی کسم، پناهم کو! من از این گریه ها هدف دارم هوس بادهء نجف دارم کمکت را به این گدا برسان برکت خانهء مرا برسان حسنش را به داد ما برسان پای ما را به کربلا برسان آه شش گوشه! از تو دلگیرم چون ترا در بغل نمیگیرم یاحسین ناز کن خریدارم زود ردّم نکن، گرفتارم جان عباس بی کس و کارم به اباالفضل دوستت دارم خسته ام یا مُسبّب الاسباب پیش ام البنین مرا دریاب زینب قد کمان قیامت کرد گریه از داغ بی نهایت کرد از سر روی نیزه صحبت کرد از نماز شبش روایت کرد از شبی که نشست و گفت اُمّاه؛ ریخت جسم حسین تو در راه قاسمم قد کشید و اکبر شد اکبرِ تکّه تکّه، اصغر شد اصغرم پشت خیمه بی سر شد وضع سقا به نیزه بدتر شد بزمشان بزم رقص و هلهله بود مشک سقا به دست حرمله بود دست نامرد، معجرم بود و... هر دو دستم روی سرم بود و... زیر چکمه برادرم بود و... چشم تارش سوی حرم بود و... دشمنش داد زد که بردارَش دم مغرب تمام شد کارش رضا_دین_پرور کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
منم و این شب میقات الهی العفو تویی و اینهمه حاجات الهی العفو شب قدر است الهی به رسول‌الله ات شب عفو است و ملاقات الهی العفو به صحیفه به مفاتیح به قرآن عظیم به زُمر ، غافر و صافات الهی العفو به ابوحمزه ، کمیل و به دعاهای سحر به شب اهل خرابات الهی العفو مَسَّنا الضُّر فَتَصَدَّق به علیٍ به علی آه جِئناک بِمُزجاة الهی العفو قدر زهراست الهی به پَرِ چادر او به دلِ مادرِ سادات الهی العفو به کریمی به غریبی به یتیمیِ حسن به کَرَمخانه‌ی حاجات الهی العفو به حُسینت به حُسینت به حُسینت به حسین زیر رگبارِ جراحات الهی العفو به دو دستان گره خورده‌ی سجاد میان رنجیر به اهالی مناجات الهی العفو به غم خاطره‌ی کرببلای باقر توبه از اینهمه آفات الهی العفو عمرِ من رفت الهی به امام صادق خط بکش بر همه مافات الهی العفو من و زندان خطاهام به موسی‌الکاظم من و زنجیرِ مجازات  الهی العفو به همین پنجره‌فولاد به زوارِ رضا به تمامیِ زیارات الهی العفو هیچ جز شرم نداریم الهی به جواد جان این کعبه‌ی خیرات الهی العفو به دل محترم حضرت هادی یارب که نکردند مراعات الهی العفو و الهی به حسن از همه کوتاهی‌ها یا که از اینهمه افراط الهی العفو همه گفتیم بگوییم به مهدی الغوث به همین صاحب اوقات الهی العفو آه بر گریه‌ی صبح و شبِ او بر زینب پشتِ دروازه‌ی ساعات الهی العفو به رُباب و به سکینه به غم گهواره موقع غارت و سوغات الهی العفو به زمین خوردن بی دست علمدار حرم وای از خیمه‌ی سادات الهی العفو به شهیدان حرم‌ها به سلیمانی‌ها می‌رسد روز مکافات الهی العفو حسن_لطفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
باشد سخن زیبا اگر نام علی آید به لب جانم ز عشق مرتضی باشد بسی در تاب و تب به به علی یعنی علی دیگر نمی گویم سخن با نام پاک آن ولی دل را رهانم از محن گر نام او از صفحۀ تاریخ کم گردد یقین چیزی نمی ماند ز اسلام و برای مسلمین غار حرا در شهر نور در شهر با روح بتول هر لحظه شد یار نبی او بوده بازوی رسول در جنگ بدر و در احد در خندق و خیبر که بُد فتاح خیل قلعه ها برگو که در خیبر که شد بینم قلاعی سخت تو در تو و محکم بی قرین دربی درون قلعۀ هفتم بسی باشد وزین مرحب ستاده در کنار قلعۀ هفتم ولی در بستر بیماری افتاده است مولایم علی بنگر رسول الله را با لشکر اسلامیان یک سو زده اردو و خیل مسلمین اندر میان احمد که دارد در دلش روح و ولای حیدری خواهد که او رسوا کند هم اولی هم دومی با اولی گفتا برو گر چه تو اهلش نیستی این قلعه ها را فتح کن گر چه تو مردش نیستی آن بزدل ترسو نرفته از قفا برگشت و گفت این کار کار حیدر است مائیم مرد خواب و خفت پیغمبر والا مقام آن عاشق شاه عظام خواهد که او ظاهر کند فرق خلایق با امام پس امر بنمود آن ولی بر ثانی بزدل همی بهر رضای خالق داور نما کاری همی او هم بسان اولی برگشت و رسوا شد یقین بر آیدی این کار از دست امیرالمؤمنین پایان روز دوم و مشکل بسی افتاده بود مشکل گشای احمدی در بستری افتاده بود گفتا پیمبر می دهم چون صبح فردا آیدی پرچم به دست دست خود با فتح اعدا آیدی دست خدا شد دست او عالم به بند و بست او مرحب کش و خیبر گشا این کار باشد پشت او تیغ دو دم او را به کف خیل ملک او را به صف مرحب نه بل صدها هزاران مرحب او را همچو کف بعد از شفای احمدی چشمان حیدر باز شد تا دید درب قلعه را چشمش به سوز و ساز شد کل ملائک را خدا آماده باش سر داده است زیرا علی پا در رکاب از بهر جنگ آماده است کون و مکان از قهر او اندر تلاطم می شود خورشید در گرد و غبار جنگ او گم می شود ای سینه از عشق علی پر باده شو پر باده شو جبریل را گفتا خدا آماده شو آماده شو دستش به تیغ تیز شد عالم به چشمش ریز شد چون شیر بر روی فرس با حالتی چون خیز شد ای تیغ در دستِ که ای؟ ای تیغ سرمستِ که ای؟ ای تیغ پا بستِ که ای؟ اندر پی خستِ که ای؟ ای تیغ رقصانی چرا؟ برگو تو حیرانی چرا؟ در دست مولایم علی برگو چو مستانی چرا؟ ای تیغ هر دم می کُشی ای تیغ در دم می کُشی از بهر وصل دست او نازی دمادم می کُشی این شهرت دیرینه را از آن ولی بگرفته ای اوج سعادت را نگر دست علی بگرفته ای حیدر چو بر دلدل نشست بنمود عزم آن حصار آمد به سوی قلعه و مرحب بدیدی چون سوار شمشیر تیز حیدری رفتی چو در بالای سر پیچیده در کون و مکان فریاد و بانگ الحذر خیل ملک بر جبرئیل حق پناه آورده اند از آتش تیغ علی از سینه آه آورده اند اندر دل مرحب هزاران ولوله افتاده بود از نعره مولا به خیبر زلزله افتاده بود چون صاعقه آمد فرود بر فرق آن مرد حسود تیغ امیرالمؤمنین آتش زد آن فرق عنود تنها نه سر را با کُلَه بل پاره سنگ خاره کرد بین دو کتف و هم کمر پشت فرس را پاره کرد زد خالق کون و مکان فریاد با صوت جلی برگیر ای جبریل حق دست ید الله علی ترسم ز تیغ مرتضی کون و مکان پاشد ز هم خورشید ره گم میکند ماه از شرار او به غم مرحب بکشت و دست او بر درب قلعه حلقه زد با نعرۀ زهرا مدد در را کنار از قلعه زد تنها نه قلعه گوش کن کل سما در لرزه شد الله اکبر ای عجب عرش خدا در لرزه شد یا للعجب این حیدر است یا که خداوند جهان یا للعجب این حیدر است یا ناظم کون ومکان یا للعجب این حیدر است یا صاحب عرش و لوا یا للعجب این حیدر است یا نسخۀ فرد خدا این آبروی حیدر است دست خدای سرمد است دریای فضل مرتضی بی ساحل و هم بی حد است حیدر پناه احمد است دین و ولای احمد است کل سپاه احمد است روح و صفای احمد است حیدر جلی حیدر خفی حیدر صفی حیدر ولی حیدر وفی حیدر قوی حیدر رضی حیدر علی حیدر قمر حیدر ثمر حیدر ظفر حیدر گهر حیدر امین کردگار او صاحب تیغ دو سر فردی است فردی بی نظیر مردی است مردی بی قرین او بهترین عبد خدا در آسمان و در زمین مهر محّمد در دلش عشق محّمد در سرش شد گر پیمبر شهر علم مولا علی باشد درش این فاش می گویم اگر حیدر نبود اندر زمین نامی نمی ماند از خدا اسمی ز ختم المرسلین خورده گره بر کار ما گوییم از مهر و وفا لبخندی از لبهای او باشد به درد ما دوا یا مرتضی اعجاز کن با آن ید خیبر گشا درب دلم را باز کن بر رحمت و لطف خدا یا مرتضی بر شیعیان بنما دمی آقا نظر ما صاحبی داریم لیک هستیم از او بی خبر حق بتول جان رسول حکم فرج امضا نما بر ما غلامی درش را از کرم اعطا نما حسن_بهاری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ماه_مبارک_رمضان شد شب قدر و بنده ی فراری اومده با آه و ناله و با گریه زاری اومده تا که بدیهاش و بروش نیاری اومده خدای مهربون / بهم بده امون بیا و مهربونیت و امشب بده نشون بیا من و ببخش / به جان مرتضی ع من که گناهام بیشتره از هفتا آسمون این دست خالی من ........ این چشمای پر آبم بیا بجان حیدر ......‌.‌‌‌‌...... امشب من و دریابم ● یارب الهی العفو . . . . . . . . . . از بس که عصیان کرده این بنده ی روسیات باور بکن روم نمیشه که بزنم صدات من و قبول کن قاطیه این خیل بنده هات درسته بی حیام / درسته روسیام امشب یه کاری کن برام ترو جون آقام بحق مرتضی / امام الاتقیا که دستشو بسته بودن یه روز تو کوچه ها جان علی و زهرا ........ ببین دلم محزونه رحمتت و نازل کن ....... به چشمی که گریونه ● یارب الهی العفو . . . . . . . . . . یه دختری که سفره انداخته برا باباش یه دنیا خاطره است تو اشک گوشه چشاش بر نمیداره از بابای بی کسش نگاش ای مهربون بابا / پیشم بمون بابا انقدر نگو انا الیه راجعون بابا یاد قدیمایی / یه بغضه توو گلوت یاد همون روز که زدن مادر و پیش روت از چشم تو میخونم ........... هوایی زهرایی بری و بعد از سی سال .......... راحت شی از تنهایی ● علی علی یا زهرا . . . با سبک : https://t.me/maddahialemane/3101 حسین_محمدی_فام کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG