eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
523 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
146 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح ای شیعه‌ی ثانی عشرِ حضرت باقر دین زنده شده از هنرِ حضرت باقر بخشید به اسلامِ مبین گرمی و رونق گنجینه‌ی غرق گهرِ حضرت باقر تا روز قیامت همه چون آینه ماتند از دانش و علم و هنرِ حضرت باقر زینت ده توحیدپرستانِ جهان است گلزار گل و بارورِ حضرت باقر قدسی نَفَسانِ حرم قدس ندیدند جز نور خدا در نظرِ حضرت باقر مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند در سجده‌ی شام و سحرِ حضرت باقر جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر آورده سلامی به برِ حضرت باقر عمری زِ غم کرب‌وبلا خونِ جگر خورد قربان دل و چشم ترِ حضرت باقر داغ غم زهرا و علی در همه ایام آتش زده بر بال و پرِ حضرت باقر زهر ستم و کینه‌ی بیداد چه کرده‌ست با جان و دل و با جگرِ حضرت باقر افسوس که در سوگ نشستند ملائک زین داغِ گران با پسرِ حضرت باقر دادند مرا کوثر توفیق «وفایی» تا آن که شوم نوحه‌گرِ حضرت باقر سیدهاشم_وفایی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
نفس کشیدن من رنگ و بوی غربت داشت همیشه از غم بی انتها حکایت داشت قد خمیده‌ی امروز، ارث دیروز است چقدر پیری‌ام از کودکی شکایت داشت اگرچه آتش زهر است در تنم اما نشد حریف دلم هرچقدر قدرت داشت شبیه عمه نشسته نماز شب خواندم نماز خواندن من هم به او شباهت داشت به یاد حمله‌ی بد موقع اراذل بود که این دو چشم به بیداربودن عادت داشت چگونه می‌رود از خاطرم غروبی که هزارسال برای دلم مصیبت داشت نه هیچ‌کس کمک شاه تشته‌لب می‌کرد نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت پناه رفت و زن و بچه بی پناه شدند به نیزه رفتن او قیمت اسارت داشت خرابه بود که هم‌بازی مرا کشتند همان زمان که ز هجر پدر شکایت داشت همان زمان که تنش را کبود می‌کردند همان زمان که ز درد شدید لکنت داشت ز داغ آن نَفَس بند آمده ز کتک نفس کشیدن من رنگ و بوی غربت داشت سیدپوریا_هاشمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ای فروغ دانشت تا صبح محشر مستدام وی تو را پیش از ولادت، داده پیغمبر سلام منشأ کل کمال و باقر کل علوم هفتمین نور و ششم مولایی و پنجم امام اِنس و جان آرند حاجت در حریمت روز و شب آسمان گردیده بر دور مزارت صبح و شام این عجب نَبْوَد که بخشی چشم جابر را شفا زخم دل را می‌دهی با یک نگاهت التیام ساکنان آسمان را لحظه لحظه، دم به دم از بقیعت عطر و بوی جنت آید بر مشام در کمال و در جلال و علم و حلم و خلق و خو پای تا سر، سر به سر آیینۀ خیر الاَنام... کودکی بودی که از تیغ بیانت ناگهان روز در چشم یزید بی‌حیا آمد چو شام لال شد از پاسخ و زد بر دهن مهر سکوت طشت رسوایی او افتاد از بالای بام تو سر بالای نی دیدی به سن کودکی گه به دشت کربلا، گه کوفه، گاهی شهر شام خیمه‌های آل عصمت را که آتش می‌زدند می‌دویدی در بیابان اشک‌ریز و تشنه‌کام... ماجرای کربلا و شام و کوفه بس نبود از چه دیگر این همه آزار دیدی از هشام بارها آوردت از شهر مدینه تا دمشق از وجودت هتک حرمت کرد جای احترام گاه آوردت به زندان، گاه پای تخت خویش گاه زد زخم زبان و گاه می‌زد اتهام حیف کز زهر جفا گردید قلبت چاک چاک مرغ روحت پر زد از تن، جانب دارالسلام بس‌که بر جان عزیزت روز و شب آمد ستم دادی از سوز جگر بر شیعیانت این پیام تا به صحرای منا گریند بهر غربتت حاجیان هنگام حج، پیر و جوان و خاص و عام دوست دارم بر تو گریم در بیابان بقیع کرده‌اند این گریه را بر من حرامی‌ها حرام در کنار قبر بی‌شمع و چراغت روز و شب هم بشر سوزد چو شمع و هم ملک گرید مدام از چه شد صد چاک قلبت با چنان قدر و جلال وز چه ویران مانده قبرت با چنان جاه و مقام بر تو می‌گریم که بردی کوه غم از کودکی بر تو می‌گریم که شد با خون دل عمرت تمام... استادحاج غلامرضا_سازگار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ع منم که دل به غم و درد آشنا دارم به دیده جام می ناب نینوا دارم به سینه وسعت صحرای کربلا دارم همیشه در همه جا روضه ی منا دارم منم که بانی این روضه های پر شورم تمام عمر، سروری نکرد مسرورم کسی که باطن هر روضه را خبر دارد کسی که گلشنی از لاله بر جگر دارد کسی که خاطره ی وادی خطر دارد ز روز واقعه هفتاد و دو اثر دارد منم که سجده ی سجّاد دیده در شعله حرارت غم جانان چشیده در شعله منم که داغ یتیمان مجتبی دیدم شهادت همه ی آل مصطفی دیدم به زیر سمّ ستور آیت خدا دیدم به کوفه هیبت فریاد مرتضی دیدم به صحنه، شاهد اجساد عاریات منم بلا کشیده ی نسوات بارزات منم کسی که دید امام زمان در آتش بود کسی که عمّه ی او باعث نجاتش بود کسی که تشنه و صد چشمه ی فراتش بود کسی که کرب و بلا قلّه ی حیاتش بود به چار ساله غمم برتر از چهل ساله که دیده؟ گریه ی پنجاه ساله بی ناله منم که هجمه ی سیلی به کاروان دیدم هجوم کعب نی و زخم کودکان دیدم به نیزه معجر خاکی بانوان دیدم ز خاتمی که به دستان ساربان دیدم جواهرات زنان بود و دست نامحرم فرار کودک و فریاد پست نامحرم هرآنکه از کرمم کربلا نمی خواهد ز آل فاطمه دفع بلا نمی خواهد ز خوان نعمت علمم صلا نمی خواهد بهشت، غیر دل مبتلا نمی خواهد من آنچه خاطره دارم ز کربلاست و بس روایت هنر عشق، نینواست و بس بیا که باقرم و کاشف هُمومم من هماره پشت و پناه بشر، عمومم من به علم غیب شکافنده ی علومم من بیا که با خبر از گردش نجومم من به مدرسم همه تازه دروس می بینی هزار بوعلی و شیخ طوس می بینی بگیر دست توسّل، تو را نظر از من بساز همّت دانش، به دل اثر از من مرو به دامن بیگانگان، ظفر از من فقاهت از من و طب از من و هنر از من بیا که باقر اعلام اولیاء منم به علم و حلم، معلّم به انبیاء منم محمود ژولیده کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
علیه‌السلام سلام، قاصدِ مهر است و آفتابِ نوید سلام، صبحِ سپید است و بامدادِ سعید سلام، جلوۀ لطف خداست در هستی که بی‌مضایقه بر جان مؤمنان تابید سلام، اسم گلی بود در جنان که خدا برای هدیه به یاران باوفایش چید سلام، مشرق لبخند احمد است و غروب، برای دیدنش آمد عقب عقب خورشید همیشه از دو لبش مثل رود جاری بود سلام مثل تبسم، سلام مثل امید سلام بود که هر روز با وضو و ادب به بیت فاطمه می‌آمد از قریب و بعید سلام بود که محرم شد و روایت کرد از آن صحیفۀ نوری که دست زهرا دید چه زود اشک شد و از دو چشم سرخ علی به روی خاک مزار گل بنفشه چکید حریر پینۀ دستان مرتضاست سلام که با نوازش او شد هزار نخل رشید.. سلام رفت به روز حسین و حیران شد همین که رفت به گودال قتلگاه، برید.. هنوز همهمۀ تحت قبّه است سلام هنوز می‌شود او را در آن محیط شنید تو کیستی که سلام رسول این همه راه پیاده آمد و آخر به محضر تو رسید سلام، باقر علم نبی! که نوح و خلیل به مکتب تو نوشتند مشقی از توحید تو هم محمدی و صادق است معجزه‌ات شبیه تاج به میم محمّدی تشدید ابوبصیر شد و جابر و زراره و زید از آشیانۀ تو هر که دانه چید و پرید تو شهر معرفتی زائرت قم است و نجف تو در مقام مرادی و حوزه است مرید نریخته‌ست به دامان راویان حدیث از آن دهان مبارک به غیر مروارید از آن دهان مبارک چکیده لختۀ خون رسیده بر لبش از زهر یک حدیث جدید اگر که عاشورا صد نفر شهید شدند به راه شام شدی صد هزار بار شهید فدای آن نفس و آن دهان که در همه عمر مدام بر شرر روضۀ حسین دمید سلام پیش تو زانو زد و نشست و گریست سلام پیش تو آیینه شد، شکست و خمید چه سال‌ها که به لطف مزار خاکی تو سلام بال زد و تا به آسمان بالید کبوتری شد و بر مرقد خیالی تو هزار مرتبه بالای گنبدت چرخید همیشه در شب تاریک و پرفروغ بقیع سلام روشن و زنده‌ست مثل شمع سفید و یا که روز در آن آفتاب گرم حجاز به روی قبر تو خم می‌شود چو سایۀ بید سلام بر تو که این‌گونه از رسول خدا سلام پاک و مبارک به محضر تو رسید هادی_جانفدا کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
علیه‌السلام قبر بی‌چراغ ای دوّمین محمّد و ای پنجمین امام از خلق و از خدای تعالی تو را سلام چشم و چراغ فاطمه، خورشید هفت نور روح روان احمد و فرزند چار امام.. وصف تو را نگفته خدا جز به افتخار نام تو را نبرده نبی جز به احترام.. حکم خدا به همّت تو گشته پایدار دین نبی به دانش تو مانده مستدام با آن همه جلال و مقامی که داشتی دیدی ستم ز خصم ستمگر علی الدوام گه دید چشم پاک تو بیداد از یزید گاهی شنید گوش تو دشنام از هشام گریند در عزای تو پیوسته مرد و زن سوزند از برای تو هر روز خاص و عام گاهی به دشت کرب‌وبلا بوده‌ای اسیر گاهی به کوفه بر تو شده ظلم، گه به شام خواندند سوی بزم یزیدت، بدان جلال بردند در خرابۀ شامت بدان مقام گه کف زدند اهل ستم پیش رویتان گه سنگ ریختند به سرهایتان ز بام راحت شدی ز جور و جفای هشام دون آن‌دم که گشت عمر تو از زهر کین تمام داریم حاجتی که ز لطف و عنایتی بر قبر بی‌چراغ تو گوییم یک سلام.. استادحاج غلامرضا_سازگار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ای بقیعِ غم تو کرببلایی دیگر کربلا بود برای تو مِنایی دیکر کوفه تا شام، تو را سعی‌وصفایی دیگر در غریبان، تو غریب الغربایی دیگر غربتت را نسرودم منِ شاعر آری راستی تو چقَدَر شاعر و ذاکر داری؟! شده آزرده تو را از عمل ما، خاطر بی سبب نیست اگر شد حرمت بی زائر از حدیث تو نگفتیم ولو در ظاهر گرچه محتاج‌ترینیم به قال الباقر همه‌ی سال پی یک شب تقویم توأیم ما فقط مرثیه‌خوان شب ترحیم توأیم دست بر دامن مهرت نرساندیم چرا؟ گاهگاهی که رسیدیم، نماندیم چرا؟ پایمان را به بقیعت نکشاندیم چرا؟ باقرالعلم! ز علم تو نخواندیم چرا؟ بگذر از ما که برای تو مؤثر نشدیم نه که بی صحن و رواقی تو، مسافر نشدیم کودکی‌های تو در اوج مصیبت طی شد کودکی‌های تو همراه شهادت طی شد پای آن خیمه که می‌رفت به غارت طی شد زیر شلاق ستم وقت اسارت طی شد طی شده کودکی‌ات گوشه‌ی بین الحرمین گه در آغوش پدر، گاه در آغوش حسین کربلا جلوه‌ی غم بود برایت مادام کربلا کشت تو را، کشت تو را بدتر شام کربلا بود و حسین و تو و سجاد، تمام کربلا بود و امام بن امام بن امام من تو را یک تنه یک کرببلا می‌بینم من تو را در همه‌ی مرثیه‌ها می‌بینم داغ بی آبی و فقدان عمو را تو بگو روضه‌خوان باش خودت، روضه‌ی او را تو بگو پرده بردار، بیا راز مگو را تو بگو بوسه‌ی تیغ به رگ‌های گلو را تو بگو تو بنا بود بمانی به امامت برسی روضه‌خوان باشی و هر شب به شهادت برسی محسن_ناصحی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح کمیت قافیه لنگ و زبان شاعر لال چرا که وصف امام است در قصیده محال صدای پای مسیحا حیات می‌بخشد به عشق او فوران کرده ذوقِ رو به زوال چه خوب جهل ندارد محلی از اعراب چه خوب از اینکه می‌آید جواب هر چه سؤال به حکمت کلمات امام خورده گره "کلام" و "فلسفه" و "منطق" و "اصول" و "رجال" ولو ولیِ خدا را به احتجاج کشی "ابوحنیفه" که باشی، نمی‌رسی به کمال ز "قال باقر علیه السلام" فهمیدم دمش به حوزه‌ی علمیه می‌دهد پر و بال رواست گر بنویسد جناب "شیخ صدوق" برای رحمت بی منتش دوباره "خصال" خلاصه‌ی غزل من به قول "شیخ اجل" بس است عشق گرانمایه‌ی محمد و آل دم حرم متحول شود دل سنگم چه شد مدینه‌ی من، ای محول الاحوال!؟ به دوش خود بکشم حسرت بقیعش را چه می‌شود که خدا روزی‌ام کند امسال ببار چشم که تنها به داد ما برسد میان قبر همین چند قطره اشک زلال به حشر لطمه زنانش چه آبرومندند فروختند ز داغش جمال را به جلال به آیه آیه‌ی قرآن قسم نمی‌آید به طفل بی سپر پنج ساله "قدّ هلال" غروب عصر دهم با دو چشم خود می‌دید تمام روضه‌ی مکشوفه را... برای مثال: کنار اهل حرم دید دست پُر برگشت حرامزاده‌ی ذی الجوشن از ته گودال علیرضا_خاکساری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح در مزارت نفسِ ثانیه‌ها می‌گیرد باد، دَم می‌دهد و مرثیه پا می‌گیرد زائرت پنجره‌فولاد ندارد به بغل ولی از آجرِ دیوار، شفا می‌گیرد گنبدی نیست، ولی خاکِ تو تحتُ‌القُبّه‌ست هر کجا ذکر بگیریم، دعا می‌گیرد در حرم پشت حصاری که صدا زندانی‌ست های‌هایم یقه‌ی بغض مرا می‌گیرد حَرَمت آنقدَر از روضه‌ی مسکوت پُر است آستین در دهنْ از گریه صدا می‌گیرد ابرِ موقوفه‌ی بارانِ حسینیّه‌ی توست هر کسی روضه به صحرای منا می‌گیرد کفترِ نامه‌برِ رویِ مزارت ذکرِ، هر که دارد هوس کرب‌وبلا می‌گیرد در مفاتیحِ حرم راوی عاشورایی زائر از دست تو «شش‌گوشه‌نما» می‌گیرد اشک، تا می‌خورَد از مقتلِ چشمت به زمین می‌شود هم‌سفرِ ابر، هوا می‌گیرد دفتر خاطره‌ی کودکی توست «لهوف» «کربلا» در غمِ یک روزِ تو جا می‌گیرد قاسمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مناجات ع دلگیرم از خودم که دلم گیر یار نیست اصلاً برای آمدنش بی قرار نیست گیرم رسید روز وصالش چه فایده؟! وقتی که "دل" به شوق وصالش دچار نیست روزی هزار بار دلش را شکسته‌ام این‌گونه زیستن، ادبِ انتظار نیست همسایه‌ای گرسنه و اهل محله خواب یعنی در این محله کسی سفره‌دار نیست؟! امروز اگر که توبه نکردم، چه می‌کنم فردا که زیر خاک، مرا اختیار نیست! باید که گردگیری دل کرد و گریه کرد گریه برای عاشق دلداده عار نیست ای دل به هوش باش و ببین چرخ روزگار خالی ز لطف و رحمت پروردگار نیست :: وای از مزار و غمکده‌ی باقرالعلوم یک سایه‌بان به گستره‌ی آن مزار نیست حجاج، مکه‌اند و به روز شهادتش یک شیعه در مجاورت آن دیار نیست محمدجواد_شیرازی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح خوشا بحال دلی که به دلبری برسد به سفره‌ی کرم ذره‌پروری برسد همه رعیت ارباب می‌شویم اما غلام باادب اینجا به برتری برسد کسی که بر در این خانه سر بلند نکرد به یک اشاره ی آقا به سروری برسد اگرچه سائل او بی نیاز از دنیاست در آخرت به مقامات بهتری برسد به نیم قطره‌ی اشک محبتش ندهد اگر خوشیِ دو عالم به نوکری برسد شبیه فطرس درمانده غصه‌ای دارم نشسته‌ام که مگر پَر...نه...شهپری برسد ز "قال باقر علیه السلام " مست شود اگر کسی به فیوضات منبری برسد کسی که بر کرمش افتخار می‌کردند اگر نبود خلائق، چه کار می‌کردند!؟ :: دلی شکسته و بغضی شکسته‌تر دارد دوباره یاد چه کرده که چشم تر دارد؟! همیشه مجلس روضه‌ش پر تلاطم بود حسین گفتن او مزّه‌ای دگر دارد مرور خاطره‌ها کار هر شب آقاست چقدر زخم روی زخم بر جگر دارد چقدر پیر شده، خم شده، شکسته شده به خاطر غم و غصه‌ست، خب اثر دارد چقدر این شب آخر به مادرش رفته میان نافله‌اش دست بر کمر دارد لهوف از غم یک صبح تا شبش گفته کجا کسی ز غم و غصه‌اش خبر دارد!؟ میان این همه ارثی که از پدر برده اگر غلط نکنم گریه بیشتر دارد همیشه بالش زیر سرش پر از اشک است چرا که روضه‌ی گودال زیر سر دارد غروب روز دهم را نمی‌برد از یاد شبیه خیمه شده، آه شعله‌ور دارد به یاد کودکی‌اش از رقیه می‌خواند چه خاطرات عجیبی ز همسفر دارد... همین که خار نشسته به پای او کافی‌ست خدا کند که دگر زجر دست بردارد میان دفتر عمرش چه خاطرات بدی ز چوب و باده و دندان و تشت زر دارد در آن شبی که سنان بین راه اسیرش کرد گرسنه بود ولی تازیانه سیرش کرد علیرضا_خاکساری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا