#زیارت حضرت فاطمه س
#زهرا س
چون برای زیارت آن ممتحنه، در این مواضع ایستادی بگو:
يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ
أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً ،
وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ
وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ
عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ
كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما
لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ.
ای آزموده، آزمودت خدایی که تو را آفرید، پیش از آنکه تو را بیافریند، پس به آنچه آزمودت تو را شکیبا یافت، ما بر این باوریم که دوستان و تصدیقکنندگان توییم و به تمام آنچه پدرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) و وصیاش برای ما آورده صبرکنندهایم، پس از تو درخواست میکنیم، اگر تصدیقکننده تو بودهایم، ما را به تصدیقمان به پدرت و جانشینش ملحق کنی تا خود را بشارت دهیم که به سبب ولایت تو پاک گشتهایم.
و نیز مستحب است بگویی:
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللّٰهِ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللّٰهِ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللّٰهِ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللّٰهِ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللّٰهِ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللّٰهِ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِياءِ اللّٰهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللّٰهِ؛
سلام بر تو ای دختر رسول خدا،
سلام بر تو ای دختر پیامبر خدا،
سلام بر تو ای دختر محبوب خدا،
سلام بر تو ای دختر دوست صمیمی خدا، سلام بر تو ای دختر برگزیده خدا،
سلام بر تو ای دختر امین خدا،
سلام بر تو ای دختر بهترین خلق خدا، سلام بر تو ای دختر برترین پیامبران خدا و رسولان و فرشتگانش،
سلام بر تو ای دختر بهترین مخلوقات، سلام بر تو ای بانوی بانوان جهان از گذشتگان و آیندگان،
سلام بر تو ای همسر ولی خدا و بهترین خلق بعد از رسول خدا؛
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْراءُ الْإِنْسِيَّةُ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ ،
السَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ ،
صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكِ وَعَلَىٰ رُوحِكِ وَبَدَنِكِ؛
سلام بر تو ای مادر حسن و حسین، دو سرور جوانان اهل بهشت،
سلام بر تو ای صدّیقه شهیده،
سلام بر تو ای خشنود از خدا و خدا خشنود از تو،
سلام بر تو ای فاضله پاکیزه،
سلام بر تو ای حوریه در لباس انسان، سلام بر تو ای پرهیزگار نظیف،
سلام بر تو ای همسخن با ملائکه و ای بسیار دانا،
سلام بر تو ای ستمدیده، ای که حقت غصب شده،
سلام بر تو ای سرکوب شده و مقهوره دشمن،
سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای فاطمه دختر رسول خدا، درود خدا بر تو روح و تن تو؛
أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ ،
وَأَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ،
وَمَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ،
وَمَنْ آذاكِ فَقَدْ آذىٰ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ،
وَمَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَمَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
لِأَنَّكِ بِضْعَةٌ مِنْهُ وَرُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ ،
أُشْهِدُ اللّٰهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِكَتَهُ أَنِّي راضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ ،
ساخِطٌ عَلَىٰ مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ ،
مَتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ ،
مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ ، مُعادٍ لِمَنْ عادَيْتِ ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ ،
وَكَفَىٰ بِاللّٰهِ شَهِيداً وَ حَسِيباً وَ جازِياً وَ مُثِيباً.
گواهی میدهم که بر برهانی روشن از سوی پروردگارت
از جهان درگذشتی و هرکه تو را شاد کرد،
رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) را شاد نمود و هرکه به تو جفا کرد، به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) جفا کرد و هرکه تو را آزرد، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) را آزرد و هرکه به تو پیوست، به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) پیوست و هر که از تو برید، از رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) برید، چراکه تو پاره تن او و روح بین دو پهلوی او هستی، خدا و رسولان خدا و فرشتگانش را گواه میگیرم که من خشنودم از کسی که تو از او خشنودی و خشمگینم بر کسی که تو بر او خشمگینی و بیزارم از هر که تو از او بیزاری و دوست دارم هرکه را تو دوست داری و دشمنم هرکه را تو با او دشمنی و متنفّرم از هرکه تو از او نفرت داری و محبّت دارم به هرکه تو به او محبّت داری و خدا برای شهادت و حسابرسی، کیفر دهی و پاداش دهی کافی است.
آنگاه بر رسول خدا و ائمه طاهرین صلوات میفرستی.
مؤلّف گوید: ما برای «روز سوم جمادیالآخر»زیارتی دیگر برای حضرت فاطمه نقل کردیم و نیز علما زیارت مبسوطی برای آن مظلومه نقل کردهاند که مثل همین زیارت نقلشده از شیخ طوسی است.
«السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ»
«أُشْهِدُ اللَّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکَتَهُ»
و از اینجا به بعد آن چنین است:
أُشْهِدُ اللّٰهَ وَ مَلائِكَتَهُ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاكِ ،
وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكِ ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكِ،
أَنَا يَا مَوْلاتِي بِكِ وَبِأَبِيكِ وَبَعْلِكِ وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكِ مُوقِنٌ ، وَبِوِلايَتِهِمْ مُؤْمِنٌ ،
وَ لِطَاعَتِهِمْ مُلْتَزِمٌ ، أَشْهَدُ أَنَّ الدِّينَ دِينُهُمْ ،
وَالْحُكْمَ حُكْمُهُمْ ، وَهُمْ قَدْ بَلَّغُوا عَنِ اللّٰهِ عَزَّ وَجَلَّ ،
وَدَعَوْا إِلَىٰ سَبِيلِ اللّٰهِ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ،
لَاتَأْخُذُهُمْ فِي اللّٰهِ لَوْمَةُ لائِمٍ ،
وَصَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكِ وَعَلَىٰ أَبِيكِ وَبَعْلِكِ وَذُرِّيَّتِكِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ.
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَصَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّيقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ الرَّضِيَّةِ الْمَرْضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ الرَّشِيدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ ،
الْمَغْصُوبَةِ حَقُّها ، الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُها ، الْمَكْسُورَةِ ضِلْعُهَا ، الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا ،
الْمَقْتُولِ وَلَدُها ، فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِكَ ، وَبَضْعَةِ لَحْمِهِ؛
خدا و فرشتگانش را گواه میگیریم که من دوستم با هرکه تو را دوست دارد و دشمنم با هرکه با تو دشمن است و در جنگم با کسی که با تو بجنگد، من ای سرپرستم یقین دارم به تو و پدر و همسر تو و امامان از فرزندانت و به ولایتشان مؤمنم و به پیروی از آنان ملتزمم، شهادت میدهم که دین، دین آنهاست و فرمان، فرمان آنها و آنان از جانب خدا آنچه را باید، ابلاغ کردند و به راه خدا با حکمت و موعظه حسنه دعوت نمودند و در راه خدا به ملامت ملامتکنندگان اعتنا ننمودند و درودهای خدا بر تو و پدر و همسر تو و فرزندانت، آن امامان پاک، خدایا درود فرست بر محمّد و اهلبیتش و درود فرست بر بتول پاک، صدّیقه، معصومه، پرهیزکار، پاکیزه، خشنود از حق، خدا خشنود از او، پاک تربیت، رشیده، مظلومه، دشمن چیره، غصب شده حق، منع شده از ارث، پهلو شکسته، ستم شده بر شوهرش، کشته شده فرزندش، فاطمه دختر رسولت و پاره تنش؛
وَصَمِيمِ قَلْبِهِ ، وَفِلْذَةِ كَبِدِهِ ، وَالنُّخْبَةِ مِنْكَ لَهُ ،
وَالتُّحْفَةِ خَصَصْتَ بِها وَصِيَّهُ ، وَحَبِيبَةِ الْمُصْطَفىٰ ،
وَقَرِينَةِ الْمُرْتَضىٰ ، وَسَيِّدَةِ النِّساءِ ،
وَمُبَشِّرَةِ الْأَوْلِياءِ ، حَلِيفَةِ الْوَرَعِ وَالزُّهْدِ ،
وَتُفَّاحَةِ الْفِرْدَوْسِ وَالْخُلْدِ الَّتِي شَرَّفْتَ مَوْلِدَها بِنِساءِ الْجَنَّةِ ،
وَسَلَلْتَ مِنْها أَنْوارَ الْأَئِمَّةِ ، وَأَرْخَيْتَ دُونَها حِجابَ النُّبُوَّةِ .
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْها صَلاةً تَزِيدُ فِي مَحَلِّها عِنْدَكَ ،
وَشَرَفِها لَدَيْكَ ، وَمَنْزِلَتِها مِنْ رِضَاكَ ،
وَبَلِّغْها مِنَّا تَحِيَّةً وَسَلاماً ،
وَآتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي حُبِّها فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَرَحْمَةً وَغُفْراناً إِنَّكَ ذُو الْعَفْوِ الْكَرِيمِ.
و خالص قلبش و جگر گوشهاش و انتخاب شده از جانب تو و تحفهای که به جانشینش اختصاص دادی و محبوبه مصطفی و همسر مرتضی، بانوی بانوان و مژدهدهنده اولیاء و هم پیمان ورع و زهد و سیب فردوس و بهشت جاوید، بانویی که شرافت دادی تولّدش را به زنان بهشت و خارج کردی انوار امامان را از صدف وجود او و انداختی در مقابلش پرده نبوّت را. خدایا بر او درود فرست، درودی که بیفزاید بر مقامش نزد تو و بر شرفش در پیشگاهت و بر منزلتش از خشنودیات و به او از جانب ما تحیت و سلام برسان و به ما در راه
دوستیاش از جانب خود، فضل و احسان و رحمت و آمرزش عنایت کن، تو صاحب گذشت و بزرگواری هستی.
مؤلّف گوید: شیخ در «تهذیب» فرموده: آنچه در فضل زیارت آن معظّمه روایت شده، بیشتر از آن است که شمارش شود و علامه مجلسی از کتاب «مصباح الانوار» نقل کرده: از حضرت فاطمه روایت شده: پدرم به من فرمود: هرکه بر تو صلوات فرستد، حقتعالی او را بیامرزد و در هر جای بهشت که باشم به من ملحق کند.
التماس دعااااا..
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
فرازی از یک
#ترکیب_بند
🔹کوثر جوشان حق🔹
تو آمدی و زن به جمال خدا رسید
انسانِ دردمند، به درک دعا رسید
تو آمدی و مهر و وفا آفریده شد
تو آمدی و نوبت عشق و حیا رسید
هاجر هر آنچه هروله کرد از پی تو کرد
آخر به حاجت تو به سعی صفا رسید
احمد اگر به عرش فرا رفت، با تو رفت
مولا اگر رسید به حق، با شما رسید
داغ پدر، سکوت علی، غربت حسین
شعری شد و به حنجرۀ کربلا رسید
در تلّ زینبیه غروبت طلوع کرد
با داغ تو قیامت زینب فرا رسید
با محتشم به ساحل عمّان رسید اشک
داغ تو بود بار امانت به ما رسید
تسبیح توست رشتۀ تعقیب واجبات
قد قامت الصّلاتی و حیّ علی الصّلات...
شبگریههای غربت مادر تمام شد
زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد
امشب اذانِ گریه بگوید بگو، بلال
سلمان به آه گفت: ابوذر! تمام شد
طفلانِ تشنه هروله در اشک میکنند
ایّامِ تشنهکامی مادر تمام شد
آن شب حسن شکست که آرامتر! حسین
چشم حسین گفت: برادر! تمام شد
تا صبح با تو اُستن حنّانه ضجه زد
محراب خون گریست که منبر تمام شد
زاینده است چشمۀ زهرایی رسول
باور مکن که سورۀ کوثر تمام شد
باور مکن که فاطمه از دست رفته است
باور مکن حماسۀ حیدر تمام شد
زهرا اگر نبود حدیث کسا نبود
زینب نبود و واقعۀ کربلا نبود
شب آمدهست گریهکنان بر مزار تو
دریا شکست موجزنان در کنار تو
بعد از تو چلهچله علی خطبه خواند و سوخت
چرخید ذوالفقار علی در مدار تو
زینب کجاست؟ همسفر خطبههای خون
دنیا چه کرد بعد تو با یادگار تو؟
باران تیر و نعش غریبانۀ حسن
آن روزگار زینب و این روزگار تو
گل داد روی نیزه، سر تشنۀ حسین
تا شام و کوفه رفت دل داغدار تو
تو سوگوار زینب و زینب غریب شام
تو سوگوار زینب و او سوگوار تو
بعد از تو سهم آینه درد و دریغ شد
دست نوازشی که کشیدند تیغ شد...
ای سرپناه عارف و عامی نگاه تو
آتش گرفت خیمۀ گردون ز آه تو
آیا چه بود قسمت تو غیر درد و درد؟
آیا چه بود غیر محبت گناه تو؟
ساقی علیست، کوثر جوشان حق تویی
ما تشنهایم تشنۀ لطف نگاه تو
در چشم من تمام زمین، سنگ قبر توست
گردون کجا و مرقد بیبارگاه تو
در کربلای چند، شهید غمت شدیم
سربندهای فاطمه بود و سپاه تو
از خانۀ تو میگذرد راه مستقیم
راهی نمانده است به حق، غیر راه تو...
قزوه
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
هر چه کردم نشود سینه تو زار، نشد
نشود شعله نصیب گل و گلزار،نشد
سعی بسیار نمودم که غمی از دل تو
کم کنم فاطمه جان زآنهمه بسیار،نشد
سرخود بسته ای ازدرد،شده درد سرت
هرچه کردم نخورد بر سر دیوار،نشد
آنچنان ضرب لگد خورد به در،کزسینه
هرچه کردم که درآرم سرمسمار،نشد
گرچه شددیده ام از گریه بسیار،تار
هرچه کردم نشود دیده تو تار،نشد
همه فکرمن این بود که بعد ازپدرت
نشود قسمت تو غصه و آزار،نشد
من غریبم به خدا،کزره بیداد و ستم
جزنصیب دل من طعنه اغیار،نشد
به خداخجلت ازاین بخت تودارم زهرا
که نصیبت به جز از دیده خونبار،نشد
هیچ کس چون من بی یاروغریب وتنها
بین کوهی ز غم و غصه گرفتار،نشد
آنقدر غصه تنهائی تو زجرم داد
که چومن هیچ کسی از همه بیزار،نشد
به فدای تو همه دارو ندارم گردد
که به غیراز تو مرا هیچ کسی یارنشد
مولایی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهراس
هر کجا درمانده گردیدی بگو یا فاطمه
از زمانه گر که رنجیدی بگو یا فاطمه
دینِ پیغمبر خلاصه می شود در اهل بیت
گر که در این راه چرخیدی بگو یا فاطمه
فاطمه آموخته انفاق با دستِ تهی ..
هر کجا اينگونه بخشیدی بگو یا فاطمه
شیعیان را مثلِ اولادش محّبت می کند
کینه را از سینه بر چیدی بگو یا فاطمه
زیرِ پایِ مادران.. جنّت تداعی می شود
سر به پایش گر که سائیدی بگو یا فاطمه
روضه هایِ مادری باید پُر از غوغا شود
اشک را بر گونه پاشیدی بگو یا فاطمه
هرچه می خواهی بخواه از مادرِعالم نه غیر
تا درِ این خانه بگزیدی بگو یا فاطمه
خوف را راهی نده در قلبِ خود ای سینه چاک
هر کجا یک ذرّه ترسیدی بگو یا فاطمه
راحت حق
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
امشب که ناله از لبت اُفتاده رو مَگیر
بعد از سه ماه که تبت اُفتاده رو مَگیر
دیدار تو اگرچه غم انگیز میشود
بعد از سه ماه قسمتِ من نیز میشود
دردِ عیال دارم و پیرم نمودهاند
سی و سه سال دارم و پیرم نمودهاند
این آشیانه داغِ پرستو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
امروز فضه گفت که خانم وضو گرفت
بعد از سه ماه خانهی ما رنگ و بو گرفت
گفتم که کار کم بکن اینجا عزیزِ من
ممنونِ نان تازه ام اما عزیزِ من
نان را بدونِ قوَت بازو نمیپزند
نان را که با جراحت پهلو نمیپزند
این خانه مدتیست که جارو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
اصرار میکنیم که نانی -کمی- بخور
ای پلکِ نیمه باز تکانی -کمی-بخور
رد تو از تنور به بستر هنوز هست
زینب دوید گفت که مادر هنوز هست
او دختر است حسرتِ آغوش میخورد
این سینهی شکسته-بمان-جوش میخورد
دستت شکسته است که بالا نمیرود؟
این شانهات چه دیده چرا جا نمیرود
چشمِ تو نیز بستن بازو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
یادم نرفته تا در خانه تو را زدند
یادم نرفته با در خانه تو را زدند
چشمِ علی شکستنِ اَبرو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
امشب چقدر پیشِ حسن سوخت دخترت
امشب ببین که با سه کفن سوخت دخترت
گفتی وصیتت دو سه بوسه به حنجر است
گفتی لباسِ محسنِ تو قدِ اصغر است
بس کن رباب دستِ خودت را تکان نده
بر رویِ نیزه زخمِ گلو را نشان نده
بس کن رباب حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خندهی انظار میشود
لطفی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهراس
آن رتبه را که هیچ کسی از ازل نداشت
زهرا هماره داشت که چون خود مَثل نداشت
از این جهت شبیه به پروردگار بود
که اصلِ اصل بوده و اصلاً بدل نداشت
حتی اذانِ حیّ عَلیَ الغُربت علی
بی ذکر نام فاطمه خیر العمل نداشت
شیعه دلش چنین ز غمِ در نمی شکست
مانند مرتضی اگر این خانه یل نداشت
هرچند سومین پسرش را بدون شک
در اوج عرش داشت ولی در بغل نداشت
سوگند می خورم به خود نام فاطمه
زهرا اگر شهید نمی شد اجل نداشت
رحیمی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
اجل گم کرده بعد از قتل محسن خانه ما را
بیا ای مرگ یاری کن من افتاده از پا را
نه دستی مانده تا گیسوی زینب را زنم شانه
نه پایی تا برای گریه گیرم راه صحرا را
ببر ای دست سالم دست مجروح مرا بالا
که از صورت بگیرم قطره قطره اشک مولا را
ز تو ای دست، ممنونم که بر یاری دست حق
گرفتی از غلاف تیغ قنفذ اجر زهرا را
علی تنها، همه دشمن، تو بشکسته، من افتاده
خدا را، پس که یاری میکند آن یار تنها را؟
اجل را دور سر گردانده ام تا بر علی گریم
و گرنه پشت آن در گفته بودم ترک دنیا را
من از بهر علی گریان، علی از بهر من گریان
به نوبت زینب غمدیده دلداری دهد ما را
سراپا دردم و لب بستم و خاموشم از گفتن
مگر گاهی که دور از چشم زینب بینم اسما را
استادسازگار
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
این بار چندم است کفن باز میکنم
دارم به این بهانه تو را ناز میکنم
پلکی تبسمی نفسی یا شکایتی
باشد بخواب فاطمه هر طور راحتی
باشد بُرو ولی جگرم را نگاه کن
پُشتم شکستهای کمرم را نگاه کن
برخیز باز چارهی درد مرا بده
برخیز و دستمالِ نبرد مرا بده
مثل قدیم پشت سرم آب را بریز
جای علی تو برجگرم آب را بریز
این بار چندم است کفن باز میکنم
دارم به این بهانه تو را ناز میکنم
داریم مثل سوز خزان گریه میکنیم
با آستین بین دهان گریه میکنیم
دارم به دوش خویش دو تابوت میکشم
دستی به زخم گوشهی اَبروت میکشم
این مرد کوه بود که درهم شکسته شد
دیدم که هفت جای تو باهم شکسته شد
تو غرق زخم رفتی و حیدر تمام کرد
امروز بی تو فاتح خیبر تمام کرد
دارند بچهها همه از دست میروند
خواهر تمام کرد برادر تمام کرد
پیش حسن حسین به زانو نشسته است
وقتی به گریه گفت که مادر تمام کرد
دیدم که قاتلت اثر ضربِ خویش را
با چوبهای شعلهورِ در تمام کرد
وای از قلاف ، زخمش از اول عجیب بود
وای از مغیره کارِ خود آخر تمام کرد
روز دوشنبه بود به آتش شروع کرد
روز دهم به ضربهی خنجر تمام کرد
این بار چندم است کفن باز می کنم
دارم به این بهانه تورا ناز می کنم
لطفی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا
پر از دردی و پیش من صدایت در نمی آید
دلم میسوزدو کاری زدستم بر نمی آید
به شب آهسته گریانی گمانت من نمیدانم
شبیه شمع میسوزی ولی شب سر نمی آید
به قلبم میزند آتش به چشم خود که میبینم
چنان گردیده جسمت آب در باور نمی آید
قنوتت را که میبینم به یاد کوچه می افتم
زتو شرمنده ام دست تو بالاتر نمی آید
چرا اصرار داری تا که برخیزی زجاپیشم
چرا پا میشوی وقتی به همره سر نمی آید
کنارسفره ایم و تو میان بستری زهرا
نگاه زینبت گوید چرا مادر نمی آید
نفس بادرد میگیری ولی ارام میخندی
واین لبخند آرامت به این بستر نمی آید
نمیدانم حسن جانت چه زخمی بر جگر دارد
از آن روزی که افتادی پشت در نمی آید
مطیع ها
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr