eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
522 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
146 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) : ✍ اذا اَرادَ اللّه ُ بِاَهْلِ بَيْتٍ خَيْرا فَقَّهَهُمْ فِى الدّينِ وَ وَقَّرَ صَغيرُهُمْ كَبيرَهُمْوَ رَزَقَهُمُ الرِّفْقَ فى مَعيشَتِهِمْ وَ الْقَصْدَ فى نَفَقاتِهِم وَ بَصَّرَهُمْ عُيُوبَهُمْ فَيَتُوبُوا مِنْها 👌 هرگاه خداوند براى خانواده اى خير بخواهد ، آنان را در دين دانا مى كند ، كوچك ترها بزرگ ترهايشان را احترام مى نمايند ، مدارا در زندگى و ميانه روى در خرج كردن را روزيشان مى نمايد و به عيوبشان آگاهشان مى سازد ، تا آنها را برطرف كنند. 📗 نهج الفصاحه ، ح 147 واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
زبانحال حضرت ام‌البنین س با حضرت زینب س شرمنده ام که سوخت میان شرر پرت آتش گرفت باغ گل لاله در برت شرمنده ام که مشک ابالفضل پاره شد شرمنده رباب شد و کام اصغرت مهلت نداد عمود به قولش وفا کند عباس من که آب شد از آه آخرت زینب حلال کن پسرم را حلال کن قسمت نشد صدات کند چون برادرت دست شکسته خون ز دو چشمان خون گرفت خیلی شدم دوباره بدهکار مادرت ای من فدای ناله ی روی بلندی ات شرمنده ام که رفت ز دستت برادرت سم ستور قسمت آن جسم پاک شد بالای نیزه رفت سرش در برابرت عباس رفت و آتش لشکر بلند شد آتش گرفت چادر و دامان و معجرت وحید محمدی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روزگارم در غمِ آن قد و بالا سوخته باغِ من گُل داشت روزی حیف حالا سوخته وایِ من از پنج فرزندم یکی باقی نماند وای بر دل زندگی‌ام جمله یکجا سوخته کاروانی که دلم را بُرد روزی با خودش آمده از گرد و خاکِ راه اما سوخته هرچه گشتم بین‌شان شاید که بشناسم کسی هرکه دیدم پیر بود و شمع‌آسا سوخته بال و پرهاشان شکسته یا کبود و بی‌رمق شانه‌ها از تازیانه خُرد حتی سوخته چشم‌ها از فرط سیلی سرخ و نابینا شده چهره‌ها لبریز تاول زیرِ گرما سوخته گیسوان زردند ، گویا بین آتش مانده‌اند تارِ موهاشان گره خورده است گویا سوخته تا که پرسیدم امیرِ کاروان حالا که هست بینِشان دیدم زنی اما سرا پا سوخته گفتمش کو گیسوانِ زینبی‌ات گفت آه شعله‌ای بر معجرم اُفتاد آنجا سوخته گفتمش سالارِ زینب را نمی‌بینم چرا؟ گفت دیدم چهره‌اش بر ریگِ صحرا سوخته شعله بود کرببلا و دود بود و خیمه‌ها بین آتش دختری دیدم که تنها سوخته حسن لطفی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مادرم در گوش من خوانده است:«یا ام البنین» ذکر من تا روز محشر هست:«یا ام البنین» هرکسی که توبه‌اش در محضر ربّ شد قبول قبل از آن در زیر لب گفته است:«یا ام البنین» مستجاب الدعوه شد هرکس که در این روزگار بر گدایان درت پیوست یا ام البنین! ما همیشه محضر تو عرض حاجت کرده‌ایم... ...هرکجا خوردیم بر بن بست یا ام البنین! هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند نوکر عباس تو دربست یا ام البنین! در حمایت از غریب کربلا ، عباس تو دست داده تا بگیرد دست یا ام البنین! فرق او را با عمودی تا دم ابرو شکافت آن «حکیم بن طُفِیلِ» پست یا ام البنین! خون چکید از چشمهایش روی نیزه تا که دید دست زینب را کسی می بست یا ام البنین! بعد عباست برای غارت اهل حرم حرمله با شمر شد همدست یا ام البنین! گرچه قدّت تا شده از غصه‌ی زینب ولی حرمتت با کعب نی نشکست یا ام البنین! مهدی علی قاسمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تک و تنها به بقیع رفته و غوغا می کرد چشمِ هر سوخته ای ،پهنه ی دریا می کرد با قدی خم به سرش می زد و می رفت ز حال با همین سر زدنش..بابِ سخن وا می کرد با سرانگشتِ خودش خطّ و خطوطی می زد وَ سپس ناله و اندوه...مهیّا می کرد صورتِ قبر برایِ پسرانش می ساخت وَ همانجا به دمی محشرِ کبرا می کرد روضه خوان بود و خودش گریه کُنی بی پروا با کلامی ،نَفَسی ولوله برپا می کرد خدمتی کرد به اولادِ علی بی منّت.. او کنیزیِ درِ خانه ی زهرا می کرد بر حسین ابن علی عاشقِ شوریده شد و بر قد و قامتِ او خوب تماشا می کرد وَ پس از روزِ دهم تا دمِ مردن یکسر.. ضجّه ها می زد و با خویشتن آوا می کرد حضرت اُمّ بنین با دلِ خونش هر روز تک و تنها به بقیع رفته و غوغا می کرد محسن راحت حق واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تا صدا میرسد از ساحتِ خونبارِ بقیع مرد و زن اشک بریزند ، به دیوارِ بقیع یک زن و صورتِ قبری ، به دلِ زارِ بقیع دلِ ما هم ، بخدا گشته گرفتارِ بقیع مادرِ حضرتِ عبّاس ، پریشانِ توأیم سال ها در به درِ سفره ی احسانِ توأیم تو که بودی؟ که خدا همسرِ مولایت کرد؟ تو چه کردی؟ که چنین غرقِ تَوَلّایت کرد؟ مادرِ چهار گلِ حضرتِ زهرایت کرد صدفِ گوهرِ نایاب... چو سقّایت کرد با تواضع ، به درِ خانه ی مولا رفتی این چنین بود ، که تا عرش تو بالا رفتی سائل آمد به درِ خانه ، تفضّل کردی تو به اولادِ نَبی ، خوب توسّل کردی زحمتِ حاجتِ دنیا ، که تقبّل کردی لطف کردی و مرا نیز تحمّل کردی بابِ حاجاتِ همه ، نامِ شما باشد و بس چشمِ ما نیز به اکرامِ شما باشد و بس پسرانت همه رفتند ، تو تنها ماندی سال ها گریه کنِ بچّه ی زهرا ماندی مرحمِ زخمِ دلِ زینبِ کبریٰ ماندی همه رفتند به یاریِ حسین... جا ماندی پسرت نقشِ زمین شد ، به غمش خندیدند همه بر مشک و دو دستِ قلمش خندیدند زینبت گفت «حسین» و... جگرت تیر کشید تا شنیدی که سرش رفت... سرت تیر کشید وسطِ کوچه نشستی... کمرت تیر کشید گفت «انگشتر» و... هی بال و پرت تیر کشید بخدا سوزِ دلت ، کرده دلم را بی تاب قدری آرام بخوان روضه برای ارباب روضه ای از سَرِ احساس... دلت ریخت بهم رنجِ پرپر شدنِ یاس... دلت ریخت بهم خنده ی دشمنِ خنّاس... دلت ریخت بهم روضه ی حضرتِ عبّاس... دلت ریخت بهم رفتنی گشته ای از بس که بزرگ است غمت کاش میشد که بسازیم به زودی حَرَمت بعدِ زهرا تو شدی مادرِ ما نوکرها سایه ات کم نشود از سَرِ ما نوکرها تو نظر کن به دلِ مضطرِ ما نوکرها وقفِ عباسِ تو ، چشمِ تَرِ ما نوکرها ما همه نوکر و درمانده ی فردای توأیم تو هنوز امِّ بَنینی و پسر های توأیم پوریا باقری واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
علیهاالسلام 🔹مادر ادب🔹 منم، که دلم میره برا دیدن زهرا منم، مادر مهر و ادب مادر غم‌ها خدا، از جهانی که علی نداره سیرم دلم، پر زده دیگه برا دیدار مولا بعد عمری غصه و غم، خوشحالم که دیگه میرم به ملاقات علی و واسه دست‌بوسی زهرا چه‌جوری تنها بمونم، آخه من کنیزشونم چشممو باز می‌کنم به روی ماه بی‌بی فردا دم آخره، دیگه راهی‌ام تو بیای دیگه، نمی‌مونه غم «علی یا علی، علی یا علی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رباب، می‌کشه منو با اشکای یه‌ریزش نشد، مادری کنم برا طفل عزیزش ببخش، اگه زینبت یه وقت مادر صدام کرد ببخش، خواسته خانومی کنه برا کنیزش جون عباسم فدایِ یه تار موی حسینت به خدا حقیقته شکی ندارم به این احساس ممنونم بانوی عالم، نظری کردی به این کم شنیدم تو کربلا مادری کردی واسه عباس اگه می‌رسوند، مشکو به حرم نمی‌موند برام، دیگه درد و غم «بی‌بی فاطمه، بی‌بی فاطمه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چقدر، با غم و شکسته بالی گریه کردم چقدر، پای قبرای خیالی گریه کردم ببخش، قبر من معلومه و قبر تو پنهان ببین، به یاد تو با چه حالی گریه کردم تو هجوم کوچه، ای کاش، سپر بلات بودم من کاش می‌شد می‌اومدم به یاری تو بانوی من چقَدَر غصه‌تو خوردم، کاش به‌پای تو می‌مردم سپر تو می‌شدم می‌خورد غلاف به بازوی من شب غصه‌هام، به سر اومده دیگه موقعِ سفر اومده «بی‌بی فاطمه، بی‌بی فاطمه» محمدجواد_الهی_پور واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مدح_و_مصائب شهادت اي دلت بند امير المومنين رشته هاي چادرت حبل المتين مادر ماهي و خورشيد زمين اي كنيز فاطمه ام البنين يك رباعي داشته ديوان تو چار گل روييده بر دامان تو چارقُل خوانديم در قرآن تو همسر شيري و خود شير آفرين مثل قطره آمدي،دريا شدي خاك بودي،تربت اعلي شدي تا كنيز خانه زهرا شدي خانه ات شد قبله عرش برين اي به روح تو سلام اهل بيت عارفي تو بر مقام اهل بيت بچه هاي تو غلام اهل بيت اي غلام خانه ات روح الامين تو همه تن بودى و جان شد علي در كوير تشنه باران شد علي تو شدي قاري و قرآن شد علي اي مفاتيح الجنان بي قرين آنكه حكم صبر از الله داشت پيش چشمت سر درون چاه داشت نيمه شبها روضه اي كوتاه داشت: پيش چشمم خورد زهرا بر زمين وقت رفتن پيش چشم زينبين گفته اي عباس را،اي نور عين بر نميگردي مدينه بي حسين جان تو جان امام من،همين حال آورده بشير از ره خبر كاروان عشق آمد از سفر نه ستاره مانده ديگر نه قمر آه اي ام البنين بي بنين بند قلب دختر زهرا گسست تا كنار علقمه افتاد دست با عمودي فرق عباست شكست خورد با صورت زمين آن مه جبين تا علمدار حرم از حال رفت يوسف زهرا سوي گودال رفت دست دشمن جانب خلخال رفت حمله كردند از يسار و از يمين روز،سينه زن شد و شب گريه كرد شمر تا خنديد زينب گريه كرد نعل مي رقصيد و مركب گريه كرد ذوالجناح آمد به خيمه شرمگين تو نبودي خيمه را آتش زدند عشق را در كربلا آتش زدند بچه ها را بي صدا آتش زدند سوخت آن شب قلب ختم المرسلين خوب شد مادر نبودي،ناگهان سرخ شد از خشم چشم آسمان تا كه در گودال آمد ساربان خاتم آل عبا شد بي نگين خوب شد مادر نبودي،سر شكست در حرم گهواره اصغر شكست بعد سقا حرمت معجر شكست راهي بازار شد پرده نشين محسن_عرب_خالقی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مصائب شهادت نشستم در بقیع اشکی بریزم شنیدم علقمه رفتی عزیزم شنیدم کودکان بی تاب بودند تو بودی و همه بی آب بودند شنیدم از عطش افتاده بودند به دستت مشک خالی داده بودند الا ای ماه، بی شمشیر رفتی میان روبهان چون شیر رفتی صدایت می زنم با اشک عباس به جای نیزه بُردی مشک عباس شنیدم مشک بردی بر نگشتی هزاران تیر خوردی بر نگشتی شنیدم مشک زیر آب بردی در اوج تشنگی آبی نخوردی الا مادر به قربان تو عباس جدا کردند دستان تو عباس شنیدم راه نخلستان گرفتی شنیدم مشک بر دندان گرفتی شنیدم مشک آبت تیر خورده شنیدم پیکرت شمشیر خورده الا ای که دل از من برده چشمت شنیدم که شده آزرده چشمت اگر می بود شمشیرت به چنگت کسی هرگز نمی آمد به جنگت شنیدم کرده ای غوغا اباالفضل کنارت آمده زهرا اباالفضل الا ای عمر مادر ای جوانم جوانم مهربانم پهلوانم من و داغ شما و حالِ پیری کجایی دست مادر را بگیری شنیدم بعد تو غوغا شد عباس عزای زینب کبری شد عباس پیِ تو روی تَل اطفال رفتند همه اهل حرم از حال رفتند شنیدم دشمنان خوشحال بودند همه دور و بر گودال بودند شنیدم زینت اطفال بردند حسینم را تهِ گودال بردند در آن ساعت کجا بودی اباالفضل؟ به زیر نیزه ها بودی اباالفضل؟ من از بعد حسین، همراه زهرا زنم ناله: حسینا وا حسینا شاعر: واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
ای بــه بنیــن تــو درود همـه فاطمـه یا فاطمـه یا فاطمـه بانوی دین، مظهر عشق و وفا ام بنین، مادر صدق و صفا بــاغ گــل یــاس سـلام علیک مـــادر عبــاس ســلام عـلیک سفرهء جود و کرمت با حسین اذن دخـول حــرمت یا حسین فـــاطمه دوم حیــدر شــدی مادر یک ماه و سه اختر شدی ماه تو از ماه فلک خوبتر پیش علی از همه محبوب تر ستارگانت همه خورشید نور چشم بد از جمالشان باد دور جز تو کـه بـر شیـرخدا شیـر زاد؟ جز تو کـه بـر شیـر علی شیر داد؟ جز تو که در کرب و بلای حسین چـار پسـر کــرده فـدای حسین ای به علی پس از وفات بتول همچو خدیجه در سرای رسول تو گفته ای، ای گل باغ عفاف با پسر فاطمه شام زفاف کی همه جا چشم و چراغ همه منم کنیز مادرت فاطمه... تو بانوی بیت ولی گشته ای دور حسین ابن علی گشته ای تا که در آن بیت مقرّب شدی از دل و جان عاشق زینب شدی حق به تو یک بهشت احساس داد دسته گلی به نام عبّاس داد سزد که ناموس خدا خوانمت مادر کلّ شهدا خوانمت معرفتت زبانزد عالم است مدحت عالم به ثنایت کم است در بغلت بود گل یاس تو یعنی قندانۀ عبّاس تو بود چو خورشید رخش منجلی خواستی اش دهی به دست علی مشام تو شنید بوی حسین چشم تو افتاد به روی حسین فدایی خون خدا خواندی اش دور سر حسین گرداندی اش... دلم گرفته ذکر امّن یجیب زیارت مدینه ام کن نصیب که گریم از برای تو در بقیع به یاد گریه های تو در بقیع بقیع از اشک تو آمد به جوش صدای گریۀ تو آید بگوش کرده به داغ چار فرزند صبر کشیده ای چهار تصویر قبر اشک مصیبت ز بصر ریختی به یادشان خون جگر ریختی چشم تو از بس که فراوان گریست به گریۀ تو چشم مروان گریست تو نالۀ وا ولدا می زدی اهل مدینه را صدا می زدی بدین سخن فکند آهت طنین که کس نگوید به من امّ البنین چار گلم به تیغ پرپر شدند چار مهم به خون شناور شدند امّ بنین باغ گل یاس داشت دسته گلی سرخ چو عبّاس داشت ای ثمر دل گل احساس من ساقی اهل بیت عبّاس من شنیده ام دست تو از تن زدند به فرق تو عمود آهن زدند شنیده ام تا تنت از هم گسست پشت حسین ابن علی هم شکست شنیده ام که جای من فاطمه به دیدنت آمده در علقمه شنیده ام شعله به خشمت زدند شنیده ام تیر به چشمت زدند شنیده ام سکینه بی تاب بود به خیمه ها منتظر آب بود شنیده ام که دشمنان صف زدند کنار جسم بی سرت کف زدند شنیده ام که شد ز شمشیر تیز پیکر تو چو برگ گل ریز ریز گریه کنم روز و شب ای نور عین بر تو نه بلکه در عزای حسین تو در مدینه مادری داشتی مادر خونین جگری داشتی اگر که پاره پاره شد پیکرت بود به دامان برادر سرت حسین فاطمه برادر نداشت کشته شد و مثل تو مادر نداشت.... چـار پســر دادی و زیــن افتخــار شــد حــرم چــار امــامت مــزار پــاسخ آن وفــا و احســاس تــو فاطمــه شــد مــادر عبـاس تــو تو را فراق اشجع النّاس کشت داغ حسین و داغ عبّاس کشت گریهء تو به جز عبادت نبود وفات تو غیر شهادت نبود جز غم و اندوه و فغانت نبود حیف که آن چار جوانت نبود تا که بگریند برایت همه فاطمه یا فاطمه یا فاطمه چـار پسـر داشتـی ای جـان پاک رفـت غریبانــه تنـت زیـر خـاک دگر تنت دفن نشد شبانه تنت نداشت جای تازیانه بـر در بیـت تـو شـرارت نشد بر گل روی تـو جسـارت نشد ضربــه بـه بـازوت نزد هیچکس لگــد بـه پهلـوت نـزد هیچکس.... استاد حاج غلامرضا سازگار
گفتم ام البنين، دلم پا شد گره هايي كه داشتم وا شد مادر آب را صدا زدم و ... خشكسالم شبيه دريا شد سوره ي حمد نذر او كرديم گم شده داشتيم و پيدا شد با ادب بود و روي دامانش تا گل نازدانه اي جا شد ...به مدينه نگفت مادر شد گفت،‌ مولاي شهر بابا شد با كنيزيّ خانواده ي عشق در دو عالم عزيز زهرا شد خادمي كرد تا كه عباسش از ازل تا هميشه آقا شد همه ي بچه هاش عيسايند گرچه عباس او مسيحا شد آن قَدَر خرج گريه شد افتاد آن قَدَر خرج گريه شد تا شد تا قيامت به احترام حسين ذكر لبهاش واحسينا شد گفت - گفتند روز عاشورا در غروبي كه خيمه غوغا شد بيت تقسيم آبروي حرم مشك بي آب - سهم سقّا شد كاش دست عمود نخلستان سدّ راهش نمي شد امّا شد گفت - گفتند بعد آني كه عليِ اكبر ارباًاربا شد قد سقّا شبيه قاسم شد قدّ قاسم شبيه سقّا شد گفت - گفتند بر سر نيزه سر عبّاس من تماشا شد بسته بودند اگر نمي افتاد بسته بودند اگر به ني جا شد خوب شد همره حسين نرفت در مسيري كه سر به ني ها شد خوب شد مجلس شراب نرفت در همان جا كه جشن برپا شد علی اکبر لطیفیان
ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی، که همراه امیری، چون امیرالمومنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت، که در بین زنان، تنها تو عباس آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا، یک جا به تو بخشید، تا امّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری مگر بی نور میشد، مادر زیباترین باشی؟ مگر بی نور می شد، در دل خورشید بنشینی؟ تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می گیرد رسیدی، باغبانِ غیرتٌ للعالمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً ، نه! نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که ام البنین باشی قاسم صرافان