eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
524 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
من به عشق یارگویم یاعلی دم به دم بسیارگویم یاعلی چون خدابخشدگناهانم به او بهر استغفارگویم یا علی چون مَلَڪ آیدڪه جانم را سِتَد باتنَ تب دار گویم یاعلی درشب اول ڪه درقبرم نهند درتُراب تار گویم یا علی چون سوالات مَلَڪ گرددشروع بادوچشم زار گویم یاعلی در درون قبر هم گیرم مدد ازعلی هربار گویم یاعلی بعدنامت هرچه راپرسند ای خالق قهار گویم یاعلی گربسوی جنت الاعلی برند گربسوی نار گویم یا علی چون شفیع ام درصف محشرشود حیدر ڪرار گویم یا علی تانفس دارم بدرگاه توای حضرت غفار گویم یاعلی بندبندم را زهم گربگسلند گرروم بردار گویم یاعلی عشقبازی میڪنم بانام او تا بَرِ دلدار گویم یاعلی ڪاش میشدنزد مولا ای جواد یڪصدوده بار گویم یا علی( ع) کریم زاده کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
علیهاالسلام علیه‌السلام 🔹بانی روضه🔹 بانی روضه خود بی‌بی اُم البنینه عباسش امشب این اشکا رو داره می‌بینه توی روضه یه وقت، کم نذاری براش با ابوفاضله، اجر گریه‌کناش بیاد اون‌که حاجت داره، هر کسی که گرفتاره دوای همۀ دردا، یه نگاه علمداره «ابوفاضل یا عباس» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بانی روضه خود بی‌بی اُم البنینه این روضه برپاست غروبا تو خاک مدینه آخه خاک بقیع، پُرِ داغه هنوز آخه صحن و سراش، بی‌چراغه هنوز می‌رسه هنوز از این خاک، سوز ناله‌های زهرا خاک غمزدۀ اینجا، داره نالۀ وا اُمّا «وا اُمّا، وا اُمّا» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بانی روضه خود بی‌بی اُم البنینه روضه‌خون می‌شه اما گریه‌های سکینه روضه‌خونه هنوز، اشک چشم رباب آتیشش می‌زنه، حتی دیدن آب تا یکی می‌گه از سقا، می‌شه چشما مثه دریا چطوری بگن افتاده، آسمون به روی خاکا «واویلا، واویلا» کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
دل مژده که آفتاب امید آمد در ظلمت قحط نور خورشید آمد با اهل بلاد عشق از پردۀ جان گو روح خدا و روح توحید آمد *** یاد امام و یاد شهیدان دوام ماست در راه کربلای حسینی قیام ماست روح خدا هنوز دَمَد جان به انقلاب سید علی خامنه ای تا امام ماست ژولیده کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
بی فاطمه دودمان حیدر پاشید شیرازهٔ آشیان حیدر پاشید هستی علی که بسته با فاطمه بود یک هفته همه توان حیدر پاشید سلام الله علیهما نظری طهرانی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روضه جان دادن عباس دلگیرت نمود ماتم جانسوز سقای جوان پیرت نمود آنقدر روضه شنیدی از بشیر و دیگران که به یکباره تورااززندگی سیرت نمود جای توخالی بنینت روسپیدت کرده اند شیرپاکت جلوه گردرکربلاشیرت نمود سربلند عالمت گرداند سقای حرم گرچه داغ سینه سوزاوزمینگیرت نمود روز روشن ازفرس افتادباضرب عمود درک این روضه حزین وزاروشبگیرت نمود جای تو خالی کجابودی ببینی دشمنان پیکرش راپاره پاره ضرب شمشیرت نمود حیف شد آن دیده مشگل گشایش راعدو چون گریبانت دریده ضربه تیرت نمود بسکه ازهرسوتنش شدطعمه سرنیزه ها گوئيا سرتا به پایش را چو زنجیرت نمود مولایی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روزگارم در غمِ آن قد و بالا سوخته باغِ من گُل داشت روزی حیف حالا سوخته وایِ من از پنج فرزندم یکی باقی نماند وای بر دل زندگی‌ام جمله یکجا سوخته کاروانی که دلم را بُرد روزی با خودش آمده از گرد و خاکِ راه اما سوخته هرچه گشتم بین‌شان شاید که بشناسم کسی هرکه دیدم پیر بود و شمع‌آسا سوخته بال و پرهاشان شکسته یا کبود و بی‌رمق شانه‌ها از تازیانه خُرد حتی سوخته چشم‌ها از فرط سیلی سرخ و نابینا شده چهره‌ها لبریز تاول زیرِ گرما سوخته گیسوان زردند ، گویا بین آتش مانده‌اند تارِ موهاشان گره خورده است گویا سوخته تا که پرسیدم امیرِ کاروان حالا که هست بینِشان دیدم زنی اما سرا پا سوخته گفتمش کو گیسوانِ زینبی‌ات گفت آه شعله‌ای بر معجرم اُفتاد آنجا سوخته گفتمش سالارِ زینب را نمی‌بینم چرا؟ گفت دیدم چهره‌اش بر ریگِ صحرا سوخته شعله بود کرببلا و دود بود و خیمه‌ها بین آتش دختری دیدم که تنها سوخته لطفی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
من و کنیزی آل عبا خدا را شکر من و حریم ولی خدا خدا را شکر کنیز فاطمه بودن چه عزتی دارد من و عنایت خیر النسا خدا را شکر مرا به رخصت زینب خدا پناهم داد که با حسین شدم آشنا خدا را شکر خدا نوشت شوم مادر حسین و حسن کشید آخر کارم کجا خدا را شکر خدا نوشت که من مادر اباالفضلم که او شود به حسینم فدا خدا را شکر شوند جمله پسرهای من غلام حسین کنند نوکری مجتبی خدا را شکر عزیز فاطمه! زینب! بیا در آغوشم بیا به دامن مادر بیا خدا را شکر نویدِ پورِ علمدار داده مولایم برای یاری کرب و بلا خدا را شکر برای روز علمداری اش دعا بکنیم که هست آبروی خیمه ها خدا را شکر شنیده ام که دو دستش ز تن جدا گردد به تیر و نیزه شود مبتلا خدا را شکر شنیده ام که به صورت فتد زمین بی دست مگر که خیمه بماند بجا خدا را شکر شنیده ام زتعصب پس از شهادت هم سری برآورد از نیزه ها خدا را شکر شنیده ام که حسین از قفا شود بی سر و اهل کوفه کنند از جفا خدا را شکر شنیده ام که لباس اسیری ات بر تن کُنی کنارِ تنِ سر جدا خدا را شکر شنیده ام که شود پاره پاره معجرها حجاب کس نشود بر ملا خدا را شکر پس از گذشت اسارت که از سفر آیی سپاهِ خصم در آید ز پا خدا را شکر ژولیده کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
شیر ایثار و ادب نوشانده ای عباس را پای درس معرفت بنشانده ای عباس را ازهمان روزنخست،ای مادرسردارعشق نوکر دلبند زهرا خوانده ای عباس را جلوه مشی ووفارا،تونشانش داده ای ازولای بی حسینش رانده ای عباس را خلعت فرمانبری از زاده خیرالنساء برقدطوبائی اش پوشانده ای عباس را خون شور و همت و مردانگی رافاطمه در رگان غیرتش جوشانده ای عباس را روضه زهرابرایش خوانده ای ازسوز دل سالهاازغصه اش درمانده ای عباس را زیر بار روضه های جانگداز فاطمه دلغمین و خسته و وامانده ای عباس را ناله ویلی علی شبلی چه کرده با دلت هرم اندوهت به دل گنجانده ای عباس را بی شکیب و بی بنینت کرده اند،ام البنین حیف از کرببلا جامانده ای ،عباس را گرچه از داغ پسرهایت بقیع را سوختی اشک از بهر حسین افشانده ای عباس را مولایی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
با فرض اینکه غصه ی دختر نباشد با فرض اینکه خاطرات در نباشد اصلا همینکه حضرت مادر نباشد کافیست تا جان در تن حیدر نباشد همصحبتش چاه است یعنی محرمی نیست او حجت ا... است، این غم کم غمی نیست دردی که دارد در گلویش ناتمام است غرق سکوتست و به فکر انتقام است میداند و چشم انتظار یک امام است این قصه تا مهدی(عج) نیاید نا تمام است سخت است حیدر باشی و ساکت بمانی توفان خیبر باشی و ساکت بمانی با اینکه بعد از مصطفی بابای دنیاست با اینکه شاهدهاش می دانند مولاست از صبح پای نخل و شب با چاه تنهاست بیتاب عاشوراست یعنی فکر فرداست وقتی حسین اندیشه ی یعسوب دین شد قرعه به نام حضرت ام البنین شد حق پهلوانی در خور پیکار میخواست جنگ آوری که حیدر کرار میخواست دلدار دلبرها سپاهش یار میخواست یعنی امیر عشق پرچمدار میخواست زهرا دعا کرد و علی حاجت روا شد در قصه پای حضرت عباس وا شد اول به قلب کودکش تفسیر آموخت در سجده هایش ناله ی شبگیر آموخت کم کم به چشم نافذش تاثیر آموخت آخر به دستش کار با شمشیر آموخت این دستها با دست عالم فرق دارد عشق حسین آدم به آدم فرق دارد از کودکی مولا صدا میکرد او را هر لحظه و هرجا صدا میکرد او را خم میشد و آقا صدا میکرد او را در خلوتش لیلا صدا میکرد او را مجنون که باشی غیر از این کاری نداری جز شوق لیلا منطقی داری؟...نداری! محراب دلخون بود، شاه لا فتی رفت شهر کرامت زیرو رو شد، مجتبی رفت شمشیر شک در سینه ها تا انتها رفت پس دست حق سمت امام کربلا رفت خورشید رفت و غم به قلب ماه افتاد عباس همراه امامش راه افتاد آواره و مجنون صحرای حسین است تشنه ست با این حال سقای حسین است عمریست میداند که دل جای حسین است راه ظهور از رد پاهای حسین است قربان چشمانی که در توفان بصیرند این چشمها، این دستها خیر کثیرند قامت بلند کاروان صاحب لوا شد در راه پیش کودکان صد بار تا شد همبازی و همراه دختربچه ها شد در اوج بازی بر زمین افتاد و پا شد لبخند کودکها به افتادن می ارزد این منطق عشق است: جان دادن می ارزد نقطه سر خط، شب شده...شش ماهه خواب است تاریک شد خیمه...زمان انتخاب است چشمان مومن سمت چشم ماهتاب است او دست بر سینه ست، او پا در رکاب است عباس ماند و اقتدا کردند یاران از پیش، جانها را فدا کردند یاران فردا شد و شد آنچه شد ...خورشید تنهاست تنها که نه...با ماه خود غرق تماشاست غرق تماشای علی ها بین صحراست آنجا که باید دل به دریا زد همینجاست پس آبرویش را به روی دوش انداخت او که یمین میباخت اما دین نمیباخت اسحاقی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
یه مادر داره از احساس میگه داره از روضه ی حساس میگه گمونم روضه خون ام البنیه داره از قامت عباس میگه: قد و بالای عباسم نظر خورد به چشم شیر من تیر سه پر خورد خود من از بشیر اینو شنیدم عمود آهن دشمن به سر خورد شنیدم کوفیا دورش رسیدن شنیدم دست عباس و بریدن شنیدم بچمو شرمنده کردن شنیدم مشکشو تیرا دریدن تا وقتی روضه خون ام البنینه ربابم گوشه ی مجلس میشینه تا وقتی حرف مشک پاره میشه رو لب گل میکنه داغ سکینه: همین قد میگم از داغ زیادم نگاه مهربونش مونده یادم الا ام البنین شرمنده ام من خودم دسته عموجون مشک دادم شدیم آواره با زخم و تب و درد سر ما نعره میزد شمر نامرد پایین نی رد خونو میدیدم عمو بالای نی خون گریه می کرد میگه ام البنین، غم بی حسابه جلو چشمام یه مشکه پاره قابه میسوزه قلبمو آروم نمیشم دلیل شرم من اشکه ربابه خدایا پُر اگه پیمونه می شد علی اصغرم گریون نمی شد حسین من با طفل شیرخوارش میون هلهله حیرون نمی شد همین که روضه میره سمت گودال رباب و زینبَن که میرن از حال امون از تیغ و تیر و سنگ و نیزه امون از غارت پیراهن و شال چرا تشنه تو رو کشتن حسینم سرت رو روی نی بردن حسینم همه رفتن...یه گوشه دم گرفته حسین من حسین من حسینم نعیم امینی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
دل مژده که آفتاب امید آمد در ظلمت قحط نور خورشید آمد با اهل بلاد عشق از پردۀ جان گو روح خدا و روح توحید آمد یاد امام و یاد شهیدان دوام ماست در راه کربلای حسینی قیام ماست روح خدا هنوز دَمَد جان به انقلاب سید علی خامنه ای تا امام ماست ژولیده کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
علیهاالسلام 🔹لحظه‌های آخر🔹 چشممو، آروم آروم می‌بندم منتظر، موندم به راه بی‌بی تا شاید، دست منم بگیره زهرا دلخوشیم، این لحظه‌های آخر اینه که، برای روز محشر عزتم، می‌شه دو دست پاک سقا قشنگ‌ترین سال‌های عمرم مادری واسه حسنین بود مادری واسه زینبین بود آروم نمی‌گیره دلم ای خدا پر می‌زنه دوباره تا کربلا واویلا «وای ام البنین وای» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سر اومد، غم‌های بی‌حسابم اما باز، شرمنده از ربابم اصغرش، نشد که سیراب بشه آخر مادرم، دلم طاقت نداره بعد من، سکینه بی‌قراره گریه‌هاش، هم برا عباسه هم اصغر ام البنینِ بی‌بنینم دلم می‌خواد بازم دوباره روی اباالفضلو ببینم چشم تر و اشکای نم‌نم دارم یه کربلا توی دلم غم دارم واویلا «وای ام البنین وای» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای حسین، بیا همه وجودم روز و شب، روضه‌خون تو بودم رفتنم، به تو رسیدنه، عزیزم ممنونم، صدام می‌کردی مادر باز ببین، این نفسای آخر آب دیدم، به یاد اصغر اشک می‌ریزم خودم کنیز زهرا بودم تموم بچه‌هام غلامش وظیفه‌شونه احترامش حلال کنید گریۀ روز و شبو برام بیارید چادر زینبو واویلا «وای ام البنین وای» الهی_پور کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
شب بود و تاریکی به سرعت پخش میشد در کوچه ها ظلم و جنایت پخش میشد حبس عدالت بود  و ابراز جسارت انگار  رفته بود عقل و دین به غارت یک عده سرگرم زر اندوزی و شهوت یک عده مشغول هیاهوی سیاست آشفتگی در قلب ایران بود آنروز کاخ امید و عشق ویران بود آنروز در خاک ایران در قضاوتگاه کشور ایرانی از حیوان غربی بود کمتر خاری و خفت بود سهم مردمانش بودند همچون بردگان پیر و جوانش تا آنکه نخل استقامت بارور شد خورشید "آمنت بربّه" جلوه گر شد تاریکی ظلم از سر این خاک کم شد از میهن ما سلطه ی ناپاک کم شد آن روزگار تلخ تر از زهر طی شد عطر بهاران  شهر پشت شهر طی شد از سوی مغرب ای عجب خورشید آمد از آسمان سیاره ی امید آمد بهمن بهاری تازه شد با یک دم او یاد شهیدان بود خیر مقدم او اسلام در ایران هویدا شد در آنروز ایران اسلامی شکوفا شد در آنروز طاغوت در تاریخ زندانِ ابد شد راه نفوذ خصم استکبار، سد شد با همت والای یاران خمینی آخر نتیجه داد غوغای حسینی شور عزا پیروزی شیرین به ما داد داغ محرم داشتن تسکین به ما داد فقه امام صادق و شور حسینی شد تکیه گاه حرکت پاک خمینی لطف و رئوفی رضا شد شامل ما با حضرت معصومه حل شد مشکل ما این انقلاب این چشمه ی پر خیر و برکت این نخله ی سرسبز آزادی و عزت اکنون که دست غیرت نسل جوان است شکر خدا در اوج عزت همچنان است ایران همانا سرزمین ارغوان است خون شهیدان در رگ نسل جوان است من یک جوانم کشورم را دوست دارم از عمق جانم رهبرم را دوست دارم من یک جوانم ایده و اندیشه دارم چون کاوه در تاریخ ایران ریشه دارم من یک جوانم کوه استعداد هستم مشکل اگر شد بیستون، فرهاد هستم با همت و با استقامت پیش آیم با سعی خود غالب به هر تشویش آیم آید اگر دیوار سختی در مسیرم در سازم از دیوار و راه خویش گیرم شور جوانی را شعور انگیز سازم روح بهار از خشکی پاییز سازم آنان که از خیل جوانان ناامیدند باید بگویم کور بودند و ندیدند نسل جوان بازوی روح الله بودند دروازه های فتح ملت را گشودند آن قدر پا در چرخه ی تدبیر کردند تا لانه ی جاسوس را تسخیر کردند نسل جوان در جبهه ها غوغا نمودند دنیای استکبار را رسوا نمودند امروز هم نسل جوان آماده باشند سرباز های رهبری آزاده باشند نسل جوان با پشتکاری فوق العاده پای تمام آرمان ها ایستاده با فکر آبادی و اقدامی جهادی بی وقفه تازد مثل ابراهیم هادی این خوش دلان مانند همت کم نظیر اند مانند کاوه گوش بر امر امیر اند از آنچه می بینیم این باور عیان است خون شهیدان در رگ نسل جوان است آید اگر در صحنه نیروی جوانی گر متحد باشند اردوی جوانی ایران از این آشفتگی سامان بگیرد این نیمه جان خاکِ گرامی، جان بگیرد در عرصه ها خود را نشان دادند این نسل در هر کجا خوب امتحان دادند این نسل در هسته ای با نور عشق و نور ایمان دنیا به حیرت آمد از کار جوانان در صنعت و علم فضا ممتاز بودند با لطف مولانا رضا ممتاز بودند با ردّ خون راه هنر را باز کردند در منطقه ممنوع هم پرواز کردند باید ز جا برخواست تا فتح جهانی یک یاعلی کم دارد این شور جوانی دولت که در کار فساد خویش مانده مجلس به کارش آیه های یأس خوانده مجلس اگر خالی شد از فریاد مردم بیداد می آید به استمداد مردم تولید می خوابد به روی بالش فقر پیدا شود در جامعه افزایش فقر هیهات فریاد عدالت بی جواب است کاخ فساد آباد و کاخ حق خراب است تا کی به شرق و غرب باید متکی بود تا کی براین وابستگی باید بیافزود؟ وقتش شده مجلس جوان و زنده گردد شور و نشاط همدلی تابنده گردد آینده دست حکم فرمای جوان است امید این کشور به زهرای جوان است هان ای جوان، ای شیخ، ای دکتر، مهندس آماده شو تا رونقی بخشی به مجلس ای با شهیدان هم نوا! وقت جهاد است رمز موفق بودن ما اتحاد است همگام و یک دل در مسیر عزت خلق مثل علی در جستجوی خدمت خلق باید که از جام عدالت خورد شهدی آماده شد بهر طلوع نور مهدی نسل جوان! در یاری مهدی بکوشید بهر دفاع از نائبش از جان خروشید او چشم بر راه است و ما در راه مانده دردا که این یوسف اسیر چاه مانده ای آخرین امّید دنیا کیْ می آیی أین الحسن، أین الحسین، آخر کجایی مویدی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
🌺رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی):دهه فجر در حقیقت مقطع رهایی ملت ایران و آن بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا کرده است. کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
برای اولین بار اینم یک طنز انتخاباتی یه کاندیدا اومده بود روستای ما میگفت چه مشکلاتی دارید⁉️ بگید تا حل کنم. گفتیم والا دوتا✌ مشکل خیلی مهم داریم. اولیش اینه که گاز نداریم دومیش اینه که... هنوز دومی رو نگفته بودیم که گفت صبر کنید✋ به بغل دستیش گفت اون موبایلو بده به من... الو❗️ سلام آقای ***، بنده الان در روستای بوووق❗️ هستم و این مردم گاز ندارن، لطف کنید به دستور من براشون گازکشی انجام بدید... جان⁉️... خواهش میکنم...کی⁉️... یک هفته بعد از ⁉️...بله بله...پس من قول بدم از جانب شما؟...بسیار خوب. گوشی رو قطع کرد.گفت این حل شد، حالا مشکل دوم رو بگید. گفتیم مشکل دوم اینه که اینجا آنتن موبایل کار نمیکنه و آنتن نداریم. 😂😂😂😂😐😐😐😐
هر نفس هربار در هربار : یا ام‌البنین هر تپش تکرار در تکرار یا ام‌البنین نذرِ من شد سُفره‌اش از مادرم آموختم خوانده‌ام بسیار در بسیار یا اُم‌البنین با گره‌هایی که کور است آمدیم و واشدند رو به او گفتیم تا یکبار یا ام‌البنین سینه‌ام آماج غمها شد ولی زخمی ندید تا نوشتم روی این دیوار یا ام‌البنین بچه سیدها که بر زهرا توسل می‌کنند با رعیت هرکه دارد کار : یا ام‌البنین کار عباسش که مشکل شد مدد از او گرفت ناله‌های سینه‌ی سردار : یا ام‌البنین چادرش باب‌الحوائج خانه‌اش بابُ المراد چاره‌ی هر مشکلِ دشوار یا ام‌البنین با دلِ زهرایی‌اش دین باوری‌اش را ببین با امیر‌المومنین همسنگری‌اش را ببین بچه‌های فاطمه مادر صدایش می‌زنند مادری‌اش را ببین نامادری‌اش را ببین کارِ عباس است وقفِ زینبِینِ خانه‌اش دائما میگفت زینب نوکری‌اش را ببین بی حسین‌اش می‌نشست و می‌شکست و می‌شکست روضه خوانی‌اش ببین نوحه گری‌اش را ببین بسکه از خاکِ بقیع رویِ سر خود ریخته چادرِ خاکی ، سرِ خاکستری‌اش را ببین از همه شرمنده اما از ربابش بیشتر مَشک را می‌گفت خاکِ روسری‌اش را ببین روزها گِرد سکینه می‌زند بر سینه‌اش آه زینب چهره نیلوفری‌اش را ببین زینبش پیشش نشست و مُشت خود را باز کرد گفت مادر ردِ خون انگشتری‌اش را ببین لطفی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
شرمنده ایم عکسی که می بینید، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۳ توسط «احسان رجبی» به ثبت رسیده است. محل عکس برداری ارتفاع ۱۱۲ واقع در شمال منطقه ی عملیاتی «فکه» است. پیکر این شهید که پس از ۱۲ سال چهره نمایانده است، ویژگی بسیار بارز و تکان دهنده ای دارد. دست ها و پاهای جسد با سیم تلفن بسته شده و در غربت و مظلومیت بی مانندی به احتمال قوی، زنده به گور گردیده است. سیمهای تلفن دور پاها به خوبی مشخص است. این معامله ای است که بعثی ها با بسیاری از رزمنده های مظلوم گرفتار شده در حلقه ی محاصره ی کردند... روحشان شاد و یادشان گرامی 🥀 کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
ای علمداران علمداری کنید رهبر اسلام را یاری کنید بازهم در غربتی پْر از خروش "اَین عمار" علی آید بگوش گوئیا که شام عاشورا شده عشق در این امتحان معنا شده رفتنی ها می روند از کربلا کیست تا باقی بماند بر وفا عشق را بار دگر احیا کنید گوش جان خویشتن را وا کنید رهبری بیدار دل فریاد زد شعله ها بر جان استبداد زد بی بصیرت، عالمی در غفلت است بی بصیرت، دین حق در غربت است سعی در راه شریعت لازم است در ره ایمان بصیرت لازم است دل به سوی کربلا پر می زند نبض ما با نبض رهبر می زند ما دل خود را به رهبر می دهیم ما به فرمان علی سر می دهیم جلوۀ ایمان ز رویش منجلی است رهبر بیدار ما "سید علی" است وفایی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
گر تیغ به گردن مذلت زده ایم تاجی به سرخویش ز عزت زده ایم با رهبری امام خود خامنه ای ما در همه جا دم از بصیرت زده ایم *** با عشق و امید گر که الفت داریم در عرصۀ عشق شور و غیرت داریم از سایۀ تردید برون می آییم هرجا که چراغی از بصیرت داریم وفایی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
به مناسبت نسل شلمچه، فکه، نسل کربلا هستیم نسلی که می گفتند پایان یافت، ما هستیم های ای اتاق فکرها! های ای تریبون ها! ما خط بطلانی بر آمال شما هستیم سی سال و اندی نه؛ هزاران سال خورشیدی است با زخم خنجر خوردن از پشت آشنا هستیم رفتن، نبودن، سرنوشت شوم تاریکی ست ما بوده ایم از ابتدا، تا انتها هستیم در جبهه ی شیدایی و شور و شعور و عشق با چفیه بر گردن، قلم در دست، تا هستیم- دست از مسیر عشق هر گز بر نمی داریم تا آن زمانی که شما هستید، ما هستیم... تاج محمدی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
به مناسبت ذکر درود ما به روح پاک یاران مردان مرد از نسل نور و جنس باران آنانکه با غیرت حماسه آفریدند ابلیس را از تخت خود پایین کشیدند 22 بهمن شکوه ملت ماست یعنی تجلی غرور و همت ماست ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻧﺨﻞ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭﯼ ها ثمر داد باغ بهار آرزوها برگ و بر داد پیر جماران مرشد ما شد در این راه دنبال او مردان با ایمان و آگاه در اوج سختی ها به پستی تن ندادیم جان داده و خاتم به اهریمن ندادیم از خون یاران غنچه ی توحید گل کرد عشق و عدالت عزت و امید گل کرد امروز روز بیعت و عهدی دوباره است لبیک ما بر قلب اهریمن شراره است ما از تبار خیبر و بدر و حنینیم تا جان به تن داریم در خط حسینیم "سید علی" در امتداد این مسیر است بعد از "خمینی" مرشد و مولا و پیر است در سایه ی وحدت ولایت پا گرفته است اینگونه کار عاشقی بالا گرفته است وحدت مرام و مکتب و اندیشه ی ماست با عشق ماندن تا شهادت پیشه ی ماست سر از خط فرمان مولا بر نداریم دستی به جز دست خدا بر سر نداریم تحریم ها در ما اثر دارد ندارد دشمن ز عزم ما خبر دارد ندارد تا خون سلمان در رگ ما ریشه دارد این ملت از دشمن کجا اندیشه دارد تا جرعه نوش جام عاشوراست این قوم در موج خیز فتنه بی پرواست این قوم "هیهات منا الذله" فریاد لب ماست چون "لا اری الموت" حسینی مکتب ماست ما درس غیرت از "ابوفاضل" گرفتیم در بیکران لطف او ساحل گرفتیم مردی که نامش یک جهان احساس دارد عالم کجا مانند ما "عباس" دارد ؟ الگوی ما در عشق ، زهرای شهیده است او که فدای دین و ایمان و عقیده است بر یاری حیدر چنان سینه سپر کرد کز مکتب مولا علی دفع خطر کرد با سینه ای مجروح و خسته یاعلی گفت در پشت در پهلو شکسته یاعلی گفت فریاد زد مردم علی معنای دین است تنها فقط حیدر امیر المومنین است 🔹🔹 بیش ازچهل سال از قیام ما گذشته در موج ها آب از سر دریا گذشته دل گرچه از شور شعف سرشار داریم اما یقینا حرفها بسیار داریم حرف دل مردم که تنها آب و نان نیست حرف عیان را حاجت شرح و بیان نیست درد انقلاب ما پیام دیگری بود نقل عدالت غیرت و روشنگری بود اینک شماهایی که بر مسند نشستید آیا به فکر مردم محروم هستید ؟ آیا دقیقا در مسیر انقلابید ؟ یا اینکه نه چل سال بگذشته است و خوابید در این بهار عشق و ﺁﺯﺍﺩﯼ و ایمان خالی است هم جای امام و هم شهیدان کمیل کاشانی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
(قطار انقلاب) به مناسبت ؛ ؛ ؛ ؛ 🔸پرده‌ی‌اول بسم ربِّ‌النّورآغازِ کلام می نویسم از پیامِ یک قیام دشمن این ترویج را باورنداشت خونِ مظلومان ،اثرخواهدگذاشت حال،دشمن محورِ ناکامی است شاهدِ بیداریِ اسلامی است نهضت ما در جهان تکثیر شد راهِ روح الله عالم گیر شد روزگاری کشور ما خوار بود تحتِ دستوراتِ استعمار بود حاکمی‌بی‌غیرت‌وخودخواه‌داشت نوکری با اسم ورسمِ شاه داشت هرکه با بی بند وباری راه داشت گوشه ی ایران تفرّج گاه داشت شاه جز خوش خدمتی نیّت نداشت جان ومالِ مردم امنیت نداشت با شیاطین هرنفس مانوس بود شرط بندی ها سرِ ناموس بود گشته بود ایران عجب خوار و زبون پایِ قانونِ کاپیتولاسیون 🔸پرده‌ی دوم تاکه بُغضِ سینه ها آزاد شد... صبحِ روزِ نیمه ی خرداد شد رهبری از شهرِ قم قد، راست کرد مرگِ استکبار رادرخواست کرد مردی‌ازنسل رسول الله بود بت شکن بود وخلیل الله بود بعد از آن امواج دریا پا گرفت شعله ها از سینه ها بالا گرفت بهمنِ پنجاه وهفت اعجاز شد مُشتِ طاغوتِ زمانه باز شد تا تلاطم کرد این دریایِ خون تاج وتختِ اهرِمن شد سرنگون بعداز آن‌در مطلع پنجاه‌وهشت رأیِ مردم با عمل تایید گشت این‌سخن‌برصفحه ی‌عالم‌نشست رأیِ ما جمهوریِ اسلامی است دشمنی ها بعد از آن ابراز شد جنگِ تحمیلی به ما آغاز شد خانه هامان قبله ی ایثار گشت هرجوان آماده ی پیکار گشت جوشش خون ها عجب تاثیر کرد اسم هایِ کوچه ها تغییر کرد گشت آن بی بند وباری ناپدید کوچه ها شد حجله بندانِ شهید برگی از تاریخ غرقِ نور شد صحبت از بازی دراز وهور شد حاجی ِ ما کِی عروجش مکه بود حجِّ بیت الله خاکِ فکه بود 🔸پرده‌ی‌سوم هرکه سرِّ عاشقی درسینه داشت پا به مجنون و شلمچه می گذاشت نور می تابید وگمراهی نبود از دو کوهه تا خدا راهی نبود موسمِ فتح المبین ونصرها بدر وخیبر ، یک به یک والفجرها هرکدامش جلوه ای جانانه داشت شعله اش خاکسترِ پروانه داشت تا که پایِ قطعنامه باز شد جامِ زهری که تمامش راز شد چون حریفِ صبرِ ما عالم نشد یک وجب از خاکِ ایران کم نشد هر منافق نقشه اش بر باد رفت نعره ی تکبیر تا مرصاد رفت تاکه جنگ و شعله اش پایان گرفت داغِ سختی دامن ایران گرفت از میانِ ما امیرِ راه، رفت این خبر پیچید «روح الله رفت» از میانِ ما خمینی پر کشید جامِ وصلِ یار ، یکجا سر کشید با دلی آرام او مأوا گرفت بین یارانِ شهیدش جا گرفت شکرِ حق از بعدِ آن پیرِ خمین شد امیرِ راه، فرزندِ حسین 🔸پرده‌ی چهارم پرچم ِ اسلام بر دوشِ ولیست خون روح الله در سیدعلیست فتنه ها را یک به یک خنثی کند مشتِ عمر وعاص ها را واکند ما چهل سال است عزت یافتیم در جهان،بسیار قدرت یافتیم مستقل از سلطه ی بیگانه ایم تحتِ امرِ رهبری فرزانه ایم ما چهل سال است خون ها داده ایم در مسیرِ اقتدار افتاده ایم خوابشان، فتحِ فرات و نیل شد نامِ ما کابوسِ اسرائیل شد ما چهل سال است در تصمیم ها صبرها کردیم در تحریم ها دردها دیدیم و درمان یافتیم اقتدار از نورِ ایمان یافتیم ما چهل سال است باعلم وعمل کام مان شیرین شده مثل عسل بینِ عالم قدرو جائی یافتیم با تکامل،خود کفائی یافتیم ماچهل سال است پابر جا شدیم خوارِ چشمِ حاکم دنیا شدیم کد خدا زانو زده درپیشِ ما محضرِ آقایِ دور اندیشِ ما 🔸پرده‌ی‌پنجم شکر دارد اینهمه فتح وفتوح لیک جایِ شکوه در برخی سطوح هرکسی دنبالِ مسئولیت است میزها خالی ز نورانیت است خدمت مردم اصولِ راه نیست آنکه دلسوزی کند بر خلق کیست؟ کو ؟ عدالت کو عدالت محوری کو؟ توجه بر کلام رهبری کو؟ تَرحّم بر یتیمان غریب کو؟ تبّسم بر رخ هر غم نصیب کو؟ تکّلم با دل درد آشنا دستگیری از زمین افتاده ها فقر در هر خانه ای مأوا کند صاحبان خانه را رسوا کند کیست؟ از همسایه اش گیرد خبر کرده با سیلی رخش را سرخ تر کیست؟ بنشیند ز سوز و سازها پای درد غربت جانبازها مومنین هیهات دینداری چه شد؟ از حقیقت ها طرف داری چه شد؟ رهبرِ ما خونِ دلها می خورد خونِ دل از دستِ اینها می خورد این بوَد نصّ کلامِ رهبری وای مسئولین ز اشرافیگری این شعر در پست بعدی👇👇👇👇👇
شعر بالا 👆👆👆👆👆 🔸پرده‌ی ششم باید این تبعیض را از ریشه کَند فاصله بین مدیر و کارمند یادِ آن پیرِ جمارانی بخیر یادِ آن چشمانِ بارانی بخیر خانه ی او وعده گاهِ یار بود هر سحر آماده ی دیدار بود او جماران را جماران کرده بود قبله گاه وصل یاران کرده بود از رموز عاشقی آگاه بود فانیا لله روح الله بود پور موسی بود وطورِ عشق داشت پیرِ دوران بود وشور عشق داشت سجده هایش با خدا مانوس بود اشکِ او وصلِ به اقیانوس بود بیت او کوچک ولی غرقِ خدا با قدم هایِ ملائک آشنا زندگیِ ساده اش از یاد رفت تربتِ سجاده اش از یاد رفت خانه ی او موزه ی مردم شده بین صدها کاخ دیگر گم شده مالِ دنیا دیده خود را باختند دورِ بیت او عمارت ساختند کو خمینی ؟ هرج ومرج فتنه شد پول ِ بیت المال خرج فتنه شد 🔸پرده‌ی‌هفتم کو خمینی؟ شعله ها افروختند چشمِ کینه سویِ رهبر دوختند کینه ها با رفتنش ابراز شد حرفِ شورا بین شان آغاز شد حبّ دنیا دین ِ بی دینان ربود هرچه می گفتند کِذب محض بود جلوه گر شد فتنه هایِ عمرو عاص با خیانت کاری بعضی خواص بس خیانت شد به ما در هرلباس نام دزدی را نهادیم اختلاس درد روی قلب مردم حک شده سفره ی مستضعفان کوچک شده در کویر عاطفه گل لازم است در نگاه ما تحول لازم است اقتصاد ما دچار آفت است یاری از تولید ملی،عزت است در دل بازاریان رحم است ؟!نه جز به فکر سود آیا هست؟!نه 🔸پرده‌ی‌هشتم گرگِ دلال است در فکر ِ شکار کسب سود بیشتر با احتکار مردمِ بیدار ،حرفِ آخرم با تَاسّی از کلام رهبرم فتنه در این دوره دارد احتیاج نا امیدی بین ما یابد رواج فقر و بیکاری بلای جان کند اعتقاد هر جوان ویران کند صبر ما چون روزهای سال شصت پشت اهل فتنه را خواهد شکست اندکی صبر ای غیورانِ صبور انقلاب ماست پایانش ظهور روزهای سخت پایان می رسد بر کویر خشک باران می رسد می رسد از راه ماه عالمین با شعار یا لثارات الحسین مژده آن نور مجسم می رسد یار مظلومان عالم می رسد کاش باشیم و بگوئیم آن زمان السلام ای مهدی صاحب زمان نعمتی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
در شعله شبانه پر گشودی برگرد! سردارِ سپاهِ دل تو بودی، برگرد! دلتنگ توایم حاج قاسم؛ لطفاً- با حضرتِ منتقم بزودی برگرد! عاطفی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
باران ز باغ گريه هايش خوشه چين است هفت آسمان چشم او عين اليقين است از او به نيكى ياد كرده ذهن تاريخ نامش بر انگشت شرف نقش نگين است نسل نجابت ، دخترى از ايل شمشير خاتون غيرت حضرت ام البنين است در شأن او بس اينكه بعد از كوچ كوثر كدبانوى بيت اميرالمومنين است از سينه‏ اش شير محبت خورده عباس بين تمام عاشقان عاشقترين است انگار بعد از سالها اين داغ ديده در غربت خاك بقيع اندوهگين است گوش دلت را باز كن آيد صدايش او روضه خوان ساقى قطع الوتين است حتى دل سنگ از نوايش مى‏شود آب از بسكه سوز ناله هايش آتشين است در گريه مى‏گويد: «حسينا واحسينا» شور و شعور مادر احساس اين است کاشانی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr