eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
519 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
خونه‌ی من که خونه‌ی مراده خدا بهم اینجا علی رو داده چار تا غلام آوردم اینجا واسه دو تا خانوم و دو تا آقا زاده برا دو خورشیدش یه ماه آوردم برای خیمه تکیه‌گاه آوردم روزی که عباسم و دید علی گفت برای دختراش سپاه آوردم اما زدند آینه رو شکستند دلای سنگی سرش و شکستند دلیل داره اگه زمین می‌خورم آخه عصای پیریم و شکستند میگن که خیمه‌ها کفن‌ها شدند با سیلی غرقِ خون دهن‌ها شدند یه چند تا دخترام رسیدن ولی دیدم شبیهِ پیر زن‌ها شدند اَمون از این موهای خاکستری از این همه گُلای نیلوفری عباسم و حسینم و گرفتند نه مادرم نه حتی نامادری دست رو دلم نذار دلم کبابه شبیه روی سوخته‌ی ربابه تا وقت مردنش همش می‌پرسید چرا نذاشتن پسرم بخوابه ربابه و روضه‌ی ما سه شعبه میگه زدید ولی چرا سه شعبه؟ فرقی داره شیرخواره با علمدار فرقی نداره نیزه با سه شعبه؟ دست رو دلم نذار دلم شکسته رو مشکِ پاره لخته خون نشسته خونَش خراب شه خونم و خراب کرد هر کی به نیزه‌ها سرت رو بسته غلام آقات شدی ابالفضل سایه‌ی سادات شدی ابالفضل هر کسی سهمی از تو رو کند و برد بد جوری خیرات شدی ابالفضل تیر و چطور با زانوهات کشیدی فاطمه رو به قتلگات کشیدی چطور با دستی که نداشتی مادر چادرشو و روی چشات کشیدی عاقبت انتظار تو سر اومد سرت زمین نخورده مادر اومد نذاشت که روی نیلی رو ببینی تیری که از پشت سر تو اومد لطفی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
شهادت آنكه از جمعِ امامان دو برادر دارد دلبری از همه‌یِ ما دو برابر دارد طرفی اُم‌ِبنين و طرفی فاطمه است كيست در بينِ عشيره كه دو مادر دارد لشكری زهره ندارد كه نگاهش بکند خاصه وقتی که کنارش علی اکبر دارد چقدر بر رویِ پیشانیِ او می اید دستمالی که به سر حضرت حیدر دارد ایستاده به سرِ کعبه بخواند خطبه تا بدانند که این طایفه منبر دارد علمش را بزند کرببلا چیزی نیست کعبه تا کوهِ اُحُد نیز تَرَک بردارد وقتِ صفین بزن چند قدم در میدان چشم بر تیغِ شما مالکِ‌اشتر دارد هر امامی که تو را دید دو دستت بوسید بوسه بر بازویِ تو لذّتِ دیگر دارد حق بده اینهمه اسفند برایت می سوخت قد و بالایِ تو در سایه دو دختر دارد مدحِ تو بود دلم از تب و تابش اُفتاد وای بر معجرِ زینب که رکابش اُفتاد علقمه موج شد عکسِ قمرش ریخت به هم دستش اُفتاد زمین بال و پَرَش ریخت به هم تا که از گیسویِ او لخته یِ خون ریخت به مَشک گیسویِ دخترکِ منتظرش ریخت به هم تیر را با سرِ زانوش کِشید از چشمش حیف از آن چشم که مژگانِ تَرَش ریخت به هم خواهرش خورد زمین مادرِ اصغر غَش کرد او که اُفتاد زمین دور و بَرَش ریخت به هم قبل از آنیکه برادر بِرِسد بالینَش پدرش از نجف آمد،پدرش ریخت به هم به سَرَش بود بیاید به سَرَش اُمِ بنین عوضش فاطمه تا دید سرش،ریخت به هم کتف‌ها را که تکان داد حسین اُفتاد و دست بگذاشت به رویِ کَمَرَش ریخت به هم خواست تا خیمه رساند بغلش کرد ولی مادرش گفت به خیمه نَبَرش ریخت به هم نه فقط ضَربِ عمود آمد و اَبرو وا شد خورد بر فرقِ سرش پُشتِ سرش ریخت به هم به سرِ نیزه زِ پهلو سرش آویزان بود آه با سنگ زدند و گذرش ریخت به هم لطفی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
، ، از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه های بلند ممنوع است روضه كه هیچ سینه هم نزنید كربلا رفته ها كنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید زائری خسته ام نگهبانان به خدا زود می روم نزنید زائری داد زد كه نا مردان تازیانه به مادرم نزنید غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است كاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه ها به پا بشود كاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود كاش با نغمۀ حسین حسین این حرم مثل كربلا بشود در كنار مزار ام بنین طرحی از علقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود این بقیعی كه این چنین خاكی است رشك پروانه های افلاكی است در هوایش ستاره می سوزد سینه با هر نظاره می سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد این حرم مثل چادر زهراست كه در اینجا دوباره می سوزد این حرم مثل خیمه ی زینب كه در اوج شراره می سوزد سال ها بعد قدری آن سو تر چند قرآن پاره می سوزد تال کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مدح شعر با مدح تو بی بی واژه باران می شود نوبت وصف تو شد طبعم غزلخوان میشود عطر عصمت در نفس داری که گاهی جبرئیل بعد زهرا باز در این خانه مهمان میشود غیرت فرزند تو آئینه ی کرببلاست عصر تاسوعا دلش پابست پیمان میشود هیچ فرهنگ لغت معنی نکرده اینچنین آنکه در قاموس تو عباس ، ایمان میشود دامنت باغ بهار یاس شد ، ام البنین خاک نه ، حتی بهشت از آن گلستان میشود بسکه سوز روضه دارد نوحه هایت در بقیع سنگ می گرید ، دل دشمن پریشان می شود قرن ها بگذشته اما در بقیع خاطرات ناله هایت مثل آتش در نیستان میشود مادری داغ چهار آئینه بر دل دارد ، آه صبر، پیشِ صبر تو، سر در گریبان می شود کرده ای با معرفت آن قدر کسب آبرو هر چه خواهی از خدای اهلبیت ، آن می شود دست لطفت امتداد هل اتای کوثر است هر که حاجت پیش تو آورد سلطان می شود این همه قول و غزل یک قطره از دریای توست عقل در فهم کمالات تو حیران می شود کمیل کاشانی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
س شبی از ناله چنان شام غریبان دارد همچو زینب غمی از داغ شهیدان دارد به لبش نام حسین وبه دلش داغ حسین آنقدرگریه نموده ست،به لب جان دارد باوجودیکه نبوده ست وندیده ست،ببین همچو زنهای حرم ناله و افغان دارد عوض آنکه بگرید ز برای عباس اشک افشان به لبش ذکرحسین جان دارد از لب تک به تک اهل حرم روضه شنید روضه هایی که نشان از دل سوزان دارد باورش هیچ نمیشد که تنی پاشیده غرق در خون اثراز سم ستوران دارد از غم کشته بی آب و به یاد عطشش چشم سیراب زاشک ولب عطشان دارد اززمانیکه شنیده ست حسینش زار شد قلب آشفته و احوال پریشان دارد میکشد ام بنین را غم و اندوه،مگر چقدر تاب وی از داغ عزیزان دارد؟ خونجگر گشته بسان همه دخترکان دیده ای خون شده چون چشم یتیمان دارد مولایی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تا صدا میرسد از ساحتِ خونبارِ بقیع مرد و زن اشک بریزند ، به دیوارِ بقیع یک زن و صورتِ قبری ، به دلِ زارِ بقیع دلِ ما هم ، بخدا گشته گرفتارِ بقیع مادرِ حضرتِ عبّاس ، پریشانِ توأیم سال ها در به درِ سفره ی احسانِ توأیم تو که بودی؟ که خدا همسرِ مولایت کرد؟ تو چه کردی؟ که چنین غرقِ تَوَلّایت کرد؟ مادرِ چهار گلِ حضرتِ زهرایت کرد صدفِ گوهرِ نایاب... چو سقّایت کرد با تواضع ، به درِ خانه ی مولا رفتی این چنین بود ، که تا عرش تو بالا رفتی سائل آمد به درِ خانه ، تفضّل کردی تو به اولادِ نَبی ، خوب توسّل کردی زحمتِ حاجتِ دنیا ، که تقبّل کردی لطف کردی و مرا نیز تحمّل کردی بابِ حاجاتِ همه ، نامِ شما باشد و بس چشمِ ما نیز به اکرامِ شما باشد و بس پسرانت همه رفتند ، تو تنها ماندی سال ها گریه کنِ بچّه ی زهرا ماندی مرحمِ زخمِ دلِ زینبِ کبریٰ ماندی همه رفتند به یاریِ حسین... جا ماندی پسرت نقشِ زمین شد ، به غمش خندیدند همه بر مشک و دو دستِ قلمش خندیدند زینبت گفت «حسین» و... جگرت تیر کشید تا شنیدی که سرش رفت... سرت تیر کشید وسطِ کوچه نشستی... کمرت تیر کشید گفت «انگشتر» و... هی بال و پرت تیر کشید بخدا سوزِ دلت ، کرده دلم را بی تاب قدری آرام بخوان روضه برای ارباب روضه ای از سَرِ احساس... دلت ریخت بهم رنجِ پرپر شدنِ یاس... دلت ریخت بهم خنده ی دشمنِ خنّاس... دلت ریخت بهم روضه ی حضرتِ عبّاس... دلت ریخت بهم رفتنی گشته ای از بس که بزرگ است غمت کاش میشد که بسازیم به زودی حَرَمت بعدِ زهرا تو شدی مادرِ ما نوکرها سایه ات کم نشود از سَرِ ما نوکرها تو نظر کن به دلِ مضطرِ ما نوکرها وقفِ عباسِ تو ، چشمِ تَرِ ما نوکرها ما همه نوکر و درمانده ی فردای توأیم تو هنوز امِّ بَنینی و پسر های توأیم باقری کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
نوحه خوان گل پرپر شده زهرایم مرثیه خوان غمِ نور دل طاهایم دیده پیمانه وجاریست می ازپیمانه چه کنم،باده فشان از محن سقایم لاله هایم همه را باد خزان پرپرکرد باغبان غمم و خونجگر و تنهایم همه دلخوشی ناخوشی ایامم غیراین نیست،که من خادمه مولایم مادر ماه بنی هاشمم،اما چه شده پرده انداخته غم بر من و ناپیدایم آه از داغ حسین،کرده چنانم به خدا کزغمش ناله کنان دربه درصحرایم غم مرانیست که عباس نیامدبه برم بی حسین آمدنش بود همه پروایم گریه بر بیکسی کشته لب تشنه کنم که کندگریه براو سیر ازاین دنیایم در یم غصه و اندوه چنان غوطه ورم که بعید است نجاتی بود از دریایم از تو ای مرگ تمنای وصالت دارم که ازاین آمدنت هست،به دل غوغایم مولایی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
من که از نسل دلیر عربم امّ العبّاسم و امّ الادبم مادر چهار یل رعنایم من کنیز حرم زهرایم آسمان خاک نشین حرمم عرش در تحت لوای کرمم معرفت مسئله آموز من است عاشقی سائل هر روز من است دل من محو تولّای ولیست سِمتم خادمی بیت علیست من سفارش شده ی زهرایم آبرو یافته از مولایم وه از ان روز که قابل گشتم با در بیت مقابل گشتم آمد آن لحظه چه خوش اقبالم دختر شاه به استقبالم قبله ی نور به کاشانه ی من حرم الله کجا خانه ی من دست بانوی حرم بوسیدم خاک پایش به بصر مالیدم گفتم این بیت حریم لاهوت من کنیزم به دیار ملکوت آمدم خادم این در باشم خادم دختر حیدر باشم لیک آن روز زغم رنجیدم وای دل، صحنه ی سختی دیدم هر دو ریحانه حق تب دارند بین خانه حسنین بیمارند گفت زینب به دو چشمانی تر نذر روزه بنما ای مادر عرق از صورتشان تا شد جمع سوختم در غمشان همچون شمع آنقدر خرج ولایت گشتم مورد لطف و عنایت گشتم تا خدا مزد ولایم را داد که به من گل پسری زیبا داد صاحب جنة الاحساس شدم مادر حضرت عباس شدم در وفا یار بلا فصل شدم مادر فضل و ابا الفضل شدم شوری افتاد ز عشقش به دلم دید از فاطمه بودن خجلم حق نمود این شرفم نقش جبین حضرت فاطمه شد ام بنین گفتم عباس گل ریحانی به امیرت تو بلا گردانی نه برادر و نه من مادرشان من کنیز و تو غلام درشان روزی اید که به همراه حسین از مدینه بروی نور دو عین چون حسینم تو خدایی گردی عاقبت کرب و بلایی گردی یک وصیت کنم این لحظه تو را جان تو جان عزیز زهرا رفتی و همره تو شادی رفت از مدینه دگر آزادی رفت وای زان روز که غمها برگشت کاروان گل زهرا برگشت جان هر دل شده بر لب آمد بی حسین حضرت زینب آمد گفت با من همه اسرار مگو ماجرا های تو وآن بغض گلو گفت لب تشنه سوی آب شدی از خجالت به خدا آب شدی گفت با قدّ کمان جان دادی من شنیدم نگران جان دادی تا که مشک و علمت را دیدم دست پاک تو ز دور بوسیدم باورم نیست سر زین وسجود فرق عباس من و ضرب عمود یاد تو روضه به پا می سازم تا ابد برپسرم می نازم نزد زهرا تو وجیه اللّهی فانی حضرت ثار اللّهی نعمتی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
بعد از تو دیگر هیچ کس ام البنین نیست یعنی زنی مانند تو مرد آفرین نیست ام الادب ، ام الوفا ، ام الاباالفضل غیر از تو وصف هیچ شخصی این چنین نیست شاگرد درس صبر مولا بوده ای که با این همه غم روی پیشانیت چین نیست در گریه ات جایی ندارد داغ فرزند قصد تو از این کار غیر از حفظ دین نیست وقتی که اشک دشمنانت را درآورد پس خطبه ای چون خطبه هایت آتشین نیست مدح تو چون با مدح عباست گره خورد دیگر گریز روضه ات هم غیر از این نیست شور رجزهایش نمی آمد به آن که در راه حفظ دین خود قطع الیمین نیست آه ! ای خوشا بر حال آن مردی که در جنگ وقتی که دستش قطع شد بر روی زین نیست! این چند برگ از متن قرآن است بر خاک؟ یا دست های اوست که در آستین نیست؟ یا روی پای فاطمه یا روی نیزه است...! یعنی سر عباس بر روی زمین نیست خرسندی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
عزای ام البنین سلام الله علیها واحد بگرید مدینه ز آهی حزین حرم دلشکسته ، بقیع دلغمین بگو مادران شهیدان همه کنند نوحه از داغ ام البنین واویلا واویلا یا ام البنین گلی ، گر بسوزد تنش مشکل است رود لاله از گلشنش مشکل است جوان ، گر بپوشد لباس کفن به مادر خبر دادنش مشکل است واویلا واویلا یا ام البنین به آن مادری که شد از غصه پیر خبر آمد از مرگ ماه منیر خبر آمده دست او شد جدا خبر آمده چشم او خورده تیر واویلا واویلا یا ام البنین مومن_نژاد کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
ام البنین سلام الله علیها نوحه سنتی سبک: یا صاحب الزمان آجرک الله در آسمان خود قمر ندارم ام البنینم و پسر ندارم وای از دل من وای از کربلا واویلا واویلا آه و واویلا خبر رسیده بر من دلغمین  بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ افتاد از مرکب با دست جدا واویلا واویلا آه و واویلا همچون عباس خود با چشم گریان هستم شرمنده از طفلان عطشان گلها پژمردند در پیش سقا واویلا واویلا آه و واویلا (( يَا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا         بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ )) بیت شعری از حضرت ام البنین_مفاتیح الجنان مومن_نژاد کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
علیهاالسلام 🔹اُم الادب🔹 ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی، که همراه امیری، چون امیرالمؤمنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت، که در بین زنان، تنها تو عباس‌آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا، یک‌جا به تو بخشید، تا اُمّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری مگر بی‌نور می‌شد، مادر زیباترین باشی؟ مگر بی‌نور می‌شد، در دل خورشید بنشینی؟ تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می‌گیرد رسیدی، باغبانِ غیرةٌ للعالمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً، نه! نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که اُمّ البنین باشی صرافان کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مینویسم یاعلی یا فاطمه کارها دارد دلم با فاطمه فاطمه مولاست،مولا فاطمه! جان من قربان دوتا فاطمه فاطمه بنت النبی الموتمن! فاطمه ام البنین ارباب من! از ازل!نه قبل تر!نه قبل تر بند شد دست گدایان پشت در نه خدایند این جماعت نه بشر مادری بودیم از اول بیشتر حضرت زهرا رقم زد اینچنین... دست ما ‌و چادر ام البنین! در نسب نساب هارا افتخار درادب عباس را آموزگار یک زن اما در جوانمردی هزار تکیه بر این سرو دارد ذولفقار کوه پای عزتش سر می شکست... تا دو زانو پیش زینب می نشست بندگی کرد و دلش دریا شد و آسمان در دستهایش جا شد و حضرت باب المراد ما شد و خانه دار خانه مولا شد و گفت‌ من کی بانوی این خانه ام؟! گرد شمع بچه ها پروانه ام! روزهایش گریه شب ها گریه بود مرهم این سوز تنها گریه بود حرف هم‌میزد اگر با گریه بود کار بی بی جای زهرا گریه بود چهار قبر خاکی اش را میکشید ناله های واحسینا میکشید واحسینا سبط پیغمبر چه شد زیر سم اسب ها پیکر چه شد پیکرش را هم‌ نگفتی سر چه شد درخیام فاطمی معجر چه شد سوختم با کام عطشان حسین چهارفرزندم به قربان حسین زینب از چشمان نامحرم بگو از لگدها طعنه ها باهم بگو قدری از آن خطبه محکم بگو مادر!از بزم غریبه کم بگو وای من بازار توهین جور بود کاش چشم آن اراذل کور بود حیف شد دستان ساقی را زدند تیر بر چشم ترش یکجا زدند بعد او شلاق بر زنها زدند گریه کرد عباس بر نی تا زدند قاتلم داغ حسین و کربلاست گر بمیرم از غم زینب رواست... هاشمی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
ام البنین سلام الله علیها سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من ستاره میبارم قمر ندارم من به من نگید مادر پسر ندارم من ام البنینم وای جسم عزیزم رو چه زیر و رو کردند به پیکر عباس نیزه فرو کردند ..... وقتی به خاک افتاد علقمه شد بی تاب تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب ...... کجاست علی اصغر رباب پریشونه گهواره خالی و لالایی میخونه ..... ای کاروان با این دلم چها کردی سه ساله ی ما را چرا نیاوردی .... شد خیمه ها غارت وقتی علمدار رفت ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت .... شنیده ام زینب زد دست غم بر سر از داغ اون گودال از دست اون خنجر مومن_نژاد کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
وفات ام البنین (سلام الله علیها) ای بــه بنیــن تــو درود همـه فاطمـه یا فاطمـه یا فاطمـه بانوی دین، مظهر عشق و وفا ام بنین، مادر صدق و صفا بــاغ گــل یــاس سـلام علیک مـــادر عبــاس ســلام عـلیک سفرهء جود و کرمت با حسین اذن دخـول حــرمت یا حسین فـــاطمه دوم حیــدر شــدی مادر یک ماه و سه اختر شدی ماه تو از ماه فلک خوبتر پیش علی از همه محبوب تر ستارگانت همه خورشید نور چشم بد از جمالشان باد دور جز تو کـه بـر شیـرخدا شیـر زاد؟ جز تو کـه بـر شیـر علی شیر داد؟ جز تو که در کرب و بلای حسین چـار پسـر کــرده فـدای حسین ای به علی پس از وفات بتول همچو خدیجه در سرای رسول تو گفته ای، ای گل باغ عفاف با پسر فاطمه شام زفاف کی همه جا چشم و چراغ همه منم کنیز مادرت فاطمه... تو بانوی بیت ولی گشته ای دور حسین ابن علی گشته ای تا که در آن بیت مقرّب شدی از دل و جان عاشق زینب شدی حق به تو یک بهشت احساس داد دسته گلی به نام عبّاس داد سزد که ناموس خدا خوانمت مادر کلّ شهدا خوانمت معرفتت زبانزد عالم است مدحت عالم به ثنایت کم است در بغلت بود گل یاس تو یعنی قندانۀ عبّاس تو بود چو خورشید رخش منجلی خواستی اش دهی به دست علی مشام تو شنید بوی حسین چشم تو افتاد به روی حسین فدایی خون خدا خواندی اش دور سر حسین گرداندی اش... دلم گرفته ذکر امّن یجیب زیارت مدینه ام کن نصیب که گریم از برای تو در بقیع به یاد گریه های تو در بقیع بقیع از اشک تو آمد به جوش صدای گریۀ تو آید بگوش کرده به داغ چار فرزند صبر کشیده ای چهار تصویر قبر اشک مصیبت ز بصر ریختی به یادشان خون جگر ریختی چشم تو از بس که فراوان گریست به گریۀ تو چشم مروان گریست تو نالۀ وا ولدا می زدی اهل مدینه را صدا می زدی بدین سخن فکند آهت طنین که کس نگوید به من امّ البنین چار گلم به تیغ پرپر شدند چار مهم به خون شناور شدند امّ بنین باغ گل یاس داشت دسته گلی سرخ چو عبّاس داشت ای ثمر دل گل احساس من ساقی اهل بیت عبّاس من شنیده ام دست تو از تن زدند به فرق تو عمود آهن زدند شنیده ام تا تنت از هم گسست پشت حسین ابن علی هم شکست شنیده ام که جای من فاطمه به دیدنت آمده در علقمه شنیده ام شعله به خشمت زدند شنیده ام تیر به چشمت زدند شنیده ام سکینه بی تاب بود به خیمه ها منتظر آب بود شنیده ام که دشمنان صف زدند کنار جسم بی سرت کف زدند شنیده ام که شد ز شمشیر تیز پیکر تو چو برگ گل ریز ریز گریه کنم روز و شب ای نور عین بر تو نه بلکه در عزای حسین تو در مدینه مادری داشتی مادر خونین جگری داشتی اگر که پاره پاره شد پیکرت بود به دامان برادر سرت حسین فاطمه برادر نداشت کشته شد و مثل تو مادر نداشت.... چـار پســر دادی و زیــن افتخــار شــد حــرم چــار امــامت مــزار پــاسخ آن وفــا و احســاس تــو فاطمــه شــد مــادر عبـاس تــو تو را فراق اشجع النّاس کشت داغ حسین و داغ عبّاس کشت گریهء تو به جز عبادت نبود وفات تو غیر شهادت نبود جز غم و اندوه و فغانت نبود حیف که آن چار جوانت نبود تا که بگریند برایت همه فاطمه یا فاطمه یا فاطمه چـار پسـر داشتـی ای جـان پاک رفـت غریبانــه تنـت زیـر خـاک دگر تنت دفن نشد شبانه تنت نداشت جای تازیانه بـر در بیـت تـو شـرارت نشد بر گل روی تـو جسـارت نشد ضربــه بـه بـازوت نزد هیچکس لگــد بـه پهلـوت نـزد هیچکس.... استادسازگار کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مدح_و_مصائب من و کنیزی آل عبا خدا را شکر من و حریم ولی خدا خدا را شکر کنیز فاطمه بودن چه عزتی دارد من و عنایت خیر النسا خدا را شکر مرا به رخصت زینب خدا پناهم داد که با حسین شدم آشنا خدا را شکر خدا نوشت شوم مادر حسین و حسن کشید آخر کارم کجا خدا را شکر خدا نوشت که من مادر اباالفضلم که او شود به حسینم فدا خدا را شکر شوند جمله پسرهای من غلام حسین کنند نوکری مجتبی خدا را شکر عزیز فاطمه! زینب! بیا در آغوشم بیا به دامن مادر بیا خدا را شکر نویدِ پورِ علمدار داده مولایم برای یاری کرب و بلا خدا را شکر برای روز علمداری اش دعا بکنیم که هست آبروی خیمه ها خدا را شکر شنیده ام که دو دستش ز تن جدا گردد به تیر و نیزه شود مبتلا خدا را شکر شنیده ام که به صورت فتد زمین بی دست مگر که خیمه بماند بجا خدا را شکر شنیده ام زتعصب پس از شهادت هم سری برآورد از نیزه ها خدا را شکر شنیده ام که حسین از قفا شود بی سر و اهل کوفه کنند از جفا خدا را شکر شنیده ام که لباس اسیری ات بر تن کُنی کنارِ تنِ سر جدا خدا را شکر شنیده ام که شود پاره پاره معجرها حجاب کس نشود بر ملا خدا را شکر پس از گذشت اسارت که از سفر آیی سپاهِ خصم در آید ز پا خدا را شکر ژولیده کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
چگونه شکر بجا آوریم از این نعمت که هست دستِ تو بالا سرِ همه امت دعای حضرتتان گر نبود، بی تردید نمیشدیم به انبوهِ فتنه ها نصرت هزار مرتبه باید ز دست میرفتیم میانِ اينهمه سختی علیهِ این نهضت نکرده ای تو فراموش لحظه ای ما را نبوده ای تو دمی غافل از محبانت به اسم گاه، دعا میکنی به تک تکِ ما به گریه گاه، دعا میکنی به این ملت عجیب اینکه گروهی، بجای شکرِ خدا زبان گشوده به نا شکری از رهِ غفلت برای مردمِ غافل، دگر چه باید کرد که حضرتِ تو نکردی برای این امت خوشا سعادتِ آنانکه باوفا بودند ترا رها ننمودند بعدِ هر بیعت خوشا وفای شهیدان که در دلِ دشمن بخون نشسته و جان داده اند با غیرت قسم به معجزه ی انقلاب اسلامی که این تویی که چهل سال داده ای عزت به لطفِ حق نه چهل سال، سیزده قرن است برای شیعه ی زهرا کشیده ای زحمت به احترام تو و مادر تو سر دادند هزارها حججی و هزارها همت قسم به غیرت مردانِ مرد تا امروز نشسته اند بپایت هزارها هیئت نه چرخِ کُندِ معیشت ز پایمان انداخت نه بی وفائیِ برجام دادمان حسرت به عشقِ شعبِ ابیطالبیم در تحریم به عشق کرب و بلاییم حامیِ دینت فدای العطشِ خیمه های اربابیم فدای لعلِ لبِ خشک و تشنه ی جدّت و پای کار علمدارِ عشق، میمانیم به عشقِ ساقیِ عطشان، به حُرمتِ حَرمت ژولیده کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
📖دعایی که در زمان بایدهر روز خوانده شود: اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ، اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ، اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ 🌷 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌷 کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
و رهبری زهرا س قاسم سلیمانی (به سبک ای صفای قلب زارم) به فروغ وفر یزدان مُلک ایمان جاودان شد همه جا پرازسرود شادی ایرانیان شد بماند مستدام لوای این نظام زماتورادرود زماتورا سلام خمینی ای امام خمینی ای امام ۲ شده دلها شاد زهرا موسم میلاد زهرا تهنیت بررهبرما سید اولاد زهرا که روزمادراست نزول کوثر است چه زهرایی که از همه زنها سراست بگو یافاطمه بگویا فاطمه ۲ نرود ازخاطرمایادیاران دلاور شهدای سرفراز راه رهبر حفظ کشور سلیمانی کجاست ؟ یقین پیش خداست همیشه یاد او صفای قلب ماست شهیدان زنده اند شهیدان زنده اند۲ ای صفای قلب زارم هرچه دارم ازتودارم تاقیامت ای رضاجان سرزکویت برندارم منم خاک درت غلام ونوکرت به قربان توو فدای مادرت علی موسی الرضا علی موسی الرضا۲ شاعرخوب شهرمان آقای شفیعی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
زمان(عج) مناجات به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بیهوده با کسی نگذاری قرارها ای بی قرار از ستم روزگارها شرمنده ایم غیبت تو بیشتر شده در دورۀ توسل ما ناله دارها باید برای آبروی خویش کار کرد ورنه ز دست رفته همه اعتبارها این اشکها اگر ندهد شستشو چه سود ؟ باید زدود از دل و دیده غبارها دردی نمی کشیم از این بی تفاوتی رنجی نمی بریم از این شام تارها جز اشک و آه ، حرف جدیدی نمی زنیم ایدل کجاست ؟ عاطفه و اقتدارها در عمق بی خیالیِ مَحضیم ، غوطه ور با این همه فساد و تباهِ تبارها تا خیمه گاه ، جاه طلبها رسیده اند دیگر حذر کنیم ز رأی شرارها همت ز دست داده و انگار مُرده ایم یادی نمی شود ز چه ؟ از ماندگارها دیگر سخن ز شعر شهادت نمی کنیم حتی عوض شدند همه شهریارها ! تنها ، شهید ، زینتِ قاب است و طاقچه گمنامها شدند به سنگ مزارها با خون هر شهید که چون بمب هسته ایست تجهیز می شوند ولایت مدارها خونهای تازه می طلبد یاری حبیب مائیم و زنگ قافلۀ سربدارها دیروز از بصیرت عمّار گفته ایم امروز روز میثم تمّار و دارها بعد از درنگِ لشگرِ توّابها چه سود... مختارها شوند هزاران هزارها تحمیل مصلحت ، زَهَق الباطل است و بس جاء الحق است ایدۀ غیرت مدارها تکرار حرف فتنۀ دیروز عبرت است امروز فتنه صف زده در مستعارها ضربه ز فتنه های خودیها رسد به دین آنانکه دم زنند ز موعود ، بارها تا چشمشان به کیسۀ فرهنگ خورده است رفته ز کف عِنان همه اختیارها پی می کنند مرکب دین و نمی رود وقتی که شد تفاخرِ آنها دلارها غافل از اینکه عالَم اسلام یکصدا همدل شدند در همۀ کارزارها این جنگِ نرم تیرِ کمان کردهٔ عدوست تا بعد از این طمع نکند در دیارها بوی قیام می رسد از سمت خاوران عطر ظهورِ یار و حضور نگارها جای تو خالی است سلیمانیِ شهید دلهای امتی است برایت مزارها ای پاسدار پرچم اسلام ، العجل دیگر به لب رسیده همه انتظارها نور خداست در دهۀ فجر می رسد این فجر صادق است همان انفجار ها خون خدا به یاری روح خدا رسید دارد محرم و صفر ما بهارها تا پا به جای پای ولّیِ خدا نهیم این گامها خطا نرود از مدارها ما با سِلاح علم و عمل پیش می رویم تقوا و طاعت است سویدای کارها ما دل شکستۀ حسنینیم ، مهدیا تا انتقام کرب و بلائیم یارها آمادۀ ظهور قیام تو قائمیم باید برون کشید کنون ذوالفقارها سربند یا محمد و یا مرتضی علی است رمز موفقیت زهرا شعارها ژولیده کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
داریم به دل گرمیِ طوفانِ نجف را داریم به لب مدحت سلطانِ نجف را داریم به سر شوق پریشان نجف را خوردیم فقط شُکرِ خدا نان نجف را دل اولِ این شعر به ایوانِ نجف رفت گفتیم همه فاطمه و جانِ نجف رفت باید به درِ خانه‌ی زهرا بنشینیم تا لطف خدا را به تماشا بنشینیم تا در خنک سایه‌ی طوبی بنشینیم تا ظِلِّ قیامت همه بالا بنشینیم بوسیدنِ دستانِ شما واجب عینی است تعظیم تو بر شیرِ خدا واجب عینی است دستی که زده بوسه پیمبر فقط این است آن دخترکی که شده مادر فقط این است کفوی که شده معنی حیدر فقط این است یاسی که شده قبلۀ قمصر فقط این است خانم حرمی از تو در این سینه خدا ساخت از نورِ شما یازده آئینه خدا ساخت بالاتر از آن خط که نوشتند تو هستی مدحی که نخواندند و نگفتند تو هستی با نقطه‌یِ با ، نقطه‌یِ پیوند تو هستی آئینه قَدیِ خداوند تو هستی چیزی بِجُز از نورِ خداوند نداری سوگند که ای آیِنه مانند نداری بانو چه شگفت است هُبوتی که تو داری قدر است چه قدری ملکوتی که تو داری یا جمع جلال و جبروتی که تو داری صد رشته قنات است قنوتی که داری با تیغ به تو تکیه کند شیرِ خداوند ای خطبه‌یِ تو غیرتِ شمشیر خداوند از روزِ ازل هر تپشت یادِ علی بود نَبْضَت ، ضربانت ، نَفَسَت نادِ علی بود این هشت فلک فاطمه آبادِ علی بود خانم همه‌ی حرفِ تو فریاد علی بود از ریشه‌ی آن چادر اگر ریشه‌ی شیعه است از خطبه‌ی بُرَّنده‌ات اندیشه‌ی شیعه است در سینه اگر آتشی از شور تو داریم در دست اگر رأیتِ منصور تو داریم ما چشم فقط جانبِ منشور تو داریم دردیم چه غم ، نور علی نور تو داریم از بارِشَت ای ابر ، پُر از لاله شد این باغ از لطفِ نگاهِ تو چهل ساله شد این باغ هر بادِ مخالف شده جوشن به تنِ ما هر تیر توان داد به برخاستنِ ما با ماست همیشه نفسِ بُت شکن ما در سایه‌ی زهراست تمامِ وطنِ ما صائب چه خوش آورد زِ شرحِ جگرِ ما "آسایش منزل نبُوَد در سفرِ ما" یکروز از این ظلم گران هیچ نمانَد از دشمن اسلام نشان هیچ نمانَد از آلِ فلان آل فلان هیچ نمانَد از حسرت این پیر و جوان هیچ نمانَد یکروز از این دل پَرِ پرواز بسازیم در خاکِ بقیع چار حرم باز بسازیم گفتید که : سرگرمِ پریشانی خویشم سرخوش زِ سبویِ غمِ پنهانی خویشم شرمنده‌ی جانان زِ گران جانی خویشم دلبسته‌ی یارانِ خراسانی خویشم یاران خراسانی‌ات امروز بگوشند لب تر بکنی پایِ شما مرگ بنوشند لطفی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
خُرَّم آنروز که اقبال به ما یار شود این دل بی خبر از غیب خبردار شود ای دل انگار زمان اَرنی گفتن توست لن ترانی نگذاریم که تکرار شود شب شب گفتن یا نور و یا قدوس است تا سحر نورٌ علی نور مددکار شود سِرِّ محرم شدنت جز نظر رحمت نیست سینۀ فاطمیون محرم اسرار شود عبد محبوبۀ ذات ازلی باید شد بندۀ اوست که از زمرۀ ابرار شود به کجا سِیر کنی! علت هستی زهراست کیست عاشق! که به این نام گرفتار شود آنکه بر معرفت سورۀ کوثر برسد در حقیقت به همه آل پیمبر برسد ما همه قطره و زهراست که اقیانوس است ای خوش آن بنده که با نور خدا مأنوس است فاطمه بانوی سجاده نشین سحر است گریۀ فاطمه نزدیک سحر ملموس است بینِ سجاده سحرها که قدم بگذارد خاک محراب به خاک قدمش پابوس است هیچگاه این همه الله پرستش نشود این نمازی است که ابلیس از آن مأیوس است تا دعا کرد به همسایه ، به ما فیض رسید مستجاب است دعایی که به یا قدوس است این چه ذکری است که همتای علی می گوید یا علی گوید و یا فاطمه اش معکوس است مادر خلقت و هم مادر بابا زهراست سایه اَش بر سرِ ما ، مادری اش محسوس است حب زهراست که صد مرحله فریاد رس است دشمن فاطمه در آتش کین محبوس است شب زهراست، دلِ ما ز شعف مالامال باز کردند ملائک به سوی ما پر و بال آنکه اوصاف خدا را به خدا تمثیل است سایبان حرمش بال و پر جبریل است محضرش مهبط وحی است و علی کاتب اوست مصحفش بر همه آیات خدا تأویل است آنکه در سفرۀ او مائده آید ز بهشت سائل پشت درش حضرت میکائیل است بخششی داشت که آغاز شب زندگی اش همسرش گفت کرامات تو بی تعطیل است قرص نانی هم اگر داشت به سائل بخشید چه کمالی است که در علم و عمل تکمیل است گفت باباش : فدای تو و ترتیل شبت که خدا مستمع هر شب این ترتیل است جان پیغمبر اکرم نرود بی اذنش این ردایی است که در کسوت عزرائیل است دین شیعه ز سیاست که جدا نیست ، یقین هرکه با فاطمه شد ، دشمن اسرائیل است می رسد منتقم حضرت زهرا ، مهدی کیست مشتاق شهادت که کند هم عهدی می رسد از حرم سلسله کوثرها وصف نورانیِ منصوره ز بالاترها آسمانی تر از این نور، خدا خلق نکرد فاطمه مادر خورشید و مَه و اخترها فاطمه مادر مجموع امامان مبین اوست سر سلسله نوریِ پیغمبرها سیزده آینه یک حضرت خورشید در آن سیزده آیه و یک سوره ، همه محشرها خالقش فاطمه را زهرۀ زهرا نامید تا درخشد شب و روز از حرم حیدرها اوست بازوی علی ، روح دو پهلوی نبی مادر خوب حسین و حسن و دخترها یک تنه اوست علمدار همه دین خدا یک تنه هست حریف همۀ لشگرها حکم او حکم خدا، طاعت زهرا واجب بر همه سید وسالار و همه سرورها چون به محشر بگذارد قدم ، از هیبت او شود اعلام سراسر همه پائین ، سرها مادران شهدا طاعتِ او را دارند بنویسیم که تبریک به این مادرها روز میلاد خمینی است گواهی دیگر دست زهراست تولای همه رهبرها مادر حجب و عفاف است حجاب زهرا چادر خاکیِ زهراست سر خواهرها بشکند دست اجانب که به معجر نرسد دست بیگانه کجا و حرم معجرها بگذارید بمانند اشارات گریز من نگویم سخن از بزم مِی و لفظ کنیز ژولیده کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr