#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
در بزم عشق بازان فرصت فراهم افتاد
قرعه به نام ما و ماه محرم افتاد
پرچم نماد قبر و شش گوشه ی حسین است
بغضم شکست هر بار چشمم به پرچم افتاد
بزم شهود یعنی تنها حسین بود و...
قبل از وجود عالم، مِهرش به قلبم افتاد
هر سائلی مسیرش بر منزلی می افتد
راهم به لطف حق بر، بیتی مکرم افتاد
صدها هزار عاشق در خون خود تپیدند
تا این عَلَم به دست امثال ما هم افتاد
گرمای ماتم او آتش زده به جانم
غیر از غمش ز چشمم هر داغ و ماتم افتاد
آیات ابتدایِ مریم که گشت نازل
دلشوره ای مکرر بر جان خاتم افتاد
لب تشنه شد حسین و چشمش غبار می دید
با ضربه از روی اسب، شاه دو عالم افتاد
تاریکی مجسم آمد به سوی مقتل
با خنجرش به جان آن نور اعظم افتاد
تا که حسینِ خود را تنها و بی رمق دید
زهرا کنار مقتل با قامت خم افتاد
آن قدر دست و پا زد تا با صدای مادر
لرزه بر آستانِ عرش معظم افتاد
محمدجواد_شیرازی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_
شهادت
این نفس ها فدای هر نفسش
من بمیرم برای هر نفسش
با نفس هاش خون زند بیرون
از تنش روی صفحه ی هامون
به کدامین گناه کشته شود؟
اینقدر بی پناه کشته شود؟
یک نفر، یک سپاه، عدالت نیست
عمه بگذر ز من که مهلت نیست
او که امید لحظه هایم بود
هم عمو هم پدر برایم بود
نفسش در تلاطم افتاده
زیر شمشیر مردم افتاده
زخم هایش ستاره باران است
نه یکی نه دو تا هزاران است
بدنش نیزه زار گردیده
زیر پا چند دست چرخیده
پنجه ای می رسد به گیسویش
خنجری می رود به پهلویش
سهمش از هر کرانه شمشیر است
از زمین نیزه از هوا تیر است
من یتیمم ولی جگر دارم
غیرت از حضرت پدر دارم
می شوم چون پسر، عمویم را
پیش کش میکنم گلویم را
آمدم من ولی نگو دیر است
چقدر قتله گاه دلگیر است
سنگ ها وحشیانه می بارند
با عمویم چه دشمنی دارند؟
صبر کن مهربان که در راهم
تو نباشی نفس نمی خواهم
ای که دست تو بوده مأمن من
دست بی تو وبال گردن من
قتله گاهت شبیه کوچه و من
سپرت می شوم به جای حسن
قامتم مثل قاسمت گر نیست
از علی اصغرت که کمتر نیست
حسن_کردی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام حسین علیه السلام
بین خوبان جهان خون خدا ما را بس
در مسیر غم او تیغ بلا ما را بس
ما بجز کرب و بلا هیچ نخواهیم ای دوست
یعنی از کُل جهان کرب و بلا ما را بس
تشنه ی آب فراتیم و بدان محتاجیم
جامی از جوشش آن آب بقا ما را بس
هر که آمد بگرفت از در او حاجت را
بودن در حرمش همچو گدا ما را بس
قدمی رنجه کند کاش که بیمارانیم
گردی از جانب او بهر شفا ما را بس
هر که دل داده به جایی و کند فریادی
در حریم حرمش شور و نوا ما را بس
سائلان کرم زاده ی زهرا مائیم
گر کند نیم نگاهی ز وفا ما را بس
دل به آئينه ی ایوان طلایش بستیم
نگه روشن آن آینه ها ما را بس
ذَره در پرتو خورشید شود پیدا تر
تابش آن مَه خورشید لقا ما را بس
این که ما را ز خودش دور نسازد مولا
این که ما را بخَرد روز جزا ما را بس
چارده قرن اگر سوخته ایم از داغش
باز از ماتم او اشک عزا ما را بس
گریه جز در غم او نیست کسی را جایز
گریه بر ماتم شاه شهدا ما را بس
گریه از داغ شهیدان ، ره آنان رفتن
سخن نافذ آن روح خدا ما را بس
یا حسین ای که سرت گشت جدا از پیکر
گریه بر ماتم عظمای شما ما را بس
«یاسر» اینجا همه دل خسته پناه آوردیم
یک نظر از طرف اهل ولا ما را بس
محمود_تاری
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مناجات
#امام حسین (علیه السلام)
هر جا که روضه های تو برپاشود حسین
بابی است که به کرببلا وا شود حسین
دعوت شدم به مجلس روضه هزار شکر
چون رزق میهمان تو تقوا شود حسین
هر کس که عاشق تو شود عاشق خداست
توحید با محبتت امضا شود حسین
چشمی که گریه کرد برای عزای تو
مشمول لطف حضرت زهرا شود حسین
آن کس که شد گدای تو آقای عالم است
هر قطره وصل شد به تو دریا شود حسین
حب الحسین یجمعنا یعنی ای عزیز
بیگانه هم به عشق تو منّا شود حسین
هرجا گره به کار من افتاده از قدیم
تنها گره گشای من آن جا شود حسین
آیا شود چو جون غلام سیاه تو
هنگام مرگ هر نفس ما شود: حسین...
سعید_نسیمی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سناتور استرالیایی ملکه انگلیس را «استعمارگر» خواند
سناتور بومی استرالیایی زمان سوگند یاد کردن، هنگامی که به اسم ملکه انگلیس رسید، آن را ملکه «استعمارگر» الیزابت دوم خطاب کرد.
با تذکر چندباره رئیس مجلس سنا، در آخر این سناتور مجبور به گفتن اسم ملکه البته با تمسخر و خنده شد!
استرالیا کشوری است با نظام سیاسی پادشاهی و بالاترین مقام سلطنتی بریتانیا، یعنی ملکه «الیزابت دوم» ملکه این کشور نیز به حساب میآید.
#ثامن
ایتا و روبیکا
@ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌♨️❌♨️❌♨️❌♨️❌
♨️ یکی از مشهودترین تفاوتهای سلبریتیهای ایرانی و خارجی را در این کلیپ ببینید 😐☝️
سلبریتی های اونا کجا سیر میکنن... سلبریتی های ما کجا😐😐
#جهاد_تبیین
#چاله_جمعیتی
#سلبریتی
@ahlolbasar
#امام_حسین
💠 لطف اباعبدالله الحسین علیه السلام
🔻به سیدالشهدائی که روز عاشورا، گریه میکردند، عرض کردند: یابن رسول الله! چرا گریه میکنید؟ فرمودند: به خاطر این جمعیّت. گفتند: کدام جمعیّت؟ فرمود: لشکر دشمن. گفتند: چرا برای اینها گریه میکنید؟ فرمودند: آخر اینها مرتکب کاری میشوند که مستحقّ جهنّم میشوند، ناراحتم.
🔸 برای دشمن گریه میکند آقا سید الشهداء. آن وقت فکر میکنید که دوستانش را رها میکند و تنها میگذارد؟ معادلاتمان را درست کنیم.
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#شب_پنجم_محرم_
#حضرت_عبدالله_ابنالحسن_علیهالسلام
مثل یک صاعقه تکبیرِ حسن میآمد
یازده ساله ترین شیرِ حسن میآمد
بر تن از پیرهن خویش کفن ساخته است
او حسینیهای از خشتِ حسن ساخته است
رگِ گردن متورم شده یعنی لبیک
مُشتهایش متراکم شده یعنی لبیک
یازده جرعهی ناب از یَمِ حیدر خورده است
خوب پیداست که بر غیرتِ او برخورده است
دست حق بر درِ خیبر بخورد میفهمند
به رگ غیرت او بَر بخورد میفهمند
او یتیمی است که نعلین ندارد حتی
فکر صد خُم در آن بین ندارد حتی
او نمیدید که خاری به کف پایش بود
دامن پیرهنش زیر قدمهایش بود
چند باری به زمین خورد ولی باز دوید
تا که زهرا به زمین خورد علی باز دوید
خیره چشمانِ تَرَش رو به همان منظره بود
دورِ گودال فقط دایره در دایره بود
همه با خاطرهی بغضِ علی جمع شدند
حلقه در حلقه به یک نقطه ؛ ولی جمع شدند
حلقهها تنگتر از تنگتر از قبل شده
قلبها سنگتر از سنگتر از قبل شده
باید از بینِ همه رد بشود میداند
نه محال است مردد بشود میداند...
رد از شد حلقهی پیرانِ عصازن و سپس از وسطِ جمعیتی سنگ به دامن
نه فقط سنگ که چوب و شن و آهن
بعد از آن سخت دوید
از دو سه تا حلقهی اسبان سواری
وصدای نفس و شیهه و کوبیدن سُمها
همهسو هولِ قدمها وعَلَمها
به خودش گفت کمی مانده برو از وسط اینهمه جامانده برو
پیش میرفت ولی حلقهی یک لشکر شد
متراکم متراکم متراکمتر شد
داشت از بین همین فاصلهها رد میشد
از دل هلهلهها، هرولهها رد میشد
رد شد از حلقهی سرنیزه و از حلقهی شمشیر و کمانگیر و
کف پاش پُر از خون و تَنِ کوچک مجروح دوید و
لب گودال رسید و
ته گودل چه دید و...
که سنان بود و سنان داشت
نیزهای فاتحه خوان داشت
حرمله غرقِ عرق چشم بر آن نیمه جان داشت
آخرین تیر خودش را به کمان داشت
مادری موی کَنان سینه زنان پیش عمو بود ولی قدِ کمان داشت
پدرش بود عمو بود پدرش بر سر او بود...
پسر اُفتاد سر اُفتاد چه بد بال و پر اُفتاد
تنی روی تن اُفتاد حسن اُفتاد
راه یک تیرِ سهشعبه به دو حنجر اُفتاد
نالهای بین گلو بود که زهرا غش کرد
او در آغوش عمو بود که زهرا غش کرد
کاش جبریل جراحات دو تَن را میبست
کاش میشد که علی چشم حسن را میبست
باز از خاک حسن مادر خود را برداشت
شمر تا کُندترین خنجر خود را برداشت...
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۵/۱۱)
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#امام_حسین_ع
مناجات_محرمی
#شب_پنجم
#شب_ششم
همهی عزت دنیای حسین است حسن
به خداوند مسیحای حسین است حسن
بی حسن سوی حسینش بروی باخته ای
جان من! صاحب امضای حسین است حسن
این حسن کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
برترین اسم به لبهای حسین است حسن
هرکسی گفت حسین، از برکات حسن است
تا ابد پرچم بالای حسین است حسن
بنویسید که آقای جهان است حسین
بنویسید که آقای حسین است حسن
زیر قبه همه گفتیم الهی به حسن
باب حاجات گداهای حسین است حسن
همه در کرببلایند حسین رفته بقیع
چه عجب؟! جنت اعلای حسین است حسن
او علی اکبر اگر داد حسن قاسم داد
در بلا هم شده، هم پای حسین است حسن
بعد او خنده ندیدند به لبهای حسین
آی مردم غم عظمای حسین است حسن
سیدپوریا_هاشمی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت عبدالله علیه السلام
#شب پنجم
ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم
آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو
کآستینم را ز دست عمّه ام زینب کشیدم
فرصتی نیکو ز هل من ناصرت آمد بدستم
تو کرم کردی که من در قلزم خون آرمیدم
جای تکبیر اذان ظهر در آغوش گرمت
بانک مادر مادرِ زهرا در این صحرا شنیدم
گرچه طفلی کوچکم امّا قبولم کن عمو جان
بر سر دست تو من قربانی شش ماهه دیدم
کس نداند جز خدا کز غصّۀ مظلومی تو
با چه حالی از کنار خیمه در مقتل رسیدم
دست من افتاد از تن گو سرم بر پایت اُفتد
سر چه باشد تیر عشقت را بجان خود خریدم
تا بُرون از خیمه گه رفتی دل من با تو آمد
تو به رفتن رو نهادی من زماندن دل بُریدم
جای بابایم امام مجتبی خالی است اینجا
تا ببیند من به قربانگاه تو آخر شهیدم
ناله ای از سوز دل کردم به زیر تیغ قاتل
شعله ها در نظم عالم سوز «میثم» آفریدم
استاد_غلامرضا_سازگار(میثم)
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع
شهادت
چیزی نمانده از بدن او حیا کنید
دست مرا به جای سر او جدا کنید
خواهر تمام دار و ندارش برادر است
تا جان نداده عمه ، عمو را رها کنید
من مثل مجتبی و عمو مثل فاطمه
گودال هم مدینه شده ، کوچه وا کنید
ارزش نداشت آن قَدَر این چند روز عمر
تا که به زور، نیزه در این جسم جا کنید
ای پیرمردهای کوفه ، مبادا که بعد من
بی حرمتی به پیکر او با عصا کنید
باید که این جهاد علی اصغری شود
پس زود ِ زود حرمله را هم صدا کنید
تا عمه را غریب تر از این ندیده ام
جان مرا ازین قفس تن رها کنید
خیلی برای عمه دلم شور می زند
ای وای اگر که حمله به ناموس ما کنید...
محمدحسین_رحیمیان
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#شب_پنجم
#شب_ششم
بگو به هر که برای حسین سینه زن است
به صبح روز جزا با رقیه هم سخن است
به غیر او به کسی جان و دل نخواهم داد
حسین در دو جهان بهترین رفیق من است
نماز و روزه و حج و زکات جای خودش
ولی امید من این یا حسین و یا حسن است
مرا دوباره به آغوش کربلا برسان
کجا برای دل خسته بهتر از وطن است
غم تو تا به قیامت نمی شود کهنه
که شیعه منتقم داغ کهنه پیرهن است
چه گریه ها که نکردیم با همین جمله
کریم بی حرم است و حسین بی کفن است
محمود_یوسفی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن ع
افتاده باز کار به دستِ کریم ها
مارانوشته اند گدا از قدیم ها
شانه زده به زلف کمندی نسیم ها
باید کشید نازِ نگاهِ یتیم ها
دستِ دعا به خاکِ قدم های او بزن
عبدِ خداست کودکِ ده سالة حسن
ده ساله بود قامتش اما وقار داشت
بالایِ چشم خویش دوتا ذوالفقار داشت
مثلِ ابالحسن سخنش اقتدار داشت
بر یاریِ عمو جگری بی قرار داشت
شهر مدینه با پدرش عهد بسته بود
از کودگی کنارِ بزرگان نشسته بود
با چشمِ خویش رفتنِ عشاق دیده بود
شش ماهه هم به فیضِ شهادت رسیده بود
او را عمو به بندِ محبت کشیده بود
دستش به دستِ عمة قامت رشیده بود
بوسید دست عمه به او التماس کرد
جان کند تا زخیمه خودش را خلاص کرد
پایِ برهنه جانب گودال می دوید
در بین ازدحام عجب موقعی رسید
فریادهای مادرت ِ سادات را شنید
فوری حسین پیکر او در بغل کشید
می خواست تا که ضربه نبیند ولی نشد
نیزه به پهلویش ننشیند ولی نشد
لعنت به حرمله گلویِ تشنه باز شد
این خون به رویِ چشم حسین چاره ساز شد
اصلا تمام کشتن این طفل راز شد
اما مقابل پدرش سرفراز شد
می خواست دست وپا بزند نیزه ها نذاشت
بابایِ خود صدا بزند نیزه ها نذاشت
در قتلگاه هر دو بدن زیرو رو شده
نیزه به رویِ نیزه به پیکر فرو شده
با پنجه های گرگ تنش جستجو شده
عریان به دستِ لشگرِ بی آبرو شده
مقتل نوشته با عجله مو کشیده اند
مثل کبوتری سر او را بریده اند
در قتلگاه روی تن او قدم زدند
با نعل تازه هر دوبدن را بهم زدند
یک عده جا نبود اگر ضربه کم زدند
بر نیزه جسم بی سر او چون عَلَم زدند
زینب گرفته دست به سر می کند نگا ه
درهم شده حسین و حسن بین قتلگاه
قاسم_نعمتی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن
هستم از راه و چاه ها آگاه
پیرو راه والِ مَن والاه
بنده ای عاشقم، سخن کوتاه
هست نامم همیشه عبدالله
فخر دارم، کریم زاده شدم
پاسبان حریم، زاده شدم
شور پرواز، از ازل دارم
کفن خویش در بغل دارم
میل برچیدن هُبَل دارم
ارث از فاتح جمل دارم
عمه دستم مگیر، صف شکنم
یازده ساله ام ولی حسنم
بین لشگر عمو اسیر شده
لب خشکش چنان کویر شده
بهر قتلش کسی اجیر شده
جان عمه ببین که دیر شده
من چگونه فقط نظاره کنم؟!
بگذار عمه فکر چاره کنم
عمویم سنگ بر جبینش خورد
بر زمین، چهره ی مبینش خورد
آتشی بر دل حزینش خورد
ضربه بر چشم نازنینش خورد
بنشینم که دست و پا بزند؟!
تشنه لب، آب را صدا بزند؟!
تا ته قتلگاه و گودالش
می روند این قبیله دنبالش
غرق خون است جسم بی حالش
نکند تا کنند پامالش
عرش حق روضه خوان و گریان شد
شمر با خنجرش نمایان شد
آه عمه دگر رهایم کن
جان فدای عمو، صدایم کن
نذری شاه کربلایم کن
می روم عمه جان دعایم کن
تا شوم من هم از سپاه حسین
می روم تشنه، قتلگاه حسین
عاشقی را من از پدر دارم
همچنان فاطمه جگر دارم
زرهی نیست؟! بال و پر دارم
بازویی همچنان سپر دارم
من نمردم به او لگد بزنند
نیزه با کینه و حسد بزنند
آه از روی عرش برخیزید
نیزه داران از او بپرهیزید
دست من را به پوست آویزید
جسم و جان مرا فرو ریزید
عمویم را به خاک و خون نکشید
از تنش کهنه پیرهن نبرید
محمد_جواد_شیرازی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن ع
چیزی نمانده از بدن او حیا کنید
دست مرا به جای سر او جدا کنید
خواهر تمام دار و ندارش برادر است
تا جان نداده عمه ، عمو را رها کنید
من مثل مجتبی و عمو مثل فاطمه
گودال هم مدینه شده ، کوچه وا کنید
ارزش نداشت آن قَدَر این چند روز عمر
تا که به زور، نیزه در این جسم جا کنید
ای پیرمردهای کوفه ، مبادا که بعد من
بی حرمتی به پیکر او با عصا کنید
باید که این جهاد علی اصغری شود
پس زود ِ زود حرمله را هم صدا کنید
تا عمه را غریب تر از این ندیده ام
جان مرا ازین قفس تن رها کنی
خیلی برای عمه دلم شور می زند
ای وای اگر که حمله به ناموس ما کنید...
محمد_حسین_رحیمیان
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن ع
عبدلَله(ع) است و دارد، با بندگی قراری
تا اینکه جا نمانَد، از خیمه شد فراری
با جرأت و شتابان، بی واهمه میاید
میزد به قلب دشمن، بی صبر و بردباری
عشق عمو کشانده او را به بزم مقتل
دور از عمو همیشه، میکرد بیقراری
عشق حسین(ع)بود و دردانهٔ حسن(ع) بود
زینب(س) میان خیمه، مشغولِ سوگواری
سرنیزه ای سریعاً، آمد به پیشوازش
مهمانِ قتلگاه است، آمد برای یاری
میشد سپر برایِ جانِ عمو حسینش(ع)
دشمن از این شجاعت، شد غرقِ بدبیاری
نامردِ بی شرافت، از هر طرف می آمد
افتاد زیر نیزه، این طفلِ یادگاری
ناجور خورد شمشیر، افتاد بر تنِ خاک
دستش قلم شد ای وای، مادر مگر نداری؟!
در ازدحام گودال از حنجرش نفس رفت
با چکمه های شمر(لع) و، با ضربه های کاری!
مرضیه_عاطفی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#شب_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن ع
مثل یک صاعقه تکبیرِ حسن میآمد
یازده ساله ترین شیرِ حسن میآمد
بر تن از پیرهن خویش کفن ساخته است
او حسینیهای از خشتِ حسن ساخته است
رگِ گردن متورم شده یعنی لبیک
مُشتهایش متراکم شده یعنی لبیک
یازده جرعهی ناب از یَمِ حیدر خورده است
خوب پیداست که بر غیرتِ او برخورده است
دست حق بر درِ خیبر بخورد میفهمند
به رگ غیرت او بَر بخورد میفهمند
او یتیمی است که نعلین ندارد حتی
فکر صد خُم در آن بین ندارد حتی
او نمیدید که خاری به کف پایش بود
دامن پیرهنش زیر قدمهایش بود
چند باری به زمین خورد ولی باز دوید
تا که زهرا به زمین خورد علی باز دوید
خیره چشمانِ تَرَش رو به همان منظره بود
دورِ گودال فقط دایره در دایره بود
همه با خاطرهی بغضِ علی جمع شدند
حلقه در حلقه به یک نقطه ؛ ولی جمع شدند
حلقهها تنگتر از تنگتر از قبل شده
قلبها سنگتر از سنگتر از قبل شده
باید از بینِ همه رد بشود میداند
نه محال است مردد بشود میداند...
رد از شد حلقهی پیرانِ عصازن و سپس از وسطِ جمعیتی سنگ به دامن
نه فقط سنگ که چوب و شن و آهن
بعد از آن سخت دوید
از دو سه تا حلقهی اسبان سواری
وصدای نفس و شیهه و کوبیدن سُمها
همهسو هولِ قدمها وعَلَمها
به خودش گفت کمی مانده برو از وسط اینهمه جامانده برو
پیش میرفت ولی حلقهی یک لشکر شد
متراکم متراکم متراکمتر شد
داشت از بین همین فاصلهها رد میشد
از دل هلهلهها، هرولهها رد میشد
رد شد از حلقهی سرنیزه و از حلقهی شمشیر و کمانگیر و
کف پاش پُر از خون و تَنِ کوچک مجروح دوید و
لب گودال رسید و
ته گودل چه دید و...
که سنان بود و سنان داشت
نیزهای فاتحه خوان داشت
حرمله غرقِ عرق چشم بر آن نیمه جان داشت
آخرین تیر خودش را به کمان داشت
مادری موی کَنان سینه زنان پیش عمو بود ولی قدِ کمان داشت
پدرش بود عمو بود پدرش بر سر او بود...
پسر اُفتاد سر اُفتاد چه بد بال و پر اُفتاد
تنی روی تن اُفتاد حسن اُفتاد
راه یک تیرِ سهشعبه به دو حنجر اُفتاد
نالهای بین گلو بود که زهرا غش کرد
او در آغوش عمو بود که زهرا غش کرد
کاش جبریل جراحات دو تَن را میبست
کاش میشد که علی چشم حسن را میبست
باز از خاک حسن مادر خود را برداشت
شمر تا کُندترین خنجر خود را برداشت...
حسن_لطفی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
@ahlolbasar استادحجازی.mp3
7.31M
صوت:🔥یکصد و هفتمین جلسه پخش زنده از سلسله نشستهای سه شنبه ها گروه بصیرتی اهل البصر:
موضوع : تبیین هفت فرمان مقام معظم رهبری مدظله العالی در بیانات 14 خرداد 1401
کارشناس : استاد سید رضا حجازی
#جهاد_تبیین
#ثامن
#نشست
ایتا و روبیکا
@ahlolbasar
💢🔴💢🔴💢🔴
⛔️ آمار سقط جنین در ایران😰😰
سالانه ۳۷۰ هزار سقط رقم وحشتناک
که ۹۵٪ درصد این سقط ها بچه های مشروع و بی زبان هستند😔
#جوان_سازی_جمعیت
#چاله_پیری
#جهاد_تبیین
@ahlolbasar
شما نگاه کنید بچه 13 ساله الان از پای بازی های کامپیوتری تکان نمی خورد. ولی روز عاشورا...
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#شب_ششم_محرم
#قاسم_بن_الحسن ع
این گلِ تر ز چه باغیست که لب خشکیدهست؟
نو شکفتهست و به هر غنچه لبش خندیدهست
روبرو همچو دو مصراع، دو ابرویش بین
شاه بیت است و حق از شعر حسن بگزیدهست
دید چون مشتریاش ماه شب چاردهم
«سیزده بار زمین دور قدش گردیدهست»
عازم بزم وصال است، و حسن نیست دریغ!
تا که در حُسن ببیند چه بساطی چیدهست
سیزده آیه فقط سورۀ عمرش دارد
نام اخلاص بر این سوره، وفا بخشیدهست
حسرتِ پاش به چشمان رکاب است هنوز
این نهالیست که بر سرو، قدش بالیدهست
سینه شد مجمر و اسپند، ز دل، مادر ریخت
تا «قیامت قد» خود دید کفن پوشیدهست
گفت شرمنده احسان عمویم همه عمر
او که پیش از پسر خویش مرا بوسیدهست
تن چاکش به حرم برد عمو، عمه بگفت:
خشک آن دست که این لالۀ تر را چیدهست
استاد_علی_انسانی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_قاسم علیهالسلام
#غزل
بیزره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است...
دستخطی حسنی داشت که ثابت میکرد
سیزده سال، به دنبال حسینی شدن است!
جان سرِ دست گرفت و به دل میدان برد
خواست با عشق بگوید که عمو، جانِ من است
ناگهان از همه سو نعره کشیدند که آی...
تیرها! پر بگشایید که او هم حسن است
نه فرات و نه زمین، هیچ کسی درک نکرد
راز این تشنه که آمادهٔ دریا شدن است...
ایوب_پرندآور
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr