#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
سالها پیش در این شهر، درختی بودم
یادگار کهن از دورۀ سختی بودم
هرگز از همهمۀ باد نمیلرزیدم
سایهپرودِ چه اقبال و چه بختی بودم
به برومندیِ من بود درختی کمتر
رشد میکردم و میشد تنهام محکمتر
من به آیندۀ خود روشن و خوشبین بودم
باغ را آینهای سبز به آیین بودم
روزها تشنۀ همصحبتیِ با خورشید
همهشب همنفسِ زهره و پروین بودم
ریشه در قلب زمین داشتم و سر به فلک
برگهایم گلِ تسبیح به لب، مثل ملَک
...ناگهان پیک خزان آمد و باد سردی
باغ شد صحنۀ طوفان بیابانگردی
در همان حال که احساس خطر میکردم،
نرم و آهسته ولی با تبر آمد مردی
تا به خود آمدم، از ریشه جدا کرد مرا
ضربههایش متوجّه به خدا کرد مرا
حالتی رفت که صد بار خدایا کردم
از خدا عاقبت خیر تمنّا کردم
گر چه از زخمِ تبر روی زمین افتادم
آسمانسِیر شدم، مرتبه پیدا کردم
از من سوختهدل بال و پری ساخته شد
کمکم از چوب من، آنروز دری ساخته شد
تا نگهبان سراپردۀ ماهم کردند،
هر چه «در» بود در آن کوچه، نگاهم کردند
از همان روز که سیمای علی را دیدم
همهشب تا به سحر چشم بهراهم کردند
مثل خود تشنۀ سیراب نمیدیدم من
این سعادت را در خواب نمیدیدم من
بارها شاهد رُخسار پیمبر بودم
مَحرم روز و شبِ ساقی کوثر بودم
تا علی پنجه به این حلقۀ در میافکند
بهخدا از همهٔ پنجرهها سر بودم
دستهای دو جگرگوشه که نازم میکرد،
غرق در زمزمه و راز و نیازم میکرد
به سرافرازی من نیست دری روی زمین
متبرّک شدم از بال و پر روحالامین
سایۀ وحی و نبوت به سرم بوده مدام
بهخدا عاقبت خیر، همین است همین
هر زمانی که روی پاشنه میچرخیدم
جلوۀ روشنی از نور خدا میدیدم
از کنار در، اگر فاطمه میکرد عبور
موج میزد به دلم آینه در آینه، نور
سبزپوشان فلَک، پشت سرش میگفتند
«قل هوالله احد»، چشم بد از روی تو دور
سورۀ کوثری و جلوۀ طاها داری
«آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری»
دیدم از روزنِ در، جلوۀ احساسش را
دست پرآبله و گردش دستاسش را
دیدهام در چمن سبز ولایت، هرروز
عطر اَنفاس بهشتی و گل یاسش را
زیر آن سقف گِلین، عرش فرود آمده بود
روح، همراه ملائک به درود آمده بود
هر گرفتار غمی، حلقه بر این در میزد
هر که از پای میافتاد به من سر میزد
آیۀ روشن تطهیر در این کوچه، مدام
شانه در شانۀ جبریلِ امین پر میزد
یک طرف شاهد نجوای یتیمان بودم
یک طرف محو شکوفایی ایمان بودم
من ندانستم از اوّل، که خطر در راه است
عمر این دلخوشی زودگذر کوتاه است
دارد این روز مبارک، شب هجران در پی
شب تنهایی ریحان رسولالله است
مانده بودم که چرا آینه را آه گرفت؟
یا پس از هجرت خورشید، چرا ماه گرفت؟
رفت پیغمبر و دیدم که ورق برگشته
مانده از باغ نبوت، گلِ پرپرگشته
مَهبط وحی جدا گِریَد و، جبریل جدا
مسجد و منبر و محراب و حرم، سرگشته
هست در آینۀ باغ خزاندیده، ملال
نیست هنگام اذان، صوت دلانگیز بلال
همه حیرتزده، افروختنم را دیدند
دیده بر صحن حرم دوختنم را دیدند
بیوفایان همه، آنروز تماشا کردند
از خدا بیخبران سوختنم را دیدند
سوختم تا مگر از آتش بیداد و حسد،
چشمزخمی به جگر گوشۀ یاسین نرسد
هیچ آتش به جهان این همه جانسوز نشد
شعله اینقدر، فراگیر و جهانسوز نشد
جگرم سوخت، ولی در عجبم از شهری،
که دلافسرده از این داغ توانسوز نشد
آه از این شعله که خاموش نگردد هرگز
داغ این باغ، فراموش نگردد هرگز
سوخت در آتشِ بیداد رگ و ریشه و پوست
پشت در این علی است و همۀ هستی اوست
یادم از غفلت خویش آمد و با خود گفتم
حیف آن روز به نجّار نگفتم، ای دوست:
تو که در قامت من صبر و رضا را دیدی،
بر سر و سینۀ من میخ چرا کوبیدی؟
همه رفتند و به جا ماند درِ سوختهای
دفتری خاطره از آتشِ افروختهای
سالها طی شد از آن واقعۀ تلخ و، هنوز
هست در کوچه ما چشمِ به در دوختهای
تا بگویند در این خانه کسی میآید
«مژده، ای دل که مسیحا نفسی میآید»
محمدجواد_غفورزاده
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#فاطمیه
#امام_عصر علیهالسلام
#غزل
بهار زندگیام!
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست
تحمّل غم هجر تو، در توانش نیست
کسی که سوخته از انتظار، میداند
دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست
کسی که روی تو را دید یک نظر، چون خضر
چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟!
کسی که درک کند دولت حضور تو را
نیاز گوشۀ چشمی به دیگرانش نیست
نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت
که بی حضور تو، حاجت به این و آنش نیست
به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار!
گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست
بهار زندگیام در خزان نشست بیا
«بهار نیست به باغی که باغبانش نیست»
کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی
به جز تو با خبر از قبر بینشانش نیست
بیا و پرده ز راز شهادتش، بردار
پسر که بیخبر از مادرِ جوانش نیست...
محمدجواد_غفورزاده
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بایَـــــد بَـــــساطِ داغ و عـــــزایش عـــــلم شـــــود
بایـــد عـــزای مـــادرمان مـــحترم شـــــود
ای شـــیعه داغ مــــادرمان کـــم نمیـــــشود
حــــتی اگـــرکه دســــت مـــغیره قـــــلم شـــــود
تالـــحظه ای که مــــهدی زهــــرا نیامـــــده
یـــــک ســـــوزنی نبایـــــد از این روضـــــه کـــــم شـــــود..
#شهادت_مادرم_افسانه_نیست
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#فاطمیه
#حضرت زهرا س
به سبک: به سمت گودال از.....
به سمتِ زهرا از حجره دویدم من
عمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
فاطمه افتادُ آه کشیدم من
آخ لگد به پهلو خورد، دیر رسیدم من
صدایی از بینِ شعله شنیدم من
سینه ی زهرا سوخت، دیر رسیدم من
دود فراگیر بود، خوب ندیدم من
محسنِ من شد سقط، دیر رسیدم من
خیلی خجالت از حسن کشیدم من
چون حامیِ مادر بود، دیر رسیدم من
رو بدنِ زهرا عبا کشیدم من
فاطمه از هوش رفت، دیر رسیدم من
صدای سیلی از کوچه شنیدم من
شکست گوشواره، دیر رسیدم من
صورتِ زهرا سوخت، ناله کشیدم من برات بمیرم من دیر رسیدم من
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#فاطمیه
#حضرت زهرا س
دلم گرفته مادر از قلب سنگ کوچه
نمیشه رد بشیم از مسیر تنگ کوچه
ما رو نداره باور این دشمن پیمبر
کاشکی بابام علی بود راها رو بسته مادر
از آل حیدر این بی وفا عقده داره
مادر می ترسم دستای سنگینی داره
پاشو و گرنه جون میدم
راه و بهت نشون میدم
چادرتو تکون میدم
*
چیزی نمونده مادر از ضربه هاش بمیری
قباله ی فدک رو نمی شه پس بگیری
به سمت خونه برگرد حیا نداره نامرد
از رو زمین بلند شو داری می میری از درد
کور میشدم کاش چی اومده وای به سرت
شرمنده ام من خاکی شده بال و پرت
پاشو و گرنه جون میدم
راه و بهت نشون میدم
چادرتو تکون میدم
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_زمان_عج
مناجات
#فاطمی
اگرچه بار معاصی به شانه آوردم
مرا کمک بده تا که دوباره برگردم
خراب شد دلم از دست خدعه ی نفسم
چنان خراب شدم من که از همه طردم
حجاب معصیتم بست راه چشمم را
خودم به غفلتم اینگونه سایه گستردم
چقدر وضع مرا دیدی و دلت خون شد
مرا ببخش امام زمان، غلط کردم
اگر نبود دعاهای خیر و مغفرتت
هلاک می شدم از موج فتنه ها هر دم
به غیرِ کرب و بلا حاجتی طلب نکنم
منی که از همه غیر از حسین دلسردم
به لطف نوکری ام در عزای فاطمیه
ولا و دوستی ات را به سینه پروردم
دلم خوش است به این اشک ها که مرحمت است
دلم خوش است که با تو دوباره همدردم
بگو فقط به چه جرمی زدند فاطمه را
اگر نمردم از این داغ و روضه نامردم
محمدجواد_شیرازی
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#فاطمیه
#حضرت زهرا س
خونه بی تو ای عزیزم سوت و کوره
خاطراتت پیش چشمم در عبوره
دلخوشی از قلب زارم دیگه دوره
زینبت سنگ صبوره
رفتی و آتش زدی بر دل اویرانه ام
بعد تو زهرا شده غمکده کاشانه ام
فاطمه یا فاطمه
چادر و سجاده ی تو کنج خونه
من بمیرم رو لباست رد خونه
کار ما شد گریه های بی بهونه
بی تو باشم من چگونه
ای همه آرامشم ، ای رفیق نیمه راه
بعد تو زهرای من مونسم شد اشک و آه
فاطمه یا فاطمه...
الامان از زخم سینه ضرب پهلو
از غلاف و تازیانه روی بازو
لا اقل با من بگو که محسنم کو
من غریبم بی تو بانو
آمده جان بر لبم،غرق رنج و محنتم
گرد پیری رو ببین که نشست رو صورتم
فاطمه یا فاطمه...
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#فاطمیه
#فاطمه الزهرا س
خونه دار خونه من چند روزه که نا نداره
درد بي کسيه حيدر به خدا دوا نداره
غمت اي ياس شکسته ميکنه خونه نشينم
لااقل بزار که يک بار زخم گونت و ببينم
چند روزه چادر خاکيت حسن بقل مي گيره
هي ميگه خدا کمک کن مادرم جون نميره
همه درد من اينه سلامم جواب نداره
تو چرا جواب سلام من و ميدي با اشاره
غريبي درديه درمون نداره خدا مي دونه
تويي هجده ساله من از چه قامتت کمونه
بيشتر از حسين و زينب حسنت رنگش و باخته
تو حياط خونه اسما تابوت مرگت و ساخته
تو نگو فضه و اسما کشيدن جارو به خونه
مي دونم کار خودت بود تو حياط لکه ي خونه
علي شرمنده شد امروز به کار خونه رسيدي
با همون دست شکسته خونم و جارو کشيدي
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
35.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ سید دوباره گل کاشت
🔹سید #هاشم_الحیدری مجاهد زلال و شجاع عراقی بازهم اثبات کرد که دانش آموخته باکفایت و تربیت شده #مکتب_سلیمانی است.
🌷سید جان خدا حفظت کنه!
🔰 درد وبلات بخوره تو سربعضی از #خواص بی خاصیت ما که سیب زمینی هم نیستند!!!
✅ حقا که ثابت کردی شاگرد حاج قاسم هستید!
#جهاد_تبیین
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#تلنگر به منافقین
#منافقین اطراف خود رابااین سه نشانه بشناسید
🌹رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
♦️ منافق سه نشانه دارد
👈1-وقتی حرف می زند((دروغ))می گوید
👈2-وقتی وعده می دهد((تخلف))می کند
👈3-و وقتی مورد اعتماد قرار می گیرد ((خیانت))می کند.
📚نهج الفصاحه ص40
صلوات...
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#فاطمیه
#حضرت زهرا س
بازم فاطميه ٫ دلم بىقراره
بميرم كه مادر ٫ ضريحى نداره
بايد فاطميه مدينه شلوغ شه
بايد مادر ما حرم داشته باشه
چى ميشه شبيه شباى محرم
تو كوچه خيابون علم داشته باشه
يه عمره اينه آرزومون
با اين آرزو غصه خورديم
ايشالا ببينيم تو صحنت دسته برديم
"امون از این غم ، امون از این غم"
بازم فاطميه بازم سوز غربت
بازم قصهى مردم بىبصيرت
بايد فاطميه منم ياد بگيرم
امام زمانم رو تنها نذارم
خدايى نكرده براى يه لحظه
منم دست از عشق على برندارم
با خونش برامون نوشته
بمونيم به پاى ولايت
سرانجام اين قصه تلخه بى شهادت
"امون از این غم ، امون از این غم"
آتيش گُر گرفته ، داره در مىسوزه
ببين داره محسن با مادر مىسوزه
يه سنگى رسيد و شكست بار شيشه
يكى نيست بگه فاطمه پا به ماهه
گمونم كه روضه تمومى نداره
آخه بين كوچه غلاف توى راهه
رو ديوار پر از رد خون و
رو چادر پر از ردپا بود
تموم اينا اجر عشق مرتضى بود
"امون از این غم ، امون از این غم"
خدا مادرم رو غريبونه كشتن
جلو چشم بابا توى خونه كشتن
نوشته تو مقتل ، يه جورى لگد زد
در سوختهى خونه رو مادر افتاد
نوشته تو مقتل ، الهى بميرم
ميگن فاطمه رو زمين با سر افتاد
هنوزم برام اين سواله
على كه با هر غصهاى ساخت
عباشو چرا پشت در روو مادر انداخت
"امون از این غم ، امون از این غم"
رضا تاجیک
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در شبکه سعودی بازارهای ایران تعطیلاند اما در واقعیت نه
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا_س_
مدح_و_شهادت
هجوم_به_بیت_ولایت
خدا نانِ تو را هرگز نگیرد از گدا زهرا
پناه بی پناهیِ منِ بی دست و پا زهرا
چراغ عرش،فانوس حیاط خانه ات بوده
تو آن نوری که جریان داشتی از ابتدا زهرا
کمال ظرف تو بیش از حدِ امِّ اَبیهاییست
به این ترتیب،باید گفت: اُمُّ الاَنبیا؛زهرا
عبا را اعتباری نیست بی حظِّ حضور تو
به زیر سایه ی تو جمع شد اهل کسا زهرا
نخِ چادر نماز وصلهدارت آبروی ماست
گرفته بیرق ما رنگ از این تارها..،زهرا
اگر درد است درد عشق تو..،دردت به جان من
ز عشاقت نمی آید به جز قالو بلیٰ زهرا
جواز اتصال ما به تو دستِ حسنجان است
همین فرزندِ ارشد شیعه را بُرده است تا زهرا
علی نام تو را ورد لب فرزندهایت کرد
صد و ده مرتبه با مرتضی گفتیم یا زهرا
خطای طفل سهل انگار را مادر نمی بیند
همیشه چشمپوشی می کنی از خبط ما زهرا
مرا جان حسینات روز محشر گُم نکن مادر
محال است اینکه از دستت شود دستم رها زهرا
غلاف قنفذ نامرد هم،عهد تو را نشکست
چه محکم دستِ بیعت داده ای با مرتضی زهرا
چنان مسمار با شدت به پهلویت اصابت کرد
که چندین استخوان در سینه ات شد جابهجا زهرا
چه دید آنجا زمان بردنش حیدر..،که زد فریاد:
بیا فضه..،بیا فضه..،بیا فضه..،بیاااا..،زهرا...
بردیا_محمدی
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا_س
مدح_و_شهادت
ای که پیش از خلقت خود امتحان پسدادهای
از ازل -آری- برای سوختن آمادهای
"بَضعَةٌ مِنّی" شدی یعنی خودِ پیغمبری
شأن تو این نیست که تنها پیمبرزادهای
"بَضعَةٌ مِنّی" شدی یعنی تو هم روز اَلَست
اولین فردی که فریاد "بَلَی" سردادهای
فوق عصمت، فوق باور، فوق درک انبیا
فوق هر تعریفی و توصیف، فوقالعادهای
ای که عرش از چادرت حاجت تمنا میکند
از چه سرکردی جهان را با حصیر سادهای؟
درد پهلو، زخم بازو داری اما همچنان
با قنوت گریههایت بر سر سجادهای
مادر سادات! تنها مادر سادات نه
مادر دلسوز هر مرد و زن آزادهای
بغض تلخی در گلوی ماست تا روز ابد
از همان روزی که تو در بسترت افتادهای
لیلةالقدر انتظار دیدنت را میکشد
مطلعالفجر تماشایی! کجای جادهای؟
علی_سلیمیان
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا_س
هجوم_به_بیت_ولایت
یارب! کمکش کن نَکِشد کار به دیوار
ای کاش نگیرد پرِ دلدار به دیوار
مسمار، اگر داغ شد ای کاش خدایا_
بر او، نه ... اصابت کند این بار به دیوار
در خورد به دیوار ... امان از ستم و جور
نفرین به شرر، لعنتِ بسیار به دیوار
یک ضربه به او خورد، جهان از نفس افتاد
یکبار به در خورد، دگر بار به دیوار
از داغِ پرستو، کمرِ عرش دوتا شد
بگذاشته سر، حیدرکرار به دیوار
از بازوی خونینِ شقایق، چه بگویم؟
ماندهست هنوز آنهمه آثار به دیوار
...
لطفش به همه شامل و عمریست که بوده
او با همه، همسایهی دیوار به دیوار
عادل_حسین_قربان
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا_س
مدح_و_شهادت
روز_شهادت
آیات قرآن یک به یک آیات زهراست
آیینه دنیا تماماً مات زهراست
از پای تا سر فاطمه تنها علی بود
اثبات مولا در غدیر اثبات زهراست
دستاس عالم را به دستش داده بودند
هستی سراسر مملو از ذرات زهراست
ما که به جای خود پیمبر هم وجودش
از برکت مولا و از برکات زهراست
تا پای جان پای علی باشید آری
این از سفارش ها و تاکیدات زهراست
می سوخت پای بسترش مولا که چون شمع
می دید دیگر آخرین ساعات زهراست
نان پخت روز آخری با حال زارش
اینها فقط یک گوشه از حالات زهراست
**
چیزی که کامل می کند دین را نماز است
آن هم که اکمالش به تسبیحات زهراست
معین_اصغری
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_محسن_بن_علی_ع
#شهادت
تو هم تا نفس داشتی سوختی
تو هم پشت در پابه پام اومدی
ولی آرزو داشتم لااقل
میموندی و مادر صدام میزدی
نذاشتن که حتی به دنیا بیای
نذاشتن ولی تو مسیح منی
نشد آخرش هم ببینیم که
شبیه علی یا شبیه منی
چقد زینبم آرزو داشت که
داداش محسنش رو ببینه ..نشد
میدونی حسینم چقد دوس داشت
پا گهواره ی تو بشینه ... نشد
تو هم بی نشونی مث مادرت
نه..قدرت واسه هیشکی معلوم نیست
اینم حکمت با علی بودنه
کی عشقش علی هستو مظلوم نیست
تا دیدی درو بالگد میزنن
تا دیدی غریبم ، شدی غیرتی
تو هم سنگ عشقو به سینه ت زدی
ولی آه...میخ در لعنتی
بمونه واسه بعد حرفای سخت
بمونه واسه چند سال دیگه
واسه روزی که صحبت کربلاس
تو خیمه یه مادر به بچه ش میگه
عزیزم میخام روسفیدم کنی
برو هرچی دارم فدای حسین
نذاری بگن که بابات بی کسه
گلوتو سپر کن برای حسین
سه تا میخ در یا سه شعبه ...چی بود
یکی گفت پسر رو نشونه بگیر
علی اصغر اونروز محسن شدو
رباب پیش زهرا نشد سر به زیر
مجید_تال
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
فرازی از یک
#مثنوی
خانۀ ما گرچه از خِشت است و گِل
خشت روی خشت نَه، دل روی دل
آستانش، آسمانِ آسمان
سقف، بالاتر ز بام کهکشان
پایۀ دیوار آن، بر طاق عرش
وز پَرِ خود عرشیان آورده فرش
خاک آن را، شُسته آب سلسبیل
گَرد آن را رُفته، بال جبرئیل
ناودانریزش، بِه از ماءِ مَعین
بوریایش، گیسوانِ حور عین
روشنی زین خانه دارد، نور هم
روزَنَش، بُرده سبق از طور هم
کی به سینا پای، موسی میگذاشت
گر سُراغِ خِشتی از این خانه داشت
«لَنْ تَرانی» بوده زین سینا جدای
رفته از این خانه، هر کس تا خدای...
هر تنی جان و، ز جان جانانهتر
هر گُهر از آن گُهر، دُردانهتر
دخترانت بانوان مریمند
هر دو در عِزّت عَلم در عالمند
تا تو هستی قبلۀ کاشانهام
کعبه میگردد به گِرد خانهام
::
ما غریبیم و شناسای هَمیم
دولت بیدار و رؤیای همیم
چون دو مصرع، روبرو با هم شدیم
شاهبیت شعر عشق و غم شدیم...
ای تبسّم، آرزومند لَبَت
ای سحر، مست از مناجات شَبَت...
نَفْسِ هستی زندۀ انفاس توست
چَرخشِ نُهچرخ، با دستاس توست
شد دل دستاس هم پابستِ تو
مفتخر از بوسهها بر دستِ تو
جانمازت، ای بهشت خانهام،
بُرده دل از خشت خشت خانهام
گو بگردانند روی از من همه
دوست تا زهراست، گو دشمن همه!
گو به آن، کز تیغ من در واهمهست
ذوالفقارم جوهرش از فاطمهست
با چه جُرأت در دلت غم پا بهشت
کوثر من نیست جای غم، بهشت
آسمانِ چشمِ تو تا اَبری است
کاسۀ صبرم پُر از بیصبری است
::
گفت: ای از تو، وجود مُمکنات
نی عزیز من! عزیز کائنات
ای تو را دست خدا در آستین
مرکز هستی، مشو خانهنشین
خیز و با داغت چو لاله خو مگیر
در بغل همچون جَنین، زانو مگیر..
غم مَبادَت ای سلام بیجواب
نیست در خفّاش، مِهرِ آفتاب
آتش باطل همه افروختند
بیشتر از در، دل حق سوختند
آدمی در صورت و، شیطانسرشت،
دوزخی افروخت، بر باغ بهشت...
شعلهها تا دامن ناهید رفت
دودِ در، در دیدۀ خورشید رفت...
زد به جان آتش مرا افسردنت
با جسارت سوی مسجد بردنت
دیدمت تنها میان دشمنان
با سلیمان، کینۀ اهریمنان
دیدم آنجا بازی تقدیر را
روبَهی بستهست دست شیر را
گفتم ای حقِّ نمک نشناخته!
دین عَلَم کرده به قرآن تاخته!
ای تو قلب قبله خونکرده! چرا؟
سوی مسجد میکشانی قبله را؟
هر که باشد اهل قبله، گو بیا
قبله این است و منم قبلهنما
آنکه آمد از درون قبله، اوست
تا بدانند اوست مغز و کعبه، پوست
قبله، بهر قبله باشد روی او
کعبه، قامت بسته بر اَبروی او
اختیار از اوست گرچه جبر، بست
تو نبستی دست او را، صبر بست...
نیست سرپیچی از او، در حَدّ شمس
شاهد من، ماجرای رَدّ شمس
اینکه بستی دست او را حیدر است
فاتح بَدر و حُنین و خیبر است
دستهایی را که صدها بت شکست
کس نمیبندد به غیر از بُتپرست
ذوالفقار خود اگر بیرون کِشد
مرگتان از خون مگر بیرون کِشد
گر به آتش حکم او لَب تر کند
خشک و تر را جمله خاکستر کند
چشمهاتان دیده در هر کارزار
بوده از این یَد، یلان را کار، زار
او کلید فتحها در مُشت داشت
او زِرِه در جنگها بیپُشت داشت
دست او بُتخانهها را پاک کرد
اِسمِ بُت با جِسم بُت، در خاک کرد...
::
خویش را دیدم چو از کعبه جدا
خانه، مَروِه کردم و مَسجد، صفا
یافتم میقات من پشت دَر است
حفظ «رَبُّ الْبَیت» از حج برتر است
رَمی شیطان کردم از اَمرِ جلیل
تا بگیرم کعبه از اصحاب فیل
بسته بودم پشت در، اِحرام خود
رَهسپَر کردم به مسجد، گام خود
سعی کردم تا نماند فاصله
از صفا تا مَروِه کردم هَروَله
گفتم او شمع است و من پَروانهام
برنگردم بی علی در خانهام
حجّ من، رخسار حیدر دیدن است
طوف من، دور علی گردیدن است
آن قَدَر ای قبلۀ بیتالحرام
دُورِ تو گشتم که شد حَجّم، تمام...
علی_انسانی
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا_س
هجوم_به_بیت_ولایت
در سوخت و با ضرب پا از جا در آمد
از پشت در ناگه صدای مادر آمد
طوری صدا زد فاطمه: "فضه خُذینی"
آه از نهاد فاتح خیبر بر آمد
فضه سراسیمه به روی خاک افتاد
وقتی به سوی دختر پیغمبر آمد
زخمش نشد کهنه دو ماه و نیم اصلا
میخِ دری که از تن زهرا در آمد
مجروح بود اما علی را که کشیدند
زهرا برای جنگ با یک لشگر آمد
با چشم خیسش مرتضی در کوچه می دید
ریحانه اش با قد خم در معبر آمد
قنفذ غلافش را چنان بر بازویش زد
عمر کم زهرا از آن ضربه سر آمد
هر ماتمی را دید مادر در مدینه
در شام و در کوفه سراغ دختر آمد
زینب فقط گریان داغ مادرش بود
هر جا که بوی هیزم و خاکستر آمد
حتی زمانی که به روی خاک افتاد
یا آن زمان که شعله سوی معجر آمد
محمدجواد_شیرازی
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا_س_
شهادت
به خود گفتند پیمان عداوت بسته خواهد شد
و با این عقده دستان ولایت بسته خواهد شد
خیال خامشان این بود اگر در را بسوزانند
به روی خلق دیگر باب رحمت بسته خواهد شد
دری که شأن آن “لا تقنطوا من رحمة الله” است
به رأفت باز میگردد به غفلت بسته خواهد شد
زمین افتاد بین کوچه بانویی که در محشر
به یک نیمه نگاهش بار خلقت بسته خواهد شد
نمیدانست میخ در چه زخمی را به پهلو زد
که در شام غریبان هم به زحمت بسته خواهد شد
گره میزد به دست مرتضی و خوب میدانست
که چشم بخت عالم تا قیامت بسته خواهد شد
علی مامور بر صبر است، بی پروا بزن قنفذ!
که در این کوچه حتی دست غیرت بسته خواهد شد
فدای چشمهای نیمه جانی که در این ایام
به ندرت باز میگردد به سرعت بسته خواهد شد
اگر بستند دستان علی را بین آن کوچه
دو دست دخترش هم در اسارت بسته خواهد شد
محمدعلي_بياباني
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
یافاطمه دنیا بدون تو سراب است
خلقت بدون حضرتت نقشی بر آب است
طی زمان بی درک تو، درک عذاب است
عمری که بی تو بگذرد معنا ندارد
هستی انیسی غیر تو زهرا ندارد
از ما به تو محبوبهی داور، ارادت
ای کوثر پیغمبر و حیدر، ارادت
امالائمه حضرت مادر، اردات
تو چیستی، مقصود خلق عالیمنی
تو کیستی، امالحسن، امالحسینی
ای ردّ زهرایی تو محسوس در عرش
با نور تو بوده ملک مانوس در عرش
ذات تو با ذات خدا ممسوس در عرش
تو در حریم کبریایی آبرودار
تو حضرت خیرالنسایی، آبرودار
در خانهی تو چارده گنجینه دیدم
تصویرهایی ناب در آیینه دیدم
حوریه و دستان پر از پینه دیدم
ای حوریه بر سفرهات نانی جوین است
دستاسگردان تو جبرییل امین است
وقتی که تو کفو امیرالمومنینی
هم مرد میدانی و هم خانه نشینی
در خطبه داری ذوالفقار آتشینی
پای دو دست بستهی شیر خداوند
شد دستخالی تو شمشیر خداوند
آخر برای تو در و دیوار شر شد
آتش زبانه زد نوک مسمار شر شد
قنفذ میان کوچه ها اینبار شر شد
یک روز دور تو نبی گرم طواف است
امروز روی بازویت جای غلاف است
افسوس مشتی دیو و دد از تو گذشتند
با ضربهی مشت و لگد از تو گذشتند
ناله زدی: “بابا مدد!” از تو گذشتند
شاخ و برت بشکست، اما ریشه داری
دشمن چه میفهمد که بارشیشه داری
ششماههای در بطن مادر رفت از دست
با میخ بیرون رفته از در رفت از دست
... در کربلا شش ماهه اصغر رفت از دست
تیر سهپر باز از ابالفضل آبرو برد
«وامحسنا!» اصغر چه ارثی از عمو برد
امیر_عظیمی
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
ما میهمان روضه ایم و میزبان زهراست
ما کارمان گریه ست صاحب کارمان زهراست
افلاک را از برکت نامش بنا کردند
در اصل دنیا سفره ای و آب و نان زهراست
آنجا که آیات از بحبل اللّه می گویند
منظور رب العالمین از ریسمان زهراست
فرمود مرد از دامن زن میرود معراج
آنکه نبی را برد تا هفت آسمان زهراست
هر چند نامش را موذنها نمیگویند
اما شهادت می دهم اصل اذان زهراست
عباس امان نامه ز نامحرم نمیگیرد
چون خوب می داند که در واقع امان زهراست
فرمود پیغمبر به او یا بضعهٌ منی
یعنی به جان احمد محمود جان زهراست
ای کاش قدری شأن او را حفظ می کردند
این زن که تنها مانده با نامحرمان زهراست
محمود_یوسفی
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
اما غمی دارم که آن را نیست پایانی
داغی که می سوزاندم شاید نمی دانی
زیر غلاف و تازیانه خورد شد بازو
زهرا به مسجد رفت اما دست بر پهلو
زهرا به مسجد رفت ، اما گرم فریاد است
سلمان ! بگو مسجد چرا در لرزه افتاد است
فریادهای فاطمه دیوار را لرزاند
سلمان بگو دیدی که مسجد را صدا لرزاند
زهرا اگر نفرین کند دنیا نمی ماند
مسجد فرو می ریزد و بر پا نمی ماند
تنها نمی ماند علی وقتی که زهرا هست
- پهلوی او هم بشکند - زخمی است ، اما هست
سرباز مولا می شود وقتی علی تنهاست
زهراست حیدر ، ای جماعت ! مرتضی زهراست
وقتی که مسجد در دل لات و هبل شد گم
بتخانه با مسجد چه فرقی می کند مردم!
منبر بدون مرتضی چوب است و جز این نیست
بی مرتضی هرجا که باشی حرفی از دین نیست
مردم ! فدک ارثیه ی قانونی زهراست
آیا غلاف و تازیانه اجر ذی القرباست؟!
زهرای مجروح علی آن روز غوغا کرد
دست علی را فاطمه با خطبه اش وا کرد
حیدر به زهرا گفت ؛ ما بی هم چه می کردیم؟!
زهرا بیا با هم به سمت خانه برگردیم
می دانم از بس درد داری ناتوانی تو
اما عزیزم با علی باید بمانی تو
با من بیا این روزها غوغاست در خانه
زهرا به زینب فکر کن تنهاست در خانه
همپای حیدر ! دست در دست علی بگذار
حالا که اذیت می شوی کم کم قدم بردار
هم صحبت تنهائیم ! تا خانه راهی نیست
باید بمانی ، بی تو حیدر را پناهی نیست
من بی تو بغضم ، گریه ام ، فریاد خاموشم
باید بمانی بار غم برداری از دوشم
زهرا چرا هی دست را بر گونه می گیری
زهرا بگو از مرتضایت رو نمی گیری
الجار ثم الدار میخواندی تو قبل از این
حالا چرا عجّل وفاتی می کنی تلقین
هر شب دعایت می کنم ، با من بمانی کاش
زهرا بمان ، شبها تو سقای حسینم باش
محسن_ناصحی
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
ای کشتی شکسته که پهلو گرفته ای
برگو چرا تودست به پهلو گرفته ای
گل را خدا برای سرور آفریده است
ای گل چرا به غصه وغم خو گرفته ای
گاهی زدرد شانه زدل آه می کشی
گاهی زدرد، دست به بازو گرفته ای
ازماجرای کوچه نگفتی به من بگو
اکنون چرا زمحرم خود رو گرفته ای
دیوار گشته است عصای تو باز هم
بینم که دست برسر زانو گرفته ای
دیشب نماز نافله ی تو نشسته بود
دیدم که دست خویش به پهلو گرفته ای
هرگه که دربه روی علی باز می کنی
خوشحال می شوم که تو نیرو گرفته ای
رنگی زداغ گرکه «وفایی» به شعر توست
چون لاله ها زباغ ولا بوگرفته ای
سید_هاشم_وفایی
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
#حضرت_محسن_بن_علی
تو هم تا نفس داشتی سوختی
تو هم پشت در پابه پام اومدی
ولی آرزو داشتم لااقل
میموندی و مادر صدام میزدی
نذاشتن که حتی به دنیا بیای
نذاشتن ولی تو مسیح منی
نشد آخرش هم ببینیم که
شبیه علی یا شبیه منی
چقد زینبم آرزو داشت که
داداش محسنش رو ببینه ..نشد
میدونی حسینم چقد دوس داشت
پا گهواره ی تو بشینه ... نشد
تو هم بی نشونی مث مادرت
نه..قدرت واسه هیشکی معلوم نیست
اینم حکمت با علی بودنه
کی عشقش علی هستو مظلوم نیست
تا دیدی درو بالگد میزنن
تا دیدی غریبم ، شدی غیرتی
تو هم سنگ عشقو به سینه ت زدی
ولی آه...میخ در لعنتی
بمونه واسه بعد حرفای سخت
بمونه واسه چند سال دیگه
واسه روزی که صحبت کربلاس
تو خیمه یه مادر به بچه ش میگه
عزیزم میخام روسفیدم کنی
برو هرچی دارم فدای حسین
نذاری بگن که بابات بی کسه
گلوتو سپر کن برای حسین
سه تا میخ در یا سه شعبه ...چی بود
یکی گفت پسر رو نشونه بگیر
علی اصغر اونروز محسن شدو
رباب پیش زهرا نشد سر به زیر
مجید_تال
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
آیات قرآن یک به یک آیات زهراست
آیینه دنیا تماماً مات زهراست
از پای تا سر فاطمه تنها علی بود
اثبات مولا در غدیر اثبات زهراست
دستاس عالم را به دستش داده بودند
هستی سراسر مملو از ذرات زهراست
ما که به جای خود پیمبر هم وجودش
از برکت مولا و از برکات زهراست
تا پای جان پای علی باشید آری
این از سفارش ها و تاکیدات زهراست
می سوخت پای بسترش مولا که چون شمع
می دید دیگر آخرین ساعات زهراست
نان پخت روز آخری با حال زارش
اینها فقط یک گوشه از حالات زهراست
**
چیزی که کامل می کند دین را نماز است
آن هم که اکمالش به تسبیحات زهراست
معین_اصغری
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
در سوخت و با ضرب پا از جا در آمد
از پشت در ناگه صدای مادر آمد
طوری صدا زد فاطمه: "فضه خُذینی"
آه از نهاد فاتح خیبر بر آمد
فضه سراسیمه به روی خاک افتاد
وقتی به سوی دختر پیغمبر آمد
زخمش نشد کهنه دو ماه و نیم اصلا
میخِ دری که از تن زهرا در آمد
مجروح بود اما علی را که کشیدند
زهرا برای جنگ با یک لشگر آمد
با چشم خیسش مرتضی در کوچه می دید
ریحانه اش با قد خم در معبر آمد
قنفذ غلافش را چنان بر بازویش زد
عمر کم زهرا از آن ضربه سر آمد
هر ماتمی را دید مادر در مدینه
در شام و در کوفه سراغ دختر آمد
زینب فقط گریان داغ مادرش بود
هر جا که بوی هیزم و خاکستر آمد
حتی زمانی که به روی خاک افتاد
یا آن زمان که شعله سوی معجر آمد
محمد_جواد_شیرازی
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
خدا نانِ تو را هرگز نگیرد از گدا زهرا
پناه بی پناهیِ منِ بی دست و پا زهرا
چراغ عرش،فانوس حیاط خانه ات بوده
تو آن نوری که جریان داشتی از ابتدا زهرا
کمال ظرف تو بیش از حدِ امِّ اَبیهاییست
به این ترتیب،باید گفت: اُمُّ الاَنبیا؛زهرا
عبا را اعتباری نیست بی حظِّ حضور تو
به زیر سایه ی تو جمع شد اهل کسا زهرا
نخِ چادر نماز وصلهدارت آبروی ماست
گرفته بیرق ما رنگ از این تارها..،زهرا
اگر درد است درد عشق تو..،دردت به جان من
ز عشاقت نمی آید به جز قالو بلیٰ زهرا
جواز اتصال ما به تو دستِ حسنجان است
همین فرزندِ ارشد شیعه را بُرده است تا زهرا
علی نام تو را ورد لب فرزندهایت کرد
صد و ده مرتبه با مرتضی گفتیم یا زهرا
خطای طفل سهل انگار را مادر نمی بیند
همیشه چشمپوشی می کنی از خبط ما زهرا
مرا جان حسینات روز محشر گُم نکن مادر
محال است اینکه از دستت شود دستم رها زهرا
غلاف قنفذ نامرد هم،عهد تو را نشکست
چه محکم دستِ بیعت داده ای با مرتضی زهرا
چنان مسمار با شدت به پهلویت اصابت کرد
که چندین استخوان در سینه ات شد جابهجا زهرا
چه دید آنجا زمان بردنش حیدر..،که زد فریاد:
بیا فضه..،بیا فضه..،بیا فضه..،بیاااا..،زهرا...
بردیا_محمدی
کانون وبسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr