eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
520 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان بر من و سوز جگرم گریه کنید به شرار دل و اشک بصرم گریه کنید من جوان بودم و در سن شبابم کشتند بر دل سوخته و چشم ترم گریه کنید حسنم، پاره جگر مثل عمویم حسنم بر من و بر هموی خون جگرم گریه کنید من و جد و پدرم را به جوانی کشتند در عزای من و جد و پدرم گریه کنید من شهیدم ولی از خصم نخوردم سیلی همه بر مادر نیکو سیرم گریه کنید سال ها بود که در تحت نظر بودم حبس همه بر قصه ی تحت نظرم گریه کنید قبر ویران شده ام گشت بقیع دگری داغداران به بقیع دگرم گریه کنید بعد من مهدی من بی کس و تنها ماند به غریبی یگانه پسرم گریه کنید گریه ی منتظران مرحم زخم دل اوست بر ظهور خلف منتظرم گریه کنید به محبان من اعلام کن اینک «میثم» همه بر «حجت ثانی عشرم» گریه کنید استادحاج غلامرضا_سازگار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
پا از گلیم بیشتر انداخته گدا وقتی به خاک پات سرانداخته گدا اطراف صحن بال و پر انداخته گدا گر سوی گنبدت نظر انداخته گدا دارد شبیه کرببلا عشق میکند با گنبد جدید شما عشق میکند در پیشگاه لطف تو عنوان مهم نبود انسان رسیده یا که نه حیوان!مهم نبود سائل مسیحی است و مسلمان مهم نبود اینچیزها برای کریمان مهم نبود بر پای سفره ی تو نشستیم یا حسن ما اهل سامرای تو هستیم یا حسن هرچند ابری است هوای زیارتت دل ها به حسرت است برای زیارتت لب ها گرفته اند دعای زیارتت یادی کنیم از شهدای زیارتت قربان زائران تو که در سفر خوشند راه تو پرخطر شده و با خطر خوشند ای کاش نیمه جان نشود مثل تو کسی از دیده ها نهان نشود مثل تو کسی راهی پادگان نشود مثل تو کیسی بیمار و ناتوان نشو مثل تو کسی اطراف خانه ی تو چه شبها به خط شدند سربازها مزاحم آرامشت شدند خشک است کام تو ولی از قحط آب نیست هستی اسیر گرچه!بدستت طناب نیست از خون سر محاسنت آقا خضاب نیست بر پیکر شما اثر آفتاب نیست با نیزه بند بند تنت که جدا نشد جسمت سه روز بین بیابان رها نشد سنگین که شد سرت به روی نیزه ها نرفت آوای استغاثه تو هرکجا نرفت دیگر سنان میان دهان شما نرفت ناموستان به کوفه و شام بلا نرفت دندان به کاسه خورد ولی خیزران نخورد اصلا عصا به این بدن نیمه جان نخورد سید_پوریا_هاشمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
آقای سامرا چقدر ناتوان شدی خیلی شبیه مادر خود قدکمان شدی عمری اسیر طعنه و زخم زبان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی آه ای بهار زرد و خزانی تو میروی چون مادرت زمان جوانی تو میروی دور از مدینه حضرت جانان چه میکنی؟ یوسف،جدا ز خیمه کنعان چه میکنی تنها غریب گوشه زندان چه میکنی ابن الرضا به حلقه شیران چه میکنی حتی درندگان به تو تعظیم میکنند اینجا تو را نیامده تکریم میکنند دور از مدینه ای سفرت سخت میگذشت ای آسمان به بال و پرت سخت میگذشت باگریه ها به چشم ترت سخت میگذشت آقا چقدر بر جگرت سخت میگذشت بغصی شکسته داری و فریاد کوچه ای هی میخوری زمین و ولی یاد کوچه ای گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت شکرخدا که میخ به پهلوی تو نرفت شعله سراغ پیچش گیسوی تو نرفت اینجا غلاف بر روی بازوی تو نرفت آتش کسی به خرمن نیلوفرت نزد اینجا کشیده کس به روی همسرت نزد تو ضعف میکنی پسرت گریه میکند مهدی رسیده و به برت گریه میکنند خاکی شده است موی سرت گریه میکند این ظرف آب بر جگرت گریه میکند برروی دامن پسرت دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن آقا سلام بر تو و دریای تشنه ات این کاسه میخورد روی لبهای تشنه ات یاد حسین می دمد از نای تشنه ات دادی سلام بر لب بابای تشنه ات خونابه گرچه از دهنت ریخته شده آلاله روی پیرهنت ریخته شده شکرخدا که لعل لبت خیزران نخورد شکرخدا که روی گلویت سنان نخورد چکمه به روی پیکرتو بی امان نخورد سرنیزه ای نیامد و روی دهان نخورد شکرخدا که تو کفنی داشتی حسن بر جسم خویش پیرهنی داشتی حسن بی تو وقار خواهر تو مستدام ماند با احترام آمد و با احترام ماند پوشیده از نگاه خواص و عوام ماند وای از زنی که در وسط ازدحام ماند... احساس های خواهری اش لطمه خورده بود حتی غرور روسری اش لطمه خورده بود محمد_جواد_پرچمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
وقتی امام عصر ما امشب عزادار است برپایی این روضه ها واجب ترین کار است پیراهن و شال عزا مولا به تن دارد امشب تمام عرش با آقا عزادار است بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟ زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است هر روز، روزه... هر شبش دیدارِ دلدار است ای کاش قدری معتمد شرم و حیا می کرد اصلا که گفته او ز آقا دست بردار است؟ با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت این روضه ی زهر و جگر الحق که دشوار است از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها در هر کجا پشت سرش گفتند: "بیمار است..." مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش... ...پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است در این دم آخر شنیدم کعبه هم می گفت: بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است در سامرا بوی مدینه می رسد انگار آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟ در جست و جوی علت آن سینه ی مجروح... ...حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است میخواست تا یک جرعه ی آبی بنوشد که افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است این جا پسر سیراب کرد آخر امامش را در کربلا شرمندگی سهم علمدار است سر منشأ هر روضه ای از روضه ی زهراست گرچه مصیبت در دل تاریخ بسیار است محمد_جواد_شیرازی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
سامرا ، باز با صفا شده ای درحریمت برو بیا داری اربعین پا به پایِ کرببلا زائر و دسته ی عزا، داری باز هم گنبدِ طلائی تو مثلِ مشهد ز دور معلوم است همه دانند زیرِ این گنبد مدفن دو امام معصوم است معرفت حکم میکند اینجا وقتِ گریه به رسمِ جود و کرم همه یادی کنیم این شبها از تمام مدافعانِ حرم تا ابد یادمان نخواهد رفت راهِ ما در مسیرِعاشوراست در کنارِ دعایِ صاحبمان امنیت زیرِ سایۀ شهداست همه دلخوشیِ ما این است لااقل یک حَسن حرم دارد صبح و ظهر و غروب سفره بپاست بسکه صاحب حرم ، کرم دارد اهلِ بیت رسول این ایام به غم و غصه ها اسیر شدند راستی بین بچه هایِ علی این حسن ها چه زود پیر شدند چشم خود باز کرد و باگریه پسر خویش را نگاهی کرد دست انداخت دورِ گردنِ او لب او را رویِ لبش آورد زیر لب گفت : الوداع پسرم بعداز این موسم جدائی هاست این بیابان نشینی ماها همه اش ارث مادرت زهراست بعد از آنکه زدند مادر را جایِ او کنجِ بیت الاحزان شد شادی از خانواده ما رفت بیت الاحزان شبی که ویران شد عصمت الله پشت در افتاد پایِ دشمن به خانه اش واشد آنقدر با قلاف کوبیدند استخوانهایِ بازویش تا شد محسنِ بی گناه را کشتند دادِ صدیقه را در آوردند فضه و جد ما به پشتِ در جسم ششماهه دفن میکردند تشنه قدری آب بودم من لب عطشانِ من تکان می خورد کی به پیش نگاهت ای بابا لب من چوبِ خیزران می خورد عمه ات هست و مادرت هم هست نه میانِ نگاههای حرام وای از ماجرایِ بزم شراب وای از ازدحام شهرِ شام آستینها حجاب سر میشد بین آن گیر و دار در بازار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
آنکه بر محضر شما نرسد مطمئنا که تا خدا نرسد بهتر است اینکه زیر خاک رود آن سری که به سامرا نرسد عطرِ سرداب را نفهمیده آنکه بر "سُرَّ مَن رَا ...نرسد چشم برخاکِ آن اگر بکشیم آسمان هم به گرد ما نرسد سامرا رفته ها به من گفتند هیچ جایی به کربلا نرسد از کفن کردنی دوباره بخوان تا که روضه به بوریا نرسد با حسینیم با حسن هستیم ما گدای دوتا حسن هستیم نام ما را که از قدیم نوشت از گدایان این حریم نوشت تا خدا حال و روز ما را دید بعدِ نام حسن کریم نوشت تا که پیش تو درد دل کردیم نام ما را خدا کلیم نوشت دل ما را اسیر کرد آنکه بال جبریل را گلیم نوشت رفته بودیم مشهد و آقا باز هم روزی عظیم نوشت سامرا واجبیم ، امام رضا نه کبوتر که یا کریم نوشت با حسینیم با حسن هستیم ماگدای دوتا حسن هستیم این طرف صحن صاحب کرم است آن طرف یک غریب بی حرم است این طرف هرچه هست زائر هست آن طرف بی چراغ بی علم است این طرف احترام می بینی آن طرف ناسزا که دم به دم است سامرا شد خراب فهمیدم چقدر روضه ها شبیه هم است مادری اند هر دوتا آقا موسپید است هر که غرق غم است پیش هر دو به گریه می شنوی روضه ی پهلویی که محترم است باحسینیم با حسن هستیم ما گدای دوتا حسن هستیم کاش پلکت کمی تکان بخورد به زمین ورنه آسمان بخورد پسرت آمده است تا جگرت زخم کمتر از این و آن بخورد ظرف آبی به دستهایش تا پدر آبی نفس زنان بخورد می خورد ظرف هی به دندانت چه کند آب نیمه جان بخورد خوب شد کودکت ندیده لبت ضربه از چوب خیزران بخورد روی پیشانی ات فقط چین است آه اگر سنگ بی امان بخورد ** عمه مانده است زیر هر ضربه که مبادا به دختران بخورد دختران تشنه اند و با خنده لقمه ی خویش را سنان بخورد با حسینیم با حسن هستیم ما گدایِ دو یا حسن هستیم حسن_لطفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
به شوق از تو سرودن حروف جان بدهند اگر اجازه مدحت به این زبان بدهند تمام ثانیه ها گریه برغمت کردند که تسلیت به دل صاحب الزمان بدهند تنت میان تب است و دو دست لرزانت ستون عرش خداوند را تکان بدهند سوال کرده ام از نام قاتلت اما مقاتل حسنی کوچه را نشان بدهند هجوم برجگرت برده زهر بامسمار خداکند به جگر گوشه ات امان بدهند چقدر کاسه خودش را روی لبت زدتا عنان مرثیه ات را به خیزران بدهند تقاص جان‌تورا زهر میدهد ؟هرگز تقاص جان تورا خولی و سنان بدهند به سمت روضه ی سر می دوند مصرع ها اگر اجازه ی روضه به روضه خوان بدهند دوید خواهر اوتا سر ازتنش نبرند سربریده ی اورا به این و آن بدهند عبا و پیرهنش را که گرگ‌ها بردند عقیق سرخ‌ یمن‌ را به ساربان بدهند… محسن_حنیفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
404.8K
زمینه امام حسن عسکری علیه السلام منم گدای تو، سرم فدای تو دلم هواییه، توو سامرای تو چشام بهاریه، توو روضه ی عزات دلم حسینیه، به برکت نگات سرم رو پای ولایت تو می ذارم زیارت اربعینمو از تو دارم منم ایشالا زمینه ساز ظهورم دعا کن آقا گره نیفته به کارم یا ابالمهدی ادرکنی تو هم مث حسن، کریمی از قدیم ردم نمی کنی، به خاطر بدیم سرم بلنده تا، گدای مهدی ام به برکت دعات، برای مهدی ام تا عمری باشه از عشق مهدی می خونم تا آخرین لحظه هم فدائیش می مونم ایشالا اون روزی که میاد پای کعبه تو لشکر نوکرای صاحب زمونم یا ابالمهدی ادرکنی وحید محمدی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مادرت نیست ولیکن پسرت هست هنوز جای شکر است که مهدی به سرت هست هنوز نفست تنگ شده کنج قفس افتادی باز خوب است که این بال و پرت هست هنوز پسرت آمده بالای سرت آقا جان مرهمی بر جگر پر شررت هست هنوز اثر وضعی سم خشکی لبهاست، ولی خوب شد کاسه ی آبی به برت هست هنوز لب تو خشک و دو چشمان تو تر آقا جان گوییا ظهر عطش در نظرت هست هنوز وحید_محمدی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ای سراپا حسن حیّ ذوالمنن سوّمین ابن الرّضا دوّم حسن ای هزاران آفتابت مشتری یا اباالمهدی امام عسکری دُرّ ده دریا و بحر یک گهر آن گهر خود حجّت ثانی عشر با همه درد و غم و عمر کمت تا ابد مرهون احسان، عالمت از نماز و از دعای متصل بردی از دشمن کنار حبس دل با خدا پیوسته در راز و نیاز روزها را روزه، شب ها در نماز رنج هایت در ره توحید بود سال ها یا حبس یا تبعید بود روزگارت شعله ها بر جان فکند دشمنت در برکهء شیران فکند ایستادی بین شیران در نماز شیرها را جانبت روی نياز الله الله گرد تو درّندگان سر فرو بردند همچون بندگان نور علمت از درون حبس ها کرد از ظلمت جهانی را رها ای دمت جان داده بر روح الامین آسمان خفته در خاک زمین رهنمای آفرینش کیست تو شهریار ملک بینش کیست تو چشم بد از ماه رخسار تو دور یک جمال و چارده خورشید نور گشت دشمن در جوانی قاتلت کشت در ماه ربیع الاوّلت کفر خود را عاقبت معلوم کرد همچو اجدات تو را مسموم کرد سامره شد صحنهء روز جزا گشت تنها مهدیت صاحب عزا ای به قربان تو و عمر کمت قلب مهدی داغدار ماتمت بی تو مهدی بی کس و یاور شده طفل تنهای تو تنهاتر شده آه از آن ساعت که در سوز و گداز خواند مهدی بر تن پاکت نماز کرد تا جسم ضعیفت را نظر بر کشید آهی جهان سوز از جگر آسمان دیده اش انجم گریست بین مردم مخفی از مردم گریست گر چه بوده اشک دامن دامنت بود کی زنجیر و غل بر گردنت جسم تو زخم از دم خنجر نداشت پیکر جدّ غریبت سر نداشت آه از آن ساعت که زین العابدین پیشوای عابدین و ساجدین دید در گودال خون بر روی خاک پیکر پاک پدر را چاک چاک یوسف زهرا و زخم تیر و سنگ گرگها کردند جسمش چنگ چنگ گشت از چشمش روان دریای خون خواست جانش از بدن آید برون همدم او جز شرار تب نبود جان ز کف می داد اگر زینب نبود... استاد_غلامرضا_سازگار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
برای من شده زندان تمامی دنیا. و، جانم آمده بر، آستانه ی لبها. رسیده دفتر عمرم به نقطه ی سر خط. که گشته عمر کمم مثل مادرم زهرا. کنار بستر بابا بیا که بلکه شود. به نور روی تو روشن دو دیده ام بابا. غزل مصیبت مرگ مرا سروده اجل. که بسته رخت سفر را دلم، از این دنیا‌. نشسته گرد یتیمی به چهره ی ماهت. برای تو نگرانم که می شوی تنها. به حال روز پریشان من مکن گریه. که بعد من شوی آواره در دل صحرا. دوانده ریشه به کل وجود من، این زهر. مرا هم از نفس انداخته، و، هم از پا. اگر چه شد به جوانی قدم کمان لکن. نکرده میخ در آزرده پهلوی من را. به زهر کینه اگر لاله لاله شد جگرم. ندیده خواهر من طشت خون دلها را. اگر چه زخم ز برخورد کاسه شد لب من. نخورده بر لب من چوب خیزران اما. اگر چه آب به لبهای من رساندی تو. ولی زدی به دلم داغ روضه ی سقا. دلم خوش است به زانو گرفته ای سر من. نرفته بر سر زانوی من سرت بابا. ولی امان ز غریبی که داشت بر زانو. سر عزیز دلش را به ظهر عاشورا. رسول_رشیدی_راد کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
سامرایی می شوم وقتی هوایی می شوم از زمین پر می کشم غرق رهایی می شوم سیّدی ای دومین یاحسن ِ آل علی تو کریمی که چنین گرم گدایی می شوم بهترین ساعات عمرم با شما سر می شود شادم از اینکه غلامِ چون شمایی می شوم مطمئن هستم که تاثیر روایات شماست اربعین؛هرسال؛اگر کرببلایی می شوم یاد تخریب مزار تو مرا دق می دهد هر سحر شرح غمِ بی انتهایی می شوم گوشه ی حجره مدینه..کربلا..یا مشهد است اشکبار بغض های بی صدایی می شوم روضه های سخت تو جمع حسن  بود و حسین یا حسینی می شوم یا مجتبایی می شوم منتظِر بودی به دیدارت بیاید منتَظَر مثل تو همناله ی " مهدی کجایی؟" می شوم حرف دل من می زنم با "حجت بن العسکری" الامان و العجل یا " حجت بن العسکری" اسماعیل_‌شبرنگ کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
شب تاریک هوای سحرش را می خواست شهر انگار خسوف قمرش را می خواست گوشه حجره کسی چشم به راه افتاده حسن دوم زهرا پسرش را می خواست حضرت عسگری از درد به خود می پیچد زهر از سینه آقا جگرش را می خواست آسمانیست امامی که زمین افتاده آسمان جلوه ای از بال و پرش را می خواست شعله زهر که بد جور زمین گیرش کرد به خدا که نفس مختصرش را می خواست لحظه ی آخر خود روضه عاشورا خواند منبر خاک غم چشم ترش را می خواست ته گودال کسی روی زمین افتاده خنجر شمر گمانم که سرش را می خواست دختری دید که بالای سرش نامردی آمده بود و نگین پدرش را می خواست مسعود_اصلانی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
آتش  زهر تمام جگرت را سوزاند نا نداری و عطش چشم ترت را سوزاند کاسه ی آب ز دستت به زمین می افتد تشنگی شعله شد و بال و پرت را سوزاند بدنت بی رمق و هی به خودت می پیچی آه آهت همه ی دور وبرت را سوزاند میکشی پا به زمین و بدنت سرد شده سرفه هایت بدن مختصرت را سوزاند دیدن حال بد و جان‌ به لب آمده ات به خدا قلب یگانه پسرت را سوزاند سر تو بر روی دامان پسر... جان‌دادی! مطمئنم که خودت یاد حسین افتادی محمد_حسن_بیات_لو کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
نشد که قوره ی نارس شراب ناب شود ضریح دامن او دست این گدا نرسید نشد که فطرس آن آستانه باشم حیف شکسته باد، پرم چون به سامرا نرسید غریب کرببلا لاأقل زهیری داشت کنار حضرت آقا حبیب بوده و هست همیشه هر شب جمعه حرم پر از زائر ولی مزار حسن ها غریب بوده و هست شبیه برگ گلی بین حجره می لرزید ز درد در وسط حجره دست و پا می زد برای مرهم زخمش برای تسکینش بلند مادر خود را فقط صدا می زد همین که بر جگرش زهر چنگ می انداخت شراره می زد و داغی دوباره شد تازه دوباره کوچه و نامحرم و فدکنامه و زخم گم شدن گوشواره شد تازه همین که او دم آخر لبش عطش نوشید برای تشنگی ا قدری آب آوردند هنوز خاطر او مانده است این روضه برای حضرت هادی شراب آوردند غریب بوده ولیکن امام بعد از او سحر به پیکر پاکش نماز می خواند کنار پیکر او تا سحر نمی خوابد شبیه ناحیه او روضه باز می خواند فدای تو پدر و مادرم حسین غریب فدای آن تن زخمی که بوریا شده بود شنیده ام که لباس تو را کسی دزدید سه روز روی زمین پیکرت رها شده بود محسن_حنیفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
سامرا، از غم تو، جامه‌دران است هنوز چشم «نرگس» به جمالت، نگران است هنوز دل شهزاده‌ی روم، آینه‌ی دلبری‌ت تاک‌ها مست تو و این لقب عسکری‌ت پسر حضرت هادی! به فدایت پدرم پدر حضرت مهدی! به فدایت پسرم حج نرفتی تو، ولی قبله‌ی حاجات شدی تو خودت، عین صفا، مشعر و میقات شدی کعبه، یک چاردهم، بی تو صفا کم دارد بی تو، یک چاردهم، عطر خدا کم دارد ماه زیبا ! حسنِ دوم زهرا ! برخیز مهدی‌ت دل نگرانت شده، بابا ! برخیز باز هم جانِ جهان را، تو در آغوش بگیر صاحب عصر و زمان را، تو در آغوش بگیر روی زانو بنشان آینه‌ی طاها را تو ببوس از طرف ما، پسر زهرا را غم پرپر شدنِ چون تو کریمی، سخت است به رقیه قسم! آقا ! که یتیمی سخت است قاسم_صرافان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان لرزه انداخت ز پا تا به سرم مهدی جان به لب خشک پدر آب گوارا برسان که من از سوز عطش شعله‌ورم مهدی جان قدح آب همین‌که به لبم شد نزدیک غم لب‌های حسین زد شررم مهدی جان قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد کشته از صحنه‌ی دیوار و درم مهدی جان لحظه‌ای نیست عزیزم که تداعی نشود وقعه‌ی کرب و بلا در نظرم مهدی جان زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب خون قلبم چکد از چشم ترم مهدی جان می‌درخشد رخ ماه تو به‌یاد آوردم سر نورانی هجده قمرم مهدی جان سعید_خرازی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
📗شناخت مختصر از وجود مقدس علیه السلام ✅ نام: حسن علیه السلام ✅ نام پدر: امام هادی علیه السلام ✅ نام مادر: حدیثه (نام دیگر سوسن یا سلیل) ✅ نام همسر: نرجس خاتون (از فرزندان وصی عیسی علیه السلام) ✅ کنیه: ابا محمد ✅ شهرت: عسکری و ابن الرضا... ✅ القاب: زکی و نقی... ✅ مقام امامت: یازدهمین امام ✅ مقام عصمت: سیزدهمین معصوم 🌸روز و ماه تولد: ۸ یا ۱۰ ربیع الثانی 🌸سال تولد: ۲۳۲ قمری 🌸محل تولد: مدینه منوره ✅ محل زندگی: به اجبار حاکم ظالم در سامرای عراق ✅ فرزندان: مهدی علیه السلام (فقط یک فرزند) ✅ آغاز سال امامت: ۲۵۴ قمری ✅ آغاز سن امامت: ۲۲ سالگی ✅ مدت امامت: ۶ سال ✔️خلفاء معاصر: معتز، مهتدی و معتمد عباسی سبب تسمیه عسکری: به جهت حصر در منطقه نظامی ✅ مهمترین واقعه عمر: حصر در پایگاه نظامی دشمنان ✅ مدت عمر: ۲۸ یا ۲۹ سال ☑️ روز و ماه شهادت: اول یا چهار یا هشت ربیع الاول ☑️ سال شهادت: ۲۶۰ قمری ☑️ محل شهادت: سامرا ☑️ سبب شهادت: زهر دشمنان ✔️نام قاتل: معتمد ✅ حرم مطهر: سامرا ✅ معروفترین حدیث: علائم پنجگانه شیعه: ۵۱ رکعت نماز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست، سجده بر خاک و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم ✅ برخی اقدامات برجسته:👇 🔹حفظ و انسجام شیعیان در شرایط سخت، 🔹مدیریت سازمان وکالت و ارتباط با نمایندگان، 🔹تربیت شاگردان و اصحاب خاص، 🔹تبیین و تفسیر قرآن کریم، 🔹فراهم کردن زمینه امامت و غیبت امام زمان علیه السلام. کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0K
شهادت لزره افتاده به دستم، پسرم! زود بیا روشنی بخش دو چشمان ترم، زود بیا تاکه سیراب کنی لعل لب خشک مرا ای جگرگوشه‌ی من! ای پسرم! زود بیا تا نیایی دلم آرام نگیرد هرگز گرد غم ریخته در دور و برم، زود بیا زهر کاری شده و بر جگرم افتاده تا نپاشیده به سینه جگرم، زود بیا فرصت مختصری تا سَفَر من باقی‌ست لحظه‌ی آخر قبل از سفرم، زود بیا بر مصیبات تو اندیشم و هنگام وداع غم تو زنده شده در نظرم، زود بیا یاد آن طفل فتادم که دل شب می‌گفت سوختم از غم هجران، پدرم! زود بیا همره مرغ سحر، گفت «وفایی» شبِ هجر با همه منتظران، منتظرم، زود بیا سیدهاشم_وفایی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
شهادت خورشید سوخت از غم و فردا یتیم شد چشم و چراغِ نوح و مسیحا یتیم شد زهری گرفت، از حسنِ عسکری نَفَس صاحب‌عزایِ روضهٔ بابا یتیم شد بالا سرش به گریه نشست و عزا گرفت ماهِ ربیع، حضرتِ مولا یتیم شد پشت و پناهِ منجیِ عالم شهید شد تنها نه سامرا...، همه‌دنیا یتیم شد ای جمکران! سیاه بپوش و به سر بزن آمد خبر که مهدیِ زهرا یتیم شد گریه کنان امامِ زمان بی‌کس و غریب زد بی‌پناه خیمه به صحرا...، یتیم شد... تنهایی‌اش شروع شد از پنج سالگی آقایِ غایب از نظرِ ما یتیم شد! مرضیه_عاطفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
شهادت اثر زهر به کل بدنت معلوم است شدت درد تو و ضعف تنت معلوم است گاه غش می‌کنی و گاه به خود می‌پیچی خوب اوضاع تو با سوختنت معلوم است حرف خود را به تکانْ دادن سر می‌گویی حالت از گریه و طرز سخنت معلوم است سعی داری که نبیند پسرت؛ اما حیف باز خاکی شدن پیرهنت معلوم است پادگان جای تو و اهل و عیال تو نبود در نگاه تو غم دل‌شکنت معلوم است کاسه نزدیک لبت می‌شود و می‌اُفتد باهمین زاویه زخم دهنت معلوم است قصدت این‌ست تو هم کرببلایی بشوی این مواسات در عطشان‌شدنت معلوم است فرقِ بسیار تو با جد غریبت آقا وقت تشییع و کفن‌داشتنت معلوم است ته گودال نرفتی، به سرت سنگ نخورد شکر! این لحظه‌ی آخر، بدنت معلوم است سیدپوریا_هاشمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
یابن الحسن! فدای تو و دیده‌ی ترت خون، جای اشک می‌چکد از چشم اطهرت داغی نشسته بر جگرِ داغدار تو در خون نشسته است دل درد پرورت قربان آن امام، که در آخرین نفس سیراب گشته است به دست مطهرت ای سروِ سرفرازِ جهان، سروِ سربلند از ماتمِ پدر، چه رسیده‌ست بر سرت بهر تسلی دل درد آشنای تو صف بسته‌اند خیل ملائک برابرت ما را شریک درد و غم خود حساب کن ما دل شکسته‌ایم ز احوال مضطرت دلتنگ سامرای تو هستیم و چون نسیم، مارا ببر به دیدنِ باغِ معطرت رفتی به پشت پرده‌ی غیبت؛ ولی شده‌ست صدها هزار عاشق و عارف کبوترت چشم انتظار مانده زمین تا کدام روز روشن شود جهان زحضور منورت از روی اشتیاق «وفایی» شب فراق دارد سلام و عرض ارادت به محضرت سیدهاشم_وفایی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
شهادت از آن زمان که خدایم سرشت تا باشم نوشت تا که فقط عاشق شما باشم نوشت با همه کس غیر تو غریب شوم نوشت تا که فقط با تو آشنا باشم خدا رقم زده این سرنوشت را؛ چه کنم! همیشه شاه تو باشی و من گدا باشم امام عصر! امام زمان! مباد دمی دمی که از تو و از یاد تو جدا باشم تو نیستی و من این را ز خود نپرسیدم در این زمانه که او نیست، من چرا باشم میان خانه‌ات امشب عزا به پا کردی چه می‌شود که در آن مجلس عزا باشم برای آنکه کمی در غمت شریک شوم اجازه می‌دهی امشب که سامرا باشم؟ قسم به اشک روانت برای من بنویس که باز یک سحر جمعه کربلا باشم محمدعلي_بيابانی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
شهادت هشت روز است که با درد مدارا دارد کوهِ صبری که در این بسترِ غم، جا دارد هشت روز است که از زهر به خود می‌پیچد هشت روز است که از مرگ تمنا دارد هشت روز است که جان کندنِ او را دیده همسری که به کنارش غم عُظمی دارد ذره ذره نفسش سوخت، تنش آب شده هشت روز است که این‌گونه تقلا دارد هشت تَن کشته‌ی زهرند از اجدادش لیک..‌. زهر این دفعه چرا شکلِ معما دارد؟! سرِ او روی زمین مانده در این مدت؟ نه! پسری هست به دامن سرِ بابا دارد * * خانه‌اش کرببلا حجره‌ی او گودال است هشت روز است به لب وای حسینا دارد هشت روز است که در خلوت خود می‌خواند: چقَدَر گودی گودال مگر جا دارد؟! روضه می‌خوانْد: چرا آن‌همه طولش دادند یک نفر تشنه مگر آن‌همه بلوا دارد وقت دارند سه ساعت سرِ فرصت بزنند شمر آنجاست ولی با همه دعوا دارد آه از آن سینه که سنگینیِ پا را حس کرد وای از آن تیغ که بد کینه از آقا دارد شمر مشغولِ حسین است،  گَهی هم می‌زد، خواهری را که به سر، چادرِ زهرا دارد... حسن_لطفی *حضرت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) در روز اول ماه ربیع مسموم و در هشتم ماه ربیع مظلومانه به شهادت رسیدند. کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
شهادت غریب‌تر زِ حریمِ تو نیست سامِرّا ! چقدر شیعه برایت گریست سامِرّا ! همین که پا رویِ خاکت گذاشتم، گفتم: دلیلِ این‌همه اندوه، چیست سامِرّا ؟! نسیمِ روضه‌ی رضوان رسیده از طرفت مگر زمینِ تو آغوشِ کیست سامِرّا ؟! نفس کشیده میانِ بهشت، هرکس که کنارِ صحن و سرایِ تو زیست سامِرّا ! مباد، باز شیاطین جسارتی بکنند شبیهِ کوه، مقاوم بایست سامِرّا ! اگرچه مرقدِ پاکَت، زِ ظلم ویران شد هنوز هم سویِ جنت، دری‌ست سامِرّا ! عادل_حسین_قربان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG