eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
525 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
زاده دیروز سالروز شهادت مردیه که گمنام بود و هنوز هم که هنوزه گمنامه...! مردی که در بزرگترین پیشرفت های ایران تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم داشته! مردی که نخبه ها رو از رفتن منصرف میکرد و ایده هاشون رو با جون و دل می‌شنوید و تا جایی که میتونست بهشون کمک میکرد بدون هیچ چشم‌داشتی! مردی که پیشرفت موشکی کشورمون رو سالهای سال جلو انداخت ...! مردی که در مسائل پزشکی ، کرونا و موارد مشابه اون به قدری کار کرد که شاید اگر او نبود...! مردی که کلی از نظریات مشهور این روزهای جهان رو حل کرد ، مسائلی مثل نظریه اوپنهایمر و... مردی که در سالهای آخر عمرش به قدری در فلسفه رشد کرد که صاحب نظریه شده بود! مردی که پسرش میگه اگر او چند سال دیگر زنده بود علم دنیا را قطعاً متحول میکرد...! مردی که همه فکر و ذکر ش مردم کشورش بود و به قدری تلاش میکرد که حتی فرصت دیدن خانواده اش را نداشت ! او گمنام بود ، چون در همه حال فقط خدا رو میدید و چیزی برای خودش نمیخواست... شهید_فخری‌زاده کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
خورشید دلبرنده و دلجو ظهور کن شد بی‌تو روزگار ، سیه‌رو ظهور کن شد فاطمیّه ، باز عزادار گشته‌ای آقای من! به خاطر بانو ظهور کن یا صاحب الزّمان! چه بگویم ز مادرت سوگند به شکستنِ پهلو ظهور کن بعد از هجوم ،در دل آن کوچه ، فاطمه مجروح گشت بین هیاهو ظهور کن یابن الحسن! به خاطر آن سینه‌ی جریح یا منتقم! به سرخیِ بازو ظهور کن شد صورتش کبود به‌دست عدو ؛ شها! از داغ گوشواره و ابرو ظهور کن هجده بهار روی زمین بود مادرت از حُزن کوچ زودِ پرستو ظهور کن در هُرم شعله ، پشت در و بین بسترش کرده طلب ظهور تو را او ظهور کن محمدعلی نوری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح واپسین موقف معراج حقیقت، زهراست سرّ توحید در آیینه‌ی غیرت، زهراست روح آدم، شرف خاتم، دردانه‌ی غیب ذات عصمت، نفس صبح قیامت، زهراست مصدر واجب و ممکن ز ازل تا به ابد باده‌ی وحدت و خم‌خانه‌ی کثرت، زهراست خشم و خشنودی حق، غایت پاداش و جزا رأیت رحمت و تمهید شفاعت، زهراست به عبادت نرسد، عادت دین‌داری ما گر ندانیم که معیار عبادت زهراست منشأ بود و نبود، آینه‌پرداز وجود وحدت غیب و شهود احدیّت، زهراست در نمازی که وضویش بود از خون جگر قبله‌ی باطن ارباب طریقت، زهراست نه همین امّ‌ابیهاست به تقدیم وجود شخص روح‌القدس و شأن ولایت، زهراست جنگ هفتاد و دو ملّت همه را عذر بنه سرّ سرمستی هفتاد و دو ملّت، زهراست غایت سیر وجود است، رسیدن به علی غایت سیر علی هم‌ به حقیقت، زهراست یوسفعلی_میرشکاک کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
بعد_از_فراق_پدر چه‌ها کرده این شهر با ما پس از تو همه خوب بودند اما پس از تو... ندارد خریدار آهِ غریبان شده کار مردم تماشا پس از تو وصیّ تو را دست بستند آخر دگرگون شده رسم دنیا پس از تو فدایش شدم با تمام وجودم ولی باز تنهاست "مولا" پس از تو کسی غیر شیون، کسی غیر ناله نیامد به دیدار زهرا پس از تو ببر دخترت را از این شهر غربت که خیری ندیدم ز دنیا پس از تو دگر پای آتش به اینجا شده باز دلم غرقِ خون شد، مبادا پس از من... یوسف_رحیمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
آتشی داغ تو در سینۀ من روشن کرد باید از شعلۀ‌ آن تا به ابد شیون کرد قامت صبر مرا داغ تو در کوچه شکست ماجرای در و دیوار چه‌ها با من کرد مانده‌ام بر دل تو میخ در آتش زده است یا دل سوخته‌ات خون به دل آهن کرد؟ شمع چشمان کبودت ز غمم سوخت چنان که غریبی مرا بر همه کس روشن کرد جامۀ رزم به تن داشت علی، پیش از این بعد تو پیرهن صبر، دگر بر تن کرد یوسف_رحیمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
هجوم_به_بیت_ولایت قیامت است تماشای صبح دولت او که محشری‌ست مقامات بی نهایت او فقط نه روز قیامت، یکایک ایام به یُمن لیله‌ی قدرند زیر منت او کسی که ماه و ستاره‌ست گردن‌آویزش شده‌ست نُقل دهانِ فَلَک، کرامت او شبیه زهره کنیزش درخششی دارد زُحل که بسته کمر گوئیا به خدمت او! غبار درگه او فضه می‌شود قطعاً عیار سنجش پیغمبران، محبت او قیام فاطمه گرچه خمیده بود ولی، قیامت است رکوع یکی دو رکعت او توسلات خلائق به ذیل چادر او امام، معتکف خیمه‌ی امامت او جنان ز غنچه‌ی لبخند او شده پیدا نهان رضای خداوند در رضایت او خیال خاک به درک ضریح او نرسید کشیده سرمه به چشمان عرش، تربت او دمی که بی کفن اهل قبور برخیزند حریر و سُندُس و اِستبرَق است خلعت او به روی ناقه‌ای از نور در مسیر صراط روانه سوی جنان، محمل جلالت او عنان ناقه‌ی او را گرفته جبرائیل حریر بال ملک پرده‌دار حرمت او چه آبشار رفیعی‌ست چادر زهرا که جاری است از آن، رشته‌ی شفاعت او پیمبران همگی سر به زیر اندازند که چشم را نزند آفتاب طلعت او در آن میانه فدک ایستاده با دلِ خون خزان زده‌ست هنوز از غم مصیبت او * * کسی که مادر آب است حرمتی دارد لهیب آتش دوزخ کجا و ساحت او ؟! من از حوادث روز جزا ندارم بیم قیامت است فقط لحظه‌ی شهادت او گمان کنم که اگر میخ هم شود محشور سرش بلند نمی‌گردد از خجالت او به جست و جوی حسین است در صف محشر که مرهمی بنهد بر روی جراحت او اگر چه محسن او هم شهید شد اما، گلوی زخمی طفلی شده شکایت او محسن_حنیفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو بی‌قراری و من نیز بی‌قرارترینم که من غریب‌ترین مرد در تمام زمینم کشیده است از آن سو مدینه تیغ به رویم نشسته است از این سو فراق تو به کمینم به حال و روز تو گیرم که اشک شرم نبارم چه سازم این عرقی را که مانده روی جبینم علی به خاطر بسترنشینی تو بگرید تو هم به خاطر من گریه کن که خانه نشینم به چادرت متوسل شدم که باز بمانی منی که کهف امانم، منی که حصن حصینم برای سنگ مزارم پس از فراق تو بگذار ز باغ پیرهنت لاله‌های سرخ بچینم :: تو را زدند و خدا خواست من ببینم و دیدم خدا کند که فراق تو را به چشم نبینم محمدعلی_بیابانی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
لاله ی نرگس عذار فاطمه عطر گیسویت بهار فاطمه یوسف گمگشته ی آل علی ای مسیحای تبار فاطمه بهجت قلب رسول خاتم است یاد تو ای گلعذار فاطمه ای براهت مانده تا صبح ظهور دیدگان اشکبار فاطمه جلوه کن ای مه ز چاه انتظار تا برآید انتظار فاطمه امشب آقا کربلایی یا نجف یا مدینه در کنار فاطمه چارده گلدسته میسازد ز نور اشکهایت بر مزار فاطمه انتقام حق مادر حق توست ای یگانه یادگار فاطمه تا نفس در سینه ها جاری بود شیعه باشد داغدار فاطمه کاش میشد جان بیمقدار من در رکاب تو نثار فاطمه اسماعیل پورجهانی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
فتنه ها بر پاست برگرد ای عزیز فاطمه مادرت تنهاست برگرد ای عزیز فاطمه پشت در جمعند اصحاب سقیفه وای من شعله ها بر پاست برگرد ای عزیز فاطمه یک لگد بر در گرفته ثلثی از سادات را پشت در غوغاست برگرد ای عزیز فاطمه ناله ی حیدر بیا، شد ناله ی فضه بیا اوج غم اینجاست برگرد ای عزیز فاطمه پشت در زهرا صدایت کرد مهدی جان بیا منتظر زهراست برگرد ای عزیز فاطمه مرتضی آمد عبا را روی بانویش کشید شرمسار آقاست برگرد ای عزیز فاطمه روی دیوار و در و مسمارِ بیت مرتضی رد خون پیداست برگرد ای عزیز فاطمه مجتبی قاسمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
رباعی گنجینۀ راز در دل فاطمه است اوج ملکوت، منزل فاطمه است با نالۀ محسنش هم‌آواز شویم لعنت به کسی که قاتل فاطمه است مرحوم سیدحسن_خوشزاد کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مناجات_فاطمی دوباره در دلم آشوب عالم آمده است قیامت آمده یا که مُحرّم آمده است عزای کیست که حتی خود مُحرّم هم به سر زنان و پریشان و درهم آمده است عزای اشرف اولاد آدم است آری عزای بنت نبی مکرم آمده است تمام خلق دچار مُحرّمند ولی برای فاطمه دل‌های مَحرم آمده است دوباره فاطمیه آمد و یقین داریم در این حسینیه صاحب عزا هم آمده است وضوی گریه بگیر و بیا که در روضه عزیز فاطمه با قامت خم آمده است رواست مُردن از این غم که پشت درب بهشت برای سوختن گل، جهنم آمده است محمدعلی_بیابانی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
هجوم_به_بیت_ولایت ...اما غمی دارم که آن را نیست پایانی داغی که می‌سوزاندم شاید نمی‌دانی زیر غلاف و تازیانه خورد شد بازو زهرا به مسجد رفت اما دست بر پهلو زهرا به مسجد رفت، اما گرم فریاد است سلمان ! بگو مسجد چرا در لرزه افتاده است فریادهای فاطمه دیوار را لرزاند سلمان بگو دیدی که مسجد را صدا لرزاند؟! زهرا اگر نفرین کند دنیا نمی‌ماند مسجد فرو می‌ریزد و بر پا نمی‌ماند تنها نمی‌ماند علی وقتی که زهرا هست - پهلوی او‌ هم‌ بشکند - زخمی‌ است، اما هست سرباز مولا می‌شود وقتی علی تنهاست زهراست حیدر، ای جماعت ! مرتضی زهراست وقتی که مسجد در دل لات و هُبل شد گم بتخانه با مسجد چه فرقی می‌کند مردم! منبر بدون مرتضی چوب است و جز این نیست بی مرتضی هرجا که باشی حرفی از دین نیست مردم ! فدک ارثیه‌ی قانونی زهراست آیا غلاف و تازیانه اجر ذی القرباست؟! زهرای مجروحِ علی آن روز غوغا کرد دست علی را فاطمه با خطبه‌اش وا کرد حیدر به زهرا گفت: ما بی هم چه می‌کردیم؟! زهرا بیا با هم به سمت خانه برگردیم می‌دانم از بس درد داری ناتوانی تو اما عزیزم با علی باید بمانی تو با من بیا این روزها غوغاست در خانه زهرا به زینب فکر کن تنهاست در خانه همپای حیدر ! دست در دست علی بگذار حالا که اذیت می‌شوی کم کم قدم بردار هم صحبت تنهائی‌ام ! تا خانه راهی نیست باید بمانی، بی تو حیدر را پناهی نیست من بی تو بغضم، گریه‌ام، فریادِ خاموشم باید بمانی بار غم برداری از دوشم زهرا چرا هی دست را بر گونه می‌گیری زهرا بگو از مرتضایت رو نمی‌گیری الجار ثم الدار می‌خواندی تو قبل از این حالا چرا عجّل وفاتی می‌کنی تلقین هر شب دعایت می‌کنم، با من بمانی کاش زهرا بمان، شب‌ها تو سقای حسینم باش محسن_ناصحی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
لطفي نما غلام به لب جان رسيده را بشنو فغان اين دل در خون تپيده را چشمی دگر بده صنما تا كه بنگرم آن خال گوشۀ لب تو آرميده را روح لطيف تو نفس پاك و حق تو در بند خود كشيده صفاي سپيده را صف بسته اند سرو و صنوبر به راه تو تا خم كنند پيش تو قد كشيده را امشب بيا كه سینه پراز شور عشق توست تا فرش پاي تو بنمايم دو ديده را جانا... دلم هواي تو كرده تفضّلي وقف تو كرده ام دل از غم رميده را پرده بكش ز چهره ببينم دمي تو را بر من نشان بده وجنات نديده را شد فاطميه و دل ما مست فاطمه است بر ما عيان نما حرم آن شهيده را اشك مرا بگير و ببر نزد فاطمه مرهم گذار زخم تن قد خميده را ما را ببر به علقمه يا اينكه خود بيا تشريح كن قصۀ چشم دريده را تيغ دو سر بكش ز نيام و بريز سر بستان تقاص خون سرِ  سر بريده را مجتبی روشن روان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
بيا كه گنبد خضراست ديده بر راهت بيا كه حيدرِ تنهاست ديده بر راهت چقدر منتظران تو بی صدا رفتند نگاه مضطرب ماست ديده بر راهت به هر ديار، عزادار مادرند همه بيا كه عترت طاهاست ديده بر راهت قسم به خاک نشسته به چادر مادر سكوتِ غربتِ دنياست ديده بر راهت هنوز ناله مادر به گوش می آيد ببين كه حضرت زهراست ديده بر راهت ميان كوچه به دنبال گوشواره حسن شهيد سيلی اعداست ديده بر راهت كنار بستر غرق به خون مادرتان هنوز زينب كبراست ديده بر راهت ميانِ گودیِ مقتل حسين افتاده هنوز زير لگدهاست ديده بر راهت به ناله های بُنَیَّ كنار آن گودال زنی كه غرقِ تماشاست، ديده بر راهت زمان كشتن لب تشنه آب می خوردند لباس های تنش را يكی يكی بُردند قاسم نعمتی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کشته شد میوه قلب رسول از ضربت در کشته شد آه ای سادات عالم بر سر و سینه زنید عصمت حق از نفس افتاد ،مادر کشته شد صورت زهرا کجا و دست نامحرم کجا صدمه دید آن نوگل باغ پیمبر کشته شد می دوید آن روز نالان کودکی در کوچه ها مادرم ،می گفت از بیداد کافر کشته شد آه ای اهل وطن بیرون شوید از خانه ها روح تقوا جان طاها یار حیدر کشته شد من ندانم پشت در مسمار یا شمشیر بود فاطمه با تازیانه یا که خنجر کشته شد نور چشم مصطفی شد پیش مرگ مرتضی بشکند دست عدو زهرای اطهر کشته شد ولی الله کلامی زنجانی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
دُختِ پیمبر... فاطمه بعد از پیمبر دائماً سردرد داشت دستمالی بر سرش می‌بَست دیگر؛ درد داشت غُصه‌یِ اسلام را می‌خورد جای نان شب انحرافِ دین برایش خیلی آخر درد داشت شهر پیغمبر! چرا دُخت پیمبر را زدند؟ شهر پیغمبر! چرا دُخت پیمبر درد داشت؟ خاک عالم بر دهانم در به پهلویش گرفت خاک عالم بر دهانم ضربه‌یِ در درد داشت بوسه بر دست علی زد تا دلش آرام شد دیدن آن دست بسته صد برابر درد داشت صبح تا شب زخم برمی‌داشت، شب تا صبح درد آه، سر تا پای زخم و پای تا سر درد داشت یک نفر از بچه ها هم سَمتِ آغوشش نرفت بچه‌ها هروقت می دیدند... مادر درد داشت‌... علی_اکبر_لطیفیان  کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
از زبان حضرت زهرا(سلام الله)کنار مزار پیامبر اکرم صلی الله اگرچه سایه‌ای از دخترت به جا مانده رسیده‌ام که بگویم قرارِ ما مانده رسیده‌ام سرِ خاکی که سایه بانش ریخت نِشسته‌ام ؟ نه قد و قامتم دوتا مانده یکی دو روز فقط صبر کن ؛ کنارِ توأم که چند نیمه نفس بینِ ما دوتا مانده دلم برایِ علی شور میزَنَد تنها.... برای او فقط این یارِ بی صدا مانده مسیرِ خانه‌ی‌مان تا مزارِ تو سُرخ است جراحتی‌ست که در پهلویم به جا مانده مدد زِ شانه‌ی طفلم گرفته می‌آیم به چهره‌ام اثرِ دستِ بی‌حیا مانده هنوز هم همه‌ی سرفه‌های من خونیست هنوز هم به رُخَم ردِّ شعله‌ها مانده تمامِ روز فقط حرفِ زینبم این است : که رویِ چادرِ تو چند جایِ پا مانده بس است شِکوه‌ام و داغ‌هایِ من بگذار نمک به زخم زنم داغِ کربلا مانده نشسته بینِ خرابه در انتظارِ پدر دو پلکِ بی رمقش سمتِ نیزه‌ها مانده زبان گرفته که سربارِ عمّه‌اش شده است از آن شبی که از آن قافله جدا مانده صدایِ عمّه‌یِ خود را دگر نمی‌شنود فقط نه این  چقدر زیرِ دست و پا مانده به عمّه گفت که عمّه بِگَرد می‌یابی به قَدِ من به گمانم که بوریا مانده حسن لطفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مناجات اگرچه بر دلم گناه، چهره‌ی ممات داد ولی دعای صاحب الزمان مرا حیات داد فدای آن طبیب که به هر محله سر زد و ... دوای هر مریض را به لطف و التفات داد زمان لغزشم کنار منجلاب معصیت به پای سست و بی ثباتِ این گدا ثبات داد نداشتم لیاقتِ غلام پنج تن شدن به لطف خود، جواز نوکریِ آن ذوات داد همین که خواب غفلت از امام، بست دیده‌ام صدای زنگ ساعت نجف مرا نجات داد خدا نویدِ فتح مرتضی میان جنگ را به حضرت رسول با نزول عادیات داد نگو چرا دلت همیشه مست خاک حیدر است به خاک خلقتم ابوتراب مختصات داد بساط رزق کربلا به دست‌های مادر است همیشه لطف فاطمه به دست ما برات داد :: دو ماه و نیم دیده‌اش کبود بود و تار دید همان زنی که نور بر تمام کائنات داد به پهلوی شکسته، هر تکان عذاب آور است چه رنج‌ها به فاطمه اقامه‌ی صلاة داد محمدجواد_شیرازی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مدح_و_مناجات غربت در شهر اگر هیچ کسی را غم دین نیست تا فاطمه زنده است علی خانه‌نشین نیست ای دستِ پر از پینه ز چرخاندن دستاس افلاک در افلاک تو را جایگزین نیست در کوچه‌ی مسجد تو زمین خوردی و در ما جز پینه‌ی چون زانوی اُشتر به جبین نیست! انصار هم از خطبه‌ی تو شرم نکردند کردند بهانه که چنان است و چنین نیست غصب فدک این بود که نام تو نباشد پیداست که دعوا سرِ یک تکّه زمین نیست کو چادر خاکی شده، کو دامن مولا؟ تا کِی بزنم چنگ به حبلی که متین نیست جایی که علی هست معاویّه چه کاره است قرآنِ سرِ نیزه که قرآن مبین نیست ای کاش که خود را برسانم به رکوعش زیرا که بجز نام توأش نقش نگین نیست مقصود خدا از دو جهان خلقت زهراست المنّةُ لِلّه که این است و جز این نیست مهدی_جهاندار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
صحبت از فاطمه سر فصل غزل‌خوانی ماست گریه در روضه‌ی او مسلک عرفانی ماست ما پریشان غم مادرمان فاطمه‌ایم غربتش علت این گریه‌ی طولانی ماست هر کسی در پی دارو و دوا می ‌گردد نمک روضه‌ی او نسخه‌ی درمانی ماست هرکسی رخت عزا کرده به تن می‌داند که چنین پیرهنی علّت سلطانی ماست لعن بر قاتل صدیقه‌ی کبری بی شک مُهر تأیید و قبولی مسلمانی ماست روضه‌خوان! روضه‌ی دیوار و در و کوچه نخوان سر شکستن سند غیرت ایرانی ماست محسن_مهدوی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
خسته و مضطر شدی هرگاه؛ یازهرا بگو بسته شد وقتی به رویَت راه؛ یازهرا بگو تا که مِهرش در وجودت بیشتر جاری شود با دلی از عاشقی آگاه؛ یازهرا بگو توبه‌ات تا که قبول افتد بگو: جانم حسین تا شوَد کوهِ گناهَت کاه؛ یازهرا بگو با دعایش دور خواهد کرد از عصیان تو را تا نباشی لحظه ای گمراه؛ یازهرا بگو دلبری کن از علی در زیرِ ایوانِ نجف هر سحر با نغمه‌ای دلخواه؛ یازهرا بگو در میان روضه هر چه از فراق کربلا- گریه کردی و کشیدی آه؛ یازهرا بگو إذنِ پابوس پسر بی واسطه با مادر است کربلا رفتی اگر گهگاه؛ یازهرا بگو روی تلّ زینبیه مثل زینب بیقرار... خیره بر گودالِ قتلگاه؛ یازهرا بگو! مرضیه_عاطفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
درد دارد، درد دارد، درد دارد، درد دارد... رویِ رخسارش نشان از دستِ یک نامرد دارد بعدِ آن روزی که آتش، شعله زد بر در، مدینه روزهایی غرقِ ماتم، شامِ تاری، سرد دارد خاک را حیدر به رویِ جسمِ زهرا ریخت، اما رویِ لب‌هایش نوایِ "فاطمه برگرد"! دارد در سکوتِ سردِ یثرب، هیچ‌کس با خود نگفته؛ از چه رو جانِ پیمبر، رنگ و رویی زرد دارد صورتی نیلی، قدی خم، چادری خاکی، دلی خون درد دارد، درد دارد، درد دارد، درد دارد... عادل_حسین_قربان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
نامت همیشه زمزمه‌ی بی امان ماست ما اهل خاک و روضه‌ی تو آسمان ماست در زیر سقف روضه‌ات ای صبح بی غروب تنهاترین مجال تنفس، از آن ماست محتاج نور نیست هر آنکس تو را شناخت مهرت چراغ خانه‌ی هر دو جهان ماست ذکر شریف فاطمه، ای خیر دستگیر سنگین‌ترین عبادت روی زبان ماست داغ تو را نه اینکه فقط گریه می‌کنیم امروز درس فاطمیه، امتحان ماست واجب‌ترین فریضه‌ی ما فاطمیه است این اعتقاد قاطبه‌ی دوستان ماست صورت کبود روضه‌ی دیوار و کوچه‌ایم این زخم‌های سرخ همیشه نشان ماست جان داده‌ای به راه امامت که همچنان نام علی هنوز بلند از اذان ماست حسن_کردی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
صد مشکل آسان می‌شود در فاطمیه باران احسان می‌شود در فاطمیه رحمت فراوان می‌شود ماه مُحرم رحمت دو چندان می‌شود در فاطمیه هرگز نمی‌بیند بخود درد و غمی را... هر دل پریشان می‌شود در فاطمیه برکت به کسب و کارش آید هرکسی که بانی احسان می‌شود در فاطمیه باید بگوید زیر لب الحمدالله... چشمی که گریان می‌شود در فاطمیه جانم فدای شیعه‌ای که بر امامش مانند سلمان می‌شود در فاطمیه قطعاً عزیز فاطمه با دیده‌ی تر در روضه مهمان می‌شود در فاطمیه :: در وقت غسل فاطمه مولا چه دیده؟ این غصه پنهان می‌شود در فاطمیه سیدمجتبی_شجاع کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
غربت علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت اگر به حرمت این خانه‌زاد کعبه نبود سحاب رحمت حق، بارش مدام نداشت سوادِ چشم علی را، اگر نمی‌بوسید به راستی حَجَرُالاَسوَد استلام نداشت قسم به عشق و محبّت، پس از رسول خدا وجود هیچ‌کس این‌قدر فیض عام نداشت علی، مقیم حرم‌خانۀ صبوری بود که داشت منزلت و دَعوِی مقام نداشت اگرچه دست کریمش پناه مردم بود و هیچ روز نشد شب، که بار عام نداشت چشیده بود علی، طعم تنگدستی را که غیر نان و نمک سفره‌اش طعام نداشت اگرچه بود زره، بر تن علی بی‌پشت اگرچه تیغۀ شمشیر او، نیام نداشت به بردباری این بت‌شکن، مدینه گریست که داشت قدرت و تصمیم انتقام نداشت اگرچه باز نکردند لب به پاسخ او علی، مضایقه از گفتن سلام نداشت علی، عدالتِ مظلوم بود و تنها ماند دریغ، امّت او شرم از آن امام نداشت به باغ وحی جسارت نمود گلچینی که از مروّت و مردی نشان و نام نداشت شکست حرمت و گم شد قِداسَتِ حَرَمی که قدر و قُرب کم از مسجدالحرام نداشت شدند آتش و پروانه آشنا، روزی که شمع سوخت ولی فرصت تمام نداشت کسی وصیّت او را نخواند یا نشنید که آفرین به بلندای آن پیام نداشت :: تو آرزوی علی بودی ای گل یاسین! دریغ و درد که این آرزو دوام نداشت حضور فصل خزان را به چشم خود دیدی که با تو فاصله بیش از سه چار گام نداشت در آن فضای غم‌انگیز فضّه شاهد بود که غنچه طاقت غوغا و ازدحام نداشت چرا کنار تو، نشکفته پرپرش کردند مگر شکوفۀ آن باغ احترام نداشت؟ «شفق» نشست به خون تا همیشه وقتی دید «نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت» محمدجواد_غفورزاده کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
جمعه مادر از بستر خود آمده امشب به حرم با عصا آمده، انگار خودش بیمار است... کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سیدحمیدرضا برقعی، گل‌های عالم را معطر کرده بویت.mp3
8.87M
مدح گل‌های عالم را معطر کرده بویت ای آن که می‌گردد زمین در جستجویت یادش به‌خیر آن روزها ریحان به ریحان می‌چید پیغمبر بهشت از رنگ و بویت سیاره‌ها را در نخی می‌چیدی آرام می‌ساختی تسبیحی از خاک عمویت برداشتند از سفره‌ات نان، مردم شهر جرعه به جرعه آب خوردند از سبویت درهای رحمت باز می‌شد با دعایت دردا که می‌بستند درها را به رویت تاریخ می‌داند فدک تنها بهانه‌ست وقتی بهشت آذین شده در آرزویت وقتی منزّه گشته خاک از سجده‌هایت وقتی مطهّر می‌شود آب از وضویت چادر حمایل می‌کنی از حق بگویی حتی اگر یک شهر باشد روبرویت برخاستی با آن صفت‌های جلالی این‌بار آتش می‌چکید از خلق و خویت حتی زمان می‌ایستد از این تجسّم تو سوی مسجد می‌روی، مسجد به سویت از های و هو افتاد دنیا با سکوتت دنیا به آرامش رسید از های و هویت از بانگ بسم الله الرحمن الرحیمت از شکوه‌هایِ الذین آمنویت تو خطبه می‌خواندی و می‌لرزید مسجد ذرات عالم یک‌صدا لبیک‌گویت خطبه به اوج خود رسید آن‌جا که می‌ریخت مدح علی، حیدر به حیدر از گلویت گفتم علی... او قطره قطره آب می‌شد آن شب که روشن شد سپیدی‌های مویت آن شب که زخم تو دهان وا کرد، آرام زخم تو آری زخم... آن رازِ مگویت هنگام دفن تو علی با خویش می‌گفت رفتی... ولی پایان نمی‌یابد شروعت... سیدحمیدرضا_برقعی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG