#عید
#مباهله
با نور خدا مقابله یعنی چه!
با امر خدا مجادله یعنی چه!
جایی که علی نفس محمد باشد
ای عیسویان، مباهله یعنی چه!
یک عمر در انجیل نخواندید احمد؟
ناگفتن این مطالعه یعنی چه!
چه مسئله ایی! پنج تن و صد راهب
حل کردن این معادله یعنی چه!
یک دست اگر دعا کند زین ده دست
فهمید عذاب عاجله یعنی چه!
دو کودک و یک زن و دو مرد آمده اند
با لشگر حق مقاتله یعنی چه!
نه سازش و تسلیم نه تحریم نه جنگ
جایی که علیست غائله یعنی چه!
در اوج مذاکره قوی باید بود
تسلیم امور باطله یعنی چه!
بر غیر نبی دمی تقرب هرگز
از آل رسول فاصله یعنی چه!
از همقدمی و دست دادن پرهیز
با خصم علی مغازله یعنی چه!
جایی که هدایتی نگیرد صورت
با دشمن دین معامله یعنی چه!
در روز ظهور، خوب و بد می فهمند
جامانده گی ز قافله یعنی چه!
روزی که مسیح یار مهدی گردد
فهمید که دین کامله یعنی چه!
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
عید
#مباهله
وضو بگيرم و در حال روزه با تكبير
كنم مباهله با دشمنان حی غدير
زبان حق شوم و آيه مباهله را
به شأن فاطمه و شوهرش كنم تفسير
ز قول دوست ودشمن شنو كه اين آيه
به وصف اهل كسا از خدا شده تعبير
محمد و علی و فاطمه، حسن و حسين
كه پنج در عددند و يكی چو حی غدير
پی مباهله كردند روی در صحرا
يكی چو مهر فروزان، چهار مهر منير
فتاد چشم نصاری به آن خدارويان
كه نور طلعتشان گشته بود عالم گير
مسيحيان پی نفرين پنج تن ديدند
كه نيست غير هلاكت برايشان تقدير
همه به خاك قدوم پيمبر افتادند
كه ای ز جانب حق، خلق را بشير و نذير
به حضرت تو نصاری تمام تسليمند
كه تو بلند مقامی و ما تمام حقير
هزار مرتبه نفرين به دشمنان علی
كه می كنند در اين آيه حيله و تزوير
كنند فضل علی را به دشمني انكار
خدای نگذرد ازاين خطا و اين تقصير
چرا شدند فراری از اين حقيقت محض
چرا به سلسلۀ نفس خود شدند اسير
قسم به جان علی، منكر مباهله را
خدای لعن نموده، پيمبرش تكفير
گرفتم آن كه شود خصم منكر خورشيد
كجا به تابش انوار آن كند تأثير
فضائل علی بود از حد فزون، چه زيان
كه بر مباهله منكر شوند يا به غدير
علی كسی است كه در جنگ بدر شد پيروز
خدا به جنگ احد می دهد به او شمشير
عليست فاتح احزاب و فاتح خيبر
عليست تير الهی به قلب خصم شرير
عليست بت شكن كعبه روی دست رسول
علی به بيشه اسلام شد خروشان شير
علي به جای نبی خفت و جان گرفت به دست
كسی نيافت جز او اين چنين مقام خطير
حديث منزلت چون آفتاب می تابد
به اين دليل علی بعد مصطفی است امير
وصی احمد مرسل كسی بود ميثم
كه در تمام فضايل ورا نبود نظير
حاج غلامرضاسازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#عید
#مباهله
كنم مباهله با دشمنان حي غدير
زبان حق شوم و آيه مباهله را
به شأن فاطمه و شوهرش كنم تفسير
ز قول دوست ودشمن شنو كه اين آيه
به وصف اهل كسا از خدا شده تعبير
محمد و علي و فاطمه،حسن و حسين
كه پنج در عددند و يكي چو حي غدير
پي مباهله كردند روي در صحرا
يكي چو مهر فروزان،چهار مهر منير
فتاد چشم نصاري به آن خدارويان
كه نور طلعتشان گشته بود عالم گير
مسيحيان پي نفرين پنج تن ديدند
كه نيست غير هلاكت برايشان تقدير
همه بخاك قدوم پيمبر افتادند
كه اي ز جانب حق،خلق را بشيرونذير
به حضرت تو نصاري تمام تسليمند
كه تو بلند مقامي و ما تمام حقير
هزار مرتبه نفرين به دشمنان علي
كه مي كنند در اين آيه حيله و تزوير
كنند فضل علي را به دشمني انكار
خداي نگذرد ازاين خطا و اين تقصير
چرا شدند فراي از اين حقيقت محض
چرا به سلسله ي نفس خود شدند اسير
قسم به جان علي،منكر مباهله را
خداي لعن نموده، پيمبرش تكفير
گرفتم آن كه شود خصم منكر خورشيد
كجا به تابش انوار آن كند تأثير
فضائل علي بود از حد فزون،چه زيان
كه بر مباهله منكر شوند يا به غدير
علي كسي است كه در جنگ بدر شد پيروز
خدا به جنگ احد ميدهد به او شمشير
عليست فاتح احزاب و فاتح خيبر
عليست تير الهي به قلب خصم شرير
عليست بت شكن كعبه روي دست رسول
علي به بيشه اسلام شد خروشان شير
علي به جاي نبي خفت و جان گرفت به دست
كسي نيافت جز او اين چنين مقام خطير
حديث منزلت چون آفتاب مي تابد
به اين دليل علي بعد مصطفي است امير
وصي احمد مرسل كسي بود ميثم
كه در تمام فضايل ورا نبود نظير
استادحاج غلامرضاسازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
هدایت شده از سازمان بسیج مداحان و هیئآت مذهبی استان اصفهان
حضرت آیتالله بهجت قدسسره: اگر ما پیرو علما بودیم، چنین بلاها به سر ما نمیآمد، یا اگر میآمد مثل جِنْـابِـ مِیـثـم، بودیم که هر چه بلا به سرش میآمد ایمانش قویتر میگردید، بدون اینکه دست از ولایت بردارد. او حاضر نشد که حتی زنده بماند و برای این جهت هم تقیه نکرد! بیست و دوم ذی الحجه سالروز شهادت حضرت میثم تمار عليه السلام و روز بسیج مداحان و هیات مذهبی گرامی میداریم. #میثم_تمار #سر_دار #روز_بسیج_مداحان #ستایشگران #کانون_بسیج_مداحان #هیات_مذهبی سازمان بسیج مداحان و هیات مذهبی استان پهناور اصفهان
#میثم_تمار_علیه_السلام
#شهادت
#قصیده
طبع و سخن و لوح و قلم گشته گهربار
در مدح گل باغ علی، میثم تمار
آن شیردل بیشه سر سبز ولایت
آن عاشق و دل باخته مکتب ایثار
در چرخ کمال علوی، اختر دانش
بر باب علوم نبوی، صاحب اسرار
پرسید از آن شیفته آل محمد
فخر دو جهان، شیر خدا حیدر کرار
کای دوست! چه حالی است تو را گر ز ره کین
در راه ولایت ببَرندت به سرِ دار؟
هم دست تو، هم پای تو از تیغ شود قطع
آرند زبان از دهنت فرقه اشرار
گفتا که اگر دادن جانم به ره توست
جانم به فدای تو! به هر لحظه دو صد بار
گویند که در کوفه حبیببنمظاهر
برخورد به او خندهزنان بر سر بازار
فرمود که ای یار علی! در همه احوال
بینم که در این راه کشی محنت بسیار
در پاسخ او میثم تمار چنین گفت:
ای پور مظاهر! زهی از دولت بیدار!
بینم که ز خون سر تو چهره شود سرخ
در راه حسینبنعلی، رهبر احرار
مردم سخن هر دو شنیدند ولی حیف
لبخند تمسخر زده با حالت انکار
چندی نگذشت از سخن آن دو که دیدند
صدق سخن هر دو نفر گشت پدیدار
میثم ز سر دار بلا سر به در آورد
چون ماه فروزنده ز آغوش شب تار
دو پا و دو دستش ز بدن، قطع و زبانش
گویا به ثنای علی و عترت اطهار
فریاد زد: ای مردم! دانید علی کیست؟
احمد چو علی هست و علی، احمد مختار
دانید علی کیست؟ همان کس که به فرداست
مهرش ثمر جنت و بغضش شرر نار
دانید علی کیست؟ علی، جان رسول است
قرآن محمد به فصاحت کند اقرار
دانید علی کیست؟ علی محور توحید
دانید علی کیست؟ علی نقطه پرگار
بالله! که با طاعت کونین نباشد
بر خصم علی جز شرر نار، سزاوار
از منطق او کاخ ستم شد متزلزل
گفتی که مگر خطبه مولا شده تکرار
میرفت که در کوفه فتد شور قیامت
وز تخت شود زاده مرجانه نگونسار
با خشم رسیدند و بریدند زبانش
کز پیش از این ظلم، علی بود خبردار
بعد از سه شب و روز از این وقعه جانسوز
زد نیزه به پهلوش عبیداللَّـه غدار
در راه علی کشته شدن آرزویش بود
جان داد شجاعانه در این ره به سرِ دار
نگذشت مگر اندکی از کشتن میثم
تا واقعه کرب و بلا گشت پدیدار
شد نوبت جانبازی فرزند مظاهر
ماه اسدی، آن اسد بیشه پیکار
از یوسف زهرا بگرفت اذن شهادت
چون صاعقه زد بر جگر لشکر کفار
پوشید ز جان دیده و کوشید به صد جهد
تا نقش زمین گشت به خاک قدم یار
گردید ز خون سر او سرخ، محاسن
آن سان که به او گفته بُدی میثم تمار
افسوس! که شد پیکر آن حافظ قرآن
آزرده چو برگ گلی از نیش دو صد خار
قاتل سر نورانی او برد به کوفه
گرداند چو خورشید به هر کوچه و بازار
میرفت به هر رهگذر و کوی و بیابان
طفلی پی آن قاتل و آن سر به دل زار
قاتل به تحیر شد و پرسید از آن طفل
آیی ز چه همراه من؟ ای طفل دلافکار!
آن کودک دل سوخته در پاسخ او گفت:
این است سر باب من، ای جانی خونخوار!
این حافظ قرآن و حمایتگر دین است
کُشتی ز چه او را به هوای دو سه دینار
فرزند حبیب! ای گل گلزار مظاهر!
فریاد مزن؛ سوز دل خویش نگه دار
دیدی تو سر پاک پدر لیک ندیدی
طشت زر و چوب ستم و لعل گهربار
کن گریه بر آن سر که شکستند به چوبش
نفرین به یزید و به چنین شیوه و رفتار
کن گریه بر آن سر که به چشمان پر از اشک
در بین عدو عترت خود دید گرفتار
«میثم»! جگر شیعه در این آتش غم سوخت
هر مصرع اشعار تو شد یک شرر نار
استاد_غلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#میثم_تمار_علیه_السلام
#غزل
مرد خرمافروش در زندان، راوی سرنوشت مختار است
حرفهایی شنیدنی دارد، سخنانش کلید اسرار است
رطبش طعم نیشکر دارد، تا خدا نیت سفر دارد
از سرانجام خود خبر دارد، شوق پرواز او چه بسیار است!
زخمهای دلش نمک خورده، بارها این چنین محک خورده
از علی گفته و کتک خورده، این برای هزارمین بار است
یاد آن روزهای خوب به خیر! که علی بود و میثم و سلمان
جمعشان جمع بود و میگفتند، رطبت کو؟ که وقت افطار است
در طلوعش غروب پیدا بود، آخر قصه خوب پیدا بود
چوبۀ دار او همین نخل است، لیف خرما طناب این دار است
با زبان علی تکلم کرد، رو به جمع غریب مردم کرد
تا دم مرگ هم تبسم کرد، گفت: این آرزوی تمار است،
که بمیرد فقط به عشق علی «که علی دست قادر ازلیست
رشتۀ ماسوا به دست علیست» سر این رشته ناپدیدار است
رشتۀ اتصال محکم شد، کمر نخل ناگهان خم شد
لحظههای عروج میثم شد، که همان لحظههای دیدار است
احمد_حسینپور_علوی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#روز_مباهله
#غزل
شکوفا میکند انفاس تو "شنزار قحطان" را
که حاصلخیز کردی با نگاهی هر بیابان را
همین که آمدی با پنجتن از اهلبیت خویش
مسلمانی مسلّم شد مسیحیهای نجران را
نمیبینند نقشتازهای جز نام تو بر آن
چو بردارند مُهر کهنهی هر لوح پنهان را
به حقانیّتت شک داشتند و با خود آوردند
به همراه "شُرَحْبیل"و"جَهیر"و"کَرزْ"، شیطان را
میآوردند اگر موسیوعیسی را؛ علی را بود
اگر انجیلوتوراتوصحف؛ داری تو قرآن را
به لبخند و لباس ساده بودی فاتح دلها
گرفتم این که آوردند صد ملک سلیمان را
به حکم "قُل تَعالوا نَدعُ"،"ثُمَّ نَبتَهِل" دیدند
که تو از بین خواهی برد با یکآیه ایشان را
به اعجازی که پیدا شد فقط روحالقدس باید
ببندد دیدهی آیینههای مانده حیران را
علی اینبار بیشمشیر ختم ماجرا را خواند
مشخص کرد تا دست خدا پیروز میدان را
مجتبی_خرسندی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#روز
#عید
#مباهله
عالم تمامْ پیکره،این پنج تن سَرَند
برهفت چرخ وششجهت این پنج،محورند
این پنج،هریکی به جهانی برابرند
گفتم برابرند؟غلط بود،برترند!
علی_انسانی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#روز
#عید
#مباهله
#غزل
محمد(ص) آمد و نورٌ علی نور است همراهش
علی(ع) یک سمت و آن سو حضرتِ زهرای دلخواهش
حسن(ع) محکم گرفته مهربان؛ دستِ حسینش(ع) را
قدم برداشت و رویید گل ها بر سرِ راهش
خدا دلدادۂ این پنج تن بود و سفارش کرد
که بی وقفه بگردد دورشان، خورشید با ماهش
مسیحیانِ نجران آمدند اما عقب رفتند
پیمبر(ص) بود و خانوادۂ از غیب آگاهش
هراس افتاده بر جانِ کلیسا، میزند ناقوس
ترک خورده صلیبِ سنگی از اندوهِ جانکاهش
علی(ع) بر هم گره اندازد ابرو را، همین کافیست
که عیسی میرسد بیتاب و سرگردان به درگاهش
خدا داده به زهرا(س) آنچنان اعجاز که والله
به ویرانی مبدّل میکند یک آهِ کوتاهش
پسرهای علی(ع) هم که اگر نفرین کنند ای وای...
زمین می مانَد و کوهی که نه! آری بخوان کاهش
مبادا لحظه ای بیرون بیاید از غلاف خود
امان از ذوالفقارِ مرتضی(ع) و خشم گهگاهش!
مرضیه_عاطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#روز
عید
#مباهله
فضائل علی از حد بود فزون چه زیان
که بر مباهله منکر شوند یا به غدیر
غلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#روز
#عید
#مباهله
#مثنوی
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ الباب
اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب
رجز مأذنهها لرزه به ناقوس انداخت
راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت
قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوستهست
نان یک عده به گمراهی مردم بستهست
ننوشتند که باران نمی از این دریاست
یکی از خیل مریدان محمد، عیسی است
لاجرم چارهای انگار به جز جنگ نماند
قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند
به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است
بر حذر باش که زنّار، گریبان گیر است
کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است
بهراسید که این معرکه خونریزتر است
بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد
آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد
با خود آورد به هنگامه عزیزانش را
بر سر دست گرفتهست نبی جانش را
عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند
به صف آرایی آن چند نفر خیره شدند
پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده
آفتابان ازل تا به ابد تابنده
دفترم غرق نفسهای مسیحایی شد
گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد
با طمانیۀ خود راه میآمد آرام
دست در دست یدالله میآمد آرام
دست در دست یدالله چه در سر دارد
حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد
ایها الناس من از پارۀ تن میگویم
دارم از خویشتن خویش سخن میگویم
آنکه هر دم نفسم با نفسش مأنوس است
آنکه با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است
من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم
او علی هست و محمد من و او خویشتنیم
نه فقط جسم علی روح محمد باشد
یک تنه لشکر انبوهِ محمد باشد
دیگر اصلا چه نیازیست به طوفان، به عذاب
زهرۀ معرکه را اخم علی میکند آب
الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد
راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد
مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند
بادها گوش به فرمان عبایش گشتند
میرود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
سید_حمیدرضا_برقعی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#روز_مباهله
#غزل
محمّد، با خودش آورد، محبوبش، حبیبش را
حسن، آن باغ حُسنش را، حسین و عطر سیبش را
زنی از راه میآید، که دارد آرزو مریم،
به رویش وا کند، یک لحظه چشمان نجیبش را
رسید از راه، روحالله و سرّالله و سیفالله
شنید از آسمان، عیسیابنمریم هم، نهیبش را
نگاهی میکند یعسوب و میترسند ترسایان
چه کس، اینگونه بیرون کرده از میدان، رقیبش را؟
بپرس از خیبر، ای نجران! که لرزان با تو واگوید:
چه خواهد شد اگر حیدر، کِشد تیغ مهیبش را
«پدر» با ما، «پسر» با ما، دَمِ «روحُالقدس» با ماست
بگو در پای حیدر، افکنَد ترسا، صلیبش را
قاسم_صرافان
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG