سلام هم وطن
امسال همه شاهد بودیم که دولت رئیسی در زمینه فراهم کردن زمینه های زیارت اربعین برای مردم گل کاشت و از هیچ تلاشی دریغ نکرد، اگه تو هم مثل ما دوست داری ازش تشکر کنی تا بدونه که ما مردم قدر زحماتش رو میدونیم، بسم الله، وارد شو و حمایت کن👇
https://www.farsnews.ir/my/c/218900
♨️ جلسه فوق العاده گفتگوی زنده تصویری گروه بصیرتی اهل البصر:
🌏سخنران :
استاد گرامی جناب آقای رجبعلی بازیاد
کارشناس مسائل سیاسی
موضوع :
نقش مرکز مبادله ارز و طلا درشفاف سازی نظام پولی ومالی کشور
همراه با پرسش و پاسخ مسائل اقتصادی
زمان: یکشنبه ۱۹ شهریور ساعت ۲۰:۳۰
🎥پخش لایو جلسه در کانال اهل البصر روبیکا:
https://rubika.ir/ahlolbasar
#روشنگری | #ثامن
#پیامبر_اعظم_ص
مدح_و_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع
شهادت
اگرچه روز و شب هستیم دائم برسر خوانت
ببخش آقا که کم بودیم عمری مرثیه خوانت
پُر از دردم ولی درد من اصلاً جسم خاکی نیست
بیا روح مرا درمان بکن قربان درمانت
فقط یا رحمة للعالمین یک گوشه چشمی کن
کویرم، خاک بی خیرم، منو امید بارانت
مرا همسفرهی یک وعده نانِ خشک خود گردان
که طعنه میزند بر هر ضیافت، تکهی نانت
برای تا خدا رفتن بهدستان تو محتاجم
بکش دستی سرم، شاید شدم یکروز سلمانت
گدایی را ندیدم از درت نومید برگردد
به هرکس میرسد بی شک و شبهه لطف و احسانت
من اعجاز تو را دیدم میان لحظههایی که...
عیادت رفتی و درجا یهودی شد مسلمانت
**
چه اُنسی با حسن داری که باهم سفره وا کردید
میان عرش غوغا کرده آوای حسن جانت...
سیدپوریا_هاشمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_رسول_اعظم_ص
#قصیده
تا نگردیدهست خورشید قیامت آشکار
مشتِ آبی زن به روی خود، ز چشمِ اشکبار
در بیابان عدم، بیتوشه رفتن مشکل است
در زمین چهرۀ خود دانۀ اشکی بکار..
دیدۀ بیدار میباید رهِ خوابیده را
تا نگردیدهست صبح، از خوابِ غفلت سر برآر..
رشتۀ طول امل را باز کن از پای دل
از گریبان فلک، مانند عیسی سر برآر
شبنم از روشندلی، آیینۀ خورشید شد
ای کم از شبنم! تو هم آیینه را کن بیغبار!..
شمعِ پشت سر نمیآید به کارِ پیش رو
هر چه داری پیشتر از مرگ، بر خود کن نثار..
آنچه بر خود میپسندی، بر کسان آن را پسند
آنچه از خود چشم داری، آن ز مردم چشم دار
زخمِ دندانِ ندامت، در کمین فرصت است
بر زبان، حرفی که نتوان گفت آن را برمیار
تا نگیرد خوشۀ اشک ندامت دامنت
در قیامت، آنچه نتوانی دِرو کردن، مَکار..
تیرهروزان را در این منزل به شمعی دست گیر
تا پس از مُردن تو را باشد چراغی بر مزار
چون سبکباران ز صحرای قیامت بگذرد
هر که از دوش ضعیفان بیشتر برداشت بار
بر حریر گل گذارد پای در صحرای حشر
هر سبکدستی که بردارد ز راه خلق، خار
هر که کار اهل حاجت را به فردا نفکند
روز محشر داخل جنت شود بیانتظار..
چشمۀ کوثر که آبش میدهد عمر اَبد
دارد از چشم گهربار تو نم در جویبار..
نفس کافرکیش را در زندگی در گور کن
تا بمانی زندۀ جاوید در «دارالقرار»
«ربّنا اِنّا ظَلَمنا» وِرد خود کن سالها
تا چو آدم، توبهات گردد قبول کردگار
وِرد خود کن «لا تَذَر» یک عمر چون نوح نبی
تا ز کفّار وجود خود برانگیزی دمار..
صبر کن مانند اسماعیل زیر تیغ تیز
تا فدا آرد برایت جبرئیل از کردگار
دامن از دست زلیخای هوس، بیرون بکش
تا شوی چون ماه کنعان در عزیزی نامدار..
از صراطالمستقیم شرع، پا بیرون منه
تا توانی کرد فردا از صراط آسان گذار
دست زن بر دامن شرع رسول هاشمی
زان که بی آن بادبان، کشتی نیاری بر کنار
باعث ایجاد عالم، احمد مرسل که هست
آفرینش را به ذات بیمثالش افتخار..
محو گردیدند از نور تو یک سر انبیا
ریزد انجم، چون شود خورشید تابان آشکار..
رحمت عام تو جُرم خاکیان را شد شفیع
موج دریا سیل را از چهره میشوید غبار
در رهِ دین باختی، دندانِ گوهربار را
رخنۀ این حصن را کردی به گوهر، استوار
از جهان قانع به نانِ خشک گشتی، وز کرم
نعمتِ روی زمین بر اُمّتان کردی نثار
ماه را کردی به انگشتِ هلالآسا دو نیم
مُلکِ بالا را مُسخّر ساختی زین ذوالفقار
کردی اندر گامِ اول، سایۀ خود را وداع
چون سبکباران برون رفتی از این نیلیحصار..
چون سلیمان است کَز خاتم جدا افتاده است
کعبه تا دادهست از کف دامنت بیاختیار
چون بهار از خُلقِ خوش، کردی معطر خاک را
«رحمةٌ للعالمین» خواندت از آن، پروردگار
با شفیع المذنبین! «صائب» فدای نامِ توست
از سرِ لطف و کرم، تقصیرِ او را در گذار
صائب_تبریزی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسن_مجتبی_ع
مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س
کوچه_بنی_هاشم
درختهای اُمیدیم، از دیار حسن
پُر از شکوفهی عشقیم در بهار حسن
به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست!
رسیده است لبِ ما به جویبار حسن
به دخل کاسبیام برکتی فراوان داد
از آن زمان که شدم خادم تبار حسن
همین دو لقمهی نان را حسن به ما بخشید
گرفته سفرهی ما رنگ از اعتبار حسن
کریمبودنِ او قابلِ محاسبه نیست...
کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن؟!
کدام شاه نشسته است با جذامیها؟!...
بلند میشوم از جا به افتخار حسن
شنیدهام که به سگ هم غذا تعارف کرد!
هنوز ماتم از این لطفِ بی شمار حسن
بنازمش که چنان شیر، از جمل برگشت
چه کرد در دل آن فتنه، ذوالفقارِ حسن
من از طفولیتم عاشق دو شاه شدم
منم دچار حسین و منم دچار حسن
در اربعین حسینی، حسن جلودار است
قدم زدم همهی جاده را کنار حسن
عمودِ یکصد و هجده، بهشتِ مشّایهست
خدا رسانده خودش را سرِ قرار حسن
حسین با همهی دلرُباییاش، حسنیست
ببین دل از همه بُردن شدهست کار حسن
خیالبافی من صحنسازیِ حسن است...
شبیه مشهد ما میشود مزار حسن
* * *
میان معبری از نور، ناگهان شب شد
چه دید در دل آن کوچه، چشم تار حسن؟!
حراملقمه به مادر دو دست سیلی زد...
سیاه شد پس از آن کُلِّ روزگار حسن
بردیا_محمدی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_زمان_عج
مناجات_محرمی
چه رأسها که نرفته به دار هجرانش
ولی به وصل نشد ختم، کار هجرانش
پُر از غم است دلم؛ با وجود این اصلاً_
غمی نمانده برایم کنار هجرانش
به جز بهشتِ وصالش مرا مداوا نیست
چنان زدهست به جانم شراره هجرانش
در این زمان که همه بی خیال آقایند
خوشا کسی که بماند دچار هجرانش
رسید صبحِ وصالش به شیخ انصاری
به ما رسید فقط شام تار هجرانش
کجاست سید بحر العلوم تا باشد
در این زمانهی دشوار، یار هجرانش
"کجاست هم نفسی تا به شرح، عَرضه دهم
که دل چه میکشد از روزگار هجـرانش"*
کجاست چشم پُر آبی که یار من باشد
به اشکِ دیده شود داغدار هجرانش
**
ز بس که دوریِ کرب و بلا نصیبم شد
نشسته بر سر و رویم غبار هجرانش
حسین رفت و عقیله به دردسر افتاد
شکست خواهر او در فشار هجرانش...
محمدجواد_شیرازی
*بیت از جناب حافظ
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_زمان_عج
#مثنوی
روزی دوبار دربِ بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
روزی دوبار روضهی تو: وا حسن....حسین
ای وای بی حرم حسن و بی کفن حسین
سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است
روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است
این مهرِ مادرِ تو چهها کرده بادلت
یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت
دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد
دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد
تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد
تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد
از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد
وای از حسین آب نخورد و کباب شد
بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب
میسوزد آنقدر که شود چون کویر آب
از آن به بعد آب فرودست میرود
روزی هزار مرتبه از دست میرود
از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است
فهمیدهام که در جگر آب آتش است
سیراب میکند همه را ، تشنه است خود
شرمنده است فاطمه را ، تشنه است خود
پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست
در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست
الماس ریزهها جگرش را دو نیم کرد
یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد
از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت
دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت
خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید
بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید
زینب رسید و گفت که ای وای مادرم
"آیا تویی برادر من نیست باورم"
در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب
از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب
مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد
رو زد برای طفلِ رُباب التماس کرد
بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب
حیف
مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف
با التماس گفت عزیزم علی بمان
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
اما چه زود آب دوباره شراره شد
دیدی که وقتِ گریهی زهرا دوباره شد
شد بازهم بساط غمش جور وایِ من
شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من
انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت
آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت
هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد
ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد
آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن
پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن
...
گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت
گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت
روزی دوبار درب بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
حسن_لطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
زهر در جانم نشسته چشم های تار دارم
مثل مادر بیقرارم؛ دست بر دیوار دارم
من علي موسی الرضایم از علی(ع) دارم نشانه
در گلویم استخوان؛ در چشمهایم خار دارم
سینه ام شد شعله ور از هرم ِ زهری کینه آلود
در نفسهای نحیفم آتشی انگار دارم
با چه حالی، بی رمق؛ انداختم بر سر عبا را
تشنه ام مانند جدّم حنجری تبدار دارم
خواهرم! معصومه(س)جانِ من کجایی تا ببینی
رویِ خاکِ سردِ حجره پیکری بیمار دارم
بوسه باران میکند با گریه دستم را أباصلت
خوب شد در احتضارم لااقل یک یار دارم
دورم از فرزندم و جان میدهم در اوج غربت
سخت دلتنگم برایش! حسرت دیدار دارم
از وجودم میرود جان ذره ذره میکشم آه
بیقرارم یادِ جدّم روضهٔ بسیار دارم
یاد آن ساعت که قاتل با تشر؛ با خنجری کُند
آمد و بالا سرش میگفت با تو کار دارم
از نفس افتاده بود و قاتلش با صبر میگفت
بر گلوی تشنه ات نه...بر قفا اصرار دارم!
مرضیه_عاطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_رضا_علیه_السلام
#مربع_ترکیب
نه پی دانه و آبم ،نه پی ایوانم
من فقط کفتر جلد حرم سلطانم
مثل یک ابر، پر از گریه ی بی پایانم
ولی از این همه بخشندگی ات حیرانم
در هیاهوی حرم باز صدایم کردی
بی قرارِ سفرِ کرب و بلایم کردی
به خودم گفتم اگر داغ فراوان شده است
وقت پابوسی سلطان خراسان شده است
درد هایم همه با دست تو درمان شده است
آنکه ایوان تو را دیده مسلمان شده است
سفره ی هیچ کسی مثل تو بی منت نیست
بی سبب نیست که صحن تو دمی خلوت نیست
چشمم از دیدن صحنِ تو ندارد سیری
گنبد و مرقد و گلدسته...عجب تصویری
بهتر از خادمی ات نیست دگر تقدیری
که سه جا می رسی و دست مرا می گیری
جز غبار قدمت تاج سری نیست که نیست
هیچ جا جز حرم تو خبری نیست که نیست
احسان_نرگسی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
#دهه_آخر_صفر
رضا که بین خراسان، صدای او پیچید
میان کوچه زمین خورد و پای او پیچید
شرار زهر، خودش را روی جگر انداخت
امام ما تک و تنها عبا به سر انداخت
به حجره، بی نفس و قدخمیده آمده بود
دراین مسیر، کشیده کشیده آمده بود
گلیم خانه ی خود را کنار اگر زده است
به کربلا دل زارش دوباره پر زده است
سرش به دامن خاک و تنش به تاب افتاد
جواد آمد و چشمش به ظرف آب افتاد
جواد آمد و دردش، دوسه برابر شد
گریز روضه او روضه های اکبر شد
حسین، بوسه به خون، لخته های اکبر داشت
ولی جواد، ز لعل پدر، سبو برداشت
میان طوس رسیده به داد او پسرش
میان طوس نپیچید در حرم خبرش
به هم نریخته با یک اشاره پیکر او
به هم نریخته خواهر، کنارِ پیکر او
خلاصه بی کس اگر مانده، دست و پا نزده
کسی به صورت او مُشتِ بی هوا نزده
رضا شهید شد اما سرش نرفت از دست
ستون پیکر او زیر چکمه ها نشکست
لبش اگرچه ترک خورده، نیزه بینش نیست
کسی مزاحم ذکر حسین حسینش نیست
فدای آنکه به روی تنش غم ازل است
هزار و نهصد و پنجاه ضربه، لااقل است
فدای آنکه گلویش به درد دشمن خورد
ز پشت، ضربه بی نظم و نامعین خورد
زغارت تن او کسب و کار، سکه شده
فدای آنکه سرِ وقت، تکه تکه شده
رضا_دین_پرور
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
عرض ارادت من و هم گریه های من..
بر حضرت رئوف، امام رضای من
تنها تویی که حرف مرا گوش میکنی
جای دگر که رنگ ندارد حنای من!
چیزی نمانده غرق شوم چاره ای بساز
کاری بکن بحق جوادت برای من
دیدی که من اسیر هوی و هوس شدم
گفتی بیا به طوس بیا در سرای من..
دستم گدای توست و پایم براه تو
جز این شود قلم بشود دست و پای من
قبل از خدا خدا به زبانم تو آمدی
با تو مبارک است همیشه دعای من
من زنده ام به نوکری خانه ی شما!
پس نوکری به کار نگیری به جای من!
دست مرا بگیر و ببر با خودت بهشت
ورنه جهنم است، جهنم سزای من
دیشب کنار پنجره فولاد سوختم
آقای من چه شد سفر کربلای من
ابن شبیب حرف شمارا به ما رساند
حالا ز گریه درنمیاید صدای من
وقتی ضریح پیکر او نیزه نیزه شد
لب تشنه بود جد سر از تن جدای من
سید_پوریا_هاشمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
#دهه_آخر_صفر
بیشتر کفتر جلد حرم یک نفرم
عرض حاجت به دری جز در سلطان نبرم
زخمی صحن رضا را چه نیازی به دوا
می کشد دست، خودش روی سرم روی پرم
این زمین خوردن من ربط ندارد به کسی
بگذارید بیفتد به عبایش گذرم
کار هرکس در این خانه مشخص شده است
مثل جبریل، امین بوده ام و رفتگرم
خبرم کرد بیایم بنشینم بغلش
گفتم آقا گنهم؟ ...گفت که من بی خبرم
اعتمادش به فقیر و به گدا بیشتر است
او تصدق بکند در همه جا معتبرم
می زنم مشت به در مثل طلبکارانش
نیمه شب آمده ام آبرویم را بخرم
صفت بارز آقای من این شد که هنوز
نه بلد نیست بگوید به گداهای حرم
کار با لقمه ندارم برسد یا نرسد
صحبت سفره زهرا بشود پشت درم
**
وسط نافله اش اسم مرا هم برده
از دعاهای عقیله است دعای سحرم
گفت رفتی و نشستی به روی نیزه حسین
ولی ای وای سرم، دستم، پایم، کمرم
معجرم رابده، اینقدر سرم داد نکش
خیره ! نگذار کنار سر او، سر به سرم
رضا_دین_پرور
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG