eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
520 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح بسم رب العشق، یعنی بسم رب الفاطمه نور دیده، ذکر بر لب، مهر در دل فاطمه در شب غم های حیدر، ماه کامل فاطمه آیه ی تشخیص بین حق و باطل، فاطمه رهروِ عشق است و راه عشق را رهبر شده مرجع تقلید فرزندان پیغمبر شده آفرینش از شعاع نور او نشأت گرفت آفتاب از گوشه چشمان او طلعت گرفت در ولای او خدا از انبیا بیعت گرفت شأن انسان از وجود فاطمه عزت گرفت آدمی جان دارد اصلاً تا فدای او شود آسمان ایجاد شد تا خاک پای او شود او که در ایجاد با احمد برابر گشته است بر زنان نه، بر تمام خلق سرور گشته است حجت هر سیزده معصوم دیگر گشته است مثل یک پروانه دائم دور حیدر گشته است هم گل یاس علی زهراست، هم پروانه اش هم انیس خلوت او، هم چراغ خانه اش چشم اهل آسمان روشن به زهرا بودنش جلوه ذات خداوندی ست یکتا بودنش مادری تمثیلی از امّ ابیها بودنش لؤلؤ و مرجان شده محصول دریا بودنش چشمه ی کوثر همین که سوی دریا رفته است جایگاه زن هزاران بار بالا رفته است پیش نابینا حجابش را رعایت می کند چادرش قومی یهودی را هدایت می کند در نمازش گاه، خود را هم تلاوت می کند از علی، تا پای جان دادن حمایت می کند خواست تا یاری آن مظلوم بی یاور کند رفت پشت در که پشتیبانی حیدر کند عده ای بی معرفت آتش به دریا می‌زدند جای دستان نبی را با کف پا می زدند پشت در، از عمد هی در را به زهرا می‌زدند دست قرآن بسته بود و کوثرش را می‌زدند پشت هر مردی ز داغ همسرش خم می‌شود مرد میخواهد که غم های علی را بشنود: با لگد بر درب خانه، عقده ها ابراز شد پشت در ماندی و ماتم با دلم دمساز شد دست من تا بسته شد روی مغیره باز شد با غلافی مرگ تدریجی من آغاز شد نام مهدی را که آوردی دلم آتش گرفت فضه را وقتی صدا کردی دلم آتش گرفت در میان بستر افتادی نگاهت می‌کنم بغض دارم، پیش تو اما رعایت می‌کنم گاه شبها می‌روم با چاه خلوت می‌کنم در میان شهر خیلی حس غربت می کنم هی به هم با گوشه ابرو نشانم میدهند بعضی از نامردها بازو نشانم میدهند دست بر پهلو نگیر و قامتم را خم نکن رو نگیر و خاک عالم بر سر عالم نکن سایه ات را از سر حیدر بیا و کم نکن بعد تو تنهای تنها می‌شوم، ترکم نکن خوب می دانم بخواهی میتوانی فاطمه می شود یک روز دیگر هم بمانی فاطمه؟! مرادنوری کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
از اینکه بی وفایم، خیلی دلم گرفته باید به خود بیایم، خیلی دلم گرفته «أُدعونی أَستجب» را خواندم ولی از اینکه لنگ است هر دو پایم، خیلی دلم گرفته در خود شکستم از بغض، گفتم میانِ سجده: با اشکِ بی صدایم، خیلی دلم گرفته یارب «ظَلمتُ نفسي»، یارب «إلهی ٱلعفو» درمانده و گدایم، خیلی دلم گرفته یک عده با چه شوقی زائر شدند امّا؛ من تحبسُ الدّعایم، خیلی دلم گرفته دل ذکرِ «لاطبیبَ مَن لاطبیبَ» دارد قدری بده شفایم، خیلی دلم گرفته ردّم نکن! به وٱلله جز تو کسی ندارم کاری بکن برایم، خیلی دلم گرفته «دست از طلب ندارم» اینها همه بهانه ست دلتنگِ کربلایم، خیلی دلم گرفته شب های جمعه ایکاش با گریه سمتِ مقتل- با مادرت بیایم! خیلی دلم گرفته روضه بخواند و من گریه کنان بگویم: اربابِ سر جدایم؛ خیلی دلم گرفته! عاطفی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
غزل عمرم شده جان‌کندن در اوج پریشانی زین کوتهی عمر و زیـن غیبت طولانی عمری بـه تمنایت بـا یاد قـدم‌هایت ازپارۀ دل‌کردم پیوسته گل‌افشانی گردیده سیـه روزم می‌سازم و می‌سوزم دارم بـه جگـر پنهـان صـد شعلۀ پنهانی با روی تو در پاییز گیتی‌ست چو فروردین بی‌تـو همـه جا زنـدان مردم همه زندانی یا آن که نهان استی خورشید جهان استی دل می‌بری از عالـم با چهـرۀ نورانی بـاچشم خیال خودتا یادِ رُخَت کردم عالم همه جاشدروز حتی‌شب ظلمانی تنهانه همین بلبل در وصفِ‌تو می‌خواند گل‌هاهمه گردیدندمشغول غزل‌خوانی ای‌جانِ جهان‌پرور ای عبدِخدا منظر بازآی وخدایی کن درکسوت انسانی بازآ و مـداوا کـن پیشانـی جدت را خون پاک کن ای مولا زآن صورت و پیشانی «میثم!» همه شب بایدکوشی‌به دعا،شاید گیرد بــه دعـا پایــان ایـام پریشانی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
س صاحب عزای روضه های فاطمیه برگوش جان آید صدای فاطمیه بر غربت تو من بگریم یا که مادر؟ ای داغدار گریه های فاطمیه من هر چه بودم آمدم اینجا گدایی داراییم آقا فدای فاطمیه من زنده ام از نوکری آلِ احمد قربان این عشق و صفای فاطمیه مزد رسالت را زما اینگونه میخواست باشیم تا محشر گدای فاطمیه زهرا دلیل خلقتِ خلق است و افلاک درکم کجا؟ قدر و بهای فاطمیه لعنت به هرکس منکر رخت سیاه است بر داغ زهرا در عزای فاطمیه نه خیرِ دنیا را ببیند نه که عقبا هرکس که افتاده جدای فاطمیه من هر چه دارم از دعای مادر توست دار و ندار و من برای فاطمیه هر نوکری دیدم به من میگفت هستم دلتنگ اشک و ضجه های فاطمیه یاد در و دیوار افتادم دلم سوخت وای از غم و سوز و جفای فاطمیه آتش گرفته مادرت از شعله ی در عالم عزادار نوای فاطمیه روی کبود مادرت داغ دلِ من وای از غم و داغ و بلای فاطمیه زهرای هجده ساله را پیرش نمودند باید که مُرد از غُصه های فاطمیه باشد ندای حشر ، این الفاطمیون؟ آنجا پناه من لوایِ فاطمیه از ناله ی مادر به ما تکلیف شد که مهدی بیا هم شد دعای فاطمیه عبدِ کریم کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
آیا شود که درد دلم را دوا کنی با یک نگاه، قلب مرا پر صفا کنی با نغمۀ دعای فرج همصدا شوم با این امید که مرا هم صدا کنی ای مونس شکسته دلان پادشاه عشق لطفی چه میشود که نصیب گدا کنی من تشنۀ دعای توام، تشنۀ توام آخر چه میشود که مرا هم دعا کنی روی نیاز سوی کسی من نمی برم سوی تو می برم که نیازم روا کنی آقا چه میشود ز تماشای روی تو چشمان پر گناه مرا پر ضیا کنی از بسکه بی نهایت است عطای کرامتت دانم ز لطف خویش به من هم عطا کنی ای سفره دار روضۀ ارباب بی کفن کی میشود که قسمت من کربلا کنی میرزایی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
زهرا س نوحه به سبک:همه جا کربلا دود آتش بلند خانه خاکستری یاس حیدر شده رنگ نیلوفری یا حجه الله آجرک الله ......... مرتضی کعبه و فاطمه در طواف حج او را شکست ضربه های غلاف ......... صورت آفتاب چون شفق شعله ور لاله روییده است بین دیوار و در ......... لرزه بر پیکر لاله و یاسمن دختری ناله زد مادرم را مزن ........ آینه می شکست بسته دست علی بال و پر میزند همه هست علی یا حجه الله آجرک الله مومن نژاد کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
چه بگویم که من از دوری تو زار شدم صید بی بال و پر دیده خونبار شدم ازفراقت به توسوگندکه من جان برلب هرشب و روز نه یکبارکه صدبارشدم چقدر ای گل بی خار گلستان وجود طعنه ازهجرتو بشنیده ام و خوار شدم کس نشد یار من غمزده جز ناله من به غم خویش،خودم مونس وغمخوار شدم ازهمه کون ومکان ای همه هستی من از غم نامدنت خسته و بیزار شدم تو طبیبی و نفسهای تو اعجاز کند نظری کن که من از درد تو بیمار شدم توبزرگی زمن ایدوست توبگذرکه چقدر با گناهام،تو را باعث آزار شدم دل ندارم که به جزکوی تو جائي بروم که من عمریست به عشق توگرفتارشدم یوسفا بر سر بازار وصالت از شوق من تو را با دل غمدیده خریدار شدم سوزهجران توآتش به وجودم انداخت سوختم شمع صفت تا که شرربار شدم امولایی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
دنبال گناهیم و به فکرت نفری نیست از یاد شما در دل و جانها اثری نیست در شهر همه در پی دنیا و تباهی از یار و هوادار در اینجا خبری نیست مردم همه دنبال هوس های خیالی از بهر شما شیرِ نر با جگری نیست با مُرده فقط حرکت ما هست تمایز عاقل نشدیم و ز برایت سپری نیست ای اهل جهان ما همه طفیلم و گرفتار در اوج بلاها به سرِ ما پدری نیست بدبخت زمینیم و به بن بست رسیدیم در غیبت او راحتِ دوران خبری نیست هر روز گرفتار تر از روز پَسینیم از صدق دگر بر لب و دلها گُهری نیست ما در قفس افتاده و آواره ترینیم رویش که نباشد به خدا بال و پری نیست ما مثل سقیفه رهِ اغیار گرفتیم با رایِ بَشر از درِ منّان نظری نیست فرموده خدا در دل قرآن که بدانیم بی حضرت مهدی خوشی مختصری نیست لعنت به جهالت که گرفتار بلاییم در غیبت ارباب یقینا ظفری نیست باید که بخوانیم فقط درس علی را در حِصنِ ولایت به خدا دربه دری نیست باشد که هدایت بشویم از درِ مهدی روز فرجش اهل ولا را خطری نیست عبدِ کریم کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
غلامرضا سازگار حضرت زهرا(س)-مدح ای کتاب ثنای تو قرآن وی ثنا گسترت خدای جهان بذل نان تو می کند نازل سورۀ "هل اتی علی الانسان" کیستی تو که مصطفی می‌گفت جان بابا فدات فاطمه جان کیستی ای تجلّی توحید کیستی ای حقیقت ایمان برتر از درک و دانش همه‌ای چه بخوانم ترا که فاطمه ای کیستـی تـو بهشـت بابایی کوثر و قـدر و نور و طـاهایی دو جهان ذره و تو خورشیدی همگان قطـره و تـو دریایی همصدا با تمامی سادات شیعه گوید تو مادر مایی مطلـع الفجر بامداد ازل لیلــه القــدر حق‌تعـالایی قدری و حق به خواجۀ لولاک گفتـه در شأن تو "و مـا ادراک" ای مقــامت ز وهم‌هــا برتر قدر و جاهت ز وصف ما برتر مدح تـو بـر لب رسول خدا ذکر نابـی‌سـت از دعـا برتر رتبۀ توست از زنـان بهشت بـه خداونــدی خــدا بـرتر جز محمد که دست‌بوس تو بود تـویـی از کـل انبیـا بــرتر حجـره‌ات کعبۀ دل احمد بیتـت از بیــت کبریـــا بـرتر خانه ای روشن از کلام الله سر از آن دو آفتاب و دو ماه ای به شخصت خدا رسانده سلام وی نبی پیش پات کرده قیام خجل از قصهء غمت تاریخ سرفراز از شهادتت اسلام عمر هستی به پیش عمر کَمَت همچنان آفتاب بر لب بام می‌رسد از مزار گمشده‌ات به هر آزاده این خجسته پیام سرسپردن به پای دوست، حلال دست دادن به دست غیر، حرام آنکه گیرد ز فاطمه تعلیم پیش ظالم نمی‌شود تسلیم ای کلام تو آیت محکم در حریم تو روح، نامحرم جان فدای تنت نفس به نفس سر نثار رهت قدم به قدم قامت عدل از قیام تو راست کمر ظلم از کلام تو خَم پیش سیل ستم به حفظ امام ایستادی چو کوه مستحکم گر دفاع تو از امام نبود از خدا و رسول نام نبود در دل انبیا امید تویی بر لب اولیا نوید تویی مکتب زندهء ولایت را اولین مادر شهید تویی آنکه هر روز شرح تاریخش نهضتی تازه آفرید تویی آنکه با تیغ احتجاج و بیان پردۀ کفر را درید تویی آنکه در راه حفظ جان علی رنج هستی به جان خرید تویی آفتابی که با غروبش، رنگ از رخ مرتضی پرید تویی مهربان یار باوفای علی بی تو تاریک شد سرای علی ای بهشت خدا گل رویـت وی رسول خدا ثنـاگویت سـورۀ نـور، خط پیشانی لیلـۀ قدر، تار گیسویت وسعت ملک کبریا حرمت کعبـۀ روح انبـیـا کـویت شـرح تفسیر نحـن وجه‌الله نقـش بسته به مصحف رویت شب معراج مصطفی می دید بـاغ جنـت پـر اسـت از بویت روحِ بیـن دو پهـلـوی احمـد! به چه جرمی شکست پهلویت؟ گر جسارت نبـود می‌گفتـم هرم آتش چه کرد با مویت از علی‌دوستـی نشان مانده ست هم به رخسـار هم به بازویت چشم بیدار تو به ما آموخت در ره حق چگونه باید سوخت کاش هفت آسمان شرر می‌شد کاش عمر جهان به سر می شد بر سر روز اگر غمت می‌ریخت از شب تار تیـره‌تر می‌شد بـه علی هـم نگفتی ای مادر که چگونه شبت سحر می‌شد هر کسی با علی عداوت داشت به تو در کوچه حمله‌ور می‌شد جسم درهم شکسته ات هردم هدف ضربه‌ای دگر می‌شد چشمشان بر علی که می افتاد ضربه‌هاشان شدیدتر می شد کـاش از دردهـای پنهـانت لااقل دخترت خبر می‌شد دل شب تا سحر نمی خفتی درد خود را به کس نمی گفتی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
حضرت (س)-بعد از رفتی و در سینه ام دل بی قراری میکند چشم هایم اشک نه! خونابه جاری میکند رفتی و بوی تو مانده در تمام خانه ام یاد تو حتی "خزانم را بهاری" می کند خاطرات خوبمان یادم نرفته "فاطمه" حق بده حیدر برایت گریه زاری میکند بعد تو حال حَسن بدجور میسوزاندم گوشه ای کز کرده دائم سوگواری میکند ظرف آبی میگذارم شب به بالین حسین نیمه شب پا میشود شب زنده داری میکند تاکه کمتر حس کنم من جای خالی تورا دخترم زینب برایم خانه داری می کند بیات لو کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
حضرت (س)-بعد از سوختم ز آتش داغ تو ندانم چه کنم شرر افتاده به غمخانه ی جانم چه کنم بعد تو بیکس و بی یاور و تنها شده ام رفته از دست برون تاب و توانم چه کنم روز بر روز تو می نالم و شب بر شب تو برده طاقت ز کفم اشک روانم چه کنم مانده ام با که بگویم که چه آمد بسرم عقدۀ دل شده این راز نهانم چه کنم آن نشانی که تو بر سینه زدی از امت بردی ای دوست ندادی تو نشانم چه کنم زندگی مشکل و در سینه نفس تنگ شده عاجز از گفتن آن مانده زبانم چه کنم آب از دیده ی خونبار به بارم شب و روز که شدی کشته تو ای تازه جوانم چه کنم رفتی آخر ز برم یار ستمدیدۀ من همه شب تا به سحر اشک فشانم چه کنم "کربلایی " به عزای تو بگفتا به فغان مانده است از غم تو نطق و بیانم چه کنم مرحوم حاج نادعلی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
حضرت س زمزمه ،نوحه و واحد ماتم از راه رسید کمر غصه خمید تا علی از مسجد بسوی خانه دوید همه دیدند که چشمان امامت تر بود پهلوانی که زمین خورد یل خیبر بود یا علی یا مظلوم چشم تر گریه کند میخ در گریه کند نوحه خوان شد خورشید با قمر گریه کند تا علی روبروی همسر مجروح نشست نزد کشتی شکسته به فغان نوح نشست یا علی یا مظلوم خانه در محنت شد صحبت از غربت شد زخم مسمار بگفت فاطمه راحت شد دست گلچین به خزان گل صد برگ آمد آنقدر پا به در سوخته زد ، مرگ آمد یا علی یا مظلوم مومن_نژاد کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
حضرت (س)-بعد از بی تو ای هستیِ حیدر چه عذابی بكشم زار و سرگشته و مُضطر چه عذابی بكشم هر نفس ، هر دلِ شب آرزوی مرگ كنم سرِ این قبرِ مُطَّهر چه عذابی بكشم چقدر عمرِ تو در خانه ی من زود گذشت آه ای سوره ی كوثر چه عذابی بكشم بعدِ نُه سال از این شرم، كه خم گشته و پیر دادمت دستِ پیمبر چه عذابی بكشم موقعِ رفت و شد از خانه كه می گردد باز لنگۀ سوختۀ در چه عذابی بكشم نیمی از صورتِ تو پردۀ اِبهام گرفت از غمِ سیلی و معجر چه عذابی بكشم هر شب از روضۀ تكراری كابوسِ حسن مادرم را نزن آخر چه عذابی بكشم زینبت بر سرِ سجاده زبان می گیرد من از این نوحۀ مادر چه عذابی بكشم از خدا در غمِ تو صبرِ مرا می خواهد چادر انداخته بر سر چه عذابی بكشم بچه های تو سرِ سفره تحمّل نكنند جایِ خالیِ تو دیگر چه عذابی بكشم هیچ كس از خبرِ مرگِ تو افسوس نخورد بعدِ تو گشته مُقدر چه عذابی بكشم بینِ مسجد همه برگشته به من خیره شدند قاتلت رفت به منبر چه عذابی بكشم از چهل مرد نمائی كه تو را سخت زدند شده تقدیر مكرر چه عذابی بكشم خارِ چشمم شده خندیدنِ قنفذ هر روز بی تو ای لالۀ پرپر چه عذابی بكشم شریف کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
س بعد_از رفتی و خانه خرابم کردی با غم خویش،کبابم کردی پیکرت آب شد و دم نزدی از خجالت تو که آبم کردی چقدر زجر کشیدی زهرا چقدر غصه تو دیدی زهرا چقدر باده اندوه و بلا تو ز پیمانه چشیدی زهرا ای فدای غم و داغ و المت ای فدای تو وآن عمرکمت من بمیرم چقدر غم دیدی ای فدای بدن پر ورمت پشت دربود که پهلوت شکست تازیانه به تن تو بنشست پشت در بود که آن ضرب لگد رشته عمر علی را بگسست روزم از داغ تو گردید سیاه کارتو گریه و نالیدن و آه بسکه خون از دهنت جاری شد خانه شد بهرعلی قربانگاه کاش میشد که علی جان بدهد پیش مرگت همه عالم بشود کس ندیدست زنی را سیلی پیش شوهر به رخش خصم زند دل ندارم که بشویم بدنت بدنت را بنمایم کفنت چه شده با تو،هنوزم زهرا شده آغشته به خون پیرهنت وای من از تو جدایی سخت است زندگی بی تو خدایی سخت است فاطمه بی تو علی می میرد بی تو از غصه رهایی سخت است نرود داغ تو از خاطر من سوخت از غصه دل دخترمن خون دل میخورم و خون جگر گشته جاری زدوچشم ترمن پرکشیدی تو از این لانه،چرا بیت الاحزان شد این خانه،چرا موقع غسل توای فاطمه جان زخم دیدم به روی شانه،چرا من چسان دست به بازوت کشم ناله از غصه به لاهوت کشم سخت باشد به روی شانه خود بدنت داخل تابوت کشم ای خدا بیکس و تنها شده ام داغدار غم زهرا شده ام همچون بانوی خمیده قامت بین این خانه غم،تا شده ام دخترت فاطمه غمدارت باد اشک من گرمی بازارت باد میروی بانوی کاشانه من حق تو را یارو نگهدارت باد مولایی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
✅ چشم خدا محرم گل گر شوی گلزار غوغا می کند بوی گل را گر بگیرد خار غوغا می کند با نگاهی میشود «سلمان منّا اهل بیت» گردش چشم خدا هر بار غوغا میکند مکتب مولاست خورشید بصیرت آفرین رهرو ‌این راه چون عمار غوغا می کند میثم‌ تمار در دارالولای فاطمه می شود سردار و روی دار غوغا می کند در حریم فاطمه از بهر استشفاء خلق فضه جای خود، در و دیوار غوغا می کند لیلة القدر است زهرا و مقام مخفیش گر بیفتد پرده از اسرار غوغا میکند دم اگر «یا حضرت زهراست» بهر باز دم نغمه ی «یا حیدر کرار» غوغا میکند یا علی گویان عالم را معلم فاطمه است با هواداری خود از یار غوغا می کند یک مدینه دشمن و یک خانهٔ آتش زده فاطمه تنها در این پیکار غوغا می کند با تن مجروح هم دست از امامش بر نداشت در هجوم لشکر اغیار غوغا می کند قصه غصب خلافت غصه غصب فدک عاقبت این گفتن بسیار غوغا می کند تربت پنهان و خشم فاطمه از آن دو تن این سند درپیش هر انکار غوغا می کند یا علی و یا علی و یا علی و یا علی یکصد و ده بار این تکرار غوغا می کند شیعه بر پا خیز بهر انتظار منتظر در رکاب حضرتش پیکار غوغا میکند حاج قاسم ها فدای راه مادر کرده ایم شیعه با روحیهٔ ایثار غوغا میکند نسیمی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
پیچیده در تمامی عالم صدای تو جانا فدای دیدۀ مشگل گشای تو خورده گره اجابت هر خواهش دلی بر یک نظر ز گوشۀ چشم و دعای تو مانده هنوز بر روی خاکهای شهر هم عطر و بوی تو هم رد پای تو یا ایها الکریم، که کرامت طفیل توست چشم انتظار، دیدۀ ما بر عطای تو گیرم جنان ز اهل جنان دل بَرَد ولی دل میبرد ز جنت اعلا صفای تو آدینه ها گواست که آدینه ها فقط دلها خروش ناله کند از برای تو ای آنکه دیده ها شده چشم به راه تو چشمم در انتظار رخ، مه لقای تو غیر از محبت تو نباشد دراین دلم آقا بیا که خانۀ قلبم سرای تو گوش دلم پر است از نواهای هرکسی نشنیده تاکنون چرا یک صدای تو؟ مولایی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
س ای دختر نبیِّ خدا ، فاطمه سلام ای همسر ولیِّ خدا ، فاطمه سلام آتش گرفته سینه ی من با نوای تو مادر دلم گرفته دوباره برای تو بر روضه های پُر غم تو گریه می کنم بر ناله ها و ماتم تو گریه می کنم مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند مقتل نوشته است لگدها به در زدند بر قلب بی قرار علی هم شرر زدند مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند مقتل نوشته دست علی را که بسته اند با تازیانه بازویتان را شکسته اند مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین مقتل نوشته کوچه و سیلی و مجتبی دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی مقتل نوشته دومیِّ پست ، بی هوا سیلیِ محکمی زده بر صورت شما مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای مقتل نوشته بعدِ پدر قد خمیده ای در آن سه ماه روی خوشی را ندیده ای شاهمندی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
س کتمان نکن زخم تمام پیکرت را مخصوصا آن زخم عمیق شه پرت را برخیز و یک بار دگر جامه به تن کن بر سر مبند آتش گرفته معجرت را یک بار درب خانه ام آتش گرفته آتش نزن با گریه قلب همسرت را جان بر لبم آورد خون بستر تو ای وای اگر زینب ببیند بسترت را نه سال بودی دلخوشی قلب حیدر از من مگیر عشق نگاه آخرت را هر چند از من رو گرفتی نازنیم چادر نمی پوشاند آن زخم سرت را در پهلویت زخم از سر مسمار داری زخم عمیق از سیلی دیوار داری... حبیب زاده کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
س بعد_از به جای جای دلم جای داغ دلدار است دلم عجین غم است و زغصه سرشار است همانکه روز و شبش میگذشت با گریه غمش چُنان بنموده که روز من تار است به روی خاک هنوزم نشان خون باقیست به روی خاک نشانی ز ظلم مسمار است فقط نه دیدۀ من خونفشان ز هجرانش که چشم زینبم از درد هجر خونبار است به من نکرد شکوه ای از غمی که بر دل داشت اگر چه جان دهم از ماتمش سزاوار است کجاست فاطمه تا آنکه غربتم بیند کجاست تا که ببیند دو دیده اشکبار است کجاست تا که ببیند میان هر کوچه نصیب این دل من خنده های اغیار است مولایی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
حضرت سلام الله علیها نوحه قطره قطره می سوزم _ لاله لاله دلخونم سرو قامت شکسته _ از وفایت ممنونم از علی دفع خطر شد دست و بازویت سپر شد غریبم زهرا....... در میان کوچه من _ کعبه و تو در طواف عاقبت حجت شکست _ ضربه ی تیغ و غلاف دستت از دستم جدا شد هر چه شد در کوچه ها شد غریبم زهرا...... خسته شد بازوی تو _ بسته شد بازوی من من خجل از روی تو _ تو خجل از روی من ای کبودی در کبودی یاورم تنها تو بودی غریبم زهرا...... مومن نژاد کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
‍ ‌ چه بگویم به تو ای ماهِ شب پنهانی تو در آیینه ی من یکسره نور افشانی من که در خلوتِ خود شکوه ی دل وا نکنم چون که بهتر ز خودم دردِ مرا می دانی غیرِ تو هیچ دلی محرمِ اسرار نشد تو فقط دفترِ اسرارِ مرا می خوانی خواهم ای عشق که روزی به وصالت برسم غم بشکسته دلان را تو فقط درمانی تا پُر از شور تماشای تو گردد چشمم لحظه ای رخ بنما ای شَبحِ نورانی خسته ام در شب تردید، تو آبادم کن که نصیبِ دل من بی تو بوَد ویرانی من به دیدارِ تو از پنجره ها سرشارم در شبِ سردِ دلم آینه ای تابانی! محرابی کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
🔹فاطمیه 🔸شاعر:واعظ 🔹اللهم عجل لولیک الفرج فاطمیه آمد و دل بی قرار روضه هاست شکر لله زنده ایم و قلب ما بزم عزاست نه همین ما شیعیان غمگین داغ مادریم در تمام ملک هستی روضه ی زهرا بپاست آسمان گریه کنان و بادها مویه کنان موج ها سینه زنان، عالم همه دار العزاست میخ ناله می زند دیوار غرق غم شده ست هیزم سوزان دلش غمگین دخت مصطفی* ست غربت حیدر که دیده، تیغ نعره می زند ریسمان بر خویش می پیچد غمین مرتضی ست کوچه میگرید برای غصه های فاطمه دستمال سر غمین از یاد محبوب خداست خانه ی حیدر بچنگ دود های خاطره ست در میان شلعه ی غم ،خانه در حال بکاست شیعه میسوزد برای چهره ی نیلی شده شیعه میگرید که کوثر در میان شعله هاست همنوا با منتقم تا روز قهر و انتقام شیعه لبریز برائت، شعله ی سوز و عزاست منبع بیت الاحزان و مسموعات و...(البته اینجا اشاراتی به قضایای مختلف شده که در بعضا شاید در روایت های مختلف و ممکنه متفاوت از قضایای فاطمیه اومده باشن که در اینجا جمع شده اند در یک شعر.) کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
. ای نور دل حیدر (بودی تو همه هستم)۲ داغت به دلم مانده (رفتی ز چه ازدستم)۲ یارو همسنگرم فاطمه جانم ای گل پرپرم فاطمه جانم یا زهرا یا زهرا فاطمه جانم(۲) آمد گل یاس من جان از غم تو بر لب با اشک حسین تو نالد ز غمت زینب خانه بی تو شده بیت الاحزانم با سوز حسنت دیده گریانم یا زهرا یا زهرا فاطمه جانم(۲) ای هستی پیغمبر بودی تو مرا یاور در غربتم و تنها بی تو چه کند حیدر رفتی و از داغت من بی شکیبم در مدینه زهرا بی تو غریبم یا زهرا یا زهرا فاطمه جانم(۲) بی تو گل پیغمبر بشکسته پر و بالم هر لحظه به یاد تو میسوزم و می نالم خانه ماتم سرا شد از غم تو میسوزد حیدر بر عمرکم تو یا زهرا یا زهرا فاطمه جانم(۲) خم شد کمرم حیدر تا رفتی از این خانه در شام غریبانت سوزم چه غریبانه در غربت یاد تو با اشک چشمان گرفته ام بهرت شام غریبان یا زهرا یا زهرا فاطمه جانم(۲) یعقوبیان کانون مداحان وشاعران خمینی شهر ایتا https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr