#امام_رضا
خون بر لبش نشست عرق بر جبین نشست
پنجاه و چند مرتبه آقا زمین نشست
پنجاه مرتبه به زمین خورد و ایستاد
از بس که زهر بر جگرش آتشین نشست
در کوچه بود یاد حسن بود و مادرش
یک دفعه پیر شد به رُخش چند چین نشست
بالا سرش دو مادرِ گیسو سپید بود
یعنی کنارِ فاطمهام البنین نشست
یک دست روی پهلو و یک دست بر جگر
در حُجره یادِ جَدِّ غریبش زمین نشست
چسباند تا که سینهی خود را به خاک ، دید :
گودال رویِ سینه اش آن لاله چین نشست
از تَل کنارِ عمهی خود داد زد ولی
ضربِ هزار و نهصد و پنجاهمین نشست
یابن الشبیب اَبروی او را سنان شکست
"والشِمر جالِسُ" به روی سینه این نشست
با عمه رفت کوفه و با عمه شام رفت
در کوچه دید دخترکی دل غمین نشست
با آستین پاره سرش را گرفت حیف
از بام آتشی به همین آستین نشست
سنگی که خورد بر سرِ بابا کمنانه کرد
بر گونههای کوچکِ آن نازنین نشست...
حسن لطفی
#امام_رضا
وای مادر مددی کن جگرم میسوزد
که نه تنها جگرم پا به سرم میسوزد
زهر اثر کرده به زانو و ستون فقرات
جگرم پاره شده تا کمرم میسوزد
کسی آید ز وفا چشم جوادم گیرد
پیکرم پیش نگاه پسرم میسوزد
همره هر نفسم خون ز لبم میپاشد
تار میبینم و چشمان ترم میسوزد
چون مقطع شده حرفم ، پی اخبار ولا
دود میگویم و بر لب جگرم میسوزد
قاسم نعمتی
#نذر_غربت_هشتمین_خورشید_ولایت
ضریحِ تو پُر از نجوای دلهای پریشان است
که اشکِ دیده در بحرِ امانت موجِ حیران است
اگر یک شاخه نورت بینِ خوبان منتشر گردد
پَرِ پرواز تا افلاک اِقامتگاهِ آنان است
حرم را کرده عطرآگین تبسم های شیرینت
مرا مجنونِ خود کردی تو با الطافِ دیرینت
تمامِ دست ها بالا نهالِ آرزوها گل
درونِ صحن می پیچد صدای سبزِ آمینت
سکوتِ چشم ها امشب شده از اشک، آیینه
صدا می آید از سمتِ حرم در خلوتِ سینه
نسیمِ زندگی جاری ست از سوی ضریحِ تو
که از خود می رود هر دم رواقت عنبرآگینه
از این آفاق می خواهم دوای زخمِ مبهم را
که بیش از این ندارد شانه هایم تابِ این غم را
چنان می سوزم از آهی که هردم شعله می گیرد
نگاهی کن که در آن دیده ام درمانِ دردم را
تویی زیباترین احساسِ من در باورِ جانم
من از این فاصله می گیرم از عطرِ تو درمانم
زبانم مستِ تکرارِ رضا جانم رضا جان است
در این آیینه می بینم بهشتِ جانِ جانانم
هر آنکس که نمک گیرِ سرِ خوانِ شما باشد
دگر در حلقه ی زلفت اسیر و مبتلا باشد
یکی دیدم دعا می کرد با جان و دلی عاشق
خوشا آن دل که در عمرش گرفتارِ رضا باشد
دلم لبریز از خواهش که غرقم در نگاهِ تو
چه پنهان از تو که گشتم اسیرِ چشمِ ماهِ تو
تو جانی ای کریم اِبنِ کریمان ای سفیرِ عشق
که آهوها رهای تو وَ مسکین در پناهِ تو
همین که می رسم تا اوجِ صبحِ پنجره فولاد
لبم دریای خاموش و نگاهم کوهی از فریاد
دلم خورشید می خواهد فقط از جنسِ لبخندت
از این مشرق ترین نقطه به آن مغرب ترین میعاد!
#هستی_محرابی
#امام_زمان عج
مناجات آخر صفر
گرفته است دلم مثل آسمان امشب
دوباره حرف فراق است در میان امشب
به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما
چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب
فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه
گرفته کنج حسینیه آشیان امشب
یکی برای خود آرام روضه می خواند
زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب
مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد
کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب
بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه
دمی کنار عزادارها بمان امشب
نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم
بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب
پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه
در آستان رضاییم میهمان امشب
چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود
به دست بخشش آقای مهربان امشب
محمدعلي_بياباني
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_زمان عج
مناجات آخر_صفر
گرفتم اشک بخواباند آتش جگرم را
چسان مهار کنم سیل چشم های ترم را
چرا که دست زمان ثانیه به ثانیه دارد
تمام می کند امشب محرم و صفرم را
هنوز از غم ارباب آنچنان نشدم آب
که گم کنند همه بعد سوختن اثرم را
اگر بنا شد مزدی به دست من بگذاری
شریک ساز در این اجر، مادر و پدرم را
یکی به درب حسینیه آن یکی روی دیوار
و من گذاشته ام روی شال روضه سرم را
دو ماه هر شب و هر روز در حسینه جا داشت
کجا روان کنمش آه، قلب دربه درم را
مگر که گوشه ی باب الرضا پناه بگیرم
منی که باز به لب دارم آرزوی حرم را
محمدعلي_بياباني
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مصائب کربلا از زبان امام رضا(ع)
#امام_رضا_ع
شهادت
خیلی دلم گرفته از این غربتِ زمان
انگار بغض کرده و تب دارد آسمان
گفتم برایت از غم ِ «إن کنتَ باکیا...»
وقتش رسید و شعله گرفته ست استخوان
یابن الشّبیب داغِ دلم تازه شد بیا...
نوحوا علی الحسین(ع) بگو! روضه ای بخوان
از آن وداعِ سخت بگو! از رقیه(س) که-
با گریه گفت یکسره بابا، نرو! بمان
رفت و زدند سنگ به پیشانی اش چرا؟!
میرفت پشتِ هم چقدَر تیر در کمان
لعنت بر آن سه شعبه که در دست حرمله(لع)
فوراً گرفت سینۂ جدّ مرا نشان
گریه کن و بگو که زمین خورد بیهوا
پیش ِ فرات؛ خسته و لب تشنه جدّمان
از آن تنی که مقصدِ سرنیزه شد بگو
از آن عقیقِ خونیِ در دستِ ساربان
لعنت بر آن که با طرَب و هلهله دوید
تا که سرِ به نیزه به زینب(س) دهد نشان
والله عمّه جانِ مرا پیر کرده بود
زخم زبان و طعنۂ یک عدّه بد دهان
یابن الشبیب از سرِ بازارِ شام نه!
چیزی نگو که قاتل من میشود، بدان!
مرضیه_عاطفی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#صلوات خاصه حضرت ابالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ
وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام رضا ع
#شهادت
قلم به دست گرفتم، خدا خدا بنویسم
به خاطر دل خود، نامهای جدا بنویسم
اگرچه اشک ندامت امان نمیدهد اما
خدا کند بتوانم که نامه را بنویسم
به نامۀ عمل خود نگاه کردم و گفتم
که از کجا بنگارم؟ که از کجا بنویسم؟
به کارنامۀ خود، رنگی از ثواب ندیدم
مگر که چند خط از جرم و از خطا بنویسم
دلم گرفته و ابریست، ای خدا کمکم کن
که شرح غربت خود را به آشنا بنویسم
اگرچه خانهخراب گناه غفلت خویشم
اثر به جوهر اشکم ببخش، تا بنویسم
کنار جادۀ حیرت، دوباره زمزمه کردم
که نامه را، ننویسم به یار، یا بنویسم؟
ولی به خاطرم آمد که عرض حاجت خود را
به آستان ولی نعمتم، رضا بنویسم
طبیب جان و دل عاشقان! اجازه بفرما
که چند جملهای از درد بیدوا بنویسم
شکسته بسته دعا میکنم، مگر بتوانم
حدیث آینه را با تو، بیریا بنویسم
وضو به اشک بگیرم، نماز توبه بخوانم
مگر به یاری عشق تو، رَبَّنا بنویسم
همین که قفل دلم را کنار پنجره بستم
هم از طبیب بگویم هم از شفا بنویسم
به شوق همنفس قدسیان شدن، به حضورت
«کلام قدسی روحی لک الفدا بنویسم»
حضور قلب ندارم، ولی عریضۀ خود را
به محضر چه کسی بهتر از شما بنویسم؟
فدای مهر و وفای تو ای غریب خراسان!
وفا نکردهام آخر که از وفا بنویسم
به من که از عرفات فضایل تو، به دورم
اجازه میدهی از سعی و از صفا بنویسم؟
در آستان تو، پروا نکردهام ز معاصی
چگونه شمع صفت، اشکِ بیصدا بنویسم
ز کمسعادتی خود، یک از هزار نگفتم
اگر که نامه به سوی تو، بارها بنویسم
هزار مرتبه جانم فدات! از چه بگویم؟
هزار بار فدایت شوم، چهها بنویسم؟
همیشه در دل طوفان، نجاتبخش غریقی
چقدر از کرم و لطف ناخدا بنویسم
سه چار روزۀ عمرم گذشت و وقت نکردم
که از شفاعت و لطف تو در «سه جا» بنویسم
به شوق گوشۀ چشمی، به عشق نیمنگاهی
به روی بال کبوتر، مگر دعا بنویسم...
محمدجواد_غفورزاده
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_رضاع
#مرثیه
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیدهها پر گهر و سینه پر از غم شده است
آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال!
خون دل خوردن خورشید، مسلّم شده است
آخر ای ماه سفر کرده که سی روزه شدی
رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است
عرشیان، منتظر واقعهای جانسوزند
چشم قدسی نفسان، چشمهٔ زمزم شده است
شب تودیع پیمبر، شهدا میگفتند:
آه از این صبح قیامت، که مجسم شده است
تا که بر چیده شد از روی زمین سایهٔ وحی
آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است
مجتبی گلشنی از لاله به لب، کرد وداع
داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است
باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود
لاله، دل تنگتر از حجلهٔ ماتم شده است
میهمانی، که خراسان شد از او باغ بهشت
میزبان غم او عیسی مریم شده است
از همان روز، که زد سکّه به نامش در طوس
شب، پی کشتن خورشید مصمم شده است
تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول
زهر در ساغر انگور فراهم شده است
راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا
کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است
پایتخت دل صاحبنظران است اینجا
مشهد انگشتنمای همه عالم شده است
گر چه بسیار خطا دیدهای از ما، اما
سایهٔ مهر تو، کی از سرِ ما کم شده است؟
گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس!
باز پیوند من و عشق تو محکم شده است
محمد_جواد_غفورزاده
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_رضا ع
#مرثیه
گرفته است دلم مثل آسمان امشب
دوباره حرف فراق است در میان امشب
به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما
چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب
فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه
گرفته کنج حسینیه آشیان امشب
یکی برای خود آرام روضه می خواند
زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب
مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد
کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب
بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه
دمی کنار عزادارها بمان امشب
نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم
بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب
پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه
در آستان رضاییم میهمان امشب
چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود
به دست بخشش آقای مهربان امشب
محمد علی_بیابانی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
اباصلت! آبی بزن کوچهها را
قرار است امشب، جوادم بیاید
قاسم صرافان
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr