eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
519 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
شهری که مثل کعبه نظر کردۀ خداست نامش به افتخارِ علی «مشهد الرضا»ست این شهر با بهشت تفاوت نمی‌کند اینجا که پایتختِ غریبانِ آشناست.. این، کارِ دست و آجر و کاشی و سنگ نیست این شاهکار، سازۀ دل‌های بی‌ریاست درها گشاده‌روی و ستون‌ها نمازخوان گلدسته‌ها قنوتِ سرافرازِ دست‌هاست فولادِ سردِ پنجره‌اش محکم است و سخت اما اگر زلال شوی، چشمۀ شفاست وقتی دلت شکست، نمازت درست‌تر گیرم که جانمازِ تو آلودۀ خطاست.. ای قطرۀ رسیده به دریا! سلام کن بر پهنۀ محبت مولا، سلام کن :: مردی کنار پنجره‌فولاد، ایستاد با دخترش به ضامن آهو سلام داد.. خود را دخیل بست و دعا کرد و ضجّه زد آورد آن تصادفِ بی‌رحم را به یاد با چشم‌های باز به خوابی زلال رفت کم‌کم شکفت در دلِ تنگش، گلِ مراد عطری وزید عین گلاب محمدی نوری رسید و آن گرهِ بسته را گشاد ناگاه داد زد که «شِفا یافتم... شِفا» دنیا پرید، زلزله شد، ساعت ایستاد.. نقاره‌خانه بود و طنینِ «رضا... رضا...» صحن عتیق بود و شبی مثل بامداد.. دختر به روی دوش پدر، مقصدش ضریح زوار هم سلام‌کنان: «یا اباالجواد».. سلطانِ سربلند شفاعت که روحِ‌ ماست یک چشمه از کرامت دریایی‌اش شِفاست :: در بارگاه روشنِ مولا، زلال باش ای رودِ سر نهاده به دریا! زلال باش با تیرگی به نور ولایت نمی‌رسی یا ادعای عشق نکن یا زلال باش.. دیروز در هوای حرم می‌گریستی امروز در حریم تولا زلال باش.. این کاروان به کشورِ خورشید می‌رود با زائران کعبۀ فردا، زلال باش ما نائب‌الزیارۀ دل‌های عاشقیم عشق است این پیام که «با ما زلال باش» هر کس به قدر روشنی‌اش بهره می‌برد هر قدر ممکن است در اینجا زلال باش گردن بزن برای براندازی ستم اما برای اهل مدارا زلال باش مثل گلاب قمصر کاشان که عطر آن پیچیده در سراسرِ دنیا، زلال باش با چلچراغ‌های تمام رواق‌ها همرنگ باش و مثل دعاها زلال باش وقت دلت گرفت به این آستان بیا از خاکدان به روشنی آسمان بیا حسین_شنوائی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
یا رضا ع مددی ای رئوف همیشه خوب ، سلام پیش تو میشود دلم آرام شد زیارت همیشه نیمه تمام هرکه رویت ندید،شد ناکام کاش قلب مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیر تو بُریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تورا ندیدم من طعم آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست،رویِ سرم کشیدی تو این رئوفی که میشناسم من رَد نکرده ز خانه اش دشمن پسرِ فاطمه است پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلا دردهامان دواشود اینجا گِرِهِ کور واشود اینجا تو گنهکار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تورا بجان جواد شاهِ گنبد طلا،امام رضا جلوه های خدا ، امام رضا بقیع و سامرا، امام رضا نجف وکربلا ، امام رضا صاحبِ سرزمین ایرانی تو برای همیشه سلطانی قبلة نور حضرت خورشید نورِ حیدر زصحنِ تو تابید هر شب از گنبد تو بی تردید میشود جلوة نجف را دید در حریمِ تو زائرِ نجفم با سلامی مسافرِ نجفم صحن هایت بهشت این دنیاست چون حریم تو جنت الزهراست کُنجِ باب الجواد،عرشِ خداست چون نسیمش نسیمِ کرببلاست درحرم هرغروب ،بی تابم یادِ صحن و سرایِ اربابم تاکشیدی عبا به روی سرت نظر انداختی به دور وبرت یک نفس پاره پاره شد جگرت جمع کردی زکوچه بال وپرت سرِ پا بودی وزمین خوردی ناگهان نامِ مادرت بُردی همه درهایِ حجره را بستی روی پهلو گرفته ای دستی یادِ گودالِ کربلا هستی کِی گرفتار عده ای مستی بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد جایِ تنگی حسین گیر افتاد لبش از تشنگی تکان میخورد نیزه او را به هرطرف میبُرد گُل لبهاش با لگد پژمُرد نیزه داری گلویِ او آزُرد عده ای صبر ِ خواهرش بُردند دورِلب تشنه آب می خوردند تابدن پایمال مرکب شد وقت دیدار، نیمة شب شد از حسینی که نامرتب شد حنجری پاره سهم زینب شد چه حسینی مرمل بدماء چه حسینی مقطع الاعضاء در کنار تنی که شد بی سر نیمه شب خواهرآمد و مادر دوزنِ مو سپید ویک پیکر وانمودند تا زسر معجر ناگهان ساربان زراه آمد بهرِ غارت به قتلگاه آمد قاسم_نعمتی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مدح مناجات نه پی دانه و آبم ،نه پی ایوانم من فقط کفتر جلد حرم سلطانم مثل یک ابر، پر از گریه ی بی پایانم ولی از این همه بخشندگی ات حیرانم در هیاهوی حرم باز صدایم کردی بی قرارِ سفرِ کرب و بلایم کردی به خودم گفتم اگر داغ فراوان شده است وقت پابوسی سلطان خراسان شده است درد هایم همه با دست تو درمان شده است آنکه ایوان تو را دیده مسلمان شده است سفره ی هیچ کسی مثل تو بی منت نیست بی سبب نیست که صحن تو دمی خلوت نیست چشمم از دیدن صحنِ تو ندارد سیری گنبد و مرقد و گلدسته...عجب تصویری بهتر از خادمی ات نیست دگر تقدیری که سه جا می رسی و دست مرا می گیری جز غبار قدمت تاج سری نیست که نیست هیچ جا جز حرم تو خبری نیست که نیست احسان_نرگسی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
ع نام تو پناه است، نگاه تو امان است آغوش تو، دلبازترین جای جهان است با نغمه‌ی نقاره‌ات، ای حضرت خورشید! نبض دل‌ ما، دم همه دم، در ضربان است سر از پی سر، در دل صحن تو، به خاک است دل از پی دل، از سر شوق تو، روان است با فاصله، دلچسب‌ترین واجبِ عالم، آوردن نامت، پس از آن، گفتنِ جان است من از تو شفا و تو صفا خواستی از من حاجات من، این‌ است، کرامات تو، آن است جاروست در این صحن، به دستان بزرگان خم، در خم ایوان تو، سرهای سران است بی‌تاب رسیدیم و در ایوان تو دیدیم آن ساحل امنی که خدا گفت، همان است اینجا چه خبرهاست؟ که از چشمه‌ی هر دل تا برکه‌ی هر چشم، خدا در جریان است انکارِ تو، ای شمس جهان! کم هنری نیست خفاش در این رشته، هنرمند زمان است از غیرت عشق است، که آیینه‌ی حُسنت از دیده‌ی آلوده‌ی بی‌عشق، نهان است گفتند: مگو شاه، به این شاه، چه گویم؟ «آن را که عیان است، چه حاجت به بیان‌ است؟» سلطان، تو اگر نیستی، ای قبله‌ی ما! کیست؟ وقتی که به دست تو، دلِ اهل جهان است شبگردم و این رخصتِ از شمس سرودن، لطف پسر حضرت موسی، به شبان است دل گفت: بچسبم به ضریحت، دمِ دل، گرم! عقلم که فقط گفت: برو، وقت اذان است قاسم_صرافان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
ع شاعری دل داده ابراز ارادت میکند درکنار دفتر شعرش عبادت میکند هرکه می آید به شوق حضرت از باب الجواد بیشتر از دیگران بر او عنایت میکند یک نشان سبز در دستان خدّام حرم تا بهشت نور زائر را هدایت میکند دل شکسته میرسیم اینجا ولی این مهربان با مرام خود دل ما را مرمّت میکند در نگاه هر مسافر می توان فهمید که... میرسد روزی که سمت توس هجرت میکند شاعری میگفت که خورشید هنگام زوال بر سریر زرد گنبد استراحت میکند "حجت الله" است و بین ما به نامی مستعار "ضامن آهو" شده ما را اجابت میکند تو ولی نعمت ما هستی! و پروردگار با ولای تو به ما اتمام نعمت میکند وعده هایی را که بر زوّار کویت داده ای زائرین را سخت مشتاق زیارت میکند مثل تو سلطان ندیدم من که در اوج جلال باز هم حال رعیّت را رعایت میکند زیر و رو میکرد دل ها مگر در زیر و بم قاری نقاره ات قرآن قرائت میکند آن مریض لاعلاجی که سراپا درد بود بعد شب ها پیش تو یک خواب راحت میکند رد شده ساعت ز هشت و عاشقی آشفته حال نا امیدانه نگاهی سمت ساعت میکند باخودش میگفت اگرآقا جوابش را نداد ساعت نه با جوادش عرض حاجت میکند گوشه ی صحنت مگر یوم الحساب دیگری است پنجره فولاد هم دارد شفاعت میکند دست هایی پینه بسته دست در دست ضریح بعد یکسال آمده تجدید بیعت میکند گاهی از اوقات هم یک پیک اهلی میرسد از زبان جمع حیوانات صحبت میکند جالب است آقا که درکوی شما «خورشید» هم از سوی پائین پا قصد زیارت میکند خادم کوی تو را نازم که با قدری نمک دردهای لاعلاجی را طبابت میکند چهار بست و پنج راه و شش حیات و هفت حوض بر رئوفی شه هشتم دلالت میکند من نمیدانم چرا در پیش ایوان طلا هر لبی از مرد سلمانی حکایت میکند ضامن آهو شدی! روح غزل پرواز کرد عاشقی دارد به آئینی سرایت میکند ای رئوف، ای مهربان، این شاعر شوریده سر از حضورت آرزوی درک خدمت میکند! سید_روح_الله_مؤید واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
شهادت زهر در جانم نشسته چشم های تار دارم مثل مادر بیقرارم؛ دست بر دیوار دارم من علي موسی الرضایم از علی(ع) دارم نشانه در گلویم استخوان؛ در چشمهایم خار دارم سینه ام شد شعله ور از هرم ِ زهری کینه آلود در نفسهای نحیفم آتشی انگار دارم با چه حالی، بی رمق؛ انداختم بر سر عبا را تشنه ام مانند جدّم حنجری تبدار دارم خواهرم! معصومه(س)جانِ من کجایی تا ببینی رویِ خاکِ سردِ حجره پیکری بیمار دارم بوسه باران میکند با گریه دستم را أباصلت خوب شد در احتضارم لااقل یک یار دارم دورم از فرزندم و جان میدهم در اوج غربت سخت دلتنگم برایش! حسرت دیدار دارم از وجودم میرود جان ذره ذره میکشم آه بیقرارم یادِ جدّم روضهٔ بسیار دارم یاد آن ساعت که قاتل با تشر؛ با خنجری کُند آمد و بالا سرش میگفت با تو کار دارم از نفس افتاده بود و قاتلش با صبر میگفت بر گلوی تشنه ات نه...بر قفا اصرار دارم! مرضیه_عاطفی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
علیه‌السلام فرازی از یک مشهد الرضا ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است آری مرامِ اهل محبت، زیارت است شویندۀ تمام گناهانِ قبل و بعد بارانِ مستجابِ شفاعت، زیارت است هم ضامنِ گذشتن ما از پل صراط هم سایه‌بانِ امن قیامت، زیارت است ای چشم‌ها که کورتر از چاه مانده‌اید راهِ شما به سمت بصیرت، زیارت است.. دنیای بی‌خدا، خفقان‌آور است و سخت اوّل‌قدم به سوی طراوت، زیارت است دیگر نگو به نقطۀ پایان رسیده‌ام وقتی شروعِ حرکت و برکت زیارت است سردرگم است کهنه‌کلافِ تفکرت پنهان نکن که چارۀ کارَت، زیارت است آن حالِ عاشقانه که بعد از شبِ دعا می‌آورد پگاهِ‌ اجابت، زیارت است تسبیح و مهر و عطر، ببر هدیه کن ولی سوغاتِ راستینِ زیارت، زیارت است تنها به سبز و سرخ نباید بسنده کرد یک جلوه از بهارِ ولایت، زیارت است.. تاریخ را گشوده‌ام، این فصل هشتم است از باغِ‌ خود سلام بچین، فصل هشتم است :: آورد از مدینه، هزاران هزار گل چندین چمن طراوت و چندین بهار گل هر جا که رفت، چشمه به او گفت: اَلسّلام...! تقدیم کرد باغ به او بی‌شمار، گل سنگ از شنیدن سخنانش لطیف شد رویید بر لبانش از این افتخار، گل.. در سالگردِ آمدنش، در مسیر او از خاک، سبزه روید و از خارزار، گل ای آسمان! به یاد غریبانِ سبزپوش بر ما بپاش برکت و بر ما ببار گل ما از بهارِ آل محمد شکفته‌ایم ای عشق! در ولایت دل‌ها، بکار گل در مقدم نجیبِ جگرگوشۀ رسول مثل بهشت می‌دمد از این دیار، گل آمد به مرو، قافله‌ای خوش‌قدم، که داشت هم در میان خود، گل و هم در کنار، گل مأمون، دروغ بود و فرا خواندنش فریب می‌خواست سرشکسته شود مثلِ خار، گل پاییزوار بُرد به کاخش امام را تا بلکه زرد و زار شود در حصار، گل او مکرِ محض بود که با دستِ دوستی برکَند دشمنانه از آن شاخسار، گل در لحظه‌های سرد و غریبانۀ وداع آهسته می‌گریست و بی‌اختیار، گل.. بر روزگارِ کهنه بیارید، ابرها حال و هوای تازه بیارید، ابرها :: دنیا سیاه شد، نفسش را بلا گرفت اما امام معجزه کرد و شفا گرفت.. وقت نماز و خواندنِ باران رسیده بود دریا قیام کرد و دلِ ابرها گرفت صحرا اقامه بست، نمازِ امام را گل کرد التماس و دعا در دعا گرفت شکی حقیر و آن همه ایمان... که ناگهان باران گرفت هر دم و... مأمون عزا گرفت باور نداشت عالم آل محمد است آن بی‌خِرَد که خُرده به آل عبا گرفت اما امیرِ علم، مجالِ کلام را از اسب‌های چوبیِ بی دست و پا گرفت.. در مجلس مباحثه از نور دانشش ذات و صفات و جاه و جلالش، جلا گرفت.. در شهرِ کاتبانِ حدیث طلایی‌اش با دستِ خویش کاشت نهالی که پا گرفت فرمود: این درخت، زمانی که گریه کرد باید عزا برای «رضا»ی خدا گرفت شیون کنید، ضربۀ شمشیر فرق کرد سَمّ، جان گرفت و شیوۀ تزویر فرق کرد :: بر سر کشیده بود عبا را غریب‌وار خورشید زیر ابر، نه پنهان، نه آشکار می‌آمد از ضیافتِ خاموش تشنگی روشن‌تر از نجابتِ آرامِ جویبار می‌رفت و ابرهای زمین می‌گریستند چشمان داغ‌دیده و دل‌های اشک‌بار.. وقتی رسید، از همه سو درد می‌رسید می‌سوخت خانه از خبری تلخ و بی‌قرار درهای حُجره بسته و درهای غیب، باز تنها امام بود و اباصلت و انتظار حتی دری گشوده نشد بر کسی، ولی ناگاه آفتاب برآمد در آن حصار در پاسخ سؤالِ اباصلت و بُهت او فرمود با زبانِ ادب، آن بزرگوار: «وقتی خدا اراده کند، باز می‌شود دیوارهای بی‌در و درهای قفل‌دار آورد از مدینه، به یک دَم مرا به طوس» دشوار نیست با قدمِ عشق، هیچ کار پس هشتمین امام جوادالائمه را با منزلت نشاند صمیمانه در کنار آن شالِ سبز را که نشان ولایت است بخشید مثل برگ به آن بهتر از بهار... غسل و حنوط و عطر و کفن، خواندن نماز دنیا سیاه‌پوش شد و عشق سوگوار فریادِ «یا رضا» همه جا را فرا گرفت خورشید و ماه، مثل دلِ‌ ما عزا گرفت :: خورشید، بین مردم دنیا غریب نیست هرجا غریب باشد، اینجا غریب نیست تا خاستگاهِ‌ مهر، خراسانِ غیرت است هرگز امامِ هشتمِ دل‌ها غریب نیست دیروز در حصار تبرّا اسیر بود امروز در بهشتِ تولّا غریب نیست.. بر سفره‌اش غلام و غنی در کنار هم این سنت از بزرگیِ مولا غریب نیست زائر کجا و حس غریبی کجا؟ که او رود است و رودِ رفته به دریا غریب نیست.. مولای ما که روزِ شهادت غریب بود امروز قرن‌هاست در اینجا غریب نیست آری! غروب، غصۀ سرخ غریب‌هاست اما طلوعِ روشنِ فردا غریب نیست.. با آن‌که در سیاهیِ دنیا غریب زیست در روشنای عالمِ بالا غریب نیست.. شهری چنین غریب و چنین آشنا، کجاست؟ این خاک، خاستگاه کمال است، کیمیاست ::
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا رضا ع تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید براش روضة کوچه چه خوب جا افتاد میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد به ضربِ نیزة او شاه ،ازصدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریدة آقا ز نیزه ها افتاد قاسم_نعمتی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
رضا ع "آخر ماه صفر، اول ماتم شده است دیده‌ها پر گهر و سینه پر از غم شده است آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال! رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است عرشیان، منتظر واقعه‌ای جان‌سوزند چشم قدسی‌نفسان، چشمهٔ زمزم شده است شب تودیع پیمبر، شهدا می‌گفتند: آه از این صبح قیامت، که مجسم شده است تا که برچیده شد از روی زمین سایهٔ وحی آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است :: مجتبی گلشنی از لاله به لب، کرد وداع داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود لاله، دل‌تنگ‌تر از حجلهٔ ماتم شده است :: میهمانی، که خراسان شد از او باغ بهشت میزبان غم او عیسی مریم شده است از همان روز، که زد سکّه به نامش در طوس شب، پی کشتن خورشید مصمم شده است تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول زهر در ساغر انگور فراهم شده است راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است پایتخت دل صاحب‌نظران است این‌جا مشهد انگشت‌نمای همه عالم شده است گر چه بسیار خطا دیده‌ای از ما، اما سایهٔ مهر تو، کی از سرِ ما کم شده است؟ گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس! باز پیوند من و عشق تو محکم شده است.." محمدجواد_غفورزاده_شفق واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مدح مناجات بی وصل توست لذت دنیا حرامِ ما زهر است بی توشهدِبهشتی به کامِ ما هرصبح وشام خیل ملائک روانه اند می آورندسمت ضریحت، سلامِ ما ازچشمه های ناب تو درصحن انقلاب پر گشته از شراب مُلوکانه جامِ ما من از"حدیث حِصن"شنیدم ولای توست شرط قبولِ ذکروصلات وصیامِ ما ما خادمان درگه نورانی توایم زین منصب است گشته دوعالم غلامِ ما وقتی برای صحن تودلتنگ می شویم درخیل زائران توثبت است نامِ ما فرموده ای به داد دلم میرسی سه جا اینگونه است آخروحسن ختام ما درحبّ وبغض،مرجع ومعیارماتویی این است حرف اول وختم کلام ما "هرگزنمیردآنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است برجریده ی عالم دوامِ ما" انسیه_اسمعیلی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
صفرومحرم به سبک سلام آقا من الان روبروتونم خداحافظ.دوماهه گریه و ماتم خداحافظ.لباس مشکی و پرچم حسین جانم خداحافظ.حسینی ها عزادارا میون ما. میومد ناله زهرا حسین جانم حلالم کن . می‌دونم خیلی آقایی دم مرگم.به دیدارم تو می آیی حسین جانم حلالم کن. ببین کوهی زدردم من حلالم کن. برات کاری نکردم من حسین جانم حلالم کن . می‌دونم که گنه کارم ولی آقا . می دونی که دوست دارم حسین جانم ببین زهرا. همیشه دستم و پر کرد به قدی خم. زنوکرها تشکر کرد حسین جانم سلام آقا. امام مهربان من سلام آقا. ببین اشک روان من رضا جانم سلام آقا. پناه بی پناهانی ازاون اول. منم نوکر تو سلطانی رضا جانم دلم تنگه.برای صحن گوهرشاد دخیل بستم. کنار پنجره فولاد رضا جانم رئوف آقا. ببین خیلی کم آوردم یه کاری کن . دوباره من زمین خوردم رضا جانم توی حجره.زپا افتاده ای تنها به گوش تو رسیده ناله زهرا رضا جانم جواد اومد. کنار تو به چشم تر زدی بوسه . به لبهاش لحظه آخر رضا جانم ولی آقا. شده کرببلا غوغا زمین خورده. کنار یک پسر بابا رضا جانم قاسم_نعمتی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ز آستـــان رضـایــــــم خـدا جـدا نکند من و جدائی از این آستان، خدا نکند... 📍 صحن انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍امام رضا علیه السلام: هرکس غم و اندوه مومنی را بِزُداید، خداوند در قیامت، غم از دلش می‌زُداید. 📚 الکافی، ج۲، ص۲۰۰ واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
🔴حجاب در آخرالزمان ✍امام علی (ع) فرمودند : در آخر الزمان که بدترین دوران است ؛ جمعی از زنان پوشیده اند در حالیکه برهنه اند ( لباس دارند اما آنقدر نازک و کوتاه است که گویی هنوز برهنه اند..) و از خانه با آرایش بیرون می‌آیند، اینها از دین خارج شده اند ، و در فتنه ها وارد شده اند و به سوی شهوات میل دارند .. و به سوی لذات خوارکننده شتاب میکنند و حرام ها را حلال می‌دانند و (اگر توبه نکنند ) در دوزخ به عذاب ابدی گرفتار می‌شوند .. 📚وسائل‌الشعیه ج14ص19 ‌‌‌‌ واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
رضا ع کم حوصله‌ام قرار و صبرم با تو خشکیده تر از کویرم ، ابرم با تو با غیر ِ خودت ، کار ندارم اصلا قربان سرت ، حساب قبرم با تو روح الله قناعتیان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
رضا علیه السلام در این حریم ، جود و کرم ، پخش می شود خیرات و نور ، دور و برم ، پخش می شود فریاد ِ استـغاثه ی آن زائـری که گفـت ... یوم الحساب منتـظرم ، پخش می شود سـوز ِ رضـا رضـای ِ سـحـرهـای مـادرم ... وا گویه‌ی ِ دل ِ پـدرم ، پخش می شود سوز ِ دعـای آن پـدری که مریـض داشت ... گفت‌ این‌ شما‌ و این‌ ‌پسرم ، پخش می‌شود بیـن رواق هـای حـرم ، چـشـمه می شوم هر گوشه اشک ِ چشم ترم پخش می‌شود هر جـا نگاه کـردم و دیـدم تو حـاضـری __ این ‌شد که هر گذر نظرم ، پخش می‌شود انگار بیـن ِ صحن تو ، الـغـوث ِ عرشیـان از هر کجـا که می گـذرم ، پخش می شود مثـل ِ کبـوتـران حـرم ، جَـلـدم آن چنـان که گوشه‌گوشه بال و پرم پخش می‌شود روزی اگر به شـوق ضریـح تو جان دهم در بیـن ِ زائـران خـبرم ، پخش می شود یَـوم‌ُالحـُسـین اَقـرَح َ ...گفـتید و بعـد از آن با پلـک ِ زخـم ِ تو جگـرم ، پخش می شود جّدت کنار نعش پسر روضه خواند وگفت از درد و داغ ِ تـو کمـرم ، پـخش می شود دارم بـه داغ‌ هـای دلـم ، گـریـه مـی کنـم ... باران ِ سـنگ روی سـرم ، پـخش می شود آخـر چـگـونـه پـیکـر ِ صـد پـاره ی ِ تـو را تـا پـای ِ خـیـمـه هـا بـبـرم ........ می شود روح الله قناعتیان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
علی بن موسی الرضا ( علیه السلام ) هر کـسی در بـارگـاه ِ نـور ، زائـر می شود در نمـک زار ِ امام عـشـق ، طاهـر می شود کیمیای عشق را می‌بینی آری معرکه است... می زند یک‌دفعه یک بیچاره شاعر می شود این که چیزی نیست ، بالاترازاین ها میرود زائر این سرزمین ، در عرش ظاهر می شود از سلاطین جهان هم این حرم دل می برد عاشق این گنبد و گلدسته " نادر " می شود بس که نور عشق را این گوشه وارد می‌کنند پرتوی خورشید از این بقعه صادر می شود معجزه کار عجیبی نیست ، در این بارگاه خادمی هم گاه بر این امر ، قادر می شود گاه می بینی گدا می آید اینجا یک شبه با متاع گوشهٔ ی چشم تو تاجر می شود کربلا و کاظمین و صـحنِ ایـوان ِ نجف ... از پس پرچین این گلدسته ظاهر می شود کوله بر دوش از ، رواق آینه تا انقلاب... گاه "عیسی" گه‌گداری "خضر" عابر می شود می توانی خاک پایت را ، مطلایش کنی... "سنگ سلمانی" به اذن تو جواهر می شود " شیخ حر عاملی " می آید اینجا با ادب... می نشیند گوشه ای ، تا از مفاخر می شود اینچنین "شیخ بها" با طرح های محشرش بهترین معمار در ، عهد معاصر می شود جارویِ صحن حسین و جارویِ صحن رضا با سر ِ زلف ِ "حبیب بن مظاهر " می شود خواهش من خواهش آن "مرد نیشابوری" است هر که بالینش نیایی ، سخت خاسر می شود ای همیشه خانه ات آباد ! پس کی نوبت بارگاه "صادق و سجاد و باقر " می شود؟ روح الله قناعتیان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
رضا علیه السلام بایـد اسـباب ِ بـزرگی و هـنر ، جمع کنیم گوشه‌چشمی شده از یار ، نظر جمع کنیم « در دل یار به هر حیله رهی باید کرد» ... نـظـر ِ شـاه ، از ایـن راه ، مگـر جمع کنیم معـدن ِ گنج طـلا هـسـت ، خـراسان رضا آمدیـم از دلِ سـر چـشمه گـُهـر جمع کنیم زیر فـرش ِ حرمش ، با مـژه جـارو بکـشیم صبح‌ تا شب همه ، خورشیدوقمر جمع‌‌ کنیم زیر قبه هیجان ، پای‌ ضریحش دل ‌و‌ دست در ورودی حرم ، یکسره سر ، جمع کنیم از پدر با قـسـم ِ جـان ِ پـسـر کـار کـشیم از پـسـر با قـسـم ِ جـان ِ پـدر ، جمع کنیم سحر ِ صحن رضا را که خبرهاست در آن..‌. هر چه دادند به ما وقت سحر ، جمع کنیم با مرامـی که از ، او اینـهـمه داریـم ، سـراغ نیست راضی که‌ بخواهیم ضـرر جمع کنیم اشک هم چیز عجیبی ست ، نباشـد بایـد... کاسـه‌کاسـه بِـدهـی خـون جـگر جمع کنیم قـدحـی اشـک بـریـزیـم ، بـرای ِ جـدش نظرش را به همین دیده‌ی تر جمع کنیم روح الله قناعتیان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
دلی‌که در‌تب‌وتابت نسوخت جز گِل نیست سری که پای رکابت ، نـبود عاقل نیست به اوج ِ مدح تو ، دستم نمی رسد هرگز هنوز درک من از وصف عشق کامل نیست تو عاشـقانه ی من را ، برای ِ خود بردار ... اگر چه مثل غزل های خوب بیدل نیست به زخم ِ شعر من آقا کمی نمک بزنید ... قصیده های من اصلاً ردیف دعبل نیست قبول ، اینکه جگر پاره گشته ای از سم قبول اینکه سمی بدتر از هلاهل نیست کشـید خـواهـرتان رنـج "سـاوه" را اما … به شام ِ داغ دل عمه ات معادل نیست هزار روضه اگر روضه خوان بخواند باز شبیه روضه‌ی شامات‌و‌ زخم محمل نیست به حرمت و عظمـت ، آمدند " بیت النور" به دست دختر زهرا ، ولی سلاسل نیست کنار جسم حسین تو خنده می کردند… کنار نیزه که جای ِ ، کشیدن کل نیست خوشم که رأس تو را ، از قفا کسی نبرید خوشم که حنجره ات زیر تیغ قاتل نیست عزیز فاطمه " شَـیـبُ الخـَضیـبٖ " افتاده خوشا که روی شما "بِالدِما مُرَمِّل" نیست قسم به سوز دل مادرت که ظرفیتِ مصائب سر بر نیزه در مقاتل نیست ( بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد ) نه سوز این غزل اصلأ شبیه مقبل نیست عروض و وزن غزل را به هم زدی گفتی «_ اِنْ کُنـتَ بٰاکِیٱ فَبُکـٰا ٕ ٌ عَلَیَ الحُسَین _» روح_الله_قناعتیان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr