9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طرح: خانم فاطمه جعفریان
کانون شهید عباس دانشگر شهرستان بابل
⛔️تلنگر
غیبــت میکـنی و میگی :
دیدم که میگم
رفیق من ..
اگه ندیده بودی که "تهـمتـــــ" بود.
مثل خدا ستّار العیوب باش
اگه چیزی هم میدونی
نگـــــو
مشڪل داشتن کجایش ایراد دارد؟
تنها کسانی مشکل ندارند که در گورستان آرمیده اند.
🍀مشکلات نشانه زندگی هستند.
🍀مشکلات نشانه این هست که تو داری تلاش می کنی.
🍀مشکلات یعنی دنبال تغییر زندگیت هستی.
🍀مشکلات یعنی تو میخوای که عوض بشی.
ما در سایه مشکلات رشد میکنیم...
و قویتر میشویم.
مشکل داشتن نشانه زنده بودن توست.
🌺 یادت باشد مشڪلاٺ همیشگي نیستند.
🌺 تاریخ انقضا دارند...
🌺 همه حل میشوند ... به شرطی که بخواهیم و اراده کنیم و آموزش ببینیم و یه تکونی به خودمون بدیم.
💫حکایات قرآنی
آیه ای از قرآن بر علیه او نازل شد
ثعلبه بن حاطب انصاری به پیامبر (ص) عرض كرد:
از خدا بخواه تا مالی رزویم كند، سوگند به خدائی كه تو را به حق مبعوث كرد، اگر خدا به من مالی دهد، حق هر كس را به او خواهم داد.
پیامبر (ص) فرمود: خدایا مالی روزی ثعلبه گردان.
ثعلبه گوسفندانی گرفت و آن گوسفندان زیاد شدند، تا آنجا كه دیگر مدینه بر او تنگ آمده، پس از آن دور شد و در یكی از وادیها منزل كرد، گوسفندانش چندان زیاد شدند كه دیگر از مدینه دوری میكرد و در نماز جمعه و جماعت حاضر نمیشد، پیامبر فردی را برای گرفتن صدقات نزد او فرستاد، امّا او سرباز زد و بخل ورزید.
رسول خدا (ص) فرمود:
وای بر ثعلبه، پس خداوند این آیه را نازل فرمود:
«وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ».
یعنی: برخی از مردم كسانی هستند كه با خدا عهد میبندند كه اگر از فضلش به ما ببخشد، البتّه صدقه میدهیم و از نیكان خواهیم بود.
🌹سالروز عملیات #کربلای_چهار و پرکشیدن دستبستهی 175 #شهید_غواص که زنده به گور شدند...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
۱۳۵
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
2⃣بخش دوم
🔸️محبت شهید به برادران
👤امیرحسین محمدی، قم
برنامۀ سفر از خیلی وقت پیش ریخته شده بود. شروع سفر معنوی چهارم مهر سال ۱۴۰۰ بهمقصد مزار شهید عباس دانشگر در سمنان بود.
حدود ساعت ۱ بامداد روز یکشنبه ۴مهر ۱۴۰۰ از نتیجۀ کنکور خودم مطلع شده بودم. نتیجه اصلاً برایم قابلانتظار نبود: پرستاری. خیلی خبر شوکهکنندهای بود. هرچقدر سعی میکردم، نمیتوانستم صورت پر از غم و اندوه خودم را پنهان کنم. در چهرهام غم و اندوهی بود که با هیچ سخن خندهدار، از بین نمیرفت!
در آن لحظهها علاوه بر آیندۀ شغلی و...، چیز دیگری هم ذهن مرا مشغول کرده بود و آن این بود که آیا سفری که قرار بود هفت-هشت ساعت دیگر انجام بگیرد، لغو شود یا نه.
با خودم فکر میکردم که چون حال روحی مناسبی ندارم، سفر را فعلاً لغو کنم. خانواده هم نظرشان همین بود. اما ندایی در درونم بود که میگفت: تو به عباس قول دادی...
📗
#ادامه_دارد
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯