‌ شرط ورود به جمع شهدا اخلاص است ..‌‌. و اگر این شرط راداری ... چه تفاوتی می کند که نامت چیست .‌‌... شهید سید مرتضی آوینی ...🌱 #شهید_عباس_دانشگر #کانون‌شهیدعباس‌دانشگر ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋

💢فضای مجازی عربی پر شده از مطالبی بر علیه پادشاه اردن که بهش لقب ملك البندورة یا پادشاه گوجه فرنگی دادن ┄┅═✧●💠●✧═┅┄ Tammol majazi ملک البندوره

سیدِ عزیزِ من ...❤️ پدرِ مهربانِ وطن ... دوست داشتنِ شما ، رسالتی‌ عظیم است برای قلبِ کوچکِ من ... پیرو راهِ شما بودن ، جهادِ اکبر است . در هر قنوتِ نماز ، از تهِ قلبِ رنجورِ مملو از آمالم ، برای‌شما دعا می‌خوانم و می‌گویم : اللهم احفظ قائدنا الامام‌الخامنه‌ای آقایِ من ... ما همه میثم تمار های انقلابیم جانمان را فدایِ وجود مبارکتان میکنیم :) ✨🌸 ۲۹ فروردین ماه ، سالروز ولادت مقام معظم رهبری تبریک و تهنیت باد 🌸✨ 📌قرارگاه جهادی شهید عباس دانشگر 📌بسیج دانشجویی شهرستان قاینات وزیرکوه 📌کانون شهید دانشگر خراسان جنوبی(قائنات) ┏━━ °••°°•°🍃°••°°•°━━┓ @jahadi_ghaenat @basijqaenat ┗━━ °••°°•°🍃°••°°•°━━┛ ⚜️ 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹⚜️

❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ تولد حضرت عشق رهبر فرزانه امام خامنه ای عزیزبرهمگان مبارک باد 🌸سلامتی آقا صاحب الزمان ونائب برحقش ۳صلوات 🌸 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

🔻 از وقتی ایران حمله کرده و کل سامانه پدافندی اسرائیل لو رفته و همه باگ‌هاش را ایران فهمیده حزب‌الله شروع کرده عملیات!😂 ❗️ امروز هم یه پهپاد زده و منابع صهیونیستی خبر دادند زخمی‌های عملیات حزب‌الله در عرب‌‌العرامشه به ۱۴ نفر افزایش پیدا کرده! چندتاشون رو به موتن...

#ریلز ✨🤍 رهبر معظم انقلاب: شما رو‌ دوست داریم؛ براتون دعا میکنیم… «تـــولدتون مبــارک پـــــدر امـّــت🌹»

✅جانماز جیبی مخمل ✨دوتکه ✨طرح چفیه خاکی و عکس شهدا آدرس منوجان، قلعه ، خیابان امام جنب مسجد بازاریان محصولات فرهنگی شهید عباس دانشگر آیدی ثبت سفارش : @R_jafareyan لینک کانال: https://eitaa.com/mahsolat_farhangi_daneshgar_ir

بسم الله الرحمن الرحیم ادامه مطلب کتاب لبخندی به رنگ شهادت پاییز سال ۹۴بود . قرار بود دانشجویان را برای اردو به مشهد مقدس ببریم که در لحظات آخر ، جلسه مهمی برای فرمانده ( سردار اباذری) در ستاد پیش آمد. همین شد که فرمانده و عباس با ما نیامدند ما از تهران حرکت کردیم و شب هنگام به روستای ده سرخ ( قدمگاه) در نزدیکی مشهد مقدس رسیدیم . باید شب را آنجا به صبح می رساندیم تا صبح گاه پیاده راهی حرم شویم . هوا آن قدر سرد بود که خوابم نمی برد . خودم را در پتو پیچیده بودم و در سکوت بیدار بودم . تعداد پتوهای موجود هم کم بود . شب از نیمه گذشته بود که سردار و عباس رسیدند . معلوم بود که هردو خسته اند. ساعت حدود ۲ بعد از نیمه شب بود . برای اینکه بلند شدنم و صحبت کردنم با سردار دیگران را بیدار نکند ، حتی سلام هم نکردم . آن ها هم فکر کرده بودند که من خوابیده ام . ساعتی گذشت و من هنوز خوابم نمی برد. دراین لحظه ها می دیدم که فرمانده دائما از جایش بلند می شود و روی عباس را با پتو می پوشاند ؛ درست مثل پدری مهربان که نگران است از گزند سرما برای فرزندش...این اولین بار نبود که نشانه‌ای از علاقه زاید الوصف فرمانده نسبت به عباس را می دیدم . این علاقه البته دو طرفه بود . ما بارها و بارها جلوه هایی از محبت میان عباس و سردار را دیده بودیم . 🌸 شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات 🌸 روایتگر: سرهنگ محسن عباسی معاون تربیت و آموزش فرماندهی تربیت جهادی دانشگاه امام حسین ( ع) کانون شهید عباس دانشگر شهرستان بابل