eitaa logo
کانون شهید عباس دانشگر شهرستان بابل ۵۰
97 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
94 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج شهید عباس دانشگر سال تولد : ۱۳۷۲٫۲٫۱۸ سال شهادت: ۱۳۹۵٫۳٫۲۰ محل تولد: سمنان محل شهادت: سوریه مزار شهید: امام زاده علی اشرف ⏳پایگاه رسانه فرهنگی شهید مدافع حرم عباس دانشگر در بابل راه ارتباطی با خادم: @Sarbaz_gomnaaam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 📌 لحظه مطلع شدن هنیه از شهادت اعضای خانواده اش 🔹️ اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی در واکنش به ترور جمعی از اعضای خانواده خود: ◇ خدا را به خاطر افتخاری که با شهادت سه نفر از فرزندانم و برخی نوه‌هایم نصیبم کرد، شکر می‌کنم. 🔸️ با این دردها و خون ها، آینده و آزادی را برای ملت و مسئله فلسطین و امت اسلام می‌سازیم. 🇮🇷
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 💠السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ ، 💥 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 💥وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 💥وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 💥 وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن 🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰۲ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ 3⃣بخش سوم 🔸️محبت شهید به خواهران 💠 خانم حسنی، استان مازندران درست یادم است نامش را اولین بار در سخنرانی‌های استاد رائفی‌پور ساعت ۲ نصفه‌شب شنیدم. همان زمان نامش را در فضای مجازی جست‌وجو کردم. دلم گره خورد به لبخند زیبایش. آن شب اهل خانه در خواب بودند و ندیدند که عباس چه انقلابی در وجود خواهر کوچک پانزده‌ساله‌اش بر پا کرد. آرزوهایی بود که هنوز رفیق شهید را انتخاب نکرده بودم. تیرماه سال ۱۳۹۹ بود. پیکر شهید علی جمشیدی پس از چهار سال به میهن بازگشت و خیلی دوست داشتم که مراسم شهید را بروم ولی شرایط مهیا نبود. کرونا در مازندران گسترش یافته بود. همه می‌ترسیدند. به مادرم هیچ نگفتم. به شهید عباس متوسل شدم. چند روز قبل از مراسم، با پدرم در میان گذاشتم که از شرکت در مراسم استقبال کرد و گفت با هم می‌رویم و من خیالم راحت شد. درست صبح روزی که قرار بود مراسم برویم، مشکلی برای پدرم پیش آمد. تا وسط راه رفتیم. گفت باید برود جایی کار مهمی دارد. واقعاً دلم گرفت. فقط در دل گفتم: «داداش‌عباس، این رسمش نیست! عاشق می‌کنی بعد ول می‌کنی. این رسم رفاقت نیست.» اشکم درآمد. بی‌صدا گریه می‌کردم بدون آنکه پدرم متوجه شود. در همان حال بودم که متوجه شدم یک نفر با گوشی پدرم تماس گرفت. بعد صحبت پدرم خوشحال شد. انگار معجزه شد و مشکل پدر من حل شد.... 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
✅ «... إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ؛» 📖خواندن آیه الکرسی و سوره حشر به توصیه بزرگان در درگیری با یهود بسیار توصیه شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹... در ظـاهر آدمـی معمـولی بود. مثل بقیه زندگی ميکرد؛ اما هر قدمی که برمی داشت برای رضـای خــدا بود. سعی ميکرد به همه کـارهایش جـلوهای خدایی بدهد. در همه کارهایش خـداوند را ناظــر ميدید. 👈 به این سخن امـام راحـل، بسیار علاقه داشت. خیلی این جمـله را دوست داشت؛ همیشه تکـرار ميکرد. آنجـا که فـرمودند: «عالَـم محضـر خـداسـت، در محضـر خــدا معصـیت نکنـید»