eitaa logo
کانون مداحان تیران وکرون
356 دنبال‌کننده
320 عکس
55 ویدیو
6 فایل
🇮🇷کانون مداحان شهرستان تیران وکرون🇮🇷 وابسته به اداره تبلیغات اسلامی پل ارتباطی با مدیرکانون شهرستان @amozeshmadahi7631 📞۰۹۱۳۲۳۲۸۳۵۵
مشاهده در ایتا
دانلود
چند بیتی تقدیم به مناسبت روز افتخار شیعه روز مباهله: جایی نمانده است برای مجادله از عرش تا قنوت شما نیست فاصله آنروز در مقابلِ جمع مسیحیان با دست پنج نفر عوض شد معادله احمد نه مرتضی نه ، در اینجاکفایت است آمین دست های حسین در مقابله_ _با هر چه ذکر و هرچه دعایی که می کنند نجرانیان و ریش سپیدانِ سلسله معلوم شد که نفس رسول خدا علی‌ست حیدر قدم گذاشت و خوابید قائله نورخداست جلوه در انوار پنج تن این جمله هست معنی آیات نازله باید به روی صفحه تقویم ها نوشت روز ظهورِ عزت شیعه«مباهله»
استقبال از ماه محرم چه کربلاست که آدم به هوش می آید هنوز ناله زینب به گوش می آید چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید صدای ناله ی مردی غریب می آید چه کربلاست کز او بوی مشک می آید هنوز ناله زلب های خشک می آید چه کربلاست که بوی گلاب می آید صدای گریه طفل رباب می آید چه کربلاست که بوی عبیر می آید صدای کودک نا خورده شیر می آید چه کربلاست که بانگ صفیر می آید هنوز ناله طفل صغیر می آید چه کربلاست از آن ناله ی رباب آید صدای ناله لالایی علی بخواب آید جواب طفلک ششماه داده شد باتیر عد و به تیر جفا داده بود اورا شیر چرا نگفته کسی آب مهر مادر اوست برای چیست که عطشان علی اصغر اوست چه کربلاست که سقای آن شده بیدست عدو زکینه سرش با عمود کین بشکست چه کربلاست که آبش به قیمت جان است به گوش جان همه جا ناله های طفلان است مگر به کرببلا آب قیمت جان است چرا نگفته کسی این حسین مهمان است چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد چه کربلاست علی اکبر اربا اربا شد شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد چه کربلاست که چون نام کربلا ببرند فلک به ناله ملک در خروش می آید  🔸شاعر: استاد علی انسانی
نظر به رویِ تو شد قبله‌گاهِ آمالم تَرَحُمی بنما کن نظر به احوالم نوشته رویِ جبینم: فراق تا به ابد بنالم از غمِ دل یا بدیِ اقبالم؟ من آن کبوترِ بامم که هرکجا رفتم به سنگِ تهمتِ مردم شکسته شد بالم فقط ضمانت تو گشته مُهرِ تمدیدی... به توبه نامه‌ی بی اعتبارِ هرسالَم نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی بگو چه چاره کنم من زدستِ اعمالم صدایِ پایِ مُحرَم به گوش می‌آید شبانه‌روز به یاد حسین می‌نالم صدا زد از تَهِ گودال خواهرم برگرد برو به خیمه عزیزم نیا به دنبالم برو به خیمه نبینی بُریدنِ سر را وگرنه پیر شوی پایِ جسمِ پامالم
آقای من که فخر بنی آدمی حسین نه عشق من که عشق همه عالمی حسین بر روی هر کسی در دل وا نمیکنم تنها شما به خانه دل محرمی حسین نوکر همیشه فخر به آقاش می کند من فخر میکنم که تو اربابمی حسین هرکس شبی گدای کرم خانه تو شد فردا شود برای خودش حاتمی حسین باب الحسین روز قیامت قیامت است هر کس حسینی است ندارد غمی حسین جمع اند دور تو همه نوکران تو جنت کجا و لذت دورهمی حسین از من بگیر زندگی بی حسین را ای وای اگر جدا شوم از تو دمی حسین نصب است کهنه پیرهن تو به عرش حق داری عجب حسینه و پرچمی حسین ای کعبه ای که سوختی از سوز تشنگی هر چشم ماست در غم تو زمزمی حسین آب فرات مهریه مادر تو بود دشمن نداد بر تو از آن یم نمی حسین لعنت به حرمله که به طفلت نکرد رحم بر قلب تو گذاشت عجب ماتمی حسین یک طفل شیر خواره چقدر آب می خورد بس بود بهر غنچه تو شبنمی حسین هی سمت خیمه رفتن و برگشتن تو چیست شرمنده رباب شدی ، درهمی حسین
دل ما دلشدگان وقف غم توست حسین خانه ی مادری ما حرم توست حسین همه مدیون نفس های تو هستیم فقط نفسی هست اگر از کرم توست حسین من اگر هیچ نلرزد دلم از طوفان ها تکیه ام شانه ی سبز علم توست حسین سربلندم که فقط پیش تو سر خم کردم هستم آزاده و این لطف کم توست حسین من حبیبت نشدم کاش ظهیرت باشم جان من پیش کشی بر قدم توست حسین بعد پیراهن خونین تو ای لاله ترین "پرچم سرخ نشان حرم توست حسین" سوره ی یوسف زهرا چه مقطع شده ای کمر عشق خم از قد خم توست حسین
محرم ۱۴۴۵ ه.ق دریاب این اشکا رو، این چشم دریا رو نمی خوام دنیا رو، بی تو آقا دلتنگن نوکرهات، دلتنگِ کربلات آقا جونم فدات، یابن الزهرا دلنواز من آقای چاره سازه من به تو و گنبد طلات اونی که دل می بازه من خواهش کربلات شده قنوت هر نماز من اللهم ارزقنا (کربلا)۳ ـــــــــــــ هر جا تنها موندم، بی تکیه گا موندم اسم تو رو خوندم، زیر لب هام ای سر و سامونم، پای تو می مونم قدرتو می دونم، آقام آقام بی تو هر نفس زندگیمون میشه قفس از خوشیای روزگار شبای روضه ما رو بس چیزی به غیر کربلا نمی کنه دلم هوس اللهم ارزقنا (کربلا)۳ ـــــــــــــــ عمری صفا دادی، دل رو جلا دادی هم کربلا دادی، توو روضه هات کرببلا داری، صحن زیبا داری کلی گدا داری، جوونم فدات گفت و گوی ماس حرمت آرزوی ماس غربت اسم تو حسین بغض تووی گلوی ماست گریه توو روضه های تو همیشه آبروی ماس اللهم ارزقنا (کربلا)۳
؛ چاووش می‎خواند دوباره روضه‌ی غم را باز این چه شورش، چه عزا، چه نوحه، ماتم را چاووش می‎خواند که ای مردم! محرم شد داغ عزای اشرف اولاد آدم شد جن و ملک هم تکیه‌ی ماتم به پا کردند گریه برای غربت خون خدا کردند کوچه به کوچه شد سیه‌پوشِ عزای او از هر طرف آید به گوشِ دل صدای او هل من معینِ اوست در گوش زمان پیچید فریاد او در وسعت هفت آسمان پیچید امر به معروف است و نهی از منکر آئینش حق و عدالت، مکتب و آزادگی دینش آیا کسی اندیشه‎اش را یار خواهد شد؟ بر فرق ظلم و تیرگی آوار خواهد شد؟ آیا فقط باید برایش روضه‌خوانی کرد؟ یا اینکه از مشی و مرامش پاسبانی کرد؟ در کل ارض کربلا پیغام آگاهی‌ست هر روز عاشوراست یعنی روز حق خواهی‌ست او تشنه اما تشنه‌ی عشق و عدالت بود او دشمن ظلم و تباهی و جهالت بود یک روز داغ لاله و یاس و شقایق دید در موج خون افتاده هفتاد و دو عاشق دید زخم از ستاره بر تنش افزون، به خاک افتاد عصر شهادت غسل کرد از خون، به خاک افتاد افتاد تا اسلام و آزادی به پا باشد بر مأذنه گل‌نغمه‌ی «حَیَّ علی» باشد در آخرین فریاد خود فرمود راهش را هم گریه باید کرد، هم پیمود راهش را اینک شما و این مسیر سرخ و نورانی پیمودن این راه با چشمان بارانی ✍
بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد مسیر بندگی و طاعت بدون حسین مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد اگر که لوحِ دلت شد سیاه و آلوده بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد همین‌که چای عزا دم کشید در روضه شفای درد و شراب طهور خواهد شد خوشا به حال هر آن نوکری که زندگی‌اش فقط هزینه‌ی خیر الامور خواهد شد خودِ حسین پناه تمام نوکرها میان حیرتِ "یوم النشور" خواهد شد اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم برات کرب و بلا جفت و جور خواهد شد حرارت غم او در دل است و این گریه گواهِ گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد ** کنار جسم حسینش عقیله با گریه اسیر خنده‌ی قومی شرور خواهد شد سری که از نوک نیزه میان خرجین رفت شبی روانه به سوی تنور خواهد شد بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار سحر می‌آید و عصر ظهور خواهد شد ✍
کربلا کربلا کربلا کربلا، کربلا، کربلا، اللهُمَ ارزُقنا؛ کربلا، کربلا، کربلا، اللهُمَ ارزُقنا●♪♫ کربلا، کربلا، کربلا، اللهُمَ ارزُقنا؛ کربلا، کربلا، کربلا، اللهُمَ ارزُقنا●♪♫ از کوچیکی عشقِ تو شد؛ برا دلم، بهونه‌ای…●♪♫ اونقده عاشقت شدم؛ همه میگن: دیوونه‌ای!●♪♫ اون زمونا؛ تا میدیدم، دلم اسیرِ ماتمه●♪♫ صدایی تو دلم می گفت: بیا که باز، محرمه…●♪♫ کربلا، کربلا، کربلا، اللهُمَ ارزُقنا؛ کربلا، کربلا، کربلا، اللهُمَ ارزُقنا●♪♫ از کوچه های عشقِ تو؛ خاطره ها توو سرمه●♪♫ از کوچه های عشقِ تو؛ خاطره ها توو سرمه●♪♫ لباس سیاموُ می بینی؟ این هدیه‌ ی مادرمه…●♪♫ لباس سیاموُ می بینی؟ این هدیه‌ ی مادرمه…●♪♫ بازم صدایی توو دلم؛ میگه: بهارِ ماتمه●♪♫ لباس سیاموُ بیارین؛ ماهِ خدا، محرمه…●♪♫  کربلا، کربلا، کربلا، اللهُمَ ارزُقنا؛ کربلا، کربلا، کربلا، اللهُمَ ارزُقنا●♪♫ یه دل دارم مالِ توئه؛ همیشه دنبالِ توئه●♪♫ از اون قدیم، وابسته‌ ی سیاهیِ شالِ توئه●♪♫ دلی که مستِ عشقِ توست●♪♫ خسته از این، زمونه شد…●♪♫ بوی محرموُ شنید؛ یه بار دیگه، دیوونه شد!●♪♫ کربلا، کربلا، کربلا، اللهُمَ ارزُقنا؛ کربلا، کربلا، کربلا، اللهُمَ ارزُقنا●♪♫ کوچیک بودم….●♪♫ کوچیک بودم؛ که مادرم، حرزِ تو، گردنم می کرد●♪♫ وقتی محرم میومد؛ لباس سیاه، تنم می کرد●♪♫ بزرگترای من، منو به مجلسِ تو برده‌اند●♪♫ هواموُ داشته باش آقا؛ منو به تو سپرده اند●♪♫ علقمه، علقمه، علقمه، اللهُمَ ارزُقنا●♪♫ علقمه، علقمه، علقمه، اللهُمَ ارزُقنا●♪♫ قتِلگاه، قتِلگاه، قتِلگاه، اللهُمَ ارزُقنا●♪♫ خیمه گاه، خیمه گاه، خیمه گاه، اللهُمَ ارزُقنا●♪♫ مستِ توأم، مستِ توأم…●♪♫ باده به پیمونه بریز!●♪♫ کبوترِ بامِ توأم؛ برای من، دونه بریز…●♪♫ هر کی به من، دونه بده؛ من سرِ بامش نمیــرم…●♪♫ هر کی به من، دونه بده؛ من سرِ بامش نمیـرم…●♪♫ اگه تو سنگم بزنی؛ از بامِ تو نمی پَرم●♪♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── مجید بنی فاطمه کربلا 
"جمعه" با خود غالباً چشمان تر می‌آورد با خودش دلتنگی و خونِ جگر می‌آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه‌هاست جمعه‌ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد بوی یاس انگار می‌آید میان ندبه‌ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد بت پرستان هم حساب کار خود را می‌کنند بت شکن وقتی به همراهش تبر می‌آورد در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می‌آورد العجل‌هایم چه بی تأثیر شد! رویم سیاه قلب آلوده دعای بی اثر می‌آورد تشنه‌ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است تشنگی یک انتظار شعله‌ور می‌آورد ** تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن یک پسر را سوی دامان پدر می‌آورد وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر: تشنگی دارد مرا از پای در می آورد
🌺 🍃 دارد دوباره رنگ می بازد حنایم پس با چه رویی سوی تو آقا بیایم دریا تویی، مولا تویی، آقا تویی تو من دست خالی آمدم، آقا ... گدایم راه گلویم را دوباره بغض بسته آقا ببین که در نمی آید صدایم دستی بکش بر این دل غربت گرفته شاید کمی آرام گردد دردهایم پشتم به تو گرم است، از من رو مگردان من بی تو مثل کودکی بی دست و پایم آقا زمین خورده دوباره نوکر تو فکری به حالم کن که مشغول هوایم این حرف ها، از روی دلتنگی است آقا بدجور دلتنگ اذان کربلایم
🏴ذکر صلوات ایام محرم 🏴 به حسین بن علی کشته ی قرآن صلوات به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات بالب تشنه به میدان شهادت می رفت به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات عطش وتشنگی وغنچه ی صد ها لاله به علی اکبر وآب آور طفلان صلوات آن حسینی که به صحرای بلا جان می داد به گل پرپر افتاده به میدان صلوات دیده بگشا وببین خاک شده غرق به خون به تن اطهر خونین شهیدان صلوات آسمان صیحه کند از غم تنهایی او به چراغ سحر شام غریبان صلوات آید از کرببلا بانک شهادت طلبی به سر رفته به نی در ره جانان صلوات کر بلا قبله ی دلهای پریشان باشد به زمینی که بود روضه ی رضوان صلوات کیست تا این همه ایثار به تصویر کشید به قلم های پر از جوهر ایمان صلوات 🔳🔳🔳🔳🔳🔳 🍁خواهی ز پل صراط آسان گذری 🍁بر تشنه لب شهید کربلا صلوات 🍁خواهی که کنار علقمه بنشینی 🍁سقای شهیددست جدا راصلوات 🍁خواهی بروی کنار هفتادو دو تن 🍁هم قاسم و اصغرو علی را صلوات 🍁خواهی که بوقت مرگ راحت باشی 🍁جمع شهدای کربلا را صلوات 📝خادم اهل بیت
اشعار پیشواز ماه محرم   محرم آمده ای باده نوشان محرم آمده ای پر خروشان دوباره پرچم و بزم محبت دوباره نوحه وعرض ارادت   دوباره روضه وشور و هیاهو دوباره دم زدن از غربت او دوباره نغمه های فاطمیون دوباره گریه های زینبیون   دوباره پرشده عطر گل یاس دوباره یک علم با عکس عباس دوباره چایی روضه دمادم دوباره فصل غم فصل محرم   دوباره لعن بر آل امیه غذای نذری بی بی رقیه دوباره زنده داریهای هر شب دوباره گریه بر غم های زینب   دوباره روز تاسوعا و عاشور دوباره چهرۀ نیلی و پر نور دوباره در عزایی سر شکستن دوباره با محرم عهد بستن   بیا از فاطمه قولی بگیریم بپای یوسف زهرا بمیریم بیا در پیش پایش خاک گردیم بیا با اشک روضه پاک گردیم   بیا مشکی بپوشیم از غم یار بسوزیم از غم و غم های دلدار بـه دور شمع او پروانه باشیم بیا این ماه را دیوانه باشیم   اشعار زیبا ویژه محرم   وقتی علم می بینم یاد علمدار می کنم وقتی که غم می بینم یاد غم یار می‌کنم وقتی که آب می بینم یاد لب سقا می‌کنم وقتی که گل می بینم یاد گل لیلا می‌کنم آقا به عشق کربلا می‌کشی عاقبت مرا خونم حلالت آقا خونم حلالت به عشق بین الرحمین می کشي ام چرا حسین جون ناقابلمو بگیر اما منو کربلا ببر چیزی ازت کم نمیشه بیا و آبرو بخر دوست دارم اون روزی که وا می شه راه کربلا تن صد پاره من مونده باشه تو سنگرا زیر آفتاب بسوزه پیکر بی مزار من زائرای کربلا رد بشن از کنار من متن نوحه ویژه محرم   تا محرم میشود در شهر غوغا می‌شود هر کجا هر روز وهر شب، عشق معنا میشود عشق شوری درنهاد عاشقان انداخته اسـت پاسخ زشتی اگر الّا جمیلا میشود   از ازل دیوانه‌ ام، افتاده شوری در سرم قطره قطره رود رود این شور دریا میشود ای همه ی ی آزادگی یا لیتنا کنا معک باتو باشم از دلم غیر از تـو منها میشود   باتو باشم دردهای مـن مداوا میشود باتو باشم تشنگی‌ هایم گوارا میشود باتو باشم در نگاهم ماه پیدا میشود   با تـو باشم بود این مرداب زیبا می‌شود یازده ماهی دلم می‌میرد اما دلخوشم تا محرم میشود این مرده احیا میشود التماس دعا ذاکرین حسین🖤🖤
کجا شیرین‌تر از این غم در عالم می‌شود پیدا که شادی‌های عالم در همین غم می‌شود پیدا همین که تکیه برپا می‌شود با رخت خون‌آلود هوای روضه در عرش معظم می‌شود پیدا خدا مرثیه‌خوان است و ملائک مستمع هستند در آن بزمی که حتی مثل آن کم می‌شود پیدا هوای شهر رنگ عشق می‌گیرد به خود، وقتی که روی سردر هر خانه پرچم می‌شود پیدا گناهان تمام عمر او بخشیده خواهد شد همین که کنج چشمی اشک نم‌نم می‌شود پیدا حسین بن علی فیض وسیع حضرت حق است که در اطراف او هرجور آدم می‌شود پیدا مگر اعجاز جز این است که با نام این آقا میان چشم‌های ما دو زمزم می‌شود پیدا هوای گریه کردن دارم و دل‌تنگ بارانم مسیر روضه از این بین کم‌کم می‌شود پیدا غمی کهنه دلم را می‌فشارد هر زمانی که هلال تازه‌ی ماه محرم می‌شود پیدا ...
هدایت شده از .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️السلام علیک یااباعبدالله الحسین▪️ 🔹گردهمایی بزرگ مسئولین هیئات مذهبی، موکب ها، مداحان، شبیه خوانان زمان: دوشنبه 26تیرماه از ساعت 18الی21 🔻همراه با اقامه نماز مغرب و عشاء 🔸مکان: آستان مقدس امامزاده سید ابوالحسن(ع) روستای افجان 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی شهرستان تیران کرون🇮🇷 ...................ایتا👇 @tmtirankarvan .............. روبیکا👇 https://rubika.ir/joing/CIDCGGBA0PCXICXCZRAXQWNKETAEDFBC
▪️السلام علیک یااباعبدالله الحسین▪️ 🔹گردهمایی بزرگ مسئولین هیئات مذهبی، موکب ها، مداحان، شبیه خوانان زمان: دوشنبه 26تیرماه از ساعت 18الی21 🔸مکان: آستان مقدس امامزاده سید ابوالحسن(ع) روستای افجان 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی شهرستان تیران کرون🇮🇷 ...................ایتا👇 @tmtirankarvan .............. روبیکا👇 https://rubika.ir/joing/CIDCGGBA0PCXICXCZRAXQWNKETAEDFBC
كربلا كعبه دلها ست خدا مي داند ديدنش آرزوي ماست خدا مي داند کربلا راچه نياز است که تفسير کنند عشق حرفيست که گوياست خدا مي داند ما عزا دار حسينيم كه اشك غم او آبروي همه ماست خدا ميداند اوّلين مستمع مجلس پر فيض حسين مارش حضرت زهراست خدا مي داند تا ابد ازغم تو دردل ذرّات وجود کس نداند که چه غوغاست خدا مي داند هِرزِ جان است مراعشق حسين و اين عشق قيمتش جنّت اعلاست خدا مي داند نگه آخر او سوي خيام است ولي چه در آن آينه پيداست خدا ميداند يوسف فاطمه افتاده به خاك و دردا چه خبر در دل صحراست خدا ميداند 💔 کربلا 🕋 دلهاست...
شهدای گمنام شعر تقدیم به روح شهدای گمنام آنها که در زمین گمنام ند ودر آسمانها مشهور بوی جبهه بار دیگر بر مشام عاشقان میرسد با استخوان هایی ز سمت دهلران استخوان هایی که روزی ارزو ها داشتند در زمین ماندند و پرچم را فراز افراشتند عین خشک و دشت عباس و شلمچه شادگان مانده در ذهن تمام بچه های پادگان هر وجب از مرز های میهنم گلگون شده تانک ها زنجیر هاشان از چه رو پر خون شده جبهه سرخ از خون یاران جهان آرا شده باز هم در خاک جبهه استخوان پیدا شده خاک جبهه بوی هم رزمان گمنام شهید ان ابر مردان که مادر جسم انها را ندید باز پیدا شد شهیدی از شهیدان زیر خاک پس چرا بر گردن او نیست ردی از پلاک باز پیداشد شهیدی دست در پیکر نداشت ان یکی دیدم که چون ارباب بی سر سر نداشت چون گذر کردی به روی قبر های بی نشان سنگ قبری را که حک شد نام گمنامی بر آن چون گذر کردی به سنگ قبر گمنام شهید هیچ تاریخ تولد روی ان چشمت ندید جای آن مادر که چشمانش به راه برسر ساجده شب را تا پگاه جای آن مادر که بودش ارزو نوجوانش را کند داماد او جای آن مادر که فرزندش جوان رفت سوی جبه ها حمدی بخوان هیچ پرسیدی شهیدان ارزوها شان چه بود از چه میرفتند زیر حجم اتش بین دود بی گمان رفتند تا میهن بماند پایدار تا رسد از نسل ما بر نسل دیگر یادگار بیگمان رفتند تا میهن بماندسرفراز حال بر خیز و برای یادگار ت چاره ساز جبهه ی امروز ما سعی است و کار کار دل سوزانه کردن بی شعار جبهه ی امروز ما در خانه هاست گوشی همراه و تبلت های ماست گوشی همراه ما خود سنگر است دشمنت هم بی گمان در سنگر است دشمن اینجا در کمین نسل ماست در گلویش عقده این سالهاست دشمن اینجا در کمین نسل ماست با تمام ضعف انها آشناست در نقاب دوست دشمن صف به صف کرده نسل نو جوانان را هدف قصه ام از جبهه ها آمد کجا بد اگر گفتم قضاوت باشما ..... قصه باقی ماند و من عرض م تمام السلام ای کشته گان با مقام احمد صحرایی* کاش*   بقیه اشعار بنده رو با یه جستجو در گوگل بانام احمد صحرایی *کاش* میتونید بخونید
(شهادت) شیرمرد دو جهان عزت دادار منم گل زهرا نوه ی احمد مختار منم همدم و هم قسم زینب کبری هستم پسر شیر خدا حیدر کرار منم پرورش یافته ی دامن عصمت هستم در دل شیفتگان نور محبت هستم از کرامات خدای احد جل جلال بر دو عالم سبب و مایه ی رحمت هستم مادرم ام ابیها ست خدا می داند خواهرم زینب کبراست خدا می داند تا صف حشر الا سوختگان غم عشق غم من ماتم عظماست خدا می داند دین حق تا به ابد زنده از این خون من است عشق و ایثار و جوانمردی مرهون من است زین همه لطف و عطا و کرم و ایثارم شیعه ام تابه صف حشر، مدیون من است نوربخش همه ی عالم امکانم من پسر فاطمه و مظهر یزدانم من این سؤال است مرا از همه ی اهل ولا من که خود آب بقایم ز چه عطشانم من دستگیر همه ی اهل ولایم تا حشر جنت شیعه بود کرب و بلایم تا حشر این بود فخر من و جد و اب مظلومم سید جمع شهیدان خدایم تا حشر عبد درگاه خداوند مبینم مردم اهل دل را دو جهان حبل متینم مردم همره اهل و عیال و همه ی اصحابم با نثار سر و جان فدای دینم مردم پاره پاره شده از کینه تن اکبر من شد شهید از ستم دشمن دین در بر من در کنار من دلخون ز ره مهر و وفا آمده بهر تسلای دلم خواهر من شد بریده به سه شعبه گلوی اصغر من شد پر از خون گلوی غنچه گل پرپر من دید تا خون گلو و جگر سوخته ام شد خریدار من و اصغر من داور من من همیشه به گل ام بنین حساسم ریزد از دیده ی من اشک چنان الماسم پیش چشم من و زینب، همه ی اهل حرم فرق بشکافته، بی دست شده عباسم سوخت ازکینه ی دشمن همه ی حاصل من مانده داغ گل پرپر شده ها بر دل من این همه داغ بدیدم دم رفتن چه کنم گریه ی خواهر غمدیده شده مشکل من ذکر من در دم آخر شده یارب یا رب در وداع من و زینب شده جانم بر لب در دم رفتن و هنگام وصال معبود بوسه زد بر گلویم به جای مادر زینب پاره پاره شده غلتیده به خون پیکر من شمر در قتلگه از کینه بریده سر من دید این صحنه ی جانسوز مرا زینب من خون شد از این غم عظمی جگر خواهر من شده ام نقش زمین با گلوی ببریده پیکر پاره و صد چاک به خون غلتیده این مصیبت به جهان قادر یکتاست گواه غیر زینب نه کسی دیده نه کس بشنیده بعد من آتش کینه به همه خیمه زدند تازیانه، کعب نیزه به زن و بچه زدند پیش چشمان همه اهل حرم از کینه سر پاک و اطهرم را به سر نیزه زدند فخر دارد که (رضا) نوکر دربار من است شعر او ساده ولی با سخنش یار من است دستگیرش شوم از لطف و کرم روز جزا با وجودی که به بستان ولا خار من است
(شهادت) روز ماتم روز عاشورا شده خونجگر اندر جنان زهرا شده نور چشم فاطمه خون خدا می رود میدان به جنگ اشقیا دشمنان بر گرد مولا بی شمار بهر او در خیمه زینب بی قرار گشته شمشیر حسین چون ذوالفقار دشمن دین را نموده تار و مار ناگهان شد تیرباران پیکرش دشمن دین خدا زد آذرش حرمله از ظلم و کینه آمده تیر بر قلب گل زهرا زده از فرس افتاد و شد نقش زمین پیکر در خون و بشکسته جبین شمر بی دین روی سینه نشست استخوان های گل حیدر شکست پرده ی حرمت ز مظلومی درید رأس مظلوم دو عالم را برید در میان موج خون زد دست و پا مادرش را بین مقتل زد صدا پیکر او پاره پاره، چاک چاک غرق خون بی سر فتاده روی خاک سوی مقتل آمده بر سر زنان زینب غمدیده شد اشکش روان زد عدو آتش تمام خیمه ها رأس پاکش را زدند بر نیزه ها زخم زینب را زده دشمن نمک بر یتیمان حسین می زد کتک
باور نمی کردم که پرچم را ببینم امسال هم ماه محرم را ببینم چه نوکرانی بی صدا رفتند امسال من مانده ام ایام ماتم را ببینم اهل القری آقای مارا دفن کردند می خواستی با چشمم این غم را ببینم قربان یک شب روضه ات دارو ندارم پرپر زدم جان تو این دم را ببینم خرج تمام روضه ها با مادر توست زحمت کشیده فیض اعظم را ببینم ای کاش چشمم وا شود بالای مجلس یک مادری باقامت خم را ببینم همراه مادر آمده از عرش حیدر بااو رسول الله خاتم را ببینم موسی عصا در دست دربان حریمت آن سوی در عیسی بن مریم را ببینم ذکری که عالم را تکان داده حسین است من ایستادم شور عالم را ببینم والله چای روضه مرده زنده کرده اینجا فقط درمان دردم را ببینم از خیمه تا گودال زینب داد می زد سخت است زیر پا امامم را ببینم فریاد زد مادر گمان می کردی یک روز جای حسین این جسم درهم را ببینم
زهرا کنار درب حسینیه دم گرفت هَل مِن مُعین... دوباره جهان رنگ غم گرفت صدها گره ز مشکل او باز می شود هر کس برای روضه ی تو یک قدم گرفت رحمت بر آن کسی که به تو اعتماد کرد لعنت بر آن کسی که تورا دست کم گرفت باید دخیل پرچم مشکی روضه شد باید شفا ز مرثیه ی محتشم گرفت دم کرده است مادر تو چای روضه را با اشک های سینه زنان ، چای دم گرفت ما را رها کنی همه از دست می رویم آدم شده ست هرکه در این روضه دم گرفت
سفره‌ی ماه عزا، خوان اباعبدالله باز عالم شده مهمان اباعبدالله لک لبیک حسین از همه‌سو می‌شنوم فاطمه داده فراخوانِ اباعبدالله آمده بزم پسر را سر و سامان بدهد مادری بی سر‌و‌سامانِ اباعبدالله خیمه برپاست، عزادار چقدر آمده‌است ای بنازم به محبانِ اباعبدالله همگی سر به گریبانِ غم غربت او همگی سائل احسانِ اباعبدالله این جوانان که همه گریه‌کن و سینه‌زنند همه قربان جوانانِ اباعبدالله <بوی پیراهن خونین کسی می‌آید> عرش را کرده پریشانِ اباعبدالله ** با لبِ تشنه، لبِ بام سفیرش می‌گفت به فدای لب عطشانِ اباعبدالله تن‌مسلم که زمین خورد، صدا کرد: «حسین» سرش افتاد به دامانِ اباعبدالله ✍
دارد مُحرّم می رسد... باز دارد عطر و بویی بَر مَشامم می رسد ای دِلا آمده شو دارد مُحرّم می رسد پیش از آنی که به پا گردد عَلم های عزا فاطمه در کربلا با قامتی خَم می رسد اِذن مشکی پوش بودن از رسول الله بگیر ناله های مصطفی دارد دَمادَم می رسد حیدر کرّار با آه و فغان کوبد به سَر حضرت صاحب عزا در مجلس غم می رسد این عزای آسمان هم هست از داغ حسین در عزایش بَر زمین خیل مَلک هم می رسد هر کسی از مادرش شیر حلال و پاک خورد در دل او اضطراب ماه ماتم می رسد خوش به حال آن عزادری که با یاد حسین گریه دارد از دو چشمش اشک نَم نَم می رسد عاشقی سَربند یا زهرا به پیشانی خود یک نفر در سایه سارِ موج پرچم می رسد تا قیامت این عزا در قلب شیعه تازه است این حدیث مُعتبر از قول خاتم می رسد اختیار گریه رفت از دست من این روزها بی قراری می کُنم دارد مُحرم می رسد
با ذکر یاحسین دمادم گریستم یک سال در فراقِ محرّم ‌گریستم با گریه بر تو، توبه‌ی آدم قبول شد من هم شبیه حضرت آدم گریستم بارِ گناه، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبت تو کم گریستم شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد هم بر سرم ‌زدم ز غمت، هم گریستم مُردم به پای خط به خطِ مقتلت حسین از بس که با "لُهوف و مُقَرّم" گریستم ✍ حجت‌الاسلام
در کوچه وقتی سنگ‌ها بر صورتم خورد خیلی برای خواهر تو گریه کردم در ازدحام کوچه‌های کوفه یادِ اهل و عیالِ مضطر تو گریه کردم تا مادران را در برِ اطفال دیدم یاد رباب و اصغر تو گریه کردم وقت اذان ظهر دلتنگ تو بودم یاد اذان اکبر تو گریه کردم گفتم به طوعه که نرو در پشت آن دَر با روضه‌های مادر تو گریه کردم تا کاخ آن ملعون مرا با زجر بردند مردانه پای دختر تو گریه کردم در زیر لب گفتم به قربان سر تو از بام اینجا بر سرِ تو گریه کردم اینجا میا که آب هم فکر لبت نیست لب‌تشنه یاد حنجر تو گریه کردم ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا