#شعر شب اول محرم
دل نیست ، مگر آنکه شود جای حسین
غمناک شود ، آب شود ، پای حسین
در خلـــق جهان نَگـــرد پیدا نشـــود
مانند و شبیه و مثل و همتای حسین
مانند سپـــر ، تو را نگـــه می دارد
از روی لبتـــ نیفتـــد آوای حسیـــن
رحمت به روان مادرم روحش شـــاد
بر من بِگُذاشتـــ نــامِ زیبـــای حسین
عشقست و یا معجزه ای است شگفت
جمعیت بی دین ، شده شیدای حسین
ممنون دعـــای مادرش فاطمه ایـــم
دعوت شده ایم اگر به دنیای حسین
با دست شکسته هم دعامان میکـــرد
یارب تو ببخش گریه کن های حسین
🔸شاعر: سید حسین میرعمادی
#مقتل_شناسی
#مقاتل_ضعیف
✅ معرفی مقاتل ضعیف
(سیدالشهداء علیه السلام)
❌️رَوْضَةُ الشُّهَداء
❌️رياض القدس المسمی بحدائق الانس
❌️اِكْسیرُ الْعبادات فی اَسْرارِ الشّهادات
❌️ناسِخُ التَّواریخ
❌️تَذْکِرَةُ الشُّهَداء
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#مقتل_شناسی
#مقاتل_معتبر
✅ معرفی مقاتل معتبر (سیدالشهداء علیه السلام )
🔸️ الطُّفوف یا اَلمَلْهوف عَلی قَتْلَی الطُّفوف مشهور به لُهوف
🔸️اَلْإرْشاد فی مَعْرفةِ حُجَجِ الله عَلَی الْعِباد
🔸️اَلْخَصائصُ الْحُسَینیه
🔸️وَقعَةُ الطَّفّ
🔸️فُرْسانُ الْهَیْجاء
🔸️نَفَسُ المَهْموم
🔸️إبْصارُ العَین فی أنْصارِ الحُسین علیهالسلام
🔸️لَواعِجُ الأشْجان فی مَقْتَلِ الحُسَیْن علیهالسلام
🔸️قَمْقامِ زَخّار وَ صَمْصامِ بَتّار
🔸️مُثیرُ الأحْزان وَ مُنیرُ سُبُلِ الأشجان
🔸️الأمالی شیخ الصدوق
🔸️کامِلُ الزّیارات
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شب_اول_محرم
#مثنوی
ده روز دیگر گریه ی ما فرق دارد
ده روز دیگر روضه اما فرق دارد
ده روز دیگر ماجراها فرق کرده
ده روز دیگر قصه ی ما فرق کرده
ده روز دیگر نه حبیبی، نه زهیری
ده روز دیگر نه سعید و نه بریری
ده روز دیگر خواهرش در اضطراب است
ده روز دیگر در حرم قحطی آب است
ده روز دیگر در تب و تاب است زینب
ده روز دیگر دور از ارباب است زینب
ده روز دیگه این حرم سقا ندارد
ده روز دیگر دختری بابا ندارد
ده روز دیگر اکبرِ لیلا نمانده
ده روز دیگر قاسمِ زیبا نمانده
ده روز دیگر مادری در التهاب است
خیمه به خیمه در پی یک جرعه آب است
ده روز دیگر زین اسبی واژگون است
سالار زینب پیکرش در خاک و خون است
ده روز دیگر راهی گودال گشته
ده روز دیگر پیکرش پامال گشته
ده روز دیگر روی سینه می نشیند
از روی تل هم خواهرش زینب ببیند
ده روز دیگر صورتش بر خاک صحراست
ده روز دیگر رأس او بالای نی هاست
ده روز دیگر خواهرش ماتم گرفته
ده روز دیگر زیر نعل تازه رفته
ده روز دیگر روی پیکر سر ندارد
ای وای من ... انگشت و انگشتر ندارد
#وحید_محمدی
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#شب_اول_محرم
#مثنوی
ده روز دیگر گریه ی ما فرق دارد
ده روز دیگر روضه اما فرق دارد
ده روز دیگر ماجراها فرق کرده
ده روز دیگر قصه ی ما فرق کرده
ده روز دیگر نه حبیبی، نه زهیری
ده روز دیگر نه سعید و نه بریری
ده روز دیگر خواهرش در اضطراب است
ده روز دیگر در حرم قحطی آب است
ده روز دیگر در تب و تاب است زینب
ده روز دیگر دور از ارباب است زینب
ده روز دیگه این حرم سقا ندارد
ده روز دیگر دختری بابا ندارد
ده روز دیگر اکبرِ لیلا نمانده
ده روز دیگر قاسمِ زیبا نمانده
ده روز دیگر مادری در التهاب است
خیمه به خیمه در پی یک جرعه آب است
ده روز دیگر زین اسبی واژگون است
سالار زینب پیکرش در خاک و خون است
ده روز دیگر راهی گودال گشته
ده روز دیگر پیکرش پامال گشته
ده روز دیگر روی سینه می نشیند
از روی تل هم خواهرش زینب ببیند
ده روز دیگر صورتش بر خاک صحراست
ده روز دیگر رأس او بالای نی هاست
ده روز دیگر خواهرش ماتم گرفته
ده روز دیگر زیر نعل تازه رفته
ده روز دیگر روی پیکر سر ندارد
ای وای من ... انگشت و انگشتر ندارد
#وحید_محمدی
اول محرم
بوی محرم که میاد خیمه و پرچمش میاد
فرشته از تو آسمون برای ماتمش میاد
مسافرهای کربلا دارن میرن به مهمونی
دل رو بزن به قافله اگه میخوای جا نمونی
توی صف زنجیر زنها آقا تماشات میکنه
اگه یه قطره عاشقی وصل به دریات میکنه
کنار هر سقا خونه به تشنه ها آب بنوشون
بچه های کوچولو رو لباس سقا بپوشون
وقتی که مشکی میپوشی فاطمه از راه میرسه
میگه فرشته ها بیاین داره میره حسینیه
غذای نذری رو ببین چه عطری داره تو کوچه
مردم براش میمیرن تا ببرن تو هر خونه
آقا امام رضا دوست داره اون فردی که
امام حسین بهش بگه شفاعتش با من بوده
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی؛ حضرت_رقیه_س_شهادت
سلام بر تو امامی که نفسِ تطهیری
سلام بر تو که چون رحمتی، فراگیری
سلام بر تو زمانی که غرق طاعاتی
سلام بر تو زمانی که روزه میگیری
بدون شمسِ پُر از خیر و برکت رویت
به ما رسید عجب روزگار دلگیری
گذشت و چشم بهراهت جوانیام طی شد
نیامدی و رسیدهست موسم پیری
نشد مقدمهسازِ ظهورتان باشم
منِ خراب دعایم نداشت تأثیری
چقدر گریه و توبه به جای من کردی
حلال کن که نکردم هنوز تغییری
من از زمان ورودم به قبر میترسم
بیا و ناجی من شو در آن سرازیری
اجازه هست کمی از زبان عمهیتان
بخوانم از غم ویرانه و زمینگیری؟!
***
پدر شبی که رسیدی برای من قدر است
رقم زدهست برایم خدا چه تقدیری
ببخش این همه امشب به لکنت افتادم
ببخش از رخ سابق نمانده تصویری
به تابِ زلف تو دستم نمیرسد دیگر
شکسته بازوی من در میان درگیری
بدون هیچ دلیلی مرا کتک زدهاند
بدون هیچ دلیلی و هیچ تقصیری
✍ #محمدجواد_شیرازی
#حضرت_رقیه_س_شهادت
آرام جان خستهدلان پیکرت کجاست؟
جانم به لب رسیده پدر جان سرت کجاست؟
جسمت اسیر فتنهی یغماگران شده
پیراهن امانتی مادرت کجاست؟
از چه جواب دختر خود را نمیدهی
بابای با محبّتم! انگشترت کجاست؟
در خیمه هر چه بود به تاراج فتنه رفت
خاکم به سر، عمامهی پیغمبرت کجاست؟
سوز عطش ز خون تنت موج میزند
ای تشنهلب، برادر آبآورت کجاست؟
از دود خیمه تربت ششماهه گم شده
بابا بگو مزار علیاصغرت کجاست؟
ما را میان این همه دشمن نظاره کن
دیگر مپرس دخترکم، معجرت کجاست
✍ #مصطفی_متولی
شب دوم محرم، ورود کاروان
گلهای اهل بیت به گلزار می رسند
موعودیان به موعد دیدار می رسند
اینجا زمان وصل چه نزدیک حس شود
دلدادگان وصل به دلدار می رسند
این حاجیان که نیمه شب از کعبه آمدند
آخر همه به کوچه و بازار می رسند
این کاروان به قافله سالاریِ حسین
دارند با امیر و علمدار می رسند
گاهی دم از شریعه و گودال می زنند
گاهی به تلّ خاکی و هموار می رسند
ناگاه با برادر خود گفت خواهری
این نخل ها به دیدۀ من تار می رسند
این باغهای کوفه چرا نیزه داده اند
این میوه ها چه زود سرِ بار می رسند
یک دختر جلیله به بابا خطاب کرد
این نامه ها که از در و دیوار می رسند
آن هیجده هزار نفر که نوشته اند
آقا بیا، کجا به تو ای یار می رسند
یک مادری به نغمه لالایی اش سرود
حتماً به داد کودک گهوار می رسند
ناگه سه ساله بر سرِ دوش عمو گریست
این خارها به پای من انگار می رسند
حالا حسین یک یکشان را جواب داد
اینجا به هم حقایق و اسرار می رسند
اینجا زمین قاضریه، دشت کربلاست
جایی که تیرهای هدف دار می رسند
اینجا به غیر نیزه تعارف نمی کنند
از شام و کوفه لشگر جرار می رسند
سر نیزه ها به پیکر من بوسه می زنند
شمشیرهای تشنه و قدار می رسند
ذبح عظیم پیش تماشای زینب است
شمر و سنان به قهقهه این بار می رسند
حلق علی و قلب من و سینة یتیم
این نقطه ها به حرمله انگار می رسند
اینجا ترحمی به یتیمان نمی شود
زیور فروش های تبه کار می رسند
سرهایتان به سنگ، همه آشنا شود
بس هدیه ها که از در و دیوار می رسند
جمعی برای بردن خلخال و گوشوار
جمعی برای غارت گهوار می رسند
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی؛
#ورود_به_ماه_محرم
بزم عزای او نه تنها در زمین است
وقف بساط روضهاش، عرش برین است
هفت آسمان از غُصه مشکیپوش هستند
آوازهی ماه محرم بیش از این است
مرثیه خوان وقتی رسول الله باشد
سردستهی گریهکنان روح الامین است
پیراهنش را بر فراز نیزه کردند
ماه محرم آمد و دلها غمین است
اجر رسالت در رفاقت با حسین است
این دوستی دستور قرآن مبین است
در سایهسار پرچمش آسوده هستیم
این خیمهها، این تکیهها حصن حصین است
اسباب این وادی، شفیع روز حشراند
فرش حسینیه خودش حبل المتین است
هرکس نشسته روی فرش روضهی او
با حضرت زهرا یقیناً همنشین است
سینهزنیها مورد تحسین زهراست
سینهزنِ او مستحق آفرین است
باید براتم را شب اول بگیرم
وقتی تمام فکر و ذکرم اربعین است
آغاز راه کربلا غیر از نجف نیست
روزی من دست امیرالمؤمنین است
ما را برای گریه کردن آفریدند
با اشک در روضه سرشک ما عجین است
ما و جدایی از حسین امری محال است
این حرف، حرف اولین و آخرین است
اصرار دارد دستگیر شمر باشد
باب نجات خلقِ عالم اینچنین است
دردی که دارد میکشد از نیزهها نیست
دردی که در گودال دارد، درد دین است
مثل سرش، انگشترش را هم بدزدند
تنها نه خولی، ساربان هم در کمین است
✍ #علیرضا_خاکساری
سبک ممد نبودی ببینی...
بازم دوباره ماه غم، ماه ثارالله
ماه محرم، ماه اشک و آه
لبریز ماتم سینه ها، از داغ مولا
آتش بر دلها، آه و واویلا
در کربلای پر بلا، آل پیغمبر
لب تشنه باشد، نزدیک دریا
آه و واویلا آه و واویلا
آه و واویلا آه و واویلا
اینجا حسین فاطمه افتد از پایش
زخمی می گردد جمله اعضایش
از تشنگی پرپر شود، باغ گلهایش
بر خاک غربت، دست سقایش
از تن جدا گردد سرش، شاه بی لشکر
عریان جسم او ، عطشان لبهایش
آه و واویلا آه و واویلا
آه و واویلا آه و واویلا
#هادی_همتی #زنجیرزنی
#نوحه #محرم #کربلا