eitaa logo
کانون مداحان تیران وکرون
356 دنبال‌کننده
320 عکس
55 ویدیو
6 فایل
🇮🇷کانون مداحان شهرستان تیران وکرون🇮🇷 وابسته به اداره تبلیغات اسلامی پل ارتباطی با مدیرکانون شهرستان @amozeshmadahi7631 📞۰۹۱۳۲۳۲۸۳۵۵
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 🌹 🌹 گل دراومد امشب آهاي مستا مستا دل بيقراره قرار ماها پاي ذوالفقاره آخه امشب امشب صاحب كعبه مياد تا كه تو خونش پا بزاره شير خيبر اومد- ساقي كوثر اومد باباي شيعه ها حضرت حيدر اومد غرق نوره دنيا _ از نور روي مولا گل بريزيد آخه داره مي خنده زهرا 🌹ياعلي ياحيدر يا مرتضي ياحيدر شاه و ولي اومد -آقا علي اومد - ذكر همه مونه حيدر ياحيدر شور ترانه ها- عكس خود خدا -حيدر بابامونه حيدر ياحيدر 🌹 ياعلي ياحيدر يا مرتضي ياحيدر رودستاي احمد مي خونه قرآن شده ذكر ذكر نبي علي جان تو يه جمله بايد اينو بگيم كه خدا جلوه كرده به شكل انسان همه دارن آقا-يه بالاسر تو دنيا شكر حق ماهستيم زير بليط مولا عشقمون زلاله-مامستي مون حلاله هركي با عليه محشر و بيخياله 🌹ياعلي ياحيدر يا مرتضي ياحيدر شاه و ولي اومد -آقا علي اومد - ذكر همه مونه حيدر ياحيدر شور ترانه ها- عكس خود خدا -حيدر بابامونه حيدر ياحيدر 🌹ياعلي ياحيدر يا مرتضي ياحيدر (حاج مجتبي صمدي شهاب) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
امام منتظر كی شود یا رب، امام منتظر مهدی بیاید در دل ما آروزیش، بر لب ما گفتگویش دیگر ای دست دعا بر گیر دامان اجابت مسلمین را بگذرد ایام ذلت با ظهورش اهل عالم را اگر افكنده عصیان در تباهی ظالمی بر پا نخیزد خون مظلومی نریزد خون مظلوم شهید كربلا جوشد به عالم طول غیبت شیعیان را بس ملال انگیز باشد   آن ولی اللهِ غایب ازنظر، مهدی بیاید چشم محرومان بسویش، كی ز در مهدی بیاید تا زمان گیرد شتاب و زودتر مهدی بیاید عزت اسلام باز آید اگر مهدی بیاید غم مخور كز بهر اصلاح بشر مهدی بیاید ظلم از عالم گریزد دادگر مهدی بیاید از پی خونخواهی خون پدر مهدی بیاید -عجل-الولیک-الفرج 🌹
♥️ من دلشکسته هر دم به امید در نشستم که مگر عیان ببینم قد دلربای مهدی بنگر جهان بی او شده رنگ ماتم و غم تا به کی بر آید آخر رخ دلگشای مهدی زیر و رو شده که دنیا بنگر به کل عالم که چسان به هم رساند همه را خدای مهدی به یمن چه جنب و جوشی شده در میان مردم ز خراسان رسد به گوشم جان ما فدای مهدی شده لشکری مسلّح ز برای درد شیعه بنگر به حال ندبه همه در ثنای مهدی همه دم که ذکر او شد همه جا به هر طلوعی تو صدای عهد ما را برسان برای مهدی نادم از شوق لقایش بنموده خود مهیّا همچو حرّ پی اذنی که کند فدای مهدی
کربلا تا قدس ویژه سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی ❤️🖤❤️ حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است حاج قاسم رفت و راه بی‌کرانی مانده است در تنور سینه‌ها آتش‌فشانی مانده است مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است تازگی‌ها هرطرف رو می‌کنی روز خداست مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست با علی همراه شو، میزان علی مرتضاست غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است ای خمینی‌باوران! دنیا جمارانی شده‌ست ای مسلمان! وقت تجدید مسلمانی شده‌ست شهر را یک‌روز می‌بینی چراغانی شده‌ست کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شده‌ست منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد دشمنی بسیار و فتنه بی‌حد و بدعت زیاد بزدل و کج‌فهم و سازش‌کار و بی‌غیرت زیاد کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم! عزّت زیاد! در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین خوش به حال آن‌که تا آخر بماند با حسین لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا... حسین هرکه عزم کربلا دارد بگوید «یا حسین» بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است ✍🏻
چه غصه ها که نخوردم برای غیبت تو امام زمان(عج) چه غصه ها که نخوردم برای غیبت تو چه گریه ها که نکردم برای غربت تو یتیم زاده و آواره ایم، در به دریم بگو چگونه بیاییم در کفالت تو؟ در انتظار طلوعم، نماز می خوانم به وقت شرعی عشاق، راس ساعت تو چه می شود که بگوید خدا به جبراییل بگو به حضرت مهدی، رسیده نوبت تو تمام خواست ما از خدا فقط این است ظهور یا فرج عاجل و سلامت تو برای مرقد زهرا ضریح می سازیم به حول و قوه ی الله، با نظارت تو خدا اگر که بخواهد اقامه خواهد شد «نماز جمعه ی» این هفته با امامت تو
عمر خود را همه با ياد تو  سَر خواهم کرد شب غم  را به خيال  تو سحر خواهم کرد وصف  خال   لب  زيبای   تو  مجنونم  کرد از پی  ِ ليلی ِ حُسن   تو   سفر  خواهم کرد بر در  ميکده ی عشق  تو  آيم  شب  و  روز لب خود  را  ز  مِی ناب  تو   تَر  خواهم کرد دوری  وصل   و   فراق   تو   کُند   محزونم غم  هجران تو  را   اشک  بصر خواهم  کرد گر  چه  هر  دَم  بزند  دشمن  تو  طعنه  ولی دلخوشم  زانکه نگه بر  تو  قمر  خواهم کرد گردش  چشم   سياهت   دلم  از  کف  برده عاقبت  بر  رُخ   ماه   تو   نظر  خواهم کرد هر طرف  مينگرم  جلوه ی  روی  مَه توست چشم  کوته  نظر از  پرده  به درخواهم کرد گر    بيايی   و    قدم   بر  رخ  من   بگذاری ديده را  فرش رهت  وقت گذر خواهم کرد
. یار تنها الا ای یار تنها و غریبم کجایی مونس و یار و حبیبم؟ همه در انتظار دیدن تو سخن از در لب بشنیدن تو تمام جمعه‌ها چشم انتظارم برای دیدن تو بی‌قرارم ز هجرانت همه جان‌ها به لب شد ز دوری تو روز ما چو شب شد عزیز و جان زهرا کی میایی؟ گل گمگشته ی ما کی می‌آیی؟ بیا برگرد ای غمخوار امت رهایی بخش عالم را ز غربت همه دل‌های عاشق بی‌قرار است تو گر آیی خزان ما بهار است سلیمانی تو و ما جمله موریم تو گر آیی همه غرق سروریم بیا پور علی روشنگری کن در این عالم تو کار حیدری کن تو برکن ریشه ی ظلم و ستم را ز قلب شیعیان بردار غم را دلم را با نگاهی منجلی کن مرا هم عاشق آل علی کن نگاهم گر کنی گردم خدایی بگردم شیعه ی پاک و ولایی اگرچه از تو یا مولا جدایم به حق فاطمه بنما دعایم خدا داند تویی دار و ندارم نگاهی کن تو بر این قلب زارم ز بس آقا کریم و مهربانی تو جان شیعه نه، جان جهانی بیا ای مرهم آلام زهرا نما شیرین به جنت کام زهرا (رضایم)عبد و مفتون تو هستم تمام عمر مدیون تو هستم گل زهرا به وقت احتضارم برای دیدنت چشم انتظارم
هر   چه    گشتم    (شهید سلیمانی) هر چه  گشتم عکسی از میزت نبود بعد تو  این جستجو ها  را چه سود هرچه  دیدم جبهه و جنگ و گریز یا   که    در   امداد   ایران   عزیز هر  چه گشتم  عکسی از   ویلا نبود یا      کنار      ساحل     دریا    نبود هر   چه   دیدم  سنگر و بی سیم او دشت   خاکی   پشت  پا    بر   آرزو هر  چه   دیدم  آتش و خون و شرف امنیت   بر    ما  و   دشمن  را هدف هرچه  گشتم  جز  سفر عکسی نبود در    جهاد   و  عزم   او  مکثی نبود هر چه   دیدم   هیبت    مردانه بود قاسم      ما     همتش    جانانه بود هر چه   گشتم   او خودش تنها نبود بی  شهیدان    لحظه ای     دنیا نبود هر چه   دیدم   معرفت   بود و  وفا کوه     غیرت     مهربانی    و   صفا هر  چه دیدم  سوز و رازش  با خدا اشک  او   جاری   شهادت   را  صدا (بیقرارم)  شعر   من  از  غم  سرود هر چه  گشتم عکسی از میزت نبود بیقرار  اصفهانی 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظاتی از شعرخوانی آقای مجتبی رمضانی در آغاز دیدار امروز به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی
💠💠💠💠💠💠💠💠 روضه سردار دلها حاج قاسم سلیمانی پنجمین سالگرد شهادت 🌷شهدای کرمان🌷 ▪روضه امام حسین بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم. اول مجلس. همه با هم. اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً یا صاحب الزمان اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحسین 🔸اشک ‌ما باشد روان از هر دو عین 🔸حاج قاسم شد فداییِ حسین 🔸دل به صحرای غمش آواره شد 🔸مثل اَربابش تَنَش صد پاره شد 🔸پیکرش در آتش کین سوخته 🔸هر دل از داغش شده افروخته 🔸رَهرُوِ راهِ هدایت بوده است 🔸او فداییِ ولایت بوده است 🔸مرد میدان دمشق و فکّه است 🔸خونبهایش فتح قدس و مکّه است ⬅️عزیزان درایام پنجمین سالگرد شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی قرارداریم پنج سال گذشت وجای حاج قاسم دربین ما خالیست حالا تعدادی از شیفتگان حاج قاسم کرمان رسیدند تا در سالگرد سردار دلها شرکت کنند مجلس سالگرده انشا الله روح حاج قاسم ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد روحش با مولایش ارباب بی کفن امام حسین محشور بشه همه شهدا ازاین مجلس محفل فیض ببرد حاج قاسم عزیز جای شماو مدافعان حرم خالی است تاشما بود حرم بی بی درامان بود کسی جرات نداشت نزدیک بشه اما حالا دشمن دمشق رو اشغال کرده این روز ها حرم بی بی زینب که سالها پاسداری کردید درخطره این روزه حرم بی بی دیگه زائر نداره انشاالله امام زمانم ظهور کنه واز حرم عمه جانش زینب کبری محافظت کنه اما عزیزان در ایام سالگرد حاج قاسم وشهدای کرمان قرار داریم عزیزانی که سالهای قبل در چنین روزی به عشق زیارت حاج قاسم آمدند و به شهادت رسیدند روحشان فیض ببرند ▪️شهید سلیمانی سلام ما رو به ارباب بی کفن ابا عبدالله الحسین علیه السلام برسان اما عزیزان تصاویری از پیکر اربا اربای شهید سلیمانی پخش شده دیدم بدن شهید سلیمانی تکه تکه شده یا الله اما حاج قاسم زائرین شما هم مثل خودتان درکرمان پرپر شدند اما عرض روضه من این باشه ثوابش برسه به روح همه ی شهدا مخصوصا شهید قاسم سلیمانی وشهدای عزیز کرمان اما عکسی منتشر شده از دست سردار سلیمانی وقتی نگاه کردم دیدم انگشتر به دست شهید سلیمانی است تا انگشتر رو دیدم یاد انگشتر امام حسین علیه السلام در کربلا افتادم سردار سلیمانی تو شهید شدی اما انگشترت در دست شما بود اما ... لا یوم کیومک یا ابا عبدالله اومد تو گودی قتلگاه یه چیزی ببره چشمش افتاد به انگشتر چه کرد ؟ بمیرم برات حسین جان .... 🔸برادر جان سلیمان زمانی 🔸چرا انگشت و انگشتر نداری 🔸چرا بَر تن برادر سَر نداری 🔸بمیرم من مگر مادر نداری ⬅️ آخه بدن رو یا از سر میشناسند یا از لباس یا یه نشونی مثل انگشتر یادتون میاد تا عکس اون دست حاج قاسم که انگشتر داشت پخش شد همه مطمئن شدن شهید شده... اما فدای اون آقایی بشم که نه سر در بدن داشت نه لباسی به تن داشت آخ نه انگشتری داشت وقتی بی‌بی زینب اومد کنار تل زینبیه یه ناله ای کرد... ♦️آخ گلی گم کرده ام میجویم او را ♦️به هر گل میرسم میبویم او را آخ ♦️گل من یک نشانی در بدن داشت ♦️یکی پیراهن کهنه به تن داشت یه وقت شنید از بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها یه صدای ناله ای بلنده آخ ▪️گل گم گشته ات خواهر منم من ▪️سرور سینه ات خواهر منم من) اما حاج قاسم عزیز اگه بدنت اربا اربا شد اگه دست از بدنت جدا شد دیگه دخترت نبود کنار.بدنت ناله بزنه ☑️فدای اون آقای غریبی که وقتی دخترش اومد کنار بدن، بابا وقتی اومد دید عمه یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته ..... ♦️《عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟》 "عمه این بدن قطعه قطعه ی کیه؟ عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟؟ بی‌بی فرمود : سکینه جان ♦️[[هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ]] عزیزم این بدن قطعه قطعه ی بابات حسینه حسین آرام جانم حسین روح روانم الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1403/10/10
ای ولــیّ‌الله داور، السـلام ای سلامت از پیمبر، السلام حجّت خلاق اکبـر، السلام زادۀ زهـرای اطهر، السلام السلام ای باقـر آل‌رسـول چارمین فرزند زهرای بتول ای نبی بـر تو فرستاده سلام وی به زین‌العابدین، ماه تمام هفتمین معصومی و پنجم امام مکتبت تا صبح محشر، مستدام تیغ نطقت می‌شکافـد، علم را روح می‌بخشد مرامت، حلم را ای سـلام ذات حـیّ داورت بر تو و نطـق فضیلت‌پرورت علم آرد سجده بر خاک درت حلم گردیده است بر دور سرت نسل نوری هم ز باب و هم ز مام خـود امام و مـادرت بنـت الامام کیستـی ای آیت سـرّ و علن؟ تو هم از نسل حسینی، هم حسن تو امـامت را روانـی در بـدن ای ولایـت را چـراغ انجمـن علم تو، علـم خداونـد جلیل وحی باشد بر لبت بی‌جبرئیل از درخـت علم، بَـر داریم ما وز تو صد دریا گهر داریم ما بس حـدیث معتبـر داریم ما از شما کی دست برداریم ما؟ یابن زهرا! سر برآور باز هم «جابر جُعفی» بپرور باز هم ای به جانت از عدو رنج و عذاب هم به طفلی، هم به پیری، هم شباب قلبت از زهـر ستـم گردیــد آب قبــر بـی‌زوّار تــو، در آفتــاب وسعت صحن تو مُلک عالم است لالۀ قبـر تو اشک «میثم»است ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 أین الرّجبیون... 🌙ماه رجب فرا رسید، ماهی که 🌙اولین روزش باقری 🌙سومینش نقوی 🌙دهمینش تقوی 🌙سیزدهمینش علوی 🌙نیمه اش زینبی 🌙بیست و پنجمش کاظمی 🌙بیست و هفتمش محمدی است حلول 🌙🌺 (ع) 🌺 💫🎉🌺 💖الهم عجل لولیک الفرج 💖 ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام زمان جمعه‌ها را همه از بس که شمردم بی تو بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو بس که هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو تا به این جا که به درد تو نخوردم آقا هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو چاره‌ای کن، گره افتاده به کار دل من راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو سال‌ها می‌شود از خویش سؤالی دارم من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو؟ با حساب دل خود هر چه نوشتم دیدم من از این زندگی‌ام سود نبردم بی تو گذری کن به مزارم به خدا محتاجم من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو  
حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است حاج قاسم رفت و راه بی‌کرانی مانده است در تنور سینه‌ها آتش‌فشانی مانده است مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است تازگی‌ها هرطرف رو می‌کنی روز خداست مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست با علی همراه شو، میزان علی مرتضاست غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است ای خمینی‌باوران! دنیا جمارانی شده‌ست ای مسلمان! وقت تجدید مسلمانی شده‌ست شهر را یک‌روز می‌بینی چراغانی شده‌ست کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شده‌ست منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد دشمنی بسیار و فتنه بی‌حد و بدعت زیاد بزدل و کج‌فهم و سازش‌کار و بی‌غیرت زیاد کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم! عزّت زیاد! در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین خوش به حال آن‌که تا آخر بماند با حسین لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا... حسین هرکه عزم کربلا دارد بگوید «یا حسین» بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است 👉
🌷 مرز ما عشق است باز در گوش عالم و آدم بانگ هل من معین طنین انداخت دست تفکیر با اشارۀ کفر شعله در خیمه‌گاه دین انداخت خیمه‌ها باز هم محصاره بود به حریم حرم جسارت شد شعله‌ها تا دم حرم آمد باز هم صحبت از اسارت شد در مسیر حسین جان دادن با شهیدان کربلا عشق است هر کجاییم کربلا برپاست راه ما اوست، مرز ما عشق است روز و شب دور خیمه‌های حسین هر قدم گرم جان‌سپاری بود اشک او پا به پای تسبیحش هر سحر دانه دانه جاری بود حاج قاسم که در دل میدان غرش رعد و خشم طوفان بود وقت رحمت نسیم بود نسیم دست او بر سر یتیمان بود گوشه گوشه شنیده است این صحن خواهش و گریه و دعایش را این حرم می‌دهد شهادت که بارها دیده اشک‌هایش را بارها پا به صحن این مرقد با دلی شعله‌ور گذاشته بود بارها روی شانه‌های ضریح با دلی تنگ سر گذاشته بود مهربان بود مثل باد بهار سرو این خاک بید مجنون بود پاسدار حریم خون خدا جان‌نثار رقیه خاتون بود تن به مردن نداد و بی‌سر شد کشتۀ راه سیدالشهداست دستش افتاد روی خاک ولی حرم اهل‌بیت پابرجاست ✍🏻 سیدمحمدمهدی شفیعی
سید رضا نریمانی غیر آهی در بساطم نیست ، آه آورده ام هر چه دارم را به امید نگاه آورده ام من گدایی بی کسم ، رو سوی شاه آورده ام با چه امیدی به این خانه پناه آورده ام در رجب توبه به من احساس بهتر میدهد این شب جمعه گدایی طعم دیگر میدهد. سالهای سال غفلت کردن من را ببخش سستی وقت عبادت کردن من را ببخش با همه جز تو رفاقت کردن من را ببخش جای شکرش کفر نعمت کردن من را ببخش درد من دنیا شده پس درد دین رفته کنار حرف حق محض رضای آن و این رفته کنار ریزه خوار لطف سلطانم، علی جانم علی تا علی دارم مسلمانم، علی جانم علی با علی لبریز ایمانم، علی جانم علی تاسحر هر لحظه می خوانم، علی جانم علی یا من ارجوه لکل خیر سائل آمده توبه کرده با پشیمانیِ کامل آمده وقت درد دل شده حال دعایم رابده لطف کن امشب جواب گریه‌هایم رابده درد روح و جسم دارم پس دوایم را بده میهمان آشنایم کربلایم را بده چون در این شبها به سمت کربلا رفتن خوش است کربلا هم گر نشد صحن رضا رفتن خوش است کربلا گفتیم و از کرب و بلایش سوختیم باز شد حرف حسین و با عزایش سوختیم ازغم گودال و ذبح از قفایش سوختیم مادری تا ناله زد از ناله‌هایش سوختیم می‌زنم روی سر از داغ سرت جان می‌دهم من ته گودال جای خواهرت جان می‌دهم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ...
به این بغض پنهان شده در گلویم به این اشک‌های روان از سبویم به جز دیدنت آرزویی ندارم شب آرزوها تویی آرزویم به جز از تو خواندن، به جز از تو گفتن چه دارم بخوانم؛ چه دارم بگویم نسیمی ز کوی تو می‌آمد ای کاش که من هم گل نرگست ببویم بیا تا که در آبشار نگاهت خودم، این دلآلوده را هم بشویم تو آنقدر خوبی که عمری بدی را نیاورده‌ای هیچ گاهی به رویم شب‌جمعه‌ها تیر دلتنگی آرد غم دوری از کربلا را به سویم شب آرزوها دعا کن ببینم که با قبر شش‌گوشه در گفت‌و‌گویم ✍
. یا اباصالح المهدی چون کودکی که گوید: « بابای من! کجایی؟ » گویم به تو امیدِ فردای من! کجایی؟ هرلحظه‌ای که هستم، هستم به خاطر تو حیثیّتِ وجود و معنای من! کجایی؟ دنبال غیر، اگر هم رفتم پیِ تو بودم تنها تویی حبیبم، تنهای من! کجایی؟ تو یوسفِ زمانی، طاووس ِ در جنانی ای مظهر محمّد! زیبای من! کجایی؟ چون تشنه‌ای هراسان، در انتظار باران... گویم به ساحت تو دریای من! کجایی؟ مجنون، کجا و عبدت!؟ لیلا کجا و قَدرت!؟ دلدار بی قرینه! لیلای من! کجایی؟ هر شب به شوق وصلت بر هم نَهَم نظر را دلتنگیِ مُدام ِ شب های من! کجایی؟ بی تو تمام سالم در سردی زمستان، فصل بهار عمرم! رؤیای من! کجایی؟ ای وارث علیّ و زهرا و بچه هایش! فرمانروای قلبِ شیدای من! کجایی؟ از ترس بی تو مُردن، افتاده‌اَم به لرزش آرامش جهان و دنیای من! کجایی؟ ای در صباح جمعه، نجوای من، کجایی؟ ای در غروب جمعه، آوای من، کجایی؟ گفتم اگر کجایی، عیب از من است و جُرمم من اشتباه گفتم مولای من کجایی هر لحظه ای قرارم ،پیوسته ای کنارم من را ببخش گفتم آقای من کجایی
وقتی که یادت نیستم، بی اعتبارم وقتی به تو ایمان ندارم، بی قرارم الحق و الانصاف کم فکر تو هستم از بس که بر این نفس وامانده دچارم شاید که از چشم تو افتادم که این طور دیگر زمان معصیت بی اختیارم یابن الحسن، با غفلتم سرمایه ام سوخت رحمی نما، آتش گرفته کوله بارم باشد بزن اما دگر رو برمگردان شرمنده ام من از گناه بی شمارم دیدی پشیمانم، به آغوشم کشیدی دیدم غریق رحمت پروردگارم گرچه برایت نوکر خوبی نبودم با این همه جد شما را دوست دارم من که نشد یک بار پیش تو نشینم شاید زمان روضه بنشینی کنارم رو به برادر، خواهری با گریه می گفت: با رفتنت آتش زدی بر روزگارم ای کاش می شد بوسه از رویت بگیرم قاری قرآنم، عزیزم، نی سوارم ...
از شما دوریم آقا، غرق بارانی چرا ما تو را می‌خواستیم توضیح عرفانی چرا جمعه‌هایی که دل ما تنگ رویت می‌شود سینه‌ی ما خانه‌ی تو، در بیابانی چرا می‌رسیّ و می‌روی، بی آنکه ما آگه شویم صاحبِ ما، در کنار ما نمی‌مانی چرا راستی آن نامه‌هایی که نوشتم با دلم... محضرت حتماً رسیده، پس نمی‌خوانی چرا در غریبیِ خودت می‌سوزی و آواره‌ای دیده‌ات گریان نباشد، دیده گریانی چرا
🔹دوستت دارم🔹 همیشه در میان شادی و غم دوستت دارم چه شعبان‌المعظم، چه محرّم دوستت دارم دلم با عشق، خویشاوندی دیرینه‌ای دارد از آغاز جهان، از عهد آدم دوستت دارم وضوی گریه می‌گیرم در استغفار و می‌ریزم به پایت جان که ای جانان دمادم دوستت دارم برای این دل بیچاره همدم! عاشقت هستم! برای زخم‌های سینه مرهم! دوستت دارم! نگو از چشم من افتاده‌ای من چشم در راهم که از تو بشنوم یک‌بار من هم دوستت دارم خودم را بین آغوش تو می‌بینم شبیه حُر که با اشک خودش می‌گفت نم‌نم دوستت دارم در این دنیا نبردی آبرویم را در آن دنیا چه خواهی کرد؟! من در هر دو عالم دوستت دارم مرا حتی اگر در آتش خشمت بسوزانی زنم فریاد در بین جهنّم دوستت دارم دل دلواپسی دارم، دلی از غصه‌ها سرشار ولی «یا کاشف الهَم کاشف الغم» دوستت دارم فراز آخر شعر است و یک اقرار بی‌پایان مرا بسیار می‌خواهی و من کم دوستت دارم
🔹شب وصل ياران🔹 چه شب است يا رب امشب كه شكسته قلب ياران چه شبى كه فيض و رحمت، رسد از خدا چو باران چه شبى كه تا سحرگاه، ز فرشتگان «الله» بركات آسمانى، برسد به جان‌نثاران شب انس و آشنايى‌ست، شب عاشقان مهدى‌ست شب وصل هر جدايى‌ست، شب اشک رازداران شب تشنگان ديدار، شب ديدگان بيدار شب سينه‌هاى سوزان، شب سوز سوگواران شب قلب‌هاى لرزان، شب چشم‌هاى گريان شب بندگان خالص، شب راز رستگاران شب توبه و اجابت، شب صدق و معنويت شب گريه و مناجات، شب شور و شوق ياران شب نغمه‌هاى ياربّ، شب ذكر «توبه» بر لب شب گوش دل سپردن، به سرود جويباران چه بسا كه تا سحرگاه، سفر شبانه رفتيم كه مگر نسيم لطفى، بوَزَد در اين بهاران چه خوش است يا رب امشب، كه خطاى ما ببخشى ز كرم كنى نگاهى به جميع شرمساران تو خدايى و خطاپوش، تو بزرگ و اهل احسان گنه از غلام مسكين، كرم از بزرگواران تو انيس خلوت دل، تو پناه قلب خسته تو طبيب چاره‌سازى، تو كريم روزگاران دل دردمند ما را، تو شفايى و تو درمان به تو مبتلا و محتاج، نه منم، كه صد هزاران به خدایی‌ات خدايا، به مقام اوليايت به فرشتگان، رسولان، به خشوع خاكساران شب دلشكستگان را به سحر رسان، خدايا ز فروغ خود بتابان، به دل اميدواران
لیلة_الرغائب امام_حسین شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب ای دل دیوانه امشب پر بزن پر به سوی خانه دلبر بزن در بزن هی در بزن هی در بزن در بنام حضرت حیدر بزن رازق روزی اشک ما علی ست ذکر استغفار ما یک یا علیست من کیم آلوده ای غرق گناه رفته ام یک عمر راهی اشتباه آه.. از این دل امان از این نگاه کوه عصیان مرا کن قد کاه رحم‌کن بدجور ذلت میکشم از علی دارم خجالت میکشم دوستی ها کرده ام با دشمنم آنکه بر شیطان وفا کرده منم بوی معصیت گرفته این تنم باز اما دم ز مولا میزنم گرچه از اعمال خود رنجیده ام با همین چشمم نجف را دیده ام آنقدر که ظلم کردم بر خودم ریختم آلودگی‌ ها در خودم خیر تو بودی ولیکن شر خودم نیستم من‌ناامید،اخر خودم... گرچه با غفلت تورا آزرده ام نان خورجین علی را خورده ام ابتدا تا انتها گفتم علی با ملایک یکصدا گفتم علی در نماز و در دعا گفتم علی سالها من به خدا گفتم علی! یا امین الله یا شمس العرب یک نجف روزی من کن در رجب از ازل تاب و تب من کربلاست ذکرخیر بر لب من کربلاست مکتب من مذهب من کربلاست آرزوی امشب من کربلاست تو دعایم کن گرفتارم حسین من هوای کربلا دارم حسین ای اسیر غصه های بیشمار ای بروی صورتت گرد و غبار تو تک و تنها و دشمن سی هزار دور تا دور خیامت نیزه زار داد بیداد از غمت ای شاه دین از روی مرکب چه بد خوردی زمین بعد از آنی که بسویت تیر رفت بعد از آنکه برتنت شمشیر رفت شمر زود آمد به مقتل دیر رفت مانده ام من از چه با تاخیر رفت چکمه اش با پیکرت برخورد کرد استخوان سینه ات را خورد کرد میبُرید و میبرید و میبرید میکشید و میکشید و میکشید خنجرش را خواهرت از دور دید وا حسینا گفت و به سویت دوید ای تن بی سر تو کم پرپر بزن پیش زینب دست و پا کمتر بزن خیز از جا خواهرت در غربت است گوش کن این طبل طبل غارت است لحظه های سخت آل عصمت است محرم من خیمه بی امنیت است خیز و غم از خاطر زنها ببر دخترانت را ازین صحرا ببر سیدپوریا هاشمی ...
یه گوشه کنج حرم تنها سمت ضریحو نگاه می‌کنم میگم آقا از راه رسیدم گره بغضمو وا می‌کنم این منم که دوباره سرگردونم از تو چی بگم آقا نمی دونم من به امام هادی مدیونم زیارت جامعه می‌خونم السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ * کنار غربت شیش گوشه چشمه‌ی گریه که می‌جوشه لحظه به لحظه فقط یک آه زمزمه‌ی لب خاموشه باز اسیر سکوت و غم می‌مونم محو روضه‌ی حرم می‌مونم من به امام هادی مدیونم زیارت جامعه می‌خونم السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ * وقتی مشتاقم و مهجورم شبایی که از حرم دورم زیارت نامه رو لب‌هامه زائر صحن پر از نورم من هرجا که باشم اینجا مهمونم مهمون همین سفره می‌مونم من به امام هادی مدیونم زیارت جامعه می‌خونم السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ * غروب جمعه و دلتنگی نگاه منتظر و بارون چرا نمی‌رسی ای مولا به داد این دل سرگردون أَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَ الْآخِر أَنْتُمُ الظَّاهِرُ وَالْبَاطِن چشم به راه شما می‌مونم أَنا بِرَجْعَتِکُمْ مُؤْمِنٌ آه میون صحرای عشق مجنونم به یاد مولای عشق دل خونم من به امام هادی مدیونم زیارت جامعه می‌خونم السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️