eitaa logo
کانون مداحان تیران وکرون
361 دنبال‌کننده
347 عکس
63 ویدیو
6 فایل
🇮🇷کانون مداحان شهرستان تیران وکرون🇮🇷 وابسته به اداره تبلیغات اسلامی پل ارتباطی با مدیرکانون شهرستان @amozeshmadahi7631 📞۰۹۱۳۲۳۲۸۳۵۵
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشید پشت ابر! نشانی به ما بده ای ماه! مژده‌ی رمضانی به ما بده مثل نسیم صبح از این جا گذر کن و باد صبای مشک فشانی به ما بده بی کس‌تر از همیشه رساندیم خویش را آواره‌ایم... جا و مکانی به ما بده از بس که در پی همه غیر از تو بوده‌ایم از پا نشسته‌ایم... توانی به ما بده از سفره‌ای که وقت سحر پهن می‌کنی مانده غذا و خورده‌ی نانی به ما بده "با روضه‌ی حسین نفس تازه می‌کنیم" روضه بخوان دوباره و جانی به ما بده ✍
ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻫﻢ ﮔﺬﺷﺖ ﻭﻟﯽ ﯾﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺁﺷﻔﺘﻪ‌ﺍﻡ ﮐﻪ ﻣﺎﻩ ﺷﺐ ﺗﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﻭﺍﯼ ﺩﺭﺩ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ ﺍﻣّﺎ ﻃﺒﯿﺐِ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺍﻭ ﺳﺎل‌هاﺳﺖ ﺁﺑﺮﻭﯾﻢ ﺭﺍ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺑﺮ ﮐَﺮَﻡ ﺯ ﻋﺒﺪ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺍﺻﻼ‌ً ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻭ ﭼﻪ ﺑﻬﺎﺭﯼ؟ ﭼﻪ ﻟﺬّﺗﯽ؟ ﺑﯽ ﺍﻭ ﻧﺴﯿﻢ ﻫﻢ ﺳﻮﯼ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺟﺪﯾﺪ، ﺳﺎﻝ ﻓﺮﺝ، ﺳﺎﻝ ﮐﺮﺑﻼ‌... ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻫﻢ ﮔﺬﺷﺖ ﻭﻟﯽ ﯾﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ✍
ندای الهی... به غیر مهر و محبت چه دیده‌ای؟ برگرد کبوترانه چرا پَر کشیده‌ای؟ برگرد تمام عمر قدم در ره خطا زده‌ای به جز تباهی و ذلت چه دیده‌ای؟ برگرد اگر چه عبد من آلوده و سیه رویی کجا ز رحمت من دل بریده‌ای؟ برگرد چرا اسیر شب تیره‌ی گنه شده‌ای؟ اگر که چشم به راه سپیده‌ای برگرد هوای نفْس، تو را می‌بَرَد به سوی جهیم «ز برزخی که خودت آفریده‌ای برگرد» چقدر فاصله داری میان خود با من! نَفَس بُریده شدی بس دویده‌ای، برگرد دوباره تشنه‌ی لاتقنطوی من شده‌ای همیشه از میِ رحمت چشیده‌ای، برگرد ره انابه و توبه به روی تو باز است اگر که میوه‌ی ممنوعه چیده‌ای، برگرد خدای توبه پذیر توأم! کجا رفتی!؟ اگر به آخر خط هم رسیده‌ای برگرد «وفایی!» از چه ز درگاه من گریزانی صدای دعوت من را شنیده‌ای، برگرد ✍
ای خدیجه مادر خیرالنسا همسر والا مقام مصطفی چون پیمبر منشاء جود و سخا هستی احمد گل باغ ولا بر پیمبر چون علی همسنگری شیعه را احمد پدر، تو مادری تو پیمبر را عزیز و همسری با علی و مصطفی همسنگری از زنان خوب عالم برتری ای گل عطرت تو از عالم سری دین حق از همتت شد منجلی ثروت تو برق شمشیر علی عالم و آدم همه مفتون تو شیعیان مرتضی مدیون تو ای کریمه دین حق مرهون تو احمد مرسل بود ممنون تو مادر خلقت بود فرزند تو غم ز دل ها می برد لبخند تو می رسد بر گوش جان فریادتان با ولایت دل شده آبادتان زنده گردیده دلم با یادتان فخر این عالم بود دامادتان تا نفس دارم گدای این درم شکرلله من غلام حیدرم یا خدیجه ای امید عالمین ای که هستی شیعیان را زیب و زین ای پیمبر را وجودت نور عین جده ی مظلومه ی مولا حسین ما همه از ریزه خواران توایم از کرامات تو مهمان توایم چشم بر چشم پیمبر دوختی درس ایثار و وفا آموختی چون شرار شعله ها افروختی از برای دین چون شمعی سوختی تو تمام افتخار احمدی در دو عالم اعتبار احمدی بوده ای صبر و قرار مصطفی هدیه ی پروردگار مصطفی هستی و دار و ندار مصطفی یاور شب های تار مصطفی لیک امشب صبر احمد کم شده دیدگانش از غمت زمزم شده شهر مکه در عزا و ماتم است غرق در اشک عزایت عالم است هستی از سوگ شما اندر غم است قامت زهرا ز داغ تو خم است مکه همچون روز عاشورا شده در فغان از داغ تو طاها شده از غم تو خون دل طاها شده مصطفی بعد از شما تنها شده او اسیر دردها غم ها شده همدم شب های او زهرا شده سوز و گرید دمادم مصطفی همدم او فاطمه خیرالنسا ای گل باغ ولا مولاتنا ای همه امید من اشفع لنا نوکرت درگاه تو هستم (رضا) دستگیری کن ز من روز جزا خاکِ پای خاندان عصمتم از تو و آل تو باشد عزتم
. ... ماه بندگی، ماه زندگی، ماه رمضان ماه معرفت، ماه مغفرت، ماه رمضان ماه عاشقی، ماه لایقی، ماه رمضان ماه دعا، ماه عبادت و نیایش ماه شِفا، ماه نمود و رشد و سازش ماه خدا، ماه تحول و پالایش (بحق صاحب ماه استغفرالله)(۴) ماه همدلی، ماه کاملی، ماه رمضان ماه پرورش، ماه بخشایش، ماه رمضان ماه برتری، ماه نوکری، ماه رمضان ماه تمام، ماه نزولِ کل قرآن ماه صيام، ماه قشنگِ اهل ایمان ماه قيام، ماه شریفِ حی منان (بحق صاحب ماه استغفرالله)(۴) ماه مصطفی، ماه مرتضی، ماه رمضان ماه فاطمه، ماه مجتبی ، ماه رمضان ماه حضرتِ، مصباح الهدی، ماه رمضان ماه نبی، ماه سعادت و ضیافت ماه علی، ماه ولایت و شهادت ماه حسین، ماه زیارت و مصیبت (بحق صاحب ماه استغفرالله)(۴)
دوبیتی رباعی بیست و یکم رمضان چرا زینب دخیل گریه بسته امیرالمؤمنین در خون نشسته به تیغ کینه امشب ابن‌ملجم سر مظلوم عالم را شکسته ◾️ امیرالمؤمنین نقش زمین است شکسته از ستم فرق و جبین است فتاده مرتضی در بستر امشب عزیز فاطمه زینب غمین است ◾️ شب داغ امیرالمؤمنین است تمام عالم هستی غمین است دم آخر به وقت احتضارش کنار بسترش زینب حزین است ◾️ دل اهل ولا خون گشته امشب حسن زین داغ محزون گشته امشب کنار بستر مولای عالم دل زینب پر از خون گشته امشب ◾️ شب قدر و شب داغ و شب غم به دنیا گشته صبر شیعیان کم به هر جایی در عالم بینی امشب ز داغ مرتضی افتاده ماتم ◾️ خدایا از گنه ما را جدا کن دگر امشب مرا حاجت روا کن شب قدر و شب مولای مظلوم بیا ما را گدای مرتضی کن ◾️ تو را دارم علی جان غم ندارم به جز مهرت در این عالم ندارم چو دارم حب و مهرت را در این دل دگر چیزی به دنیا کم ندارم ◾️ دلی بشکسته امشب دارم ای دوست نگاهی کن به قلب زارم ای دوست اگر زاد رهم کوه گناه است ز عشق مرتضی بیمارم ای دوست ◾️ مرتضی راحت ز غم ها می شود دردهای او مداوا می شود با رخ گلگون و فرق غرقه خون در جنان مهمان زهرا می شود ◾️ جهانی بی سر و سامان شد امشب روان حیدر سوی جانان شد امشب بریزد اشک غم از دیده زینب حسن نالان حسین گریان شد امشب ◾️ تمام عالم هستی غمین است علی راهی سوی خلد برین است محبانش همه در سوز و ماتم شب قتل امیرالمؤمنین است ◾️ چراغ مسجد کوفه خموش است تمام شهر کوفه در خروش است کنار خانه ی بی حیدر امشب صدای ناله ی طفلان به گوش است ◾️ نوای غم رسد هر لحظه بر گوش ز غم محراب کوفه شد سیه پوش به خانه پیکر حیدر به دستِ امام مجتبی گردد کفن پوش ◾️ صفای کوفه امشب زین جهان رفت یتیمان را امام مهربان رفت علی مرتضی فرق شکسته از این دنیا سوی باغ جنان رفت ◾️ به هر جا ماتم عظمی به پا شد ز داغ مرتضی ماتمسرا شد کنار زینب غمدیده امشب عزادارش حسین و مجتبی شد ◾️ تمام کوچه ها را غم گرفته از این ماتم دل عالم گرفته کنار خواهران غم رسیده حسن گریان حسین ماتم گرفته ◾️ قسم بر چهره ی گلگون حیدر به فرق و صورت در خون حیدر به روی نیلی زهرای اطهر تمام دین بود مرهون حیدر ◾️ باز وقت ماتم آمد در جهان می رود حیدر سوی باغ جنان شیعه گوید با غم و سوز نهان تسلیت یا مهدی صاحب زمان
دلم می‌خواست امشب اشک، چشمم را خبر می‌کرد دلم می‌خواست دستم خاک عالم را به سر می‌کرد دلم می‌خواست پایم امشب از ماندن حذر می‌کرد به قبرستان دلگیر ابوطالب گذر می‌کرد دلم می‌خواست خیس از گریه‌های ابرها باشم دلم می‌خواست امشب زائر آن قبرها باشم اگر که مکه انگشتر شود، بی شک نگین آن‌جاست مزار پاره‌های قلب ختم المرسلین آن‌جاست یقینا قطعه‌ای از جنت حق در زمین آن‌جاست چرا که مرقد خاکی ام‌المؤمنین آن‌جاست شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را قدم‌هایت ندیده هیچ‌گاه از پا نشستن را نکردی صرف، ای سرو سهی فعل شکستن را چگونه می‌توان فهمید اینسان چشم بستن را به سودای یتیم مکه از دنیا گسستن را برای تاجری چون تو که در مکه سرآمد بود همه دیدند که سرمایه ات عشق محمد بود الا یا کاشف الکرب محمد، سیب لبخندت سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت تو را کافی‌ست بشناسیم از اوصاف فرزندت جز اینکه خواجه‌ی لولاک، احمد همسرت باشد گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد الا ای یاد تو آرامش پیغمبر مکه الا ای تربت تو قبله‌گاه دیگر مکه الا ای سایه‌ی دست کریمت بر سر مکه یتیمان تو از راه آمدند ای مادر مکه قرار دل! دلم را عاری از هر بی‌قراری کن کریمه! باز مهمانت رسیده، سفره‌داری کن میان بستر افتادی و باری مانده بر دوشت پر از فریاد بی‌تابی‌ست بر لب‌های خاموشت صدای گریه‌ای گویا طنین افکنده در گوشت ببین زهراست که بی‌تاب افتاده در آغوشت نگاهت حس تلخ لحظه‌های واپسین دارد وصیت‌هایت امشب حرف‌هایی آتشین دارد گمانم در نگاه دخترت آزار می‌بینی و داری خانه‌ای با آتش بسیار می‌بینی کسی را آشنا بین در و دیوار می‌بینی میان پهلوی گل، تیزی یک خار می‌بینی ببین که دست‌های تازیانه می‌رود سویش همینکه دخترت افتاد، در افتاد بر رویش التماس دعا ✍
وفات حضرت خدیجه(س) زهرایم ومادرم رفته زدنیا۲ از بعد او گشته ام تنهای تنها۲ واویلا واویلا واویلاو واویلا۲ ______________________________ بی مادری خود را باور ندارم۲ سر را بروی دوش بابا گذارم۲ واویلا.... ______________________________ در هجران مادرم می گرید بابا۲ باید شوم بهر او ام ابیها۲ واویلا..... ______________________________ با اینکه در چنگ رنج وغم اسیرم۲ باید که اشک از رخ بابا بگیرم ۲ واویلا.... ____________________________ بابای من بهر مادر دل غمین است۲ اندرفراق یارش خانه نشین است۲ واویلا..... ___________________________ بی مادری ای خدا رنجی گران است۲ صبری بده پر زغمها آشیان است۲ واویلا.... شعر:اسماعیل تقوایی
۱_گونه شناسی القاب حضرت خدیجه «علیها السلام» 🏴 «علیها السلام» 🌙 🏴 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔸سرود میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام نیمه ماه خدا، رسیده ماه خدا به جلوه آمد رخِ، کریم آل عبا تمام هستم امام حسن دل به تو بستم امام حسن به وقت هر مشکلم تویی عصای دستم امام حسن مولا مولا امام حسن... امام من از ازل، فاتح جنگ جمل عشق تو در دین من، معنی خیرالعمل تو زندگیِ پیمبری آینه ی روی حیدری قیامت از تو قیامت است تو محشر روز محشری مولا مولا امام حسن... کعبه به احرام تو معتکف نام تو وا کرده روزه علی با بوسه از کام تو زیارتت عشق انبیاست نام تو تفسیر هل اتاست صلح تو ای رهبر صبور بنیانگذار کرببلاست مولا مولا امام حسن... ✍رضا تاجیک