eitaa logo
🌹بنیاد مهدویت شهر بهارستان🌹
637 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
462 فایل
◗بــسم‌ࢪب‌اڵمھـدۍ🌿◖ کانال رسمی بنیاد مهدویت بهارستان. @kanonemahdavi 🌐 سایت: zahraiyan.ir ویراستی ( توییت https://virasty.com/Komeil31312 ◽آپارات : www.aparat.com/zahraiyan 👤 ارتباط با مدیر بنیاد : @Zabiholah
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🖕🖕 اجرا برنامه مهدوی کودکان ...در پارک سی هکتاری.... امروز.....مسجد امام حسن عسکری ع @kanonemahdavi
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🔥 نصّاب! توبه هم کردی؟ 🔥 📡 در یک تحقیق میدانی در ساری از 20 نصاب حرفه‌ای آنتن ماهواره، 18 نفرشان گفته‌اند که ماهواره ندارند. از آنها سوال شد چرا ماهواره ندارید؟! گفتند: ما که برای نصب ماهواره برای بار اول می‌رفتیم، ظاهر خوبی از خانواده‌ها می‌دیدیم؛ 📡 اما پس از چند ماه که برای تعمیر یا تنظیم آنتن می رفتیم، می‌دیدیم وضعیت خانواده کاملاً با چند ماه قبل از نظر رفتار، اخلاق، وضعیت پوشش و ... عوض شده‌است. ما برای حفظ خانواده و بچه‌هایمان ماهواره نداریم!!! 📚 ماهی که مهر را برد 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تخصصی حجاب و عفاف https://eitaa.com/hejabmahdavy
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #مهدوی_مدیا 👌 #تلنگر 👈یک کلیپ زیبا و تاثیرگذار با موضوع غربت امام مهدی (عج) 🙏او را یاری کنیم @kanonemahdavi 🌷 ارایه معارف و اموزشهای عرصه مهدویت در 🌹 کانال بصیرت مهدوی🌷 👆👆👆
❌ خاطره‌ای تکان دهنده از جشن تکلیف دختر ۹ ساله ! 👇👇 🍃 در سال 1362 قرار شد برای ما، در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچه‌ها داشت و تنها معلمي بود كه سر وقت در مدرسه با بچه‌ها نماز مي خواند، به کلاس ما آمد و گفت: «بچه‌ها برای دوشنبه‌ي هفته‌ي آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.» 🍃 من همان جا غصه‌دار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمي‌شد و خبري از نماز نبود. 🍃 روزهای بعد، بچه‌ها یکی‌یکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه مي‌آوردند. مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟» من گریه‌کنان از دفتر بیرون آمدم. 🍃 فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.» ولی من می‌دانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست. 🍃 بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوش‌کلامی برای ما سخنرانی ‌کرد و گفت: «بچه‌ها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خداي خود هر چه بخواهید خداي مهربان به شما می‌دهد. آن روز خیلی به ما خوش گذشت. 🍃 به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجاده‌ام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد. 🍃 من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اين‌گونه نشد. اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشه‌ای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟! 🍃 بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد. 🍃 اذان صبح از حسینیه‌ای که نزدیک خانه ما بود به گوش می‌رسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریه‌ام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد. 🍃 پدر و مادرم هر دو مرا صدا می‌کردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کرده‌اند، با نگراني پرسيدم: چه شده؟! كه يك‌دفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیده‌ایم.! 🍃 خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم می‌برند، می‌گفتند شما در دنیا نماز نخوانده‌اید و هيچ عمل خيري نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال مي‌كردند و ما هم گریه می‌کردیم، جیغ می‌زدیم و هر چه تلاش می‌کردیم فایده‌ای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم. 🍃 خیلی وحشت كرده بوديم. ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه داريد، دیشب در خانه‌ی این‌ها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.» 🍃 آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزه‌های خود را بجا آوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آن‌ها را مورد عنايت قرار داد. این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند. 🍃 اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را می‌گذراند. 🍃 وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچه‌ای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفته‌اند. 🍃 یک هفته‌ای می‌شد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد. 🍃 حال من مانده‌ام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسي از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايي هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامي مي‌دارم و هر سال که می‌گذرد برکت را به واسطه‌ی نماز اول وقت در زندگی خود احساس می‌کنم. خواهر کوچک شما ـ التماس دعا 📚 کتاب پر پرواز ص 122 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال تخصصی حجاب و عفاف https://eitaa.com/hejabmahdavy
◽مولا جان! خسته ایم از این عبادتهایی که به دیدار تو ختم نمی شوند... خسته ایم از این ماه های مبارکی که برکت حضور تو را کم دارند... پرده از چهره ات بگشا و روحی تازه در کالبد خسته‌ی زمین بدم! #رمضان 💠 @kanonemahdavi
دعای هر شب ماه مبارک رمضان برگرفته از مفاتیح الجنان 🌺 @kanonemahdavi ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
💢 درگیری مسلحانه پلیس اصفهان و قاچاقچیان 🔹ساعتی قبل در درگیری مسلحانه پلیس اصفهان با قاچاقچیان مواد مخدر یکی از مامورین پلیس آسمانی شد 🔹 اطلاعات تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد @shohadanaja
💢تکمیلی 🔹عصر امروز در درگیری مسلحانه یگان تکاوری اصفهان با قاچاقچیان مسلح مواد مخدر، ستواندوم فرزند محمدحسن شهید و دو نفر نیز مجروح شدند. 🔹در این درگیری دو نفر از قاچاقچیان به هلاکت رسیدند و خودروی حامل قاچاق آنان نیز توقیف شده است. 🔹شهید جمشیدی دارای 2 فرزند می باشد که فرزند دوم(دختر)یکماه پیش به دنیا آمده است. @shohadanaja
💢 اولین تصویر از شهید امروز منتشر شد 🔹شهید مدافع وطن #مهدی_جمشیدی عصر امروز در درگیری با قاچاقچیان موادمخدر در اصفهان به شهادت رسید @shohadanaja
💢 واکنش کاربران فضای مجازی به خبر شهادت مهدی جمشیدی در اصفهان 💬روحش شاد.اقایون مجلسی نماینده های.... مملکت اینه سختی کار نه چهارتا میکروفن 💬🌷🌷🌷😢😢😢تو نیروی انتظامی چقدر بخور بخوره هم گلوله میخورن هم فحش😞😞 💬ناجا ی مظلوم ، با چه حقوقی جانشون تو کف دستشونه !!!!! روحش شاد ،خدا بیامرزه .😢 @shohadanaja