هدایت شده از حُܢܚــࡅ߭ߊ
عزیزم رفتن به پیشدبستانی را بهت تبریک میگم❤❤❤
گزارش تصویری از اولین روز پیشدبستانی👬
۱۴۰۲/۴/۳
در مسجد علیبنابیطالب (ع)
توسط مربی محترمه خانم قربانعلیزاده
🙏🙏🙏
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهیده_اکبرزاده
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_نرجس_س
#ناحیه_مقاومت_بسیج_کاشان
https://eitaa.com/shahideakbarzade
هدایت شده از حُܢܚــࡅ߭ߊ
26.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📷کلیپ روز اول پیشدبستانی
۱۴۰۲/۴/۳
💜همراه با خوشآمدگویی به غنچههای عزیزمون
❤️و خواندن دعای فرج و ورزش صبحگاهی
💙و بازی و نشاط و شادی🎊
━💠🍃🌸🍃💠━━━
تشکر ویژه از مربی گرامی و سروران عزیز که بی وقفه و بی ریا تلاش کردند و زحمت کشیدند تا اولین روز حضور نوگلان عزیزمان به یادمانی و با شکوه برگزار شود.
━💠🍃🌸🍃💠━━━
#کانون_صالحین_مسجدعلی_ابن_ابیطالب_ع
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهیده_اکبرزاده
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_نرجس_س
https://eitaa.com/shahideakbarzade
36.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- كُلالدُعَاوالرَجآءإلهيلَاتَحرمنازِيارةكربلا -
همهۍدعاوامیدمخدایامرا..؛
اززیارتحسینمحرومنکن♥️:)
#یااباعبداللّھ🌱
@kanonsalehin
#ابراهیم_هادی
«زندگی نامه شهید ابراهیم هادی»
پارت چهاردهم : يدالله
✍️راوی : سيد ابوالفضل كاظمي
🔸ابراهيم در يکي از مغاز ههاي #بازار مشغول کار بود. يك روز #ابراهيم را در وضعيتي ديدم که خيلي تعجب کردم!
دو کارتن بزرگ اجناس روي دوشش بود. جلوي يک مغازه،کارتنها را روي زمين گذاشت.
🔸وقتي کار تحويل تمام شد، جلو رفتم و سلام کردم. بعد گفتم: آقا ابرام براي شما زشته، اين کار باربرهاست نه کار شما!
نگاهي به من کرد و گفت: #کار که عيب نيست، بيکاري عيبه، اين کاري هم که من انجام ميدم براي خودم خوبه، مطمئن ميشم که هيچي نيستم. جلوي غرورم رو ميگيره!
🔸گفتم: اگه کسي شما رو اينطور ببينه خوب نيست، تو ورزشكاري و... خيلي ها ميشناسنت. #ابراهيم خنديد وگفت: اي بابا، هميشه كاري كن كه اگه #خدا تو رو ديد خوشش بياد، نه مردم.
٭٭٭
🔸به همراه چند نفر از #دوستان نشسته بوديم و در مورد ابراهيم صحبت ميكرديم.
يكي از دوستان كه ابراهيم را نميشناخت تصويرش را از من گرفت و نگاه كرد. بعد با تعجب گفت: شما مطمئن هستيد اسم ايشون ابراهيمه!؟
با تعجب گفتم: خُب بله، چطور مگه؟!
🔸گفت: من قبلاً تو #بازار سلطاني مغازه داشتم. اين آقا ابراهيم دو روز در هفته سَر بازار مي ايستاد. يه كوله #باربري هم مي انداخت روي دوشش و بار ميبرد. يه روز بهش گفتم: اسم شما چيه؟
گفت: من رو #يدالله صدا كنيد!
🔸گذشت تا چند وقت بعد يكي از دوستانم آمده بود بازار، تا ايشون رو ديد با تعجب گفت: اين آقا رو ميشناسي!؟
گفتم: نه، چطور مگه!
گفت: ايشون #قهرمان واليبال و كشتيه، آدم خيلي باتقوائيه، براي شكستن نفسش اين كارها رو ميكنه. اين رو هم برات بگم كه آدم خيلي بزرگيه! بعد از آن ماجرا ديگه ايشون رو نديدم!
🔸صحبتهاي آن آقا خيلي من رو به فكر فرو برد. اين ماجرا خيلي براي من عجيب بود. اينطور مبارزه كردن با #نفس اصلاً با #عقل جور در
نمي آمد
٭٭٭
🔸مدتي بعد يكي از دوستان #قديم را ديدم. در مورد كارهاي ابراهيم صحبت ميكرديم. ايشان گفت: قبل از انقلاب. يك روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما. من و برادرم و دو نفر ديگر را برد چلوكبابي، بهترين #غذا و سالاد و نوشابه را سفارش داد.خيلي خوشمزه بود. تا آن موقع چنين غذائي نخورده بودم. بعد از غذا آقا #ابراهيم گفت: چطور بود؟
گفتم: خيلي عالي بود. دستت درد نكنه، گفت: امروز صبح تا حالا توي بازار باربري كردم. خوشمزگي اين غذا به خاطر زحمتيه كه براي پولش كشيدم!!
(کتاب سلام بر ابراهیم)
ادامه دارد...
@kanonsalehin
گزارش تصویری📸
🔷اولین جلسه: قرآن و احکام
🔷با موضوع: رو خوانی و روان خوانی
🔷توسط مربی محترم : آقای رمضانی
🗓تاریخ: ۱۴۰۲/۰۴/۰۳
#کانون_صالحین_مسجدعلی_بن_ابیطالب_ع #محله_اسلامی
#کلاس_های_تابستانه
@kanonsalehin
گزارش تصویری📸
🔷اولین جلسه: برق و الکترونیک
🗓تاریخ: ۱۴۰۲/۰۴/۰۴
#کانون_صالحین_مسجدعلی_بن_ابیطالب_ع #محله_اسلامی
#کلاس_های_تابستانه
@kanonsalehin
گزارش تصویری📸
🔷اولین جلسه: ورزش رزمی (کیک بوکسینگ)
🗓تاریخ: ۱۴۰۲/۰۴/۰۴
#کانون_صالحین_مسجدعلی_بن_ابیطالب_ع #محله_اسلامی
#کلاس_های_تابستانه
@kanonsalehin