eitaa logo
🕊️کانون شهــید عــباس دانشـگر 🕊️
1.4هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
548 فایل
﷽ مشخصات شهید: 🍃تولد:۱۸ / ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠ /۰۳ /۱۳۹۵ محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه مزار:امامزاده علی اشرف"؏"سمنان لقب:جوان مومن انقلابی نام جهادی:کمیل راه ارتباطی: @shahiddaneshgaram گروه ارتباطی: https://eitaa.com/joinchat/3542745432C26c342ba35
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ طراحی تصویر شهید عباس دانشگر توسط نوجوان ۱۶ ساله آقای نیما حافظی نسب از سمنان ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
مســـابــقـه‍ـ عیـد غـدیــر 😍 برای شرکت وارد لینک زیر بشوید!👇🏻 https://digiform.ir/w44e4fccc 💭توجه داشته باشید که برای شرکت، فقط تا ۲۴ ساعت آینده فرصت خواهید داشت. ممنون از همراهی شما عزیزان🌹 نگاه عباس شهید روزیتون🌿 🆔@maktababbasdanshgar
۱۰ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ ادامه پیشگفتار ... ۶. به‌طور قطع و یقین در اجابت دعا ابتدا خواست و اذن خداوند متعال و لطف و عنایت ائمه اطهار(علیهم‌السلام) مؤثر است. اگر محبت و کرامتی از شهدا شنیده می‌شود، در طول فیض الهی و واسطه‌های فیض هستند، نه در عرض آن‌ها. شهید فقط واسطه است. ۷. برای یادآوری اجابت دعا شرایط و اداب خاصی دارد که برای درک آن‌ها باید به منابع مراجعه شود؛ اما تجربه نشان داده است افرادی که با شهدا عهد و پیمان می‌بندند و یک عمل مستحبی را در زمان معینی طبق برنامۀ عبادی و معنوی انجام می‌دهند، دعایشان به‌اذن الله به مرز اجابت نزدیک‌تر می‌شود و اگر هم به اجابت نرسد، قطعاً مصلحتی در پیش است. به‌قول مرحوم آیت‌الله فاطمی‌نیا(ره) بدترین سخن این است که دعا کردم و نشد، زیارت رفتم و نشد. این نشد‌ها شیطانی است. هیچ دعاکننده‌ای دست خالی برنمی‌گردد. اگر به صلاح باشد، همان را و اگر به صلاحش نباشد، بهتر از آن را می‌دهند. گاهی هم کلید گشایش در دست خود انسان است. باید تلاش و جدیت کند تا مسیر به نتیجه رسیدن را پیدا کند. تنها دعا کردن کافی نیست. ... ... ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
۱۱ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ پایان پیشگفتار ... در ادامه از سرور و استاد گرامی‌ام، حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر احمد انصاریان استاد حوزه و دانشگاه تشکر می‌کنم که نقطه‌نظرات و راهنمایی‌هایشان راهگشا بود. همچنین، از همۀ برادران ارجمند و خواهران گرامی و جوانان و نوجوانان عزیز که در فضای مجازی برای زنده نگه داشتن راه و آرمان‌های بلند شهدا در سراسر کشور زحمت می‌کشند و عزیزانی که به‌طور گمنام و ناشناخته در فضای مجازی یا در مساجد و یا در پایگاه‌های مقاومت بسیج به‌طور گسترده‌ در معرفی شهید به نسل جوان فعالیت کردند، از صمیم قلب تقدیر و تشکر می‌کنم. وظیفه می‌دانم از آقایان نادر حیدری (تهران)، محمدرضا جهانشیر (سمنان)، مهدی قهرمانی (همدان)، مهدی آخوندی (خراسان رضوی)؛ و سرکار خانم طلایی‌نژاد (خراسان رضوی)، سرکار خانم احمدیان (تهران) و سرکار خانم اکبری (ایلام) که در دو سال گذشته فعالیت چشمگیری در معرفی شهید در بین جوانان داشته‌اند، قدردانی و سپاسگزاری کنم. امیدوارم خدای سبحان به همۀ دوستان و عزیزانی که در مسیر تحقق آرمان‌های بلند امامین انقلاب اسلامی و شهدا شبانه‌روزی تلاش می‌کنند، پاداشی همسنگ شهدا مرحمت فرماید، ان‌شاءالله. مؤمن دانشگر، پدر شهید 20 آبان 1401. ... ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
در سال­های ۱۳۹۸و ۱۳۹۷ در شهرستان میرجاوه از استان سیستان ­و بلوچستان سرباز بودم و در پاسگاه مرزی نگهبانی می­دادم تصمیم گرفتم عکس لبخند عباس را در بین برادران ارتشی و سرباز پخش کنم همان لبخند شهید در روحیات همکارانم خیلی تأثیرگذار بود می­گفتند وقتی عکس شهید را می‌بینیم یک نیروی خوشحالی و امید به ما دست می­دهد روزی رسید که وارد هر اتاق می­شدم یک عکس روی دیوار بود یا زیر میز بود حتی عکس در اتاق فرماندهی هم نصب شده بود دوستان از روحیات معنوی شهید از من سؤال می‌کردند من هم آنچه می­دانستم می­گفتم عاقبت شهید عباس دانشگر مورد علاقه همکارانم شد. یادم است یکی از دوستان که در دانشگاه امیرکبیر تهران تحصیل می­کرد یکسری عکس و وصیتنامه از من گرفت تا بین دانشجویان پخش کند. 👤به نقل از ↓ ″آقاي جابر زاهدان ـ دوست شهید″ 📚 برگرفته از ↓ ″کتاب تأثیر نگاه شهید- بخش۴″
12.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊دعای برادرجان: +ان‌شاءالله تو همین راه شهید شیم! ❤️رفیق شهیدم... با پـرواز تـو زیر دِینـیم... ما ملتـــ امام حسینـیم!... ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
ماه محرم که فرا میرسید پیراهن مشکی به تن میکرد و چفیه سبز رنگی به گردن می انداخت. میشد عشق و محبت او به ابا عبدالله را در چهره اش دید، ولی او به شور اکتفا نمیکرد. به هیاتی میرفت که بار علمی و معرفتی بیشتری داشتند. کنار دوستانش می نشست و سینه زنی که شروع میشد عاشقانه سینه میزد. ♦️"به نقل از برادر شهید" ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
۱۷ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران .... به‌واسطۀ کمک‌های شهید کم‌کم رفقایم را کنار گذاشتم. پایم به هیئت باز شد و هیئتی شدم. خادم‌الشهدا شدم. مسیر زندگی‌ام عوض شد. دم‌دمای خدمت سربازی‌ام بود. به همه می‌گفتم سرباز سپاه می‌شوم؛ چون یقین داشتم داداش عباس هوایم را دارد. از زمانی که با شهید رفیق شدم، محبت‌های او را در زندگی می‌دیدم. بعضی‌ها مسخره‌ام می‌کردند که مگر دایی‌ات توی سپاه سردار است یا عمویت توی سپاه سرلشکر است؟! کی کارت را درست می‌کند که بروی سپاه؟! ولی من دلم به عباس گرم بود. برگۀ اعزام خدمتم آمد. آموزشی را در سپاه افتاده بودم. همه تعجب کرده بودند. رفتم. آموزشی تمام شد. یگان خدمتی افتادم نزدیک خانه‌مان. از ناحیۀ مقاومت تا منرلمان فاصلۀ چندانی نبود. چند ماهی گذشت. یک روز فرمانده ام پیشنهاد داد برای استخدامی سپاه اقدام کنم. اوایل دوست نداشتم؛ چون آشنایی نداشتم. پدرم نه جانباز است و نه ایثارگر. باز به دلم افتاد گفتم: داداش عباس حواسش بهم هست. بالاخره رفتم برای استخدامی سپاه. مراحل یکی‌ پس از دیگری طی شد. هر جایی که گره به کارم می‌خورد، به همه می‌گفتم کسی را دارم که کمکم می‌کند و ‌هوایم را دارد. همه تعجب کرده بودند که پارتی من کیست. مراحل گزینش سپاه برای استخدامی‌ام تمام شد. الان هم به‌لطف داداش عباس لباس سبز پوشیده‌ام و کادر سپاه هستم. خودش درست کرد که هم سرباز سپاه باشم و هم کادر سپاه. ...
‍۳۰ تیر ماه ، سالروز شهادت اسطوره ای است که به گفته کارشناسان ، نیروی دریایی عراق را به نابودی کشاند. فردی که در تعداد پرواز جنگی رکورد داشت و عراق برای سرش جایزه تعیین کرده بود. شهید دوران با از خود گذشتگی، کاری کرد که اجلاس سران غیر متعهدها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشد. 🌻سالروز شهادت سرلشکر خلبان عباس دوران گرامی باد! ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
💠 ایام محرم سال ۱۳۹۸ بود. بخاطر عشق و علاقه ای که به شهید دانشگر داشتم با خودم عهد کردم که در دهه محرم هر شب سر مزارش بروم و دعا و قرآن بخوانم. شب تاسوعا خسته بودم و سر مزار نرفتم همان شب عباس را در خواب دیدم یک پیشانی بند مشکی، که کلمه «یاحسین» به رنگ قرمز بروي آن نوشته شده بود به روي پیشانی بسته بود، به من گفت: امشب منتظرت بودم. ناگاه از خواب پریدم بلند شدم و وضو گرفتم و لباس پوشیدم پیاده به سمت امامزاده علی اشرف(ع) رفتم. وقتی به سر مزارش رسیدم، پیشانی بندی را روي مزار ديدم شبيه همان پيشاني بندي که در خواب دیده بودم. در آن فضای آرام و صبحگاهی زیارت عاشورا و آیاتی از قرآن و دو رکعت نماز خواندم. احساس می کردم یک قوت قلبی پیدا کردم. دوست داشتم بیشتر سر مزارش باشم و در آن فضای معنوی با رفیقم لحظاتی همنشین باشم و با او حرف بزنم. 🔹️ خطره ای از کمیل حسنی - دوست شهيد ، سمنان
۲۵ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران 🔹مجتبی حسین‌پور چند ماهی از شهادت عباس می‌گذشت که از طرف دانشگاه امام‌حسین(علیه‌السلام) به یکی از مراکز آموزشی در سوریه اعزام شدم. در آن مرکز، نیروها از کشورهای مختلف آموزش می‌دیدند و من هم به‌عنوان فرمانده یک گروه مشغول خدمت بودم. با محبتی که از دوستم، شهید عباس داشتم، نام مستعارم را کمیل گذاشتم. تعدادی از جوانان عراقی برای گذراندن دورۀ آموزشی آمدند. بعد از گذشت چند روز، یکی از نیروهای آموزشی عراقی آمد و با زبان عربی گفت: «حاج‌کمیل، ما یک فرمانده ایرانی داشتیم خیلی شبیه شما بود و اسمش هم کمیل بود.» اول زیاد توجه نکردم و با لبخند جوابش را دادم. رفت و سریع برگشت و گوشی‌اش را گرفت جلوی صورتم. عکس روی صفحۀ گوشی را که دیدم، خشکم زد. باورم نمی‌شد. عکس عباس بود. وقتی عکس‌العملم را دید، تعجب کرد. گفت: «مگه می‌شناسی‌ش؟!» گفتم: «بله. عباسه. می‌دونی شهید شده؟» چهره‌اش در هم شد. با حالت تعجب گفت: «شهید شده؟!» خیلی ناراحت و متأثر شد. آن روز هرگز فکرش را نمی‌کردم بین آن‌همه نیرو آن اتفاق برایم بیفتد. آن نیروی عراقی خیلی عباس را دوست داشت. می‌گفت: «عباس خیلی مهربون بود.» از محبت‌های او برایم تعریف کرد. خدایا، یک انسان چقدر می‌تواند بزرگ بشود و این‌قدر جذابیت معنوی پیدا بکند؟! ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
اے شقایـق‌ها... ایثار از آݩ شماسٺ ڪه دنیا را گوشه‌اے افڪندید و با پـرواز عاشقـانه خود، بر روز‌هاے ما نسیـم بهشٺ پاشیدیـد!🪴🕊   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar