#دوره_دوم_نهایه_الحکمه #مرحله_پنجم_ماهیت مرحله ماهیت ( فصل کلی و جزئی ) توضیح کلیت و جزئیت جلسه بیست و ششم

حدیث خوانی #اصول_کافی #حدیث_خوانی حدیث خوانی اصول کافی ؛ کتاب الایمان و الکفر ؛ باب حب الدنیا جلسه شصت و پنجم

#حدیث_خوانی #شرح_کتاب_التوحید_اصول_کافی باب اطلاق القول بانه الشی جلسه پنجم

#نهایه_الحکمه #مرحله_دوازدهم #الهیات_بمعنی_الاخص 🔹توحید احدیّت ؛ توضیح قاعده بسیط الحقبقه کل الاشیا جلسه یکصد و پنجاه و نهم

#دوره_دوم_نهایه_الحکمه #مرحله_پنجم_ماهیت مرحله ماهیت ( فصل کلی و جزئی ) توضیح کلیت و جزئیت جلسه بیست وهفتم

#نهایه_الحکمه #مرحله_دوازدهم #الهیات_بمعنی_الاخص 🔹توحید احدیّت ؛ توضیح قاعده بسیط الحقبقه کل الاشیا دلیل اول جلسه یکصد و شصت

#نهایه_الحکمه #مرحله_دوازدهم #الهیات_بمعنی_الاخص 🔹توحید احدیّت ؛ توضیح قاعده بسیط الحقبقه کل الاشیا دلیل اول جلسه یکصد و شصت و یکم

#حرکت #نهایه_الحکمه #المرحله_التاسعه_فی_القوه_و_الفعل 🔹قاعده کل حادث زمانی مسبوق بقوه و ماده تحمل تلک القوه ادله قاعده حدوث جلسه بیست و هفتم

#منازل_السائرین شرح منازل السائرین جلسه شصت و دوم

#دوره_دوم_نهایه_الحکمه #مرحله_پنجم_ماهیت مرحله ماهیت ( فصل کلی و جزئی ) توضیح کلیت و جزئیت جلسه بیست وهشتم

🔴 امام خمینی (ره):حفظ #اسلام زحمت دارد...

✳️بخشی از نظرات علامه طباطبایی در علّت غایی 🟢نظر بدوی : فاعلی که کاری را انجام می دهد : اگر کاری انجام می دهد و فعلی دارد ، در واقع به خاطر غایتی است که در آن کار و فعل است و با فعل به دنبال آن غایت می گردد . ✔️الف ) از اینرو گاهی فعل ، غایتی غیر از خودش ندارد و لذا وقتی فاعل ، می خواهد آن کار را انجام دهد به حقیقت آن فعل ( وجود برترِ آن ) نگاه می کند و آن کار را انجام می دهد . حقیقتِ آن فعل ( وجودِ برتر آن ) ، غایتی است که آن فعل ، در فاعلِ خود دنبال می کند و فاعل هم به خاطر آن حقیقت که غایتِ فعل است ، کار را انجام می دهد . در واقع حقیقتِ فعل در فاعل است و فاعل ، اگر آن فعل را ایجاد می کند به خاطر حقیقتِ آن است که در خودِ فاعل می باشد و به عبارتی خودِ فاعل می باشد . از اینرو حقیقه الفعل ، که در فاعل است ، غایه الفعل است و در عین حال غایه الفاعل فی فعله ( غایت فاعلی = علّت غائی ) یعنی اگر بگویند چرا فاعل آن کار را انجام داد ؟ می گویند به خاطر حقیقتِ فعل که خودِ فاعل باشد . ✔️ب ) اگر فعل غایتی غیر از خودش دارد اینجاست که فاعل ، وقتی می خواهد آن کار را انجام دهد به غایت آن فعل نگاه می کند و کار را به خاطر آن انجام می دهد و اگر بگویند چرا این کار را کردی می گوید چون غایتی دارد که به خاطر آن کار را انجام دادم . این غایه الفعل که المترتب علی الفعل است ، علت برای فعل فاعل می باشد . 🟢در نظر دقیق : فاعلی که کار را انجام می دهد به خاطر خودش کار را انجام می دهد و در واقع مراد و مطلوب اش خودش می باشد. ✔️الف ) فاعل ناقص و مستکمل ، چون خود را مستکمل می بیند کار انجام می دهد : اگر آن فاعل ، ناقص و مستکمل باشد ؛ خودش را که کامل نیست ،کامل می بیند و به عبارتی خودش را که فاعل کار خاص نیست مثلاً نویسنده نیست ؛ فاعل ( یعنی نویسنده ) می بیند و می خواهد خودش را در این موقعیت بیاید ازا ینرو اگر کاری را انجام می دهد ، غایت کار را اولا و بالذات نمی خواهد و بلکه غایت کار را به جهت این می خواهد که خودش را کامل بییند و با آن خودش را کامل کند پس این کار را انجام می دهد به خاطر خودش و علّت کار و دلیل کار ، چیزی جز خودش نمی باشد. و به خاطر خودش است که کار را انجام می دهد . ✔️ب ) فاعلِ کامل ، چون خود را کامل می بیند ، کار را انجام می دهد : اگر آن فاعل ، کامل باشد چون کامل است کار را انجام می دهد . اگر کامل باشد چون حقیقه الفعل در خودش هست و به عبارتی خودش حقیقت و وجود برتر فعل است از اینرو کار را انجام می دهد ؛ یعنی اگر پرسیده شود فاعل چرا این کار را کرد و چرا این فعل را پدید آورد ؟ گفته می شود که چون کامل است و خودش را کامل دید ؛ دقیقا در مقابل فاعل مستکمل که اگر گفته شود که چرا این فعل را پدید آورد ؟ گفته می شود که چون خودش را مستکمل دید . فاعل کامل ، خودش را کامل می بیند و کار را انجام می دهد و فاعل مستکمل، خودش را مستکمل می بیند و کار را انجام می دهد .