پیر شدن ربطی به شناسنامه ندارد ...
-همین که دیگر میل خرید
یک جوراب سپید را نداشته باشی
-همین که صدای زنگ تلفن و
یا شنیدن یک ترانه دلت را نلرزاند
-همین که فکر سفر برایت کابوس باشد
-همین که مهمانی دادن و
مهمانی رفتن برایت عذاب اور باشد
-همین که در دیروز زندگی کنی و
از آینده بترسی و زمان حال را نبینی
بی آرزو باشی ؛؛ بی رویا باشی
بی هدف باشی ؛؛ عاشق نباشی
برای رسیدن به عشقت خطر نکنی ...
برای آرزوهایت نجنگی
شک نکن حتی اگر جوان باشی
تو پیری ...
🌸🌸🌸🌸 @kanoonpormehr
تو مو بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو، او اشارت های ابرو
متاسفانه رسانه سلیقه دختر پسر هارا خوب توانسته تغییر دهد!
برای مذهبی ها یک طور
برای غیر مذهبی ها یک طور
برای ضد مذهبی ها هم یک طور دیگر
برای هرکدام قیافه های ایده آلی را مشخص کرده
اما اگر میخواهید ازدواج درستی داشته باشید
و البته اگر میخواهید که بالاخره ازدواج کنید و بازیچه دست رسانه ها نشده و فرصت های خوب را چه دختر چه پسر یکی یکی از دست ندهید بجای مبنا قرار دادن خوشگلی چشم طرف، به طرز نگاهش توجه کنید
بجای مبنا قرار دادن صدایش،طرز حرف زدنش را
باور کنید شعار نیست!
در جلسه خواستگاری ظاهر کلی طرف را نبینید که با همان نگاه اول بگویید زشت بود یا زیبا!
فرصت دهید به خودتان
به حرکات طرف مقابلتان توجه کنید
به طرز راه رفتنش
به طرز حرکات دستانش
آدم با این ظرافت ها عاشق میشود!
حتی اگر کل دنیا به او بگویند زشت!
:
کلمات کلیدی:حقوق , شوهر , زن
سوال:لطفاً در مورد آیین همسرداری و رابطه زن و مرد و حقوق آن ها و پیوند زناشویی از نظر قرآن و روایات توضیح دهید .
جواب:دین مقّدس اسلام ، برای این که کانون خانوادگی و پیوند زناشویی ، با گرمی و نشاط ، اداره شود ، و زندگی با لطف و صفا و مهر و محبت ، سپری گردد ، برای هر یک از زن و مرد ، حقوقی مقرّر و دستوراتی صادر فرموده است ، که اگر به این دستورات عمل می شد ، زندگی زناشویی ، نشاط فراوانی پیدا می کرد . امام باقر(علیه السلام) در این باره فرموده اند: «زنی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رسید ، و عرض کرد حق مرد به همسرش چیست ؟ حضرت فرمود: زن باید از همسر خود اطاعت کند: از مال او بدون اجازه وی صدقه ندهد ، حتی روزه مستحبی بدون اذن وی نگیرد ، برای استمتاع خود را در اختیار شوهر قرار دهد ، و بدون اذن وی از خانه خارج نشود .»۱
اسلام برای زنی که از شوهر خود اطاعت نماید ، پاداش و اجر فراوانی قائل شده است . هم چنین امام صادق(علیه السلام)فرموده اند: «زنی که نمازهای یومیه را بخواند ، و روزه ماه رمضان را بگیرد ، و در صورت استطاعت ، حج خانه خدا را به جا آورد ، و از شوهر خود اطاعت کند ، و حق علی(علیه السلام)را بشناسد ،(یعنی شیعه باشد) از هر یک از ابواب بهشت که مایل باشد می تواند داخل بهشت گردد .۲
اسلام در برابر خدمتی که زن به شوهر می کند و کارهایی که در محیط خانه ، برای شوهر و فرزندان خود انجام می دهد ، نیز اجر فراوانی مقرر فرموده است . رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود:«هر زنی که به همسر خود هفت روز خدمت کند ، خداوند هفت درب جهنم را به روی او می بندد ، و هشت درب بهشت را در روز قیامت به روی او می گشاید که از هر درب مایل باشد می تواند داخل گردد .»۳ هم چنین آن حضرت در روایت دیگر فرموده اند: «همواره جبرئیل مرا نسبت به زنان سفارش می کرد ، که پنداشتم طلاق زن اصلاً جایز نیست ، مگر در صورتی که مرتکب جرم و گناهی آشکار گردد .»۴ در حدیث دیگری آن حضرت فرمود: «بهترین شما کسانی هستند که برای زنان و دختران خود خیر باشند ، و با آنان رفتار خوب داشته باشند .»۵
در مقابل روایاتی آمده است که اگر زنی شوهر خود را در اثر رفتار بد به خشم آورد ، عبادت او قبول نمی شود . امام صادق(علیه السلام) در این باره فرموده اند: هر زنی که شب را سپری کند ، در حالی که شوهر از او ناراضی باشد ، خداوند نماز او را قبول نمی کند ، تا این که رضایت وی را به دست آورد .۶ به طور کلی دستورات اسلام در مورد آیین همسرداری را می توان به سه دسته تقسیم کرد: ۱ .حقوق مرد بر زن ، که آن ها عبارتند از: الف ـ اطاعت زن از شوهر در غیر معصیت . در سوره بقره آمده است: «وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَة;(بقره ،۲۲۸); «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْض وَبِمَآ أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِم;(نساء ،۳۴) مردها سرپرست زنان هستند ، به خاطر امتیازاتی که خداوند به آن ها عطا کرده و به دلیل تعهدّات مالی که به عهده گرفته اند .»
اسلام ضمن این که زن و مرد را ، از بسیاری جهات برابر دانسته ، ملاک برتری را تنها به تقوا می داند: «یَـأَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَر وَ أُنثَی وَ جَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَ قَبَآئلَ لِتَعَارَفُواْ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُم;(حجرات ،۱۳) ای مردم ! ما شما را از نسل مرد و زنی ]آدم و حوا [آفریدیم و شما را قبایل و طوایف مختلفی قرار دادیم تا یک دیگر را بشناسید; همانا گرامی ترین شما نزد خداوند کسی است که با تقواتر باشد .» لکن بنا به مصالحی ، اداره امور خانواده ، به عهده شوهر گذاشته ، چون عواطف زن از مرد بیش تر است ، و مرد از نظر فکر و اندیشه ، و در اداره امور خانواده ، به نیروی تفکر بیش تری نیاز دارد . ب ـ زن باید شوهر خود را گرامی دارد و از احترام و تجلیل او کوتاهی نکند ، آبروی او را در حضور و غیاب او حفظ کند ، و با خشونت و ترش رویی و بد زبانی ، او را آزار ندهد . زنی را که می داند شوهر از آمدن او به منزل کراهت دارد ، به منزل راه ندهد; خود را برای استمتاع در اختیار شوهر قرار دهد ، اسلام به اندازه ای به این حق عنایت دارد که عدم تمکین را موجب ناشزه شدن زن می داند و در صورت تحقق نشوز ، حق نفقه زن نیز ساقط می شود .
حقوق زن بر مرد: ۱ . بر شوهر واجب است مخارج همسر خود را براساس شأن خود تأمین کند که شامل خوراک ، پوشاک ، اثاث منزل ، و سایر نیازهای زندگی که مطابق شئون زن است ، می باشد . ۲ . مهر یکی از حقوق زن است که بر مرد واجب است هر موقع زن آن را طلب کرد ، پرداخت کند: «وَءَاتُواْ النِّسَآءَ صَدُقَـاتِهِنَّ نِحْلَةً;(نساء ،۴) مهر زنان را ]به طور کامل [به آن ها بپردازید .»
۳ . عدالت را در همه شئون زندگی رعایت کند ، به خصوص در آن جا که مرد دارای دو همسر باشد . ۴ . از اشتباه ها و لغزش های زن صرف نظر
.📚🍍.
عاشق "شدن" مسئله ای نیست؛ عاشق "ماندن" مسئلهی ماست: بقای عشق، نه بُروز عشق. هر نوجوانی هم گرفتار هیجانات عاشقانه میشود؛ اما آیا عاشق هم میمانَد؟ عشق به اعتبارِ مقدارِ دوامش عشق است نه شدتِ ظهورش...
+ نادرابراهیمی
📚..یک_عاشقانهی_آرام
#جالبه_نه !!!!
#تفکر😇🤔
@kanoonpormehr
.📚📝.
10ویژگی کسانی که کتاب نمیخوانند:
1)خیلی راحت تحت تأثیر تبلیغات پوچ قرار میگیرند.
2)حرفهای تکراری میزنند.
3)دایرهی واژگان آنها بسیار محدود است.
4)خود را نمیشناسند.
5)با هیجانات و احساسات زندگی میکنند.
6)بخش استدلالی ذهن آنها تقریباً تعطیل است.
7) استعداد عوامگرا شدن را پیدا میکنند.
8)قوای عقلی آنها پرورش نیافته است.
9)بر آنچه میگویند خیلی کنترل ندارند.
10)گوش کردن بهدیگران را نمیآموزند.
تو برنامه های روزانتون حتما کتاب رو قرار بدین اون موقع زندگی کردن تو دنیاهای مختلف رو تجربه میکنین..
@kanoonpormehr
🌷🌷🌷
حکایت واقعی زیبا و پندآموز زود قضاوت نکن
خانم معلمی تعریف میکرد:
در مدرسه ابتدایی بودم، مدتی بود تعدادی از بچهها را برای یک سرود آماده میکردم.
به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان.
پدر و مادرشان هم دعوت مراسمند و بچهها در مقابل معلمان و اولیا سرود را اجرا کنند.
چندین بار تمرین کردیم و سرود رو کامل یاد گرفتند.
روز مراسم بچهها را آوردم و مرتبشان کردم.
باهم در مقابل اولیا و معلمان شروع به خواندن سرود کردند.
ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت جلوی جمع.
دست و پا تکان میداد و خودش رو عقب جلو میکرد و حرکات عجیبی انجام میداد.
بچهها هم سرود را میخواندن و ریز میخندیدند، کمی مانده بود بخاطر خندهشان هرچه ریسیده بودم پنبه شود.
سرم از غصه سنگین شده بود و نمیتونستم جلوی چشم مردم یک تنبیه حسابیش هم بکنم.
خب چرا این بچه این کار رو میکنه، چرا شرم نمیکنه از رفتارش؟ این که قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!!
نمونه خوبی و تو دل بروی بچهها بود!!
رفتم روبرویش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمیفهمید
به قدری عصبانیام کرده بود که آب دهانم را نمیتوانستم قورت دهم.
خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، انگار جیوه بود خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرفتر و دوباره شروع کرد!
فضا پر از خنده حاضران شده بود، همه سیر خندیدند.
نگاهی گرداندنم، مدیر را دیدم، رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرقهایش سرازیر بود.
از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟! اخراجش میکنم، تا عمر دارد نباید برگردد مدرسه،
من هم کمی روغنش را زیاد کردم تا اخراج آن دانشآموز حتمی شود.
حالا آنی که کنارم بود زنی بود، مادر بچه، رفته بود جلو و تمام جوگیر شده بود.
بسیار پرشور میخندید و کف میزد،
دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود.
همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم:
چرا اینجوری کردی؟!
چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟!
دخترک جواب داد:
آخر مادرم اینجاست، برای مادرم اینکار را میکردم!!
معلم گفت: با این جوابش بیشتر عصبانی شده و توی دلم گفتم: آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمیکنند و خود را لوس نمیکنند؟!
چشمام گرد شد و خواستم پایین بکشمش که گفت: آموزگار صبر کن بگذار مادرم متوجه نشود، خودم توضیح میدهم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "کرولال" است،
چیزی نمیشنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه میکردم.
تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود،
این زبان اشاره است، زبان کرولالها
همین که این حرفها را زد از جا جهیدم، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم، و دختر را محکم بغل کردم!!
آفرین دختر، چقدر باهوش، مادرش چقدر برایش عزیز، ببین به چه چیزی فکر کرده!!!
فضای مراسم پر شد از پچپچ و درگوشی حرف زدن و... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،،
نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند!!
از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانشآموز نمونه را به او عطا کرد!!!
با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند، گاهی جلوتر از مادرش میرفت و مثل بزغاله برای مادرش جست و خیز میکرد تا مادرش را شاد کند!!
درس این داستان این بود: زود عصبانی نشو، زود از کوره در نرو، تلاش کن زود قضاوت نکنی، صبر کن تا همهی زوایا برایت روشن شود تا ماجرا را درست بفهمی!!
@kanoonpormehr
🌷🌷🌷