🇮🇷༻﷽༺🇮🇷ا یڪ داستان یڪ پند 288 ✍ من دو زن دارم ............ !؟ درلاهیجان؛ شخصِ مضطربی نزد شيخ جعفر نجفى، معروف به کاشف الغطاء رفت و گفت: جناب شيخ، با شما کارِ خصوصی دارم !؟ هنگامی که مجلس خلوت شد به شیخ گفت: آقا؛ به دادم برسید، من دو زن دارم !؟ روزى؛ به صحرا رفته بودم، در محلی دور از رفت وآمد مردم، دخترى را دیدم در نهايت زیبایی و جمال. از مشاهده او در آن بيابان هراسان و حيران شدم. پیش من آمد و گفت: نترس !! من؛ دخترى از طايفه جِنّ هستم و به تو علاقمند شده ام. در خانه خودت براى من اتاقِ خاصّی آماده كن تا هر شب پیش تو بیایم. هرچیزی كه از مال دنيا بخواهی، برای تو می آورم. اما؛ این کار دوشرط دارد. اول آن‏كه؛ از زنان خودت كناره گیری كنى و به آنها نزدیک نشوی. دوم آن‏كه؛ اين سِرّ و راز را به هیچكس نگویی. اگر در افشای راز من تخلف كنى؛ تو را هلاك می كنم و اموالی که آورده ام را باخودم می برم. همانطور که گفته بود عمل كردم. از همسر اولم جدا شده و با آن دختر زندگی می کنم. اموال زیادی برایم آورده است. اما از وصلت با او دچار ضعف شدیدی شده ام و بعلت آن ضعف، درحال هلاك و مردن هستم. جرائت قطع ارتباط با او را؛ از ترس هلاكت خودم و بُردن اموالش ندارم! جناب شيخ؛ به غیر از شما در رهایی از اين مشکل پناهی ندارم. تو نايب امام زمان هستی؛ مرا از اين بلا ومصیبت نجات بده. شيخ بزرگوار؛ وقتی سخنان مرد را شنيد، دو رُقعه حِرز و دعا نوشت و به او داد و فرموند: يكى از اينها را بر بالاى اموال خودت بگذار و دعای دیگر را، در دستت بگیر و درب خانه ات بنشين. وقتی که آن دختر آمد بگو: اين رقعه را شيخ جعفر نجفى نوشته است!! مرد گفت: براساس دستور شيخ بزرگوار عمل كردم. هنگامی که آن دختر آمد؛ آن رقعه را به او نشان داده و گفتم كه اين رقعه را شيخ جعفر نجفى نوشته است. وقتی اين حرف را شنيد؛ دیگر به طرف من نيامد و به سمت اموالش رفت ! هنگامی که رقعه ديگر را بر بالاى اموال ديد؛ برگشت و به من گفت: اگر آن شيخ بزرگوار این دعا را ننوشته بود، به جهت افشای رازی که تعهد حفظ آن را کرده بودی تو را هلاك مى ‏كردم و اين اموال را مى‏ بردم. لكن؛ چاره ای ندارم زیرا قادر به مخالفت با دعای شیخ نیستم ! دختر؛ اين را گفت و رفت؛ و ديگر او را نديدم . جن؛ در لغت به معناى پوشیدگى و پنهانى است و از آتش یا آمیخته‏ اى از آن آفریده شده است. او موجودى با شعور و اراده است که به اقتضاى طبیعتش از حواس بشر پوشیده است و در شرایط عادى، قابل احساس ودرک انسان نیست. او نیز؛ مانند انسان، مکلف است و در آخرت برانگیخته می شود. جن؛ می‏ تواند مومن یا کافر باشد. مؤمنینِ آنها؛ در خدمت ائمه علیه السلام بوده و انسانهای مؤمن و شیعه را برادر خود می‏ دانند. همانند انسان داراى روح و بدن هستند و داراى شعور و اراده و حرکت هستند. بعضی از آنها مرد و برخى دیگر زن هستند؛ تولید مثل دارند ودر زندگى آنها مرگ و زندگى جریان دارد. داری قدرت هایی هستند که؛ بشر عادی آن را ندارد. مثلا از حیث قدرت جسمی قوی تر از انسان و از حیث عقلی ضعیف ترند. یکی از قدرتهایی که خدا به آنها داده این است که؛ می توانند به آسمانها بروند. اما این قدرت موجب نمی شود که بتوانند به تمام اسرار غیب دسترسی داشته باشند. بلکه به صورت استراق سمع است. با فرشته وانسان می توانند ارتباط داشته باشند و از هم استفاده کنند. انسان معمولی توانایی تسخیر مطلق جن راندارد . یکی از؛ دروازه ورود جنیان به زندگی انسان گناه است. کسانی که عمل حرامی را برای برقراری ارتباط با آنها انجام می دهند؛ تسخیر شان دو طرفه می شود. این افراد؛ در معرض گرفتار شدن به انواع و اقسام آلودگی های جسمی وروحی قرار می گیرند و دچار فشارهای روانی و گاها جنون می شود. زیرا جن به این ها یکطرفه بهره نمی دهد وچه بسا بهره کشی بیشتری هم از انسان می کند . تسخیر مطلق؛ ویژه پیغمبران و انسانهای برگزیده خداونداست. برخی از انسانها اگرچه دنبال تسلط نیستند لیکن؛ تفضلا و از طریق عبادت خداوند، بر جنیان مسلط می شوند. فقط انسانهای خاص و بسیار برجسته می توانند به این مرحله برسند واین افرادهیچگاه ادعای پیشگویی یا ارتباط باجنیان راندارند. تسخیرجن ها درمورد حضرت سلیمان یک طرفه بود. اجنه از آنحضرت فرمان می بردند وبرای اوکارمی کردند. امام صادق علیه السلام فرمودند: قبل از طلوع وغروب خورشید ده بار بخوانید: *اَعُوذُ بِاللهِ السَّمیعِ الْعَلیمِ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ وَ اَعُوذُ بِاللهِ اَنْ یَحْضُرُونِ اِنَّ اللهَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ* برگرفته از: - قرآن کریم؛ مفاتیح الجنان - داستان‏هاى شگفت درباره جن ص۲۵ - میزان الحکمه - اصول کافی (مترجم)، @kanoonpormehr 💐🍂🍁💐🍂🍁💐